نظام سرمایه داری دانشمندان را به استخدام خود درآورد تا درآمد طبیعت را بالا ببرند بالا هم بردند، اما دست آخر جهانی ویران و شکننده روی دست بشر گذاشته اند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو پرویز کرمی ، مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهور ؛ فصلهای سال به یکدیگر تقدم ندارند و در چشم طبیعت هم انقدری که بهار ضروری است، زمستان هم ضروری است. فصلها اعتنایی به خوشامد و بدآمد ما ندارند میلیاردها سال از پی هم آمده اند و جهان را بر مدار طبیعت پیش برده اند، منبعد هم می آیند و پیش می برند تا صدو پنجاه سال، دویست سال پیش فرزندان آدم خودشان را با طبیعت تطبیق می دادند و زندگی و کار خود را با گذر فصلها هماهنگ میکردند.
تجربههای طولانی مدت به ما یاد داده بود با سرمای زمستان کنار بیاییم و گرمای تابستان را نیز تحمل کنیم.
یاد گرفته بودیم از بهار و پاییز برخوردار شویم و مدار زندگی خود را بر مدار طبیعت منطبق کنیم ، زندگی کشاورزی گواه روشنی است از این تطبیق ما با گردش ایام، تغییر وضع می دهیم و ضمن کسب منافع، مضار طبیعت را از خود دفع میکنیم. اما همین که دست سلطه بشر بر طبیعت دراز شد ، به این فکر افتادیم تا در برابر گردش ایام مقاومت کنیم و به جای انطباق نه فقط دنیا را بلکه طبیعت را دست کاری کنیم.
قبلا وقتی باران می آمد تنها کاری که می کردیم، این بود که چتر برداریم و حتی المقدور میزانتر شدنمان را کم کنیم اما علم و تکنولوژی بشر را وسوسه کردند تا مداخله جویانه وارد طبیعت شود و مناسبات سرما و گرما را بر هم زند ، خصوصا با هزینه هنگفت با سرما به جنگ گرما رفتیم و با گرما به جنگ سرما آنقدر با بی مبالاتی سوختهای فسیلی سوزاندیم که زمین را به مخاطره انداختیم.
پدران ما از طبیعت آموخته بودند که با سخت و سهل جهان کنار بیایند، اما دانشمندان دوره جدید به سرشان زد که دنیا را آن طور که میخواهند تغییر دهند هزینه تغییر را نیز البته از حساب طبیعت منظور کردند. آنها جهان را بیش از یک قرن تا آن جا که زورشان می رسید تغییر دادند، اما اولا جنگلها را نابود ساختند، ثانیا حیوانات را با خطر انقراض روبه رو کردند، لایه ازون را سوراخ کردند و هوا را بیش از ظرفیت مجاز آلودند.
اروپاییها با استخراج بی رویه نفت، با از بین بردن جنگلها، با ایجاد دود و سم، با تجاوز به حریم حیوانات و با گسترش بی رویه آسفالت سعی کردند طبیعت را مسخره کنند و در تقدم و تاخر فصلها دست ببرند، اما بعد از صدوپنجاه سال تنها چیزی که به آن دست یافتند، گرمایش نگران کننده زمین است. بحرانهای محیط زیستی جدی اند و بیشتر آنها دست درازیهای بشر باعث شده است زمین در وضعیت بحرانی قرار گرفته و این بحران را دانشمندان به دست آورده اند.
نظام سرمایه داری دانشمندان را به استخدام خود درآورد تا درآمد طبیعت را بالا ببرند. بالا هم بردند، اما دست آخر جهانی ویران و شکننده روی دست بشر گذاشته اند. از یک طرف بحران آب در کمین مردمان نشسته، علاوه بر آن گونههای مختلف گیاهی و جانوری در معرض خطر اند حتی بشریت در معرض خطر است ، ضمن اینکه طبیعت قدرتمندتر از آن بود که زور آدمی زاد به آن برسد هنوز هم زور آدمی زاد به خشم طبیعت نمیرسد سهل است، زورش به قوانین ساده هم نمیرسد.
امروز دانشمندان بسیاری بر این باورند که کاش به همان مناسبات سنتی تداوم می دادیم و به جای تغییر در تطبیق می کوشیدیم ، امروزه دانشمندان زیادی را عقیده بر این است که بهترین کار در روزهای بارانی استفاده از چتر است ما زورمان به طبیعت نمیرسد، از پس هزینههای گزافش هم بر نمی آییم که بخواهیم حرف و اراده خود را به کرسی بنشانیم بلکه کافی است از طبیعت درس بگیریم و این توالی و تکرار غیر ملال آور را در زندگی به کار بریم.
طبیعت بهترین معلم ماست ، پاییز و زمستان زمین را میکشند سرما گیاهان را می خشکاند و خاک را سرد و فسرده میکند. اما چه باک که چون نوبت به بهار میرسد، یحیی الارض بعد موتها دوباره در تن خاک مرده جان می آید، چوب خشک شکوفه میکند و درخت مرده زنده می شود این مرگ و احیا آن قدر تکرار شده که حالا می شود امید بست، طبیعت از پس گندکاریهای بشر مدرن برآید و حیات به تن زمین محتضر برگردد. بهار نویدی است به دلهای خسته ما که مرگ عنقریب جایش را به زندگی می دهد گیرم که ما زمین را از خود رنجانده ایم، روح حیات را که از او نگرفته ایم بهار در راه است هم این بهار و هم آن بهار که ربیع الانامش نامیده اند.