به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،گفتنی است، اتفاقا بر اساس شواهد و قرائن، همین افراطیون مدعی اصلاحات بودند که در ناراضی کردن مردم و شکلگیری اعتراضات که منجر به موج سواری و آشوب افکنی ضدانقلاب شد، نقش عمده و اساسی داشتند. این طیف غربگرا با تیترهایی چون «اینک بدون تحریم»، «صبح بدون تحریم»، «یک روز خوب برای دنیا»، «فروپاشی تحریم» «خلاص شدیم»، «سد تحریم شکست»، «آغاز یک روز خوب برای همه» و «فتح الفتوح» و «آفتاب تابان» نامیدن خسارت محض، مردم را فریب دادند و به بزرگنمایی و بزک برجام و انتظار آفرینی از توافق هستهای پرداختند.
بر این اساس، مسبب ناامیدی مردم همین مدعیان اصلاحات بودند که تبلیغ کردند تحریمها برداشته و اوضاع اقتصادی مناسب میشود و مجیزگوی توافقی شدند که نتیجهاش تعطیلی دستاوردهای هستهای، افزایش بیکاری، رکود، تورم و گرانی شد و کار به جایی رسید که خود رئیسجمهور مذاکره با آمریکا را دیوانگی خواند. از سوی دیگر همین شخص(مصاحبه شونده) بود که دولت را رحم اجارهای اصلاحطلبان دانسته و گفته بود: «اگر رحم اجارهای جنین را خوب محافظت کند، حتما اصلاحطلبان آن را دوباره اجاره خواهند کرد.» مدعیان اصلاحات دولت را پلی برای عبور و رسیدن به اهداف نامشروع باندی خود میدانند. به دولت برای بهبود وضعیت کشور آدرس غلط میدهند و نظام را متهم میکنند. علاوهبر این، حجاریان هم در اظهارنظری، دولت یازدهم را «دولت حسینقلیخانی» خواند و وجود دولت روحانی را مدیون و مرهون جریان اصلاحات دانسته بود.
ابراهیم اصغرزاده نیز اولین اصلاحطلبی بود که دولت روحانی را به رحم اجارهای تشبیه کرده و گفته بود: «چند وقت پیش به دوستانی بهشوخی گفتم این رحم اجارهای برای پرورش یک نطفه است.»
در بخش دیگری از این گفتوگو آمده است: «اینکه صدا و سیما و کارشناسش به دروغ برجام را از پیش نوشته شده میداند، نشان دهنده این موضوع است که رویکرد صدا و سیما با آمدن و رفتن مدیران تغییری نکرده است.»
از پیش نوشته بودن برجام نه تنها دروغ نیست بلکه وزارت امور خارجه نیز آن را تأیید کرده است. این وزارتخانه در بیانیهای که در اعتراض به یکی از برنامههای موفق سازمان صدا و سیما منتشر کرد، نوشت: «اینکه در میانه راه یک موسسه مطالعاتی پیشنهادهایی را برای پایین آمدن مذاکره کنندگان آمریکایی از مواضع خود مطرح نماید و آنها هم قبول نمایند، اتفاقا نقطه قوت مذاکره کنندگان ایرانی است.» کارشناسی که این موضوع را در برنامه مناظره تلویزیونی مطرح کرد، در پاسخ به وزارت امور خارجه در بخشی از جوابیه خود نوشت: «آقایان تکذیب نکردهاند که مفاد پیشنهاد ICG در برجام تکرار شده است، اما حقیقتا جای سؤال است که تکرار متن پیشنهادی یک اندیشکده وابسته به دولت آمریکا -که جرج سوروس از اعضای اصلی آن است- در برجام، چگونه نقطه قوت مذاکره کنندگان ایرانی است؟»
دیوار کوتاه اصلاحطلبان یا نظام؟!
احمد شیرزاد از مدعیان اصلاحات در یادداشتی که روزنامه زنجیرهای شرق آن را منتشر کرد بااشاره به آشوبهای اخیر نوشت: «ظاهرا اصلاحطلبان تنها گروه مسئول و پاسخگو در کشور هستند. اگر امامجمعه یا دادستانی جلوی کنسرتی را گرفت، اصلاحطلبان باید پاسخ دهند. اگر دانشجویی دستگیر شد، چه مقصر باشد و چه نباشد، دولت روحانی و حامیان اصلاحطلبش باید پاسخ بدهند. اگر دریاچه ارومیه یا زایندهرود خشک شد، مسئولش روحانی است. اگر صندوقهای بازنشستگی بر اثر سوءتدبیر چندین و چندساله کسانی که به آنها دستاندازی کردهاند در آستانه ورشکستگیاند، مسئولش روحانی و اصلاحطلبان هستند. اگر باران نیاید تقصیر دولت است، اگر سیل بیاید تقصیر اصلاحطلبان! زلزله به دلیل بیکفایتی دولت است! سیاستهای ایرانستیزانه ترامپ هم کار روحانی است.»
نویسنده افزوده است : «معترضان تندرو داخلی و خارجی هرگز دیواری کوتاهتر از دیوار اصلاحطلبان و میانهروها برای اعتراض نمییابند، چرا؟ پاسخ سهل است؛ چون هزینه ندارد، جایزه هم دارد! جالب است وقتی پای شعارهای گردنفرازانه ضد دولت میانهرو در میان است چندان مرزی میان اصولگرایان تندرو و تندروهای برانداز نمیتوان یافت.»
نگاهی به ترکیب دولتهای پس از انقلاب به خصوص از دهه هفتاد تاکنون به خوبی نشان میدهد که اکثریت دولتها و مدیران اجرایی کشور به مدعیان اصلاحات و یا متحدین این جریان تعلق داشته است، از یکه تازی «کارگزاران» در دولت به اصطلاح «سازندگی» تا مدیریت هشت ساله اصلاحطلبان در «دولت اصلاحات» و امروز که مدعیان اصلاحات سهم عمدهای از کابینه را به خود اختصاص دادهاند همه و همه به وجود آورنده این سؤال بسیار مهم است که آیا مدیران سی سال گذشته میتوانند در مسند مطالبهگر نشسته و عملکرد خود را به کل نظام تسری دهند؟!
جواب متقن و منطقی آن است که این مدیران بایستی به جای سؤال از نظام پاسخ دهند که چه کردهاند که امروز معیشت مردم به این سختی میگذرد، مگر اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی کشور دیروز و امروز دست آنان نبوده و نیست؟
اصلاحطلبان همواره نشان دادهاند پاسخگوی وضعیتی که به وجود آوردهاند نیستند، آنان زمانی که اعتراضات مردمی به وضع بد معیشتی را میبینند ابتدا منکر این اعتراضات و یا معیشتی بودن آن میشوند، در ادامه وقتی که صدای انتقادات به آسمان میرسد باز به جای پاسخگویی نظام را متهم میسازند و حتی در برخی موارد چنانچه در ماههای گذشته شاهد آن بودهایم به جای پاسخ به عملکرد رئیسجمهور و دولتی که نقش اساسی در پیروزی آن در انتخابات داشتهاند لباس نقد همین دولت را به تن میکنند و نسبت به وضع بد اقتصادی گلایه میکنند بیآنکه بگویند خود مدیران اجرایی همین دولت هستند و خودکرده را تدبیر نیست!
مسیراشتباه وزارت خارجه!
روزنامه بهار در مطلبی به عنوان «مسیراشتباه وزارت امور خارجه» به اقدام موهن، عصبی و نابردبارانه این وزارتخانه در صدور بیانیه علیه انتقادات یاسر جبرائیلی به برجام پرداخت و نوشت: «تیم رسانهای دولت میبایست در چنین موضوعاتی وارد عمل شده و با رایزنی با صداوسیما افرادی را به عنوان نمایندگان دولت و وزارتخانهها به چنین مناظرههایی معرفی کند. افرادی که توان و اطلاعات لازم را برای پاسخ به مسائلی که منتقدان و تیم سیاسی ادارهکننده صداوسیما مطرح میکنند داشته باشند.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق را ناتوان و کم اطلاع در دفاع از برجام عنوان کرد و نوشت: «صداوسیما در مناظرههای هستهای در اغلب موارد با علم به پاسخ منفی مسئولان وزارت امور خارجه برای حضور در چنین مناظره هایی... به سراغ افرادی میرود که در ظاهر موافق و همراه برجام تلقی میشوند اما در عمل توان کافی برای دفاع از توافق هستهای را ندارند.»
روزنامه زنجیرهای بهار در حالی مدیر مسئول شرق را ناتوان در دفاع از برجام عنوان میکند که همین روزنامه نیز در سالگرد دو سالگی این خسارت محض به طور کامل این رویداد را سانسور کرد و در صفحه اول خود هیچاشارهای به آن نکرد. جریان غربگرا تا دیروز با ماموریت بزک توافق هستهای و چهره خبیث شیطان بزرگ از رفع تحریمها واشتغال و رونق تولید گرفته تا محیط زیست و حتی آب خوردن مردم را به برجام گره میزدند ولی اینک پس از تعبیر نشدن وعدههایشان این خط را پیش گرفتهاند که قرار نبود برجام مسایل اقتصادی را حل کند!
کجفهمی از آزادی در غرب
روزنامه بهار در شماره دیروز گفتوگویی با احمد نقیب زاده از فعالان سیاسی اصلاحطلب انجام داد. در بخشی از این گفتوگو پرسیده شده است: «آیا درغرب حوزه «آزادی فردی» با مفاهیمی چون تمامیت ارضی، به تداخل میخورد مثلا زیبا کلام بر این باور است و تلقی از دموکراسی دارد، میگوید: در صورتی که فلان قوم رفراندوم بگذارد میتواند جدا شود؟»
نقیب زاده در پاسخ به درک نادرست برخی از آزادی در غرباشاره و تشریح کرده است: «نهخیر!عرض کردم، سیاستمداران با تشبث به اصل مصلحت عمومی با زیرکی جلوی این زاویهها را میگیرند و در برابر این امور به مصلحت عمومی استناد میکنند. کسانی هم که این سخنان را میزنند، تاریخ اروپا را نمیشناسند و به نظام دولت در غرب نیز آگاه نیستند.در غرب آزادی وجود دارد، ولی اگر در جاهایی این آزادی فردی بخواهداختلالی در روند همبستگی ملی بیاورد و به مصلحت عمومی آسیب بزند، با ترفندهای ظریف جلوی آن را میگیرند، مثلا اگر یک مقاله ضد تمامیت ارضی یکی از کشورهای اروپایی بنویسید و بخواهید که آن را چاپ کنید، به نحوی زیرکانه و به طور سیستماتیک حذف میشود، نه لوموند و نه فیگارو آن را چاپ نمیکند، در غرب هم کسانی که چنین افکاری داشته باشند، به طور طبیعی به حاشیه کشیده خواهند شد.»
امضای برجام
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «کل نظام ایران برجام را امضا کرد. نهایتا بجز دولت و نماینده آن (وزیر خارجه)، شورای امنیت ملی و مجلس هم بر آن صحه گذاشتند و مقام معظم رهبری هم بعد از این مراحل با شروطی که اعلام کردند، بر این کار صحه گذاشتند».
برخلاف ادعای این روزنامه زنجیرهای، اجرای برجام از سوی دولت، به 29 شرط ابلاغ شده از طرف رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مشروط شد. اما متاسفانه دولت مرتکب قصور و تقصیرهای فراوان در مراعات آن 29 شرط شد. در همین رابطه، «علیاکبر ولایتی» عضو هیئت نظارت بر برجام - تیرماه 95- در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیما، گفت: «به برخی شروط 9 گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب درخصوص اجرای تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».
در قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» مصوب مجلس شورای اسلامی تاکید شده است که «دولت موظف است هرگونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغو شده و یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به طوری که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصدونود هزار سو افزایش یابد».
متاسفانه دولت آقای روحانی در واکنش به گستاخیهای مکرر آمریکا به فشار ایمیلی، پیام توئیتری و نامهنگاری و برگزاری جلسات نمایشی بسنده کرد، حال آنکه تنها پاسخ عملی و قاطع به گستاخی آمریکا عمل به 29 شرط اجرای برجام است.
واکنش منفعلانه دولت در قبال عمل نکردن آمریکا به تعهدات خود، این گزاره را در ذهن دولتمردان آمریکایی تقویت کرده است که میتوانند برخلاف تعهداتشان عمل کنند و مطمئن باشند که از سوی ایران، واکنش عملی مشاهده نخواهد شد.