گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- رضا عسکرنژاد* نامگذاری امسال تحت عنوان "حمایت از کالای ایرانی" و مخاطب قرار دادن آحاد مردم در خصوص حمایت از کالای ایرانی توسط مقام معظم رهبری، حاکی از نا امیدی رهبری از مسولین است یا علت دیگری دارد؟
در شروع و در مقام پاسخ به این سوال باید گفت در واقع سال های گذشته نیز که رهبری نام ها را برای سال انتخاب می کردند، مخاطب، صرفا مسئولین کشور نبوده اند و این شعارها برای مسئولین و مردم در کنار یکدیگر بود. برای مثال سال 89 که رهبری شعار سال را "اصلاح الگوی مصرف" نام نهادند؛ آنجا هم مقصود آحاد جامعه در کنار مسئولین بودند، چراکه بخش عمده ای از الگوی مصرف مرتبط با مردم کشور است.
شعار هایی چون:"همت مضاعف و کار مضاعف" و یا "تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نیز به همین منظور بوده است.
به نظر می رسد تاکید رهبری بر آحاد مردم به این سبب بوده است که ایشان سعی داشتند این تلقی اشتباه را رفع کنند که: "مخاطب این نامگذاری ها منحصراً مسولین هستند! "
اساسا به طور کل، نمی توان سخن از حمایت از کالای ایرانی به میان آورد بدون آنکه هر دو ضلع مردم و مسولین را درنظر گرفت. یعنی هرآنچه که مسئولین کارشان را هم درست انجام بدهند باز، اگر مردم تمایلی به استفاده کالای ایرانی نداشته باشند عملا نتیجه ای نخواهیم داشت و شاهد ورشکستگی سرمایه داران و بیکاری کارگران خواهیم بود.
موضوع بعد آنکه مگر آحاد مردم، تنها مصرف کنندگان اجناس بازار می باشند؟ نخیر؛ مسلما تولید کنندگان، کارآفرینان و کار فرمایان نیز، بخشی از آحاد جامعه هستند و قطعا قسمتی از مقصود سخن رهبری معطوف به تولیدکنندگان است چرا که آنها نیز می بایست در ارتقای کیفیت محصول خویش، خدمات پس از فروش و جلب مشتری کوشا باشند.
دو: برخی می گویند ابتدا باید دولت زمینه های پیشرفت و حمایت های خود را از کالای داخلی افزایش دهد و یا ابتدا تولیدکننده وظایف خود را انجام دهد سپس مردم کالای ایرانی را می خرند.
در پاسخ به این گفته باید ذکر نمود که ما نباید وظایف خود را مشروط به انجام وظایف سایرین بدانیم. ضرب المثل معروفی است که می گوید: وقتی شما در جمعی میپرسید که:"چه کسانی دوست دارند جامعه تغییر کند؟" همه دست خود را بالا می آورند. اما زمانی که سوال می شود: " چه کسانی حاضرند که این تغییر را از خودشان شروع کنند؟" هیچکس یا تنها افراد معدودی دست خود را بالا می برند.
ما باید از تولیدات ملی، لااقل همین هایی که کیفیت مطلوبی دارند حمایت کنیم، تا برای تولید کننده گردش سرمایه ایجاد گردد و او بتواند کیفیت کالایش را ارتقا بخشد. صد البته که دولت، مجلس و مسولین ذیربط هم، باید حمایت های خود را در عرصه قانون گذاری و اجرا از تولیدکنندگان داخلی به نحو احسن انجام دهند.
می گویند که فلان کالا کیفیت مطلوبی ندارد. امّا گاهی اوقات، ما باید به خودمان نیز نگاهی داشته باشیم که آیا در محلی که مشغول به کارهستیم و ارتزاق می کنیم، کارهایمان، دقیق، ضمانت شده و دارای کیفیت مطبوعی است؟!
قطعا چنین نیست و ما مردم ایران، بسیاری اوقات، وظایف خود را به درستی و به طور کامل انجام نمی دهیم. به واقع یک کارمند، چقدر از زمانی که در محل کارش حضور دارد را مفید کار می کند؟ و حال باید این سوال را پرسید که: "آیا مورد پسند شما هست که بابت این نقصان در عمل از کار بیکار شوی؟!" قطعا پاسخ خیر خواهد بود.
نتیجه آنکه ما مردم ایران، با وجود همه ی این کم و کاستی ها، یکدیگر را پذیرفته ایم و درکنار یکدیگر امورات زندگیمان را می گذرانیم.اما چه اتفاقی می افتد زمانی که صحبت از حمایت و استفاده از کالای ایرانی به میان می آید، ما تا این حد دقیق می شویم؟ اگر ما یکدیگر را درک نکنیم آیا بیگانگان برای ما دل خواهند سوزاند و کالای ایرانی را خریداری می کنند؟
سه: می گویند فلان کالا که تولید داخلی نیست. به این خاطر که برخی قطعاتش از سایر کشورها خریداری می شود و یا تماما در ایران مونتاژ می شود!
باید گفت که در بسیاری از کارخانجات دنیا، حتّی کارخانجات مطرح، چه بسا شما یک کارخانه که تمام قطعات مورد نیاز محصولاتش را خود تامین کند، نیابید. برای مثال بسیاری از شرکت های تولیدکننده خودرو، موتور خودرو یا سایر قطعات خودروی تولیدی خود را از سایر کشورها و شرکت های مادر تخصصی تامین میکنند. یا مثلا شرکت های تولید موبایل، معمولا پردازنده ی موبایل را از جایی دیگر تهیه می کنند.
این نگاه که ما گمان کنیم برخی از کالاها بدلیل اینکه فلان بخششان مربوط به کشور دیگری است، پس کالایی ایرانی نیست گمان کاملا غلطی است. حتّی اگر کالایی، تمام قطعاتش از سایر کشورها تامین شده باشد و صرفا در ایران مونتاژ شود نیز، خریدش ارزشمند است و به اقتصاد و تولیدات داخلی کمک شایانی می کند چرا که خرید این کالا به همان میزانی که در ایران مونتاژ می شود باعث ایجاد اشتغال، گردش سرمایه و ارزش افزوده می شود.
قطعا تفاوت است ما بینِ خودرویی که در ایران مونتاژ می شود و خودرویی که مستقیما از کشوری دیگر وارد کشور می شود. البته این موضوع قابل انکار نیست که بین دو محصولی که یکی درکشور صرفا مونتاژ می شود و دیگری تمام و کمال تولید و به مرحله بهره برداری می رسد، مسلما محصول دوم اولویت بیشتری دارد.
چهار: برخی می گویند زمانی که کیفیت کالای ایرانی بالا رفت ما نیز استفاده می کنیم. در پاسخ به این طیف باید عرض کرد که اولا: کیفیت تعداد زیادی از محصولات ایرانی در حال حاضر نیز بسیار بالاتر از محصولات خارجی است و تنها به دلیل ضعف تبلیغاتی است که این موضوع محسوس نمی باشد.
دوما: اگر قرار باشد منِ ایرانی تنها در جایی که کیفیت کالای ایرانی مرغوبتر از کالای غیر ایرانی است، از این کالا استفاده کنم که هنر نیست!
آیا با این رویکرد، ما عِرق و غیرت خاصّی در قبال کالای ایرانی و به دنباله ی آن اقتصاد کشور داشته ایم؟! خیر، مسلما این کار را هرکسی با هرنگاهی و با هر ملّیتی می تواند انجام دهد و صرفا خرید یک محصول را منوط به کیفیت برتر آن داند.
مبرهن است که این نگاه، نگاهی کاملا مادّی گرایانه و به دور از اعتقادات ما است. هنر آن است که ما به عنوان یک ایرانی، کالای داخلی با کیفیت متوسط را به کالای خارجی که کیفیت بالایی دارد ترجیح دهیم. این مساله ی مهمی است که ما در جایی که حتّی محصول ایرانی حرف اول را هم نمیزند آن را انتخاب کنیم.
امّا متاسفانه هیچگاه چنین اتفاقی نمی افتد. اگر قرار است تحولی در وضعیت اقتصاد کشور رخ دهد، راهی جز استفاده و حمایت از کالای ایرانی نیست و اگر قرار است خودمان و فرزندانمان شغلی داشته باشیم باید از کالای ایرانی حمایت جدی شود و لا غیر.
نکته بعد اینکه متاسفانه در کشور، برخی از مسولان را مشاهده می کنیم که چشم آمالشان به غرب است و شعار "ما نمی توانیم" و "ما باید وابسته باشیم" چه در عمل و چه در گفتارشان مشهود است. اساسا چنین مسئولینی، نباید جایگاهی در دولت و مراجع مهم کشور داشته باشند. خاصّه که برخی از آنها را در مناصب حسّاسی چون مشاور اقتصادی یا رئیس منطقه آزاد که خود به گلوگاه واردات و قاچاق تبدیل شده است، قرار می دهند.
در آخر اینکه مقام معظم رهبری برای بار چندم و به چندین حالت به حمایت از کالای ایرانی تاکید داشته و دارند و نام امسال که مضمون آن مسبوق به سابقه نیز هست را با این عنوان نامیدند، قطعا دلیلش آن است که ما و مسولین تکلیفمان را درست انجام نداده ایم و این تکلیف مکررا و برای چندمین بار داده شده است و مدام داده می شود.
خدا کند که امسال دیگر شرمنده رهبرمان، شرمنده کارگران ، شرمنده تولیدکنندگان و شرمنده وجدان خودمان نباشیم. خدا کند کشورمان از شرّ مسئولینی که از غرب یک بهشت خیالی دروغین ساخته اند و تنها قدرت کالای ایرانی را خورشت سبزی! می دانند کم شود و به مردم عزیز کشورم قدرتی داده شود تا بتوانند حقوق خود را از مسئولین مطالبه کنند و آنها را چنانچه تمایلی به حمایت از کالای ایرانی ندارند وادار به حمایت از تولید داخلی کنند.
رضا عسکرنژاد* فعال دانشجویی استان فارس
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.