حسن روحانی متهم به این است که پس از انتخابات گردش به راست داشته است. اتهامی که برای تحلیل رفتارهای او از سوی اصلاح طلبان علیه او گفته می شود.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-رضا حیدری: گردش به راست روحانی، عنوانی بود که رسانههای اصلاح طلب و حامی او در انتخابات برای تحلیل رفتارهای محافظهکارانه وی انتخاب کردند. هفته نامه «صدا» برای اولین بار به صورت جدی این سوال را طرح کرد که حسن روحانی پس از انتخابات ریاست جمهوری از مواضع رادیکالی که در انتخابات اتخاذ کرد، فاصله گرفته و آرام آرام به سوی جناح راست گام بر میدارد.
مواضع رادیکالی که محمد شکوری راد از اعضای سابق جبهه مشارکت و عضو فعلی حزب اتحاد ملت ایران آن را مواضع شفافتر و روشنتر مینامد. از سوی دیگر، نشست جامعه روحانیت مبارز با حسن روحانی که از سالها پیش عضو آن بوده یکی از نشانههای گردش به راست روحانی تلقی شد.
موضع گیریها ضد امریکایی روحانی، همراهی بیشتر با سایر ارکان نظام، دلجویی از فرماندهان نظامی و اتخاذ مشی آرامتر و عاقلانهتر در سیاست داخلی و خارجی، همگی به عنوان نمودهای یک روحانیِ اصولگرا از سوی جریان اصلاحات که هنوز خود را حامی دولت میداند، معنی شده است.
با توجه به رفتارهای اخیر رئیس جمهور میتوان گفت که او گردش به راست داشته است؟
ناصرایمانی یکی از چهرههای شناخته شده اصولگرایان بر این باور است که این حرف از بیشتر یک «حربه» از سوی اصلاح طلبان به منظور شانه خالی کردن از بار مسئولیت اشتباهات دولت است. او معتقد است که اتاق فکر جریان حامی دولت با طرح این مسئله به دنبال این است که به نحوی افکار عمومی را اقناع کند که روحانی به این دلیل ناموفق بوده که گردش به راست داشته است و اگر او این چرخش را در سیاست ورزی خود نداشت به الطبع دولت موفق تری بود و اصلاحات هم مسئولیت آن را برعهده میگرفتند.
او در گفت و گویی که با خبرگزاری دانشجو داشت در این باره گفت: «من فکر میکنم این حرف مقداری ساخته و پرداخته جریان حامی دولت است و هدف آنها این است که مسئولیت حمایتهای خودشان از دولت آقای روحانی را بر عهده نگیرند و بگویند، چون ایشان گردش به راست کرد، مشکلاتی که در دولت ایشان وجود دارد بر عهده ما نیست. اگر او گردش به راست نمیکرد ما مسئولیت او را بر عهده میگرفتیم. به نظرم اینها نوعی فرار از مسئولیت است»
ناصر ایمانی معتقد است که گردش به راست روحانی ساخته و پرداخته رسانههای اصلاح طلب است
البته سعید آجرلو سردبیر هفته نامه «مثلث» معتقد است که روحانی تغییر خاصی نکرده است و رفتارهای او کماکان ناظر به شخصیت عملگرای اوست. وی بر این باور است که شخصیتهای «عملگرا» تاکتیک را مقدم بر مرام و ایدئولوژی میدانند و از این رو این رفتارها از سوی روحانی قابل درک است. وی در این باره به خبرگزاری دانشجو گفت: «آقای روحانی اساساً یک شخصیت عمل گرا در سیاست ایران است. وقتی از عمل گرایی صحبت میکنیم مرادمان این است روش و تاکتیک از ایدئولوژی و اصول برتری دارد، در واقع فردی عملگرا سعی میکنند که خودش را در سطح اول سیاست کشور حفظ کنند و بتوانند به قدرت خودش تداوم ببخشد»
هرچند رفتارهای حسن روحانی از سوی هفته نامه صدا که وابسته به کارگزارانیهاست مورد انتقاد قرار گرفت و به طبع آن سایر رسانههای این جریان هم تک مضراب هایی علیه رئیس دولت دوازدهم نواخته اند، اما روحانی هنوز از حمایت اصلاح طلبها برخوردار است.
محمد کیانوش راد از اعضای برجسته جریان اصلاح و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران بر این نظر است. به اعتقاد او سطح خواسته، برنامهها و مطالبات جریان اصلاح طلبی فراتر از دولت روحانی است و میگوید دولت در برخی از زمینهها کوتاهی کرده است، اما در مجموع این جریان از عملکرد دولت رضایت دارد و از حمایت اصلاح طلبان برخوردار است.
او در این باره به «دانشجو» گفت: «سطح خواسته ها، مطالبات و برنامههای اصلاح طلبان فراتر از دولت آقای روحانی است، اما این جریان به دلیل نگاه واقع بینانه از یک سو و تلاشهای آقای روحانی از سوی دیگر، وضعیت فعلی را اگر ایده آل ندانند، اما آن را قابل قبول و قابل حمایت ارزیابی میکنند».
کیانوش راد می گوید که در مجموع اصلاح طلبان از دولت روحانی رضایت دارند و از آن حمایت می کنند
جدای از انتقاداتی که این روزها به رفتارهای حسن روحانی وارد میشود، نشانه هایی از فاصله گرفتن اصلاح طلبان از او در گذشته هم وجود دارد. کما اینکه پیش از انتخابات ریاست جمهوری محمدرضا تاجیک، یکی از ایدئولوگهای اصلاحات گره زدن این جریان به اعتدالگرایان را ظلم در حق اصلاح طلبان دانست.
محمد رضا تاجیک در گفتگویی که با روزنامه اعتماد در مهر ماه سال جاری داشت عنوان میکند که نباید زلف اصلاحات به دولت گره بخورد. او در آن مصاحبه میگوید: «گرهزدن استراتژیک زلف اصلاحطلبی به زلف دولت اعتدال جفاست. اصلاحطلبی یک جریان اصیل و فراگیر تاریخی ما است که نمیتوان آن را به یک دولت و حکومت فروکاست. اینروزها عدهای که چشم کژ کردهاند و تنها قامت خمیده اصلاحات را در ساحت سیاست و قدرت مرسوم و مالوف میبینند و از دیدن قامت رشید اجتماعی و فرهنگی آن قاصرند، بر این نظر شدهاند که باید به عصای دیگران تکیه داد و قد راست کرد. اینان نمیبینند یا نمیخواهند ببینند که این قد کوتاهشده سیاسی، چندین برابرش زیر زمین اجتماعی، فرهنگی و تاریخی جامعه ما است»
تاجیک از چهرههای شناخته شده اصلاح طلب میگوید: گرهزدن استراتژیک زلف اصلاحطلبی به زلف دولت اعتدال جفاست
این فاصله از روحانی را رحمت الله بیگدلی هم به نوعی تائید میکند. رحمتالله بیگدلی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتگو با خبرگزاری «آنا» میگوید که فاصله باید بین دولت و اصلاح طلبان منطقی باشد. او به خبرگزاری آنا گفته: «معتقدم آقای روحانی و اصلاحطلبان هرگز بایکدیگر به پایان راه نمیرسند و در محافل حزبی که داریم بحث بر سر این است که در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ فاصلهها منطقیتر باشد»
میتوان این ادعا را داشت که جریان اصلاح طلب به اجبار از حسن روحانی حمایت کرد، چرا که گزینهای جز او برای انتخابات نداشتند. آنها یا باید بازی را به رقیب خود واگذار میکردند و چند سال دیگر به دور از قدرت اجرایی کشور، نظاره گر میدان میشدند و یا اینکه با ائتلاف، تلاش کنند که رقیب، بازنده میدان باشد؛ لذا میتوان اینطور بیان کرد که اساساً اصلاح طلبان پیروز انتخابات نبودند، بلکه آنها موفق شدند که اصولگرایان ریاست جمهوری را بدست نگیرند!
هرچند در اوایل دولت روحانی خوشبینانه و با طرح مسئله «رحم اجاره ای» در تلاش بودند که با بازی دادن روحانی بتوانند به ساختار رسمی قدرت بازگردند، اما روحانی هم زیرکتر از آنها بود و تنها لطفی که به این جریان پس از به دست گیری قدرت انجام داد ایجاد «هوای تازه» بود که بعد از فتنه ۸۸ به تنگنا افتاده بودند.
این ارتباط یک سویه را هم هوشنگ امیراحمدی تائید میکند و معتقد است که ائتلاف اصلاح طلبان و حسن روحانی، جاده یک طرفهای بود و روحانی هیچ گاه خواستههای آنها را برآورده نخواهد کرد. او در گفت و گویی که در شماره ۳۸۱ با هفته نامه مثلث داشت در این باره گفت: «آقای روحانی برای اینها همانند یک جاده یکطرفه بود. بعد از اینکه به او رای دادند، بعدش روحانی گفت: بروید پی کارتان! اگر چند نفری هم در تیم روحانی هستند به خاطر فشار خاتمی بوده است»
با این تفاسیر نمیتوان روحانی را اصلاً اصلاح طلب خواند، او هیچگاه خود را اینطور خطاب نکرده است، حتی اصولگرا هم نیست و حمایت جریان اصولگرا را با خود ندارد. از این رو روحانی تغییر نکرده است و او همان روحانی سال ۹۲ است. حتی اصلاح طلبانی مثل کیانوش راد هم بر این باور هستند که روحانی تغییر نکرده است. روحانی ائتلاف شکنندهای را با هر دو جریان به وجود آورده اما به هیچ یک از دو جناح وابسته نیست.
با توجه به دو قطبی بودن فضای سیاسی روحانی در کدام جناح قرار میگیرد؟
به این سوال سعید آجرلو پاسخ داده است و معتقد است که بین دو جناح سیاسی کشور، یک جریان در حد فاصل آنها وجود دارد و او آن را «راست میانه» نامیده است. وی معتقد است که حسن روحانی، علی لاریجانی، ناطق نوری و حزب عدالت و توسعه بازیگران اصلی این جریان هستند و به دلیل صبغه «عملگرایانه» خود وابسته به مرام و مسلک خاصی نیستند و تاکتیک بر رفتار سیاسی آنها حاکم است.
او اشاره میکند که هدف عملگرایان در کشور به دست آوردن هرچه بیشتر قدرت است و معتقد است برنامههای جدی هم برای بدست گیری قدرت دارند. آجرلو در خصوص این برنامهها به خبرگزاری «دانشجو» گفت: «فکر میکنم ادامه راهی را که آقای روحانی مدنظر قرار داده، قدرت گرفتن راست میانه باشد و برنامه آنها، ریاست جمهوری آقای لاریجانی و تثبیت عملگرایان در سیاست رسمی جمهوری اسلامی است»
سعید آجرلو معتقد است که روحانی پس از خود به دنبال ریاست جمهوری علی لاریجانی است
البته روحانی به تنهایی توان این کار را ندارد و نمیتوان این پروژه را مدیریت کند. کما اینکه واعظ آشتیانی از چهرههای سیاسی اصولگرا از ضعف تشکیلاتی باخبر است و به «دانشجو» میگوید: «روحانی حتی توان تشکیل یک حزب را ندارد» و به همین منظور او راهبر به قدرت رسیدن «تکنوکرات ها» در ایران نیست. اما ائتلافی که به صورت نانوشته با افرادی مثل لاریجانی و ناطق شکل گرفته، گویای این امر هست که آنها در تلاشند میراث دارد هاشمی رفسنجانی باشند و خواه ناخواه در راستای پروژههای سیاسی او حرکت کنند.
آجرلو معتقد است که این رفتار سیاسی روحانی متاثر از مرحوم هاشمی است. او در این باره میگوید:«این هدف بهنوعی پروژه آقای هاشمی هم میتواند باشد؛ چون آقای هاشمی یک شخصیت داشت، اما پروژههای مختلفی تعریف میکرد. آقای روحانیآن شخصیت هاشمی را برای خودش متصور نیست، اما ذیل پروژه هایی که آقای هاشمی تعریف کرده بود، رفتارش را ارائه میدهد»
در پایان باید این طور بیان کرد که روحانی هیچ گاه گردش به راست نداشته است. او هرگز از یک مرام خاص متاثر نبوده است، بلکه این شرایط و به دست آوردن بیشترین نفع ممکن بوده که وی را به این سو و آن سوی میکشد. روحانی خواسته و یا ناخواسته «تکنوکرات» است و «فایده گرا» محسوب میشود. از این رو دعوای که بر سر او از سوی جریان اصلاح طلب شکل گرفته است دقیق نیست و نمیتواند شخصیت و رفتار او را تحلیل کند.
روحانی در این چندساله توانسته افرادی مثل لاریجانی را دور خود جمع کند و به نظر میرسد آرام آرام به سمت قبولاندن سیاست عملگرایان در ساختار رسمی قدرت جمهوری اسلامی است. در واقع آنها را باید نومحافظه کاران جمهوری اسلامی خواند!
درمکتب لیبرال ازتاکتیک نبایستی غافل شد.
امادرمکتب حزب الهی هیچ تاکتیکی دررابطه با گردش بسمت باطل جایگاهی ندارد.
ازآنجائیکه درمکتب لیبرال حق وباطل مخلوط شده،هرگردشی برای رسیدن به هدف بدست گرفتن قدرت مباح است،حرام وحلال مکروه معنا ندارد.
امادرمکتب حزب الهی هیچ تاکتیکی دررابطه با گردش بسمت باطل جایگاهی ندارد.
ازآنجائیکه درمکتب لیبرال حق وباطل مخلوط شده،هرگردشی برای رسیدن به هدف بدست گرفتن قدرت مباح است،حرام وحلال مکروه معنا ندارد.