یکی از چند کتابی که موجبات ترقی عملی و تعالی علمی انسان را فراهم میآورد کتاب «نور مجرد» نوشته آیةالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی فرزند مرحوم علامه آیت الله حسینی طهرانی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ مطالعۀ سرگذشت مردان بزرگ و الهی علاوه بر درس آموزی از سیره و سبک زندگی آنان، انسان را به افق فکری آنها نیز نزدیک کرده و موجبات تعالی علمی و در نتیجه ترقی عملی را فراهم میآورد.
کتابهای بسیاری در این باب نوشته شده و نویسندگان زیادی این موضوع را بررسی کرده اند که تقریبا از هرکدام میتوان آموزههای مفیدی برداشت کرد.
اما یکی از این چند کتاب که موجبات ترقی عملی و تعالی علمی انسان را فراهم میآورد کتاب «نور مجرد» نوشته آیةالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی فرزند مرحوم آیت الله حسینی طهرانی است.
کتاب نورمجرّد که اخیراً جلد سوّم آن روانۀ بازار نشر شده است، میتواند گمشدۀ کسانی باشد که در زندگی اجتماعی خود، به دنبال دستیابی به مبانی فکری و روشهای عملی و کاربردی هستند که هم برگرفته از تعالیم دین مبین اسلام باشد و هم قابلیت اجرا در زمانۀ فعلی را داشته باشد.
این کتاب شرح احوال و سیرۀ علمی و عملی مرحوم علّامه آیةالله حسینی طهرانی است که توسّط فرزند ارشد ایشان آیةالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی تألیف شده است.
در جلد اول و دوم کتاب نورمجرّد، سیرۀ علمی، حیات سلوکی و عرفانی، مکتب عرفانی ایشان و سیرۀ عملی فردی و خانوادگی حضرت علامه حسینی طهرانی تبیین گردیده و جلد سوّم کتاب نیز به سیرۀ عملی اجتماعی ایشان پرداخته است.
مرحوم علّامه حسینی طهرانی رحمةالله علیه در عین اینکه عارفی بودند دارای واردات توحیدی و مستغرق در عالم وحدت، در عین حال به مسائل فردی و اجتماعی زندگی با دقّت و ظرافت تام توجّه مینمودند و حقّ هر موجود و هر مقامی را به حسب خود مراعات میکردند. ایشان سعی وافر در انطباق کامل امور زندگی خود براساس شرع مقدّس و سنّت حضرت رسول اکرم و اوصیاء آن حضرت صلوات الله علیهم اجمعین داشتند.
عملکرد قویم در ارتباطات اجتماعی، فطانت و هوش عجیب ایشان در تحلیل و بررسی مسائل اجتماعی و شناخت اهداف و برنامههای دشمنان اسلام، شجاعت و استقامت در برابر ظلم و قیام برای تشکیل حکومت اسلام و گستردگی و عمق فعّالیّتهای سیاسی ایشان، شناخت فرهنگ و سبک زندگی اصیل اسلامی و سعی بلیغ در احیاء سنّتهای مغفول در جامعۀ اسلامی، و بصیرت نافذ و غیرت مثال زدنی برای حفظ کیان اسلام و مسلمین، از خصوصیّات بارز بُعد اجتماعی ایشان است که از مطالب کتاب قابل استفاده و استخراج است.
مباحث این جلد مشتمل بر چهار فصل و یک ضمیمه است. در فصل اوّل «ارتباطات اجتماعی» ایشان مانند ارتباط ایشان با علماء وصلحاء، اهل کتاب، مؤمنین، و سیرۀ برخود ایشان با حیوانات و جمادات بیان گردیده است.
برخی از عناوین مطالب این فصل عبارتند از: نحوۀ ارتباط با عالمانِ در مسیر عرفان، احترام و اکرام عالمان زاهد و با تقوی، عدم اعتناء به تعرّض جاهلان و اشخاص بی تقوا، کتمان سرّ، لزوم بیان معارف و حقائق الهی، نظر مرحوم علّامه دربارۀ صوفیه و خانقاه، توجّه و ملاطفت با اهل کتاب، سفارش به صلۀ ارحام، مراعات حق همسایه و نحوۀ معاشرت با مؤمنین و غیرمتدیّنین، نگاه به هستی و موجودات، نحوۀ برخورد با حیوانات خانگی، و رعایت حقّ جمادات.
فصل دوّم به تبیین نظرات ایشان دربارۀ «وسائل ارتباط جمعی» همچون روزنامه، رادیو و تلویزیون، رایانه و کیفیت و حکم استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی پرداخته شده است.
در این فصل برخی از آفات و مضرّات استفادۀ غیرصحیح از این وسائل و نقشههای استعمار و شیاطین برای انحطاط روحی و ایجاد نواقص و مشکلات فرهنگی تربیتی در جهان و به خصوص کشورهای اسلامی اشاره شده است.
مثلاً مرحوم علّامه معتقد بودند که گرچه رادیو و تلویزیون میتواند نقش بسیار مهمّی در احیاء و گسترش فرهنگ اسلام داشته باشد، ولی این در صورتی است که به شکل صحیح از آن استفاده شود؛ حال آنکه مع الأسف امروزه بر این وسیله مفاسد بسیاری مترتب شده که استفادۀ از آن را دچار اشکال کرده است. متأسّفانه شیطان با این ابزار دین و عفّت و ناموس مسلمانان را گرفته و بعضاً چراغ یاد خدا را در خانههای اهل ایمان خاموش کرده است. در این کتاب برخی از مفاسد این وسیله بیان شده است.
نسبت به استفاده از رایانه در حوزههای علمیه هم نظر خاصی داشتند که در کتاب بطور مستوفی بیان شده است.
در انتهای این فصل نیز نسبت به مضرّات استفادۀ سوء از اینترنت و شبکههای اجتماعی هشدار داده شده، و برای استفادۀ از آن شرائطی بیان گردیده است.
در فصل سوّم «فعّالیتهای سیاسی» و برخی از دیدگاههای سیاسی ایشان مورد بررسی و تبیین قرارگرفته است. برخی از فعّالیتها و دیدگاههای سیاسی ایشان عبارتند از: برنامه ریزیهای ایشان برای براندازی طاغوت از زمان تحصیل در نجف، اعتقاد به کار تشکیلاتی و ایجاد شبکهای سرّی متشکّل از علمای بلاد، ارتباط مستمر با رهبر فقید انقلاب رضوان الله علیه، اعتناء به طرحهای زیربنائی و راهنمائی جریانات انقلابی، پیشنهادهای اساسی به بنیان گذار جمهوری اسلامی در اوائل انقلاب برای حلّ مسائل و مشکلات حال و آیندۀ انقلاب، تدوین نامۀ نقد و اصلاح پیش نویس قانون اساسی، لزوم پشتیبانی از ولیّ فقیه و حکومت اسلام، عملکرد ایشان در مسألۀ جنگ تحمیلی، تأکید بر شرکت در انتخابات، راهپیمائیها و نمازجمعه، و ارتباط و ملاقاتهای مرحوم علّامه با مقام معظّم رهبری مدّظلّه العالی.
فصل چهارم این جلد هم که عمدۀ مباحث این جلد را به خود اختصاص داده، دربارۀ «احیاء سنّتهای اجتماعی اسلام» میباشد که به هدف تبیین ضرورت التزام و احیاء سنن اجتماعی اسلام و اجتناب از آداب و رسوم کفر و مقابله با بدعتها در جامعۀ اسلامی تدوین یافته است.
برخی از سنّتهای اجتماعی که در این کتاب برآنها تأکید شده عبارتند از: ۱. برگزاری مراسم و میهمانیها در منزل و نرفتن به تالارها. ایشان چهار جهت در کتاب برای کراهت رفتن به تالارها بیان نموده اند.
۲. انجام عزاداری برای اموات طبق دستور و سنّت اسلام (در تشییع جنازه، ساخت قبرستانها، برگزاری مراسم ختم و ترحیم و ...) و پرهیز از عمل به فرهنگ کفر در این زمینه
۳. استفاده از الفاظ اسلامی و اجتناب از خط و زبان کفّار (اهتمام به زبان عربی، غیرت خاص بر احیاء لفظ الله و بسم الله الرحمن الرحیم، تأکید بر لعن أعداء محمد و آل محمد در خطبه ها، اهتمام بر بکار بردن لفظ «سیّد» برای سادات، الفاظی که مرحوم علّامه مقیّد به عدم استفاده از آنها بودند، و ...)
۴. اجتناب از مظاهر و نمادهای کفر (مانند صلیب، کراوات و پاپیون، تریبون بجای منبر، و ...)
۵. استفاده از ساعت و تاریخ اسلامی (استفاده از ساعت غروب کوک بجای ظهرکوک و استفاده از تاریخ هجری قمری بجای هجری شمسی)
۶. برپائی جشنهای دینی و پرهیز از عیدگرفتن در نوروز
در ضمیمۀ کتاب نیز تحقیقی بسیار جامع و متقن تاریخی فقهی دربارۀ نوروز شده است؛ و در انتهای کتاب فهرست جامعی از آیات، روایات، اشعار و اعلام مذکور در سه جلد نورمجرّد آمده است.
لازم به ذکر است که این کتاب در قطع وزیری و در ۶۴۰ صفحه توسط انتشارات علّامه طباطبائی مشهد مقدّس منتشر شده است.