
رسانه های داخلی نگذارند جریان اطلاع رسانی به دست ضدانقلاب بیفتد/ بیتدبیری در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات مایه شرمساری است
* نگاه شما به ناآرامیهای اخیر و علت اصلی آن چیست؟
این ناآرامیها خیلی وقت است آغاز شده. بیش از یک سال و نیم است که درگیر این ناآرامیها هستیم البته اوجش در هفته گذشته بود. ریشه این ناآرامیها به مسائل و مشکلات اقتصادی مردم بر میگردد. یکی از این مسائل که بخشی از مردم را درگیر کرده است، عدم پرداخت وجوه مردم توسط برخی از مؤسسات مالی و اعتباری است.
این تجمعات اعتراضی از خیلی وقت پیش در مقابل ساختمان بانک مرکزی، مجلس و دستگاه قضایی تشکیل میشد و مالبختگان که عمدتا از بازنشستگان هستند از هر فرصتی مثل نمایشگاه مطبوعات استفاده میکردند و تجمعات اعتراضی تشکیل میدادند.
از سویی توجه مناسبی به این تجمعات نمیشد، حتی رسانهها آنطور که باید و شاید به این اعتراضات ضریب رسانهای نمیدادند تا اینکه در مشهد این تجمعات رنگ و بوی دیگری گرفت. مالباختگان و معترضان به مجموعه پدیده شاندیز و چند موسسه دیگر که تعدادشان هم در مشهد زیاد است، وارد خیابان شدند و در ادامه اعتراضات آنان توسط برخی عوامل بیگانه به خشونت کشیده و منحرف شد و از طریق یک شبکه وابسته به ضدانقلاب به کل کشور سرایت کرد. به نظر من این اتفاق خارج از اشراف دستگاههای اطلاعاتی کشور رخ داد.
ریشه این اعتراضات کاملا مشخص است. البته شروع این اعتراضات در یک سال و نیم پیش کاملا اقتصادی و معیشتی و درقبال افزایش رکود و افزایش بیکاری بود. الان هم که دولت جدید مستقر شده است عملا اقدام روشنی برای رفع این مشکلات از خود نشان نداده است. بروز اعتراضات غیر خشن در این شرایط طبیعی است و حتی اگر هم وارد فاز خشن فعلی با دخالت ضد انقلاب هم نمیشد ما منتظر چنین اتفاقاتی در ماههای پیش رو بودیم.
در هفته گذشته یک ساماندهی عجیب و غریبی در سراسر کشور برای این اغتشاشات شکل گرفت. با اینکه سطح شعارها از فاز اقتصادی و معیشتی تا کنون خارج نشده بود، اما این شعارها خیلی سریع به شعارهای براندازانه و خشونت طلبانه تبدیل شد. شبکههای رسانهای خاصی که طی دوسال اخیر بدسابقه بودن آنها برای اهالی سیاست و رسانه و حتی مردم روشن شده پشت پرده این قضایا بودند.
از اینجا به بعد میتوان حدس زد که سرویسهای امنیتی و جاسوسی -علی الخصوص عربستان سعودی- به عنوان پشتیبان مالی و تا حدودی سایبری پشت پرده این اغتشاشات بوده اند. نشانههای خبری آن هم هفتههای پیش با تهدید ولیعهد عربستان سعودی محمد بن سلمان مبنی بر اینکه من جنگ داخلی را به داخل ایران خواهم کشاند، آشکار شد. به نظر میرسد نگاه مسئولان امنیتی این بود که این تهدید بعید است به راحتی عملی شود، اما دیدیم این اعتراضات به کجا رسید؛ پرچم ایران آتش زده شد و علیه قرآن و اسلام شعار داده شد و بعضا مواضع گروههای تکفیری در برخی تجمعات از زبان اغتشاشگران شنیده شد.
با تغییر شعارها، هم از تعداد جمعیت و هم تجمعات در کشور بشدت کاسته شد و این یعنی مردم پیگیر حل مشکلات معیشتی و اقتصادی خودشان و کشور هستند و نه دنبال براندازی. این موج سواری است که به نظر میرسد کشورهای متخاصم ما مثل عربستان، آمریکا، کشورهای غربی، سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی و انگلیس پشتیبان آن باشند.
از طرفی هم ریشه برخی از این اقدامات ناظر به تحریمهایی است که بناست بیش از آن چیزی که الان هست تشدید شود. اینها خیلی دوست دارند تحریمهای حقوق بشری علیه ایران تصویب بکنند که خیلی سختگیرانه خواهد بود. آنها منتظر بودند برخوردهای خشنی از طرف نظام با این اغتشاشات صورت بگیرد تا بهانهای داشته باشند برای تحریمهای بیشتر، کما اینکه سابقه این ماجرا را به واسطه پیامهای فتنه گران به غربیها در سال ۸۸ داشتیم. نظام بایستی بسیار هوشمندانه با این اغتشاشات برخورد کند که البته این اتفاق هم به خوبی رخ داد و میان معترضان اقتصادی و معیشتی و براندازانی که تلاش میکنند به اموال عمومی و بانکها و مساجد آسیب بزنند تفکیک ایجاد کرد تا برخورد مقتضی و لازم با براندازان صورت بگیرد.
دولت حتما باید اقدامات فوری را در حوزه اقتصاد و معیشت ساماندهی کند و مسئولان با حضور در میان مردم، رو در رو حرفهای مردم را بشنوند. دولت باید برای این اقدام راهکاری بیاندیشد و وزرا، استانداران و فرماندران و سایر مسئولانی که درگیر حوزه معیشت هستند باید فکری برای ارتباط با مردم بکنند. از سوی دیگر باید تجمعات اقتصادی و معیشتی مردم به رسمیت شناخته شده و به آنان مجوز داده شود چرا که علاوه بر فشار به مسئولان برای رسیدگی سریعتر به امور و حل مشکلات، این تجمعات موجب تخلیه انرژی متراکم معترضان شده و مانع از ورود به فاز خشن خواهد شد.
*تاثیر شبکههای اجتماعی موبایلی بر این وقایع را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحولات رسانه ای به خصوص در دو سه سال اخیر در این اغتشاشات نقش ویژه داشت. علی الخصوص تلگرام. بلا تردید بخشی از انسجام و هماهنگی این اغتشاشات از طریق تلگرام انجام میشد. مشخصاً هم کانال آمد نیوز که طی یک سال اخیر افشاگری های مفصلی در خصوص این کانال و ماهیت آن صورت گرفت. این شبهرسانه به هر دلیلی از جمله انتشار مخلوطی از اطلاعات درست و غلط و افشاگریهای عجیب و غریب و دروغ های بسیار بسیار بزرگ و تا حدی باور کردنی توانسته است موقتاً کسب اعتبار کند و با انتشار شبهخبرهای خاص و اکاذیب نظر عده ای را به خود جلب کند.
بسیاری از دلسوزان در کشور قبلا در خصوص برخورد با این رسانه هشدار داده اند ولی متاسفانه دولت و دستگاه های امنیتی اقدامات لازم را انجام ندادند و الان شد آنچه که نباید می شد. طبیعتا وقتی یک رسانه خارجی که مطلقا هیچ اشرافی توسط دستگاه های امنیتی روی آن نیست کارش به جایی می رسد که به خشونت دعوت می کند و ساخت بمب دست ساز و کوکتل مولوتف را آموزش می دهد.
این واقعا مایه شرمساری است که تدبیری برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات در وهله اول و رسانه های مشابه بومی و داخلی و مخاطب پسند نشده است و دست آخر مسئولان ما با خفت و بی عزتی تمام باید از رئیس این رسانه اجتماعی در خارج از کشور درخواست کنند که فلان کانال را ببند!
*عملکرد رسانه های خودی در قبال پوشش این وقایع چگونه بوده است؟ تاثیر این عملکرد بر روند اوج گیری رسانههای ضدانقلاب چیست؟
رسانه های ما به مانند دستگاه های امنیتی در دو روز اول هنگ کردند و دچار یک گیجی مبهم شدند و نمی دانستند ریشه این اتفاقات از کجاست و با چه چیزی مواجه هستند. برخورد این رسانهها با اغتشاشات از روز سوم به بعد به نوعی منسجم تر و هماهنگ تر شد. به خصوص بعد از اینکه چهره های سیاسی از جریان های مختلف علیه این اغتشاشات موضع گرفتند. حتی چهره های سیاسی که بخاطر اتفاقات سال 88 از کشور فرار کرده بودند علیه این اغتشاشات موضع گرفتند.
من فکر می کنم رسانه های ما دچار محدودیت های خودساختهای یا دیگرساختهای هستند که مانع از اثرگذاری هرچه بیشتر آنان بر افکار عمومی است. تعبیری که رهبر انقلاب برای جوان مومن انقلابی بکار بردند که شما آتش به اختیار باشید، این آتش به اختیاری به نوعی در رسانه های ما دیده نمی شود. الان نیاز هست که با تدبیر و اقدامات درست رسانهای، اعتماد افکار عمومی بیش از پیش به رسانه های داخلی افزایش یابد.
وقتی یک رسانه داخلی اطلاع رسانی نکرده و بایکوت می کند طبیعتا جریان اطلاع رسانی به دست رسانه های بیگانه و ضدانقلاب می افتد که این اتفاق در جریان این ماجرا رقم خورد. بایکوت و سکوت رسانه ای ممکن است به عنوان یک تاکتیک در برخی موارد جواب دهد اما همیشه پاسخگو نیست. اگر اتفاقاتی مشابه پلاسکو بیفتد و اطلاع رسانی درستی توسط رسانه های داخلی انجام نشود مردم به سراغ رسانههای دیگر و عمدتا ضدانقلاب خواهند رفت. همین پدیده در خصوص وقایع سیاسی وجود دارد. جا دارد رسانه های ما محکم ورود کنند و بگویند بله اغتشاش صورت گرفته است و جزئیات آن را هم به اطلاع مردم برسانند.
من فکر میکنم این بهت زدگی رسانهها در دو روز اول وقوع اغتشاشات بخاطر عدم شناخت این پدیده و ریشه ها و پشت پرده و رهبر این اغتشاشات بود.
اگر قرار باشد رسانه های داخلی همیشه با این دست فرمان حرکت کنند ممکن است برای بحران بعدی آسیبزا باشند. مسئولان باید به مدیران رسانه ای اعتماد کنند. بخشی از سیاست گذاری رسانه ای در اختیار دستگاه های امنیتی و انتظامی و دولتی است اما بخش کلی آن در اختیار مدیران رسانه ای است که رسانه و علوم ارتباطات و پیام رسانی را می شناسند و با نظریات عملیات روانی آشنایی دارند.
سیاستگذاری درست رسانه ای باید با حضور ترکیبی از این مشاغل انجام شود. متاسفانه در این واقعه این اتفاق نیفتاد. باید نوع نگرش مسئولان ما به رسانه عوض شود. باید عرض کنم متاسفانه نگاه فرسوده و پیر در مدیریت رسانه های ما به خصوص رسانه ملی حاکم است. باید به جوانها اعتماد کنند و کار را به آنها بسپارند. فضای تلویزیون باید تغییر کند و رسانه ملی در عرصه اطلاع رسانی تغییر رویه داده تا دیگر دچار این گیجی و گنگی نشویم.
*پیش بینی شما در مورد آینده این وقایع چیست؟
با پایان یافتن اغتشاشات بر تعداد تجمعات و اعتراضات مدنی و قانونی برای پیگیری مطالبات اقتصادی و معیشتی توسط مردم و اصناف مانند کارگران افزوده خواهد شد که این بسیار خوب است. به این ترتیب دولت برای حل مشکلات وادار به تحرک می شود.
این اتفاق با این حجم از تندی و رادیکالیسم قطعا منجر به واکسینه شدن کشور در برابر این نوع تحرکات کور و ضدمردمی خواهد شد. یعنی مردم دیگر شرایطشان به گونه ای نیست که تحمل به هم ریختن ساختارها و نظم کشور و ثبات و آرامش اقتصادی برای کسب و کارشان را داشته باشند و اینگونه یک تهدید، تبدیل به فرصت خواهد شد.
ولی مگه میشه به صورت آتش به اختیار اینو توسعه داد
1000 بار برای وام رفتم ولی هیچ کس حاضر نیست حتی به حرفام گوش بده
چون یه بچه روستایی هستم