نشریه «هافینگتون پست» در یادداشتی در مورد سیاستهای حاکمان جدید عربستان، نوشته است که «محمد بن سلمان» نباید فراموش کند که همان کسانی صدام را به زیر کشیدند که زمانی او را به جنگ با ایران تشویق میکردند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، نشریه «هافینگتونپست» در یادداشتی در نسخه فرانسوی خود به سیاستهای منطقه «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان پرداخته و نوشته است که عربستان باید از سرنوشت صدام دیکتاتور معدوم عراق درس بگیرد.
ترجمه بخشی از این یادداشت در ادامه آمده است:
آنچه ولیعهد سعودی «محمد بن سلمان» این روزها انجام میدهد و جنگی که میخواهد علیه ایران به راه بیاندازد، شبیه کاری است که صدام حسین در طی جنگ ایران و عراق انجام داد.
صدام در آن زمان برای کار خود دلایل مذهبی میتراشید و خود را به عنوان پرچدار سنیها و حیثیتشان در برابر شیعیان معرفی میکرد. این امر هم اصلاً اتفاقی نبود که او خود را «سردار قادسیه» میخواند، نبردی مشهور بین پارسها و لشکر اعراب که فرماندهشان سعد ابن ابی وقاص بود. محمد بن سلمان دارد با بهرهگیری از استدلال مذهبی به عنوان بهانهای برای تقابل با ایران، همین کار را در چند دهه بعد از صدام تکرار میکند.
این آمریکاییها بودند که صدام را برای حمله به جمهوری اسلامی جوان (تنها یکسال پس از انقلاب اسلامی) تشجیع کردند؛ آن روزها دولت در دست «رونالد ریگان» و بوش پدر، معاونش بود. شاهنشینهای (حاشیه) خلیج (فارس) هم پول این نبرد را میدادند. امروز هم این ترامپ و اسرائیل هستند که محمد بن سلمان را برای مقابله با ایران، جلو میاندازند.
اما بن سلمان یا نمیداند یا فراموش کرده که صدام را همان کسانی از تخت به زیر کشیدند که برای جنگ با ایران، به وی قوت قلب میدادند؛ اینها کسانی نبودند جز دار و دسته رامسفلد، دیک چنی و ولفوویتز. از بنسلمان هم استفاده خواهند کرد و پس از استفاده، مثل یک جوراب کهنه دورش میاندازند.
بنسلمان نمیداند که جنگ با ایران میتواند باعث ایجاد هرج و مرج در خاورمیانه شود، هرج و مرجی که به ناپدید شدن عربستان سعودی شود. او همچنین نمیداند که آمریکاییهایی که امروز وی را برای جنگ تشویق میکنند، میتوانند مانند پرونده عراق، باز هم کنترل اوضاع را از دست بدهند و آن روز، کل شبه جزیره عربستان بر روی طبقی دیگر از طلا، به ایران پیشکش خواهد شد.
متأسفانه کشورهای عربی از تاریخ درس نمیگیرند و همیشه از خشونت، وحشیگیری و نفرت فرمان میگیرند. آنها هیچیک از الزامات کار سیاسی را ندارند؛ الزاماتی همچون نکتهبینی، مهارت، ظرافت و حتی رفتار ماکیاولیستی. سیاست برای آنها بیش از حد پیچیده است. آنها همیشه قربانی میشوند و همیشه قربانی خواهند شد.