هفته دوم دوره تخصصی «آسیبشناسی اجتماعی زن و خانواده» به همت دبیرخانه دورههای آموزشی - پژوهشی علوم انسانی اسلامی (مفتاح) در دانشگاه الزهرا برگزار شد.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به همت دبیرخانه دورههای آموزشی - پژوهشی علوم انسانی اسلامی (مفتاح)، هفته دوم دوره تخصصی «آسیبشناسی اجتماعی زن و خانواده» با حضور پژوهشگران و فعالان عرصه علوم انسانی، به مدت سه روز از ۱۶ الی ۱۸ اسفند ماه در دانشگاه الزهرا (س) برگزار شد.
در روز اول این نشست، «لیلاسادات زعفرانچی» عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تشریح عوامل اجتماعی-اقتصادی موثر بر اشتغال زنان در ایران، اشتغال زنان را زمینه ساز ورود علم اقتصاد به حوزه خانواده و نظریهپردازی در عرصه خانواده دانست.
وی در ادامه با تاکید بر اهمیت امنیت اقتصادی زن و خانواده در دین اسلام، خاطرنشان کرد؛ اسلام به جای اشتغال، به امنیت اقتصادی زن توجه نموده و سعی در تأمین آن دارد و در دین اسلام، کاملا به بازتوزیع درآمدی در خانواده توجه شده است.
عضو هئیت علمی پژوهشگاه علوم انسانی در مقایسه وضعیت اشتغال زنان و مردان در جهان امروز گفت: آنچه مسلم است سهم اشتغال زنان در ده سال اخیر نسبت به کل اشتغال در جهان با رشد روبرو بوده است، اما در بسیاری از مشاغل، زنان دستمزد کمتری از مردان دارند. همچنین زنان بیرون از چارچوب قانون و مقررات با حداقلی از منافع تأمین اجتماعی و درجه بالایی از آسیبپذیری در قیاس با مردان در بخش اقتصاد غیررسمی اشتغال یافتهاند؛ فقر در جهان، رنگی زنانه دارد و با وجود آنکه زنان در بسیاری از جوامع در فشار ناشی از کار مضاعف قرار دارند، اما کار خانگی زنان کمارزش تلقی شده و در بیشتر موارد ثبت و ارزشگذاری نمیگردد.
عضو کارگروه مطالعات زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، فقدان یک نظریهپردازی صحیح را اصلیترین مشکل ساختاری در حوزه مسائل زنان و خانواده دانست و افزود: این فقدان در حوزه زنان باعث بروز دو چالش مهم در حوزه زنان شده است؛ یکی اینکه برخی از دولتها، معمولاً برداشت ناصحیح و ناصوابی از الگوهای متداول بینالمللی دارند که به دلیل عدم سنخیت آنها با برخی از زیرساختهای ملی و دینی، معمولاً در گرهگشایی مشکلات زنان در ابعاد ملی با ناکامی مواجه اند.
این استاد دانشگاه در توضیح چالش دوم افزود؛ از سوی دیگر، برخی از برنامههای دولتها، با وجود ادعای داشتن طرحی نو در حوزه مسائل زنان و خانواده، به دلیل نبود یک مکتب و ایدئولوژی صحیح و صریح در حوزه مباحث دینی و همچنین فقدان چارچوب منسجم و مشخص بخصوص مشکل عدم یک دید سیستمی در رفع مشکلات زنان با وجود نیتی خیرخواهانه چندان موثر واقع نمیگردند؛ بنابراین دو رویکرد ذکر شده در حوزه مسائل زنان و خانواده، به دلیل فقدان بهرهگیری از یک نظریه ناب و زیربنایی در این حوزه، دچار آسیب و نوسانات بدون دفاع است.
در ابتدای دومین روز این نشست، «دکترسهیلا صادقی فسایی» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تشریح مفهوم هویت جنسیتی، آن را به داشتن درک و تصور از جنسیتی خاص تعریف نمود.
وی در ادامه به تاثیرات مدرنیته بر خانواده اشاره کرد و افزود؛ در بحث از تغییرات خانواده، «جنسیت» یک مفهوم کلیدی است چرا که روابط قدرت در خانواده، حالتی جنسیتی دارد و تحول نقش زنان به شدت بر تحولات روابط درون خانواده مؤثر بوده است و یکی از تأثیرات مدرن شدن در ایران، رشد تدریجی شهرنشینی بوده که اساساً با ورود مردم به شهر، تمایل به باروری نیز در آنها کاهش یافته است.
نویسنده کتاب «فمینیسم و خانواده» ادامه داد؛ با وجود تأثیراتی که خانواده ایرانی از جریان مدرنیته گرفته، هنوز از نفوذ اجتماعی بالایی برخوردار است؛ به گونهای که خانواده در کنار دو نهاد اجتماعی دیگر یعنی؛ دین و دولت، کانون اصلی ساماندهی اجتماعی است.
وی در پایان خاطرنشان کرد؛ با نگاهی به مسائل و آسیبهای موجود مرتبط با نهاد خانواده مثل افزایش سن ازدواج، افزایش آمارهای طلاق، وجود اختلافات درباره استقلال زنان و اشتغال آنها، خشونتهای متنوع خانگی، مسائل ناشی از تقسیم کار و غیره، باید به الگویی از خانواده که متناسب با شرایط کنونی جامعه ایران باشد توجه نمود.
سردبیر مجله «زن در توسعه و سیاست» متذکر شد: در ارائه الگویی از خانواده متناسب با جامعه ایرانی باید به این واقعیت توجه کرد که دین در طول تاریخ ایران نقش فراگیر و مهمی در نظام اجتماعی داشته است.
«حجت الاسلام دکتر محمدرضا زیبایی نژاد» رئیس مرکز تحقیقات خانواده و زنان حوزه علمیه، به عنوان سخنران بعدی در دومین روز نشست، انقلاب جنسی را مهمترین حادثه در دهه ۱۹۶۰ دانست و افزود؛ تکثر شرکای جنسی، تنوع و سن ارتباطات جنسی از مهمترین شاخصههای انقلاب جنسی میباشد.
به اعتقاد این پژوهشگر حوزه خانواده، ایران از دهۀ هفتاد به بعد با کاهش شدید بُعد خانوار، به سمت انقلاب جنسی درحرکت است.
جامعۀ ایرانی، جامعهای احساساتی است که در چنین جامعهای حساسیتها، چشم و همچشمیها و رقابتها، افزون است. سرعت شیوع مد بسیار بالاست. گاهی انتخاب شریک جنسی نیز خود به واسطه مُد شدن این قضیه است. فرد نمیخواهد از دوستانش عقب بماند و مارک اُمّلی بخورد. به همین دلیل است که «هرودت» تاریخنگار یونانی قبل از میلاد نیز میگوید: هیچ جامعهای مانند ایرانیان این قدر سریع عادتهای بیگانگان را تقلید نمیکند.
استاد حوزه و دانشگاه سپس با تشریح نظام لیبرالی، فردگرایی، کرامت ذاتی بشر، نسبیت اخلاقی و آزادی را از مهمترین اصول نظام لیبرالی دانست.
نویسنده کتاب «زن و خانواده» در ادامه بحث خود، تسهیلگری جنسی، مسئولیتپذیری جنسی، سیاست جنسی و خود نگهداری جنسی را از مهمترین عوامل تاثیرگذار هدایت جنسی دانست.
در روز سوم این نشست «مجید ابهری» عضو هئیت علمی دانشگاه شهید بهشتی و متخصص آسیبشناسی خانواده به انحرافات جنسی؛ از قدیمیترین فرآیندهای رفتاری در جامعه پرداخت و آن را به دو دسته رفتاری و غیررفتاری تقسیم نمود. وی در ادامه به آسیب شناسی پدیده «روسپیگری» در جامعه پرداخت و پنج عامل ضعف فرهنگی (عدم سیاستگذاری صحیح و اعتدالی در مورد حدود روابط دختران و پسران)، فاصله طبقاتی (مشکلات اقتصادی و کمبود فرصتهای کار و اشتغال، مسکن، بهداشت و درمان برای همه افراد جامعه و وجود فاصله شدید طبقاتی)، تغییر نگرشها (مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سلائق شخصی، زنان را به موجوداتی خسته، افسرده و متحیر تبدیل کرده است، تا بدانجا که در برابر جزییترین مشکلات، عکس العمل نشان میدهند و این رفتارهای ناپسند، موجب خشم و تنفر میشود و زمینههای گرایش به انحرافات را در آنها ایجاد میکند) فقر عاطفی و همچنین قرار گرفتن در محیط آلوده و فاسد (جهالت در امور جنسی) را از مهمترین عوامل بروز روسپیگری در جامعه برشمرد.
این استاد دانشگاه در پایان، افزایش تعداد بیماران مقاربتی و ایدزی، کم شدن آمار ازدواج و افزایش نرخ طلاق، تولد کودکان خیابانی و افزایش سقطجنینهای غیرقانونی و… را از مهمترین پیامدهای روسپیگری در جامعه دانست.