راشاتودی در گزارشی درباره ناآرامیهای اخیر در ایران، به بررسی عوامل پشت پرده این اغتشاشات پرداخت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، پایگاه اینترنتی شبکه روسی راشاتودی در مطلبی نوشت: اغتشاشات در ایران پایان یافت و خیابانهای شهرهای مختلف این کشور بار دیگر به آرامش بازگشت. اما هنوز یک پرسش بی پاسخ باقی مانده است: چه کسی پشت پرده این ناآرامیها و اغتشاشات اخیر در ایران بود؟
رسانههای جهان سعی کردند کمتر به منشأ اصلی این تظاهرات اشاره کنند. چه اتفاقی افتاد که اعتراضات مردمی به اوضاع اقتصادی به انحراف کشیده شد و با هیاهوی رسانهها و برخی فرصت طلبیها به آشوب و ناآرامی منجر شد؟ آیا همانطور که رسانههای خارجی ادعا میکنند، به راستی مردم ایران خواستار تغییر حکومت در این کشور هستند؟ یا این ناآرامیها تنها تلاشی مذبوحانه از سوی برخی عوامل خارجی برای براندازی نظام حکومتی ایران بود؟
در ادامه این گزارش آمده است: بسیاری از کارشناسان معتقدند این ناآرامیها نتیجه تلاش واشنگتن و متحدانش برای به راه انداختن یک انقلاب رنگی دیگر در کشوری بسیار مهم بود که در حال حاضر در جهت منافع ژئوپولتیک و اقتصادی خود به درستی گام بر میدارد.
نماینده روسیه در سازمان ملل اظهار کرد «حساسیتهای غیرقابل توضیحی» در خصوص ایران وجود دارد که مانع درک درست رویدادهایی میشود که در این کشور اتفاق میافتد. شاید وجود چنین حساسیتهایی اخلاقا غیرقابل توضیح باشد، اما با در نظر گرفتن مواضع کاملا هدفمند سیاست خارجی آمریکا علیه ایران، چنین حساسیتهایی منطقی و قابل توجیه است.
در سالهای اخیر رویدادهای مشابهی در کشورهای خاورمیانه، آمریکای لاتین و آفریقا به وقوع پیوسته است. ایران در کنار کشورهایی نظیر کره شمالی، چین، روسیه، کوبا، ونزوئلا، آفریقای جنوبی و اریتره در فهرست دشمنان آمریکا قرار دارد. ایران به دلیل دفاع از حق مسلم خود برای توسعه نظام سیاسی و اقتصادی اش و همچنین دفاع از کشورهایی که با حملات ناعادلانه غرب مواجه اند، در این فهرست قرار گرفته است.
راشاتودی در ادامه نوشت: ایران دشمن اصلی غرب در منطقه خاورمیانه است. ایران حامی حزب الله و بشار اسد است و برای شکست داعش و النصره کمکهای بسیاری کرده است. این کشور قاطعانه در کنار مردم فلسطین ایستاده است و با تمام کشورهای انقلابی آمریکای لاتین همکاری دارد. آمریکا همچنین نگران نفوذ گسترده ایران در افغانستان است. با توجه به موارد بالا وجود چنین «حساسیت هایی» در خصوص ایران قابل توجیه خواهد بود. غرب قصد دارد با دراز کردن انگشت اتهام به سمت ایران، این کشور را منزوی کند.
ناآرامیهای اخیر فرصت مناسبی بود تا آمریکا و متحدانش در کنار مخالفان حکومت ایران زمینه را برای انزوای تهران و سوءاستفاده از شرایط برای اعمال فشار بیشتر به این کشور مهیا کنند. اما به نظر میرسید مردم ایران متوجه تمامی این توطئهها بودند و همین امر برای ناکام ماندن تلاشهای خارجی برای تغییر حکومت در این کشور کافی است.
درک میزان خشم مردم و مقامات ایرانی از اظهارات مداخله جویانه مقامات دولت آمریکا چندان دشوار نیست. ترامپ بارها با انتشار پیامهای توییتری حمایت خود را از ناآرامیها در ایران اعلام کرد که همین امر مصداق بارز مداخله در امور داخلی این کشور است.
با نگاهی به تاریخ معاصر ایران میتوان دریافت پروژه «تغییر حکومت ایران» به عنوان یکی از پروژههایی که در چارچوب پیشبرد منافع سیاسی واشنگتن است، راه به جایی نخواهد برد. تاریخ معاصر ایران وحشتناکترین جنایات غرب علیه مردم این کشور را با شعار «آزادی و دموکراسی» به خاطر میآرود:
در سال ۲۰۱۳، سازمان جاسوسی آمریکا رسما پذیرفت در کودتای نظامی ۱۹۵۳ علیه «محمد مصدق»، نخست وزیر قانونی ایران، نقش اصلی را داشته است. محمد مصدق از چهرههای محبوب تاریخ ایران بود که صنعت نفت را ملی کرد. در جنگ ۸ ساله ایران و عراق دهها هزار نفر از مردم این کشور قربانی جنگ افروزی و تجاوز صدام شدند؛ دیکتاتوری که از سوی کشورهای غربی، از جمله آمریکا، حمایت و تجهیز میشد. چهار دانشمند هستهای ایران بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ ترور شدند. هرچند هیچ کسی مسئولیت این ترورها را بر عهده نگرفت، اسرائیل ادعاهای مطرح شده در این خصوص را رد نکرد.
در انتهای این گزارش آمده است: علاوه بر این، مردم ایران سالهاست از تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه این کشور رنج میبرند. کشورهای غربی در عمل هیچ گاه برای درک اوضاع ایران و حمایت از مردم این کشور تلاشی نکرده اند؛ آنها فقط حامی تغییر حکومت در ایران هستند، اما نمیدانند مردم با نظام حکومتی خود مشکلی ندارند. به نظر میرسد مقامات غربی برای رسیدن به منافع خود میخواهند اوضاع ایران را ناآرام کنند.