حقیقت این است که بسیاری از فرمایشات معظم له در طول سالهای اخیر در موضوعات مختلف آنطور که باید و شاید به سر منزل مقصود نرسید و در بدنه اجرایی و مدیریتی کشور سرمشق و سر لوحه امور قرار نگرفته است.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - محمد اسماعیلی؛ حقیقت این است که بسیاری از فرمایشات معظم له در طول سالهای اخیر در موضوعات مختلف آنطور که باید و شاید به سر منزل مقصود نرسید و در بدنه اجرایی و مدیریتی کشور سرمشق و سر لوحه امور قرار نگرفته است.
از آنجاییکه عمیقا معتقدیم که اگر فرمایشات ایشان به درستی فهم شود و در دستور کار قرار گیرد قریب به اتفاق مشکلات کشور حل خواهد شد و مشکلات در پیش روی نیز محصول بر زمین ماندن و کم توجهی به رهنمودهای معظم له است به ناچار در حد توان به راه کار هایی برای توجه حد اکثری به فرمایشات و سخنان ایشان میپردازیم
در گام نخست لازم است به این نکته توجه کنیم که ایشان بواسطه سازوکاری که مبتنی بر فعالیت شبانه روزی دفتر ایشان است در جریان تمامی مشکلات، تحولات و رویدادهای کشور قرار میگیرند و بخوبی میدانند که ریشه بسیاری از مصائب و مشکلات کشور ریشه در چه اموری دارند به همین خاطر است که موضوعاتی که ایشان در فرمایشات خود مطرح میکنند مسائل کلیدی و بر اساس تحلیلهای عمیق کارشناسانه است و این از نکاتی است که دوست و دشمن بر آن اتفاق نظر دارند.
نکته دوم این است که اکثر مشکلات و مسائلی را که ایشان در صحبتهای خود به آن اشاره میکنند تنها صورت مسئله نیست بلکه همراه با راه حل و نسخه عملیاتی برای از بین بردن مشکلات است و این نیست که ایشان صرفا به طرح موضوع بپردازند بنابر این فرمایشات ایشان در واقع نسخه اجرایی و عملیاتی محسوب میشود که در صورت توجه و بکار گیری نتایج درخشانی را عاید کشور و جامعه میکند.
به همین دو نکته اکتفا میکنیم و به این مهم میپردازیم که دوستان انقلاب و نیروهای دلسوز چه نکاتی را باید رعایت کنند و از چه دستور العملی باید پیروی کنند تا فرمایشات آقا بر زمین نماند و در دستور کار مردم و مسئولین قرار گیرد.
فهم کلام رهبری متاسفانه طی نشست و برخواست هایی که با دوستان ارزشی و انقلابی داریم مشاهده میکنیم که بسیاری از فرمایشات حضرت آقا به خوبی مورد تعمق و تدبر قرار نگرفته است و در برخی از موارد بعضی از دوستان به دلیل مشغلههای کاری حتی موفق به استماع و مطالعه متن فرمایشات آقا هم نشده اند و این غفلت از جمله مواردی است که در صورت تکرار خسارتهای جبران ناپذیری را به دنبال دارد و زیبنده نیروهای انقلابی نیست.
پیگیری فرمایشات معظم له نکته سوم این است که تعدد مناسبتها و مشکلات از یک سو و تحولات سیاسی پر شتاب در کشور اقتضا میکند که معظم له به صورت مداوم با فاصله کم در میدان حاضر باشند و طی بیاناتی رهنمودهای لازم را ارائه نمایند و گاه این مسئله باعث شده است که برخی از فرمایشات ایشان مورد غفلت واقع میشود و از دستور کار رسانهها خارج میشود و این وظیفه نیروهای انقلابی و ارزشی است که این فرمایشات را مورد توجه لازم قرار دهند و اجازه ندهند این فرمایشات در لابه لای اخبار و رویدادها گم شود.
پرداختن به بیانات ایشان در شبکههای اجتماعی بسیاری از اوقات معظم له در یک سخنرانی به چندین محور مهم و حیاتی اشاره میکنند که صدا و سیما به هر دلیلی آنطور که باید و شاید نمیتواند به همه آنها بپپردازد و تنها در بخشهای خبری به تکرار سخنرانی ایشان اکتفا میشود و این در حالی است که تک تک این محورها نیازمند برنامه سازی و ساعتها بحث کارشناسی است که انشاءالله در دستور کار این رسانه قرا گیرد، ولی خوشبختانه فضای مجازی این امکان را فراهم کرده است که این محورها تفکیک شود و در شبکههای مختلف رسانههای اجتماعی مورد توجه و مداقه قرار گیرد. با کمال تاسف برخی از دوستان بیشتر از این که به بیانات و رهنمودهای ایشان بپردازند وقت خود را صرف کارهای گرافیکی در خصوص عکسهای ایشان میکنند و اگر چه آن هم در جای خود لازم و ضروری است، ولی مهمتر از پرداختن به عکس ایشان پرداختن به بیانات و صحبتهای ایشان است.
مطالبه جدی از مسئولین همانطور که متذکر شدیم حضرت اقا در مورد تمامی مشکلات و موضوعات اساسی کشور ارائه طریق میکنند و هر یک از این رهنمودها مربوط به سازمان و نهاد خاصی میشود که باید در دستور کار قرار گیرد و این وظیفه همه نیروهای ارزشی و انقلابی است که با قاطعیت و جدیت هر چه تمامتر مطالبات و تذکرات معظم له را مورد پیگیری مجدانه قرار دهند و اجازه ندهند این مطالبات در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شود. با عث تاسف است که ایشان به دلیل غفلت و کوتاهی نیروهای انقلابی مجبور میشوند که برخی از فرمایشات خود را تکرار کنند و این در حالی است که وظیفه ما این است به گونهای فرمایشات ایشان را سر لوحه همه امور قرار دهیم که نیازی به تکرار از سوی ایشان نباشد.
وظایف حوزه و دانشگاه بسیاری از محور هایی که رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر مطرح کرده اند میتواند به عنوان محور بسیاری از پایان نامهها و تحقیقات دانشجویی و حوزوی قرار گیرد و این در حالی است که تعداد قابل توجهی از موضوعاتی که در دانشگاهها خصوصا در رشتههای علوم انسانی به عنوان موضوع پایان نامه مصوب میشود نه تنها کوچکترین نفعی برای جامعه علمی کشور بلکه کمترین سودی نیز برای گره گشایی از مشکلات موجود ندارد و بعد از اتمام کار در قفسه کتابخانهها خاک میخورد. در پایان متذکر میشویم که چه بخواهیم و چه نخواهیم فرصتها یکی پس از دیگری از دست میروند و روزهایی را تجربه خواهیم کرد که حسرت جانکاه آن تنها با تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیر امروز تسکین پیدا میکند. کارشناس مسائل سیاسی
حیات حکومت دینی حضرت علی(ع) چند عنصر اصلی دارد که انسانها در زمان فتنه، یکی از این چند نفر هستند:
الف-امام علی(ع) به عنوان ولی.
ب-مالک اشتر که در جبهه میجنگد.
ج-عمار که در پشت جبهه، افکار عمومی را ساماندهی میکند.
د-اشعثبن قیس که زیراب روانی مردم را میزند.
ه-ابوذر که در مقابل مفاسد میایستد.
انسانها در وقت وقوع فتنه،
یا ولی خدا هستند،
یا مالک اشترهایی چون قاسم سلیمانی هستند،
یا عمار هستند که افکار عمومی را روشن کرده و شبهات را پاسخ میدهند
یا ابوذرهایی هستند که در مقابل فیشهای نجومی و اختلاسها و ویژه خواریها و شکاف طبقاتی مبارزه کرده و هر روز نیز لعن و نفرین میشوند.
یا اشعثهایی هستند که در رسانهها و… ته دل مردم را به سود دشمن خالی میکنند.
زبان و کلام عمارها، متضمن شمشیر مالکهاست!
عمار از صحابه خوشنام و بسیار وجیه پیامبر اسلام(ص) بود.
هرکجا در جبههی علی(ع) تزلزل بوجود میآمد او به نزد مردم رفته و آنان را توجیه مینمود.
او میدانداریها و جوسازیها را با سخنرانی خود خنثی مینمود.
اما یکی از نیروهای ضعیف علی(ع) که در مؤثر واقع شدن توطئهی عمروعاص نقش بسیاری داشت، اشعث بن قیس بود.
او با زمزمههای باطل در نیروهای خودی موجب تشتت و تفرقه شد.
پس از شهادت عمار، او جو عمومی را بدست گرفت.
توطئهی معاویه را اشعث در بین نیروهای خودی انعکاس میداد.
همواره گروهی در داخل جبهه حق بودهاند که نقش ستون عملیاتی و شمشیر داموکلس دشمن را بازی میکنند.
پالسی که دشمن در تحریم اقتصادی، فشار نظامی و… میدهد را گرفته و در بین نیروهای خودی شارژ میکنند.
در طول تاریخ انبیا(ص) و ائمه(ع) اینگونه بوده و در امروز جمهوری اسلامی نیز همینطور است.
این افراد از دشمن بیرونی هم بدترند.
بیترحمی و بیتحملی نسبت به کسانی که در جبههی خودی پالس دشمن را مبنا گرفته و مرتب نق میزنند، یک اصل در تفکر استراتژیک شیعی است.
از ماجرای جنگ صفین، نه تنها تشیع که تمام بشریت لطمه خورد.
چراکه مالک نزدیک خیمه کفر معاویه شده بود و عنقریب بود که ستون خیمه معاویه را ویران کرده و او را بکشد که اگر چنین میشد، شاید قعود ساباط و قیام کربلا پیش نمیآمد، ائمه(ع) یکی بعد از دیگری این طور مظلومانه به شهادت نمیرسیدند و در نهایت غیبت کبری رقم نمیخورد؛
و ممکن بود ساختار نظام بشری امروز به گونهای دیگر باشد.
اما شمشیر خود زیر گلوی امام گذاشتند و او را مجبور کردند جام زهر را بنوشد و به مالک بگوید بازگرد.
درحال حاضر درجمهوری اسلامی ایران دربرزمین ماندن فرمایشات امام جامعه،اشعثبن قیس های زمان بسیارفعال هستند.
پس باید به یاری عمارهای جامعه بشتابیم و افکار عمومی را روشن کرده،وبصیرت افزائی نمائیم.
امام جامعه نیز بر روشنگری تاکیدبسیار نموده اند.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
الف-امام علی(ع) به عنوان ولی.
ب-مالک اشتر که در جبهه میجنگد.
ج-عمار که در پشت جبهه، افکار عمومی را ساماندهی میکند.
د-اشعثبن قیس که زیراب روانی مردم را میزند.
ه-ابوذر که در مقابل مفاسد میایستد.
انسانها در وقت وقوع فتنه،
یا ولی خدا هستند،
یا مالک اشترهایی چون قاسم سلیمانی هستند،
یا عمار هستند که افکار عمومی را روشن کرده و شبهات را پاسخ میدهند
یا ابوذرهایی هستند که در مقابل فیشهای نجومی و اختلاسها و ویژه خواریها و شکاف طبقاتی مبارزه کرده و هر روز نیز لعن و نفرین میشوند.
یا اشعثهایی هستند که در رسانهها و… ته دل مردم را به سود دشمن خالی میکنند.
زبان و کلام عمارها، متضمن شمشیر مالکهاست!
عمار از صحابه خوشنام و بسیار وجیه پیامبر اسلام(ص) بود.
هرکجا در جبههی علی(ع) تزلزل بوجود میآمد او به نزد مردم رفته و آنان را توجیه مینمود.
او میدانداریها و جوسازیها را با سخنرانی خود خنثی مینمود.
اما یکی از نیروهای ضعیف علی(ع) که در مؤثر واقع شدن توطئهی عمروعاص نقش بسیاری داشت، اشعث بن قیس بود.
او با زمزمههای باطل در نیروهای خودی موجب تشتت و تفرقه شد.
پس از شهادت عمار، او جو عمومی را بدست گرفت.
توطئهی معاویه را اشعث در بین نیروهای خودی انعکاس میداد.
همواره گروهی در داخل جبهه حق بودهاند که نقش ستون عملیاتی و شمشیر داموکلس دشمن را بازی میکنند.
پالسی که دشمن در تحریم اقتصادی، فشار نظامی و… میدهد را گرفته و در بین نیروهای خودی شارژ میکنند.
در طول تاریخ انبیا(ص) و ائمه(ع) اینگونه بوده و در امروز جمهوری اسلامی نیز همینطور است.
این افراد از دشمن بیرونی هم بدترند.
بیترحمی و بیتحملی نسبت به کسانی که در جبههی خودی پالس دشمن را مبنا گرفته و مرتب نق میزنند، یک اصل در تفکر استراتژیک شیعی است.
از ماجرای جنگ صفین، نه تنها تشیع که تمام بشریت لطمه خورد.
چراکه مالک نزدیک خیمه کفر معاویه شده بود و عنقریب بود که ستون خیمه معاویه را ویران کرده و او را بکشد که اگر چنین میشد، شاید قعود ساباط و قیام کربلا پیش نمیآمد، ائمه(ع) یکی بعد از دیگری این طور مظلومانه به شهادت نمیرسیدند و در نهایت غیبت کبری رقم نمیخورد؛
و ممکن بود ساختار نظام بشری امروز به گونهای دیگر باشد.
اما شمشیر خود زیر گلوی امام گذاشتند و او را مجبور کردند جام زهر را بنوشد و به مالک بگوید بازگرد.
درحال حاضر درجمهوری اسلامی ایران دربرزمین ماندن فرمایشات امام جامعه،اشعثبن قیس های زمان بسیارفعال هستند.
پس باید به یاری عمارهای جامعه بشتابیم و افکار عمومی را روشن کرده،وبصیرت افزائی نمائیم.
امام جامعه نیز بر روشنگری تاکیدبسیار نموده اند.