به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، یدالله طاهرنژاد در مصاحبه با روزنامه آرمان و درباره اغتشاشات اخیر گفت: امروز به برکت توسعه فضای رسانه و ارتقای دانش و معرفت بشر نسبت به تحولات اجتماعی و حساسیتهای جامعه و شرایط منطقه و... این اقتضا را ایجاب میکند که دولت به طور مستمر جامعه را در جریان فرایند تصمیمگیری قرار دهد قبل از اینکه تصمیمی را نهایی کند به بحث بگذارد و نظرات مردم را در مقابل جویا شود. به عبارتی همه مسائل اعم از یارانه، قیمتهای حاملهای انرژی، عوارض خروج از کشور و.... که مردم حق دانستن آن را دارند، دولت باید نظرات مردم را نسبت به آن جویا شود. با کمال تأسف طی چهار سال گذشته به ویژه طی ماههای اخیر تیم اطلاعرسانی دولت پاسخگوی انتظارات جامعه نبود. شاید یکی از دلایل کمپین اخیر علیه روحانی به علت حرکت دولت در فضای خاموش بود.
فارغ از آنکه مردم طی روزهای اخیر حساسیتشان را نسبت به برخی از مسائل نشان دادند، باید اذعان داشت که به طور کل ارتباط دولت با مردم بسیار کم است جامعه نسبت به اینکه در دولت و ذهن دولتمردان چه میگذرد بیخبر است و مردم نمیدانند چه فرایندی طی میشود تا یک تصمیم به صورت قانون در میآید و در نهایت ابلاغ میشود این در حالی است که همه این موارد در سرنوشت مردم تأثیرگذار است.
وی افزود: واقعیت این است که بخشی از این معترضان اعتراضکنندگان واقعی هستند. معترضانی که منابع آنها در مؤسسات مالی و اعتباری است و امکان دریافت سرمایه خود را ندارند. بانک مرکزی در مقابل این مسئله مسئول است و باید پاسخگو باشد. این نهاد باید به موقع جامعه را در جریان رویکردهای این مؤسسات قرار میداد اما کوتاهی کرده است تا آنجا که این مسئله امروز به یک بحران تبدیل شده است. بسیاری از کارکنان بنگاههای اقتصادی ماههاست که حقوقی دریافت نکردند در حالی که این وضعیت شرایط بسیار سختی در معیشتشان ایجاد کرده است امروز این افراد، از این وضعیت عصبانی هستند. صندوقهای بازنشستگی در عمل به ایفای تعهداتشان ناتوانند و دیون خود را به موقع نمیتوانند تأدیه کنند. مستمریبگیران عمدتاً نسبت به این وضع ناراحت هستند. در برخی از مقاطع قیمتها به صورت جهشی افزایش پیدا کرد اما توضیح و توجیه لازم از سوی مراجع ذیصلاح و رسمی در این باره داده نشده است. این مسائل مردم را عصبانی کرده است.
دولت به یکباره تصمیم میگیرد قیمت حاملهای انرژی را تا 50 درصد افزایش دهد و در عین حال یارانه 30 میلیون از مردم را حذف کند. حذف یارانهها خلاف عهدی است که دولت با جامعه داشت. نظر مردم به پرداخت یارانه بوده است، وقتی دولت درباره یارانه از رأی مردم نظر خواست و از آنها درخواست کرد که صرفنظر کنند و بیش از 90 درصد جامعه به پرداخت یارانه نظر داشت، دولت چگونه میخواهد یارانه را حذف کند؟ در واقع رفراندوم محکمترین ابزار برای جویا شدن نظر مردم است. دولت برای اینکه درباره یارانه تصمیم بگیرد به سراغ مجلس نرفت بلکه ابتدا به سراغ جامعه رفت و مردم هم به پرداخت یارانه نظر دادند. بنابراین دولت نمیتواند خلاف رأی مردم عمل کند. دولت فردی را در رأس سازمان برنامه و بودجه قرار داد که میتواند سخنان روشنتری بگوید، سر و ته بودجه با هم جمع نشد و در نتیجه همین مسئله در عصبانیت مردم نقش دارد.
طاهرنژاد خاطرنشان کرد: مردم باید مسائل کشور را از مراجع رسمی بشنوند. مواردی مانند آمار و ارقام، عوارض و مالیات، دریافت و پرداخت و... مسائلی نیست که به وسیله اصحاب رسانه، احزاب و سیاستمداران به اطلاع مردم برسد بلکه این مسائل مواردی است که تصمیمگیری درباره آن در درون دولت و در نهایت با تصمیم مجلس صورت میگیرد و این مراجع نیز باید به افکار عمومی توضیحات لازم را ارائه دهند تا افکار عمومی اقناع شوند.
وی میافزاید: برخی از وزارتخانهها و سازمانهای دولت مانند سازمان برنامه و بودجه گوششان بدهکار انتقادها و اعتراضها نیست. عملکرد سازمان برنامه و بودجه منجر به ایجاد و اشاعه نارضایتیها شد و باید دولت به حال این مسئله فکری کند. اظهارنظرات متناقض، متناوب و مستمر بخشی از دولت به ویژه سازمان برنامه و بودجه منجر شده که باور مردم نسبت به شاکله این تصمیمات مخدوش شود.
عضو کارگزاران تصریح کرد: مقصر بخشی از حوادث روزهای اخیر، لایههایی از اصلاحطلبان هم هستند زیرا بخشی از اصلاحطلبان کمتر از 6 ماه بعد از انتخاب روحانی با کمپین «پشیمانیم» همدلی نشان دادند و به دامی افتادند که دیگران برای آنها طراحی کرده بودند. این مسئله و ضعف برخورد سیاسی و تصمیمگیری درست سبب میگردد بخشی از جامعه به عملکرد اصلاحطلبان خرده بگیرند و یا شاید امید خود را نسبت به اصلاحطلبان از دست بدهند. در هر حرکت اجتماعی ممکن است عدهای با دیدگاهها و انگیزههای خاص وارد شوند و شعارهای خاص سر دهند اما نباید اجازه داد که جامعه به این مرحله برسد که وارد حرکتهای اعتراضی هیجانی و خشونتآمیز شود. در این صورت عوارضی هم به دنبال خواهد داشت. در سال 88 نیز چنین اتفاقی افتاد.
وی اظهار داشت: برخی اظهارات آقای جهانگیری معاون اول رئیسجمهور مثلا موضعگیریاش نسبت به تجمعات اخیر قابل نقد است زیرا به طورکلی منکر اعتراضات شد و آن را به جریان پشت پرده منتسب کرد.
اما واقعیت این است که اعتراضات وجود دارد. اجتماعاتی که روبهروی مجلس، بانک مرکزی و جاهای مختلف مشاهده شد هیچیک هدایت شده نبود و کاملا خودجوش بود. جمعیتی که حقوقشان تضعیف شده اجتماع کردند. حتی با برخی از این تجمعات برخورد شد. بنابراین واقعیت این است که این اعتراضات پیش از این وجود داشته است. امروز هم باید مسائل را واکاوی کنیم تا روشن شود که منشا این اتفاقات چیست. اگر این اعتراضات بحق است باید به این اعتراضات و مطالبات پاسخ داده شود.
وی درباره اختلافات روحانی و جهانگیری هم گفته است: جهانگیری نسبت به عزل و نصبها نظرات دیگری داشت و روحانی هم نظرات دیگری، درنهایت چون روحانی رئیسجمهور است نظرات او اعمال شد و این امر طبیعی است. از دوستان اصلاحطلب گلهمند هستم که در تلاشند اختلاف میان جهانگیری و روحانی را پررنگ کنند. درحالیکه پررنگ کردن اختلاف جهانگیری و روحانی، حداقل به اصلاحطلبان هیچ کمکی نمیکند.
اصلاحات برای چه این مسئله را بلد و برجسته میکند و در بلد کردن این مسئله چه چیز عاید اصلاحات میشود جز خسران.