گروه انديشه- روند پروندهي هستهاي ايران را در سال 88 ميتوان اين چنين آغاز نمود كه گروه 1+5 مذاكرات رسمي خود با ايران را به بهانهي روشن شدن نتيجهي انتخابات دهم رياست جمهوري در ايران يعني پس از اكتبر 2009 متوقف نمودند.
هر چند كه بايد از نظر دور نداشت كه مواضع گروه 1+5 در پروندهي هستهاي ايران عملاً به دو بلوك كاملاً مجزا تجزيه شده بود و منشأ اصلي اين اختلاف در گروه 1+5، به طور تلويحي اين بود كه كشورهايي مانند روسيه و چين كه جهت لحاظ كردن ملاحظات سياسي همواره معتقد بودند ميتوان و بايد به ديپلماسي زمان داد و مسئلهي ايران از طريق گفت وگو بهتر حل ميشود تا از طريق تهديد و تحريم.
اگر چه آمريكا و طرفهاي غربي به دنبال آن بودند تا جهت پيشرفت در مسئلهي هستهاي ايران، در فضاي انتخاباتي به جرياني اميد ببندند كه بتواند عرصهي قدرت ايران را در دست گيرد. بدين ترتيب تلاش كردند تا با اتخاذ سياستي ضرب الاجلي و دو پهلو، مذاكرات رسمي با ايران را در يك فاصلهي زماني، يعني از ژوئن 2008 تا اكتبر 2009 متوقف سازند.
البته در اين مقطع آمريكاييها براي ايجاد مواضعي هماهنگ با استراتژي جديد طرفهاي غربي گروه 1+5 (يعني توقف مذاكرات رسمي گروه 1+5 با ايران و موكول كردن آن به بعد از انتخابات) با علم به اينكه پيشنهاد مذاكرهي دو جانبه با ايران قطعاً رد خواهد شد تلاش كردند تا با فضاسازي ديپلماتيك با محور مذاكرات دوجانبه با ايران، الگوهاي چند جانبه را جهت منحرف كردن روند پروندهي هستهاي ايران ايجاد كنند.
اما با پيروزي جريان اصولگرا در انتخابات دهم رياست جمهوري و تجديد دولت احمدينژاد و شكست جريان موردنظر آمريكا در ايران، غرب و در رأس آنها مقامات صهيونيستي كاخ سفيد كه با تمام قوا سعي در تشديد ناآراميها و اغتشاشات داخلي در ايران داشتند، بعد از آنكه متوجه شدند كه جريان موردنظر توان كسب قدرت در ايران را نداشته و در ثاني اغتشاشات و ناآراميها در ايران كاهش پيدا كرده است، تلاش كردند كه مذاكرات رسمي با ايران را مجدداً احيا كنند.
از طرفي، طرفهاي غربي گروه 1+5، به شدت نگران سرعت روند برنامهي هستهاي ايران بودند و براي اينكه برنامهي هستهاي ايران بيش از اين شتاب نگيرد، تصميم گرفتند تا هر چه سريعتر با ايران وارد مذاكره شوند؛ البته آن هم از نوع صوري و نمايشي آن.
به اين دليل مذاكرات اكتبر 2009 در ژنو برگزار گرديد؛ در اين مذاكرات طرفهاي غربي جز در چارچوب بستهي پيشنهادي خودشان در موضوع هستهاي ايران بحث جدي نكردند، منتهي طرفهاي غربي پيشنهاداتي را مطرح كردند كه ايران بتواند از طريق مبادلهي مواد هستهاي يعني ارسال اورانيم 5/3 درصد به خارج و دريافت صفحههاي سوخت 20 درصد به عنوان سوخت رآكتور تحقيقاتي تهران، يك راه ميانهاي براي برنامهي هستهاي پيدا كنند.
البته جمهوري اسلامي ايران با اين پيشنهاد غرب برخورد مثبتي نمود و سه شرط براي قبول اين پيشنهاد تعيين نمود.
شرطهاي پيشنهادي ايران اين بود كه اولاً هرگونه مبادله بايد همزمان انجام شود، ثانياً بايد اين مبادلات در خاك ايران انجام شود و ثالثاً هرگونه مبادله ميبايست تدريجي انجام شود. يعني مبادلات در طول يك محدودهي زماني 15 ماهه انجام پذيرد.
طرفهاي غربي از آنجايي كه اساساً در ارائهي اصل پيشنهاد صداقت نداشتند، بطوريكه اين موضوع در مذاكرات 16، 17 و 18 اكتبر 2009 در وين به خوبي روشن شد، شروط ايران را نپذيرفتند و با جنگ رسانهاي و تبليغاتي عليه ايران مدعي شدند كه شروط سه گانهي ايران به منزلهي رد نتايج و پيشنهادات مذاكرات وين از سوي جمهوري اسلامي ايران مي باشد.
هر چند كه پيشنهادات مذاكرات وين از ديد ايران همچنان روي ميز بررسي است، اما بعيد به نظر ميرسد كه طرفهاي غربي مايل به پيگيري جدي پيشنهاد مذاكرات وين باشند، چرا كه به ادامهي ناآراميها و اغتشاشات جريان فتنه در ايران دل بستهاند، بطوريكه آمريكا و متحدان غربياش بر روي محيط داخلي ايران سرمايهگذاري نمودهاند و به زعم خود در اثر تشديد كشمكش نيروهاي دروني ميتوانند شرايطي بوجود بياورند كه به اثربخشي و كارآمدي فشارهاي بيروني بينجامد.
بطور كلي آمريكا و طرفهاي غربي تلاش ميكنند كه با استفاده از اعمال يك قطعنامهي تحريم در شوراي امنيت سازمان ملل و متمركز بر سپاه پاسداران و شعبات خارجي بانكهاي ايراني، در واقع شرايط را براي فشار بيشتر به ايران به منظور عقب راندن ايران و اميدوار كردن دشمنان فراهم كنند. بطوريكه گزارش فوريه ي 2010، «يوكيا آمانو» مدير كل تازه كار آژانس بين المللي انرژي اتمي در رابطه با پروندهي هسته اي ايران - كه محور نشست اخير شوراي حكام قرار گرفت- در راستاي همين راهبرد كاخ سفيد منتشر گرديد./انتهاي پيام/