به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،روزنامه ایران دیروز در سرمقاله خود جامعه ایران را از لحاظ رضایت ملی در حد کم برخوردار و دچار ناامیدی اجتماعی دانست و مواردی از قبیل «نگاه و رویکرد گزینشمحور»، «محروم بودن روشنفکران اجتماعی از وجود تریبون» و «بی پاسخ ماندن انتظارات شهروندان» را به عنوان دلایل آن برشمرد. ارگان دولت گرچهاشتغال را هم در لیست دلایل خود آورد اما آن را با زیرکی و در اقدامی بیربط ذیل وجود دوگانه «خودی ـ غیرخودی» قرار داد.
ایران نوشت: «در جامعهای که آحادش نتوانند برای زندگی شخصی خود تصمیم بگیرند و دهها سال در این درخواست درجا بزنند که مثلاً آیا حجاب، چگونه باید باشد یا زنان میتوانند به ورزشگاه بروند یا خیر، توقعات بعدی متراکم میشود و با پاسخ نگرفتن، ناامیدی اجتماعی پدیدار میشود»!
ارگان دولت و مدعیان اصلاحات با ژورنالیسم نیرنگ و ترفند خوب به هدف میزنند! قیمت کالاهای اساسی، مسکن، خودرو، ارز، سکه و... سر به فلک کشیده؛ شمار زیادی از کارخانهها و مراکز تولیدی از نفس افتاده، آقایی دلار ارزش پول ملی را تباه کرده؛ رکود بر اقتصاد کشور سایه گسترانده؛ در همین شرایط روزنامه ایران با مشتی دلایل غیرواقعی و لاطائل و حرف بیاساس مشغول انحراف افکار عمومی از ناکارآمدی دولت در حل این نابسامانیهاست. در شرایطی که معیشت و سفرههای مردم قربانی بیبرنامگی دولت شده، غربگرایان فریبکاری که با تیتر «صبح بدون تحریم» و «فروپاشی سازمان تحریمها» مردم را فریب دادند و با دروغ بزرگ سایه جنگ رأی کاسبی کردند، اکنون هم با دوز و کلک مشغول فریفتن و اغوای جامعهاند. کاری به معیشت مردم ندارند؛ تمام دغدغه شان رفع حصر و کنسرت و ورود زنان به ورزشگاهها است.
تیزکنندگان تیغ تحریم
روزنامه زنجیرهای قانون در ادامه تلاشهای مدعیان اصلاحات برای به سرانجام رسانیدن FATF، خروج این لایحه را از دستور کار مجلس نظر شخصی برخی نمایندگان و نادرست خواند! این اتفاق پس از آن روی داد که از جانب کارشناسان، دانشجویان و برخی از اقشار مردم نسبت به تبعات این لایحه استعماری اعتراضهایی صورت گرفت.
در بخشی از این گزارش آمده است: «وكيلي با اشاره به برخی مباحث مطروحه درباره خروج لایحه FATF از دستور کار مجلس با توجه به ملاحظات و سخنان رهبری گفته بود كه اعلام خارج شدن این لایحه از دستور کار مجلس نظر شخصی افراد بوده و نظر هیئترئیسه مجلس نیست و الان که من در جریان قرار دارم، هیئترئیسه مجلس هیچ تصمیم قطعی درخصوص این موضوع نگرفته است. دبیر هیئت رئیسه مجلس افزود: برداشت ما از سخنان رهبری هم مخالفت مطلق نبوده بلکه برداشت ما این بود که ایشان معتقد هستند که FATF نکات مثبتی دارد و باید براساس ملاحظات کشور مجلس قانونگذاری کند و برداشت بيشك این نبوده که ایشان خواستار خروج این لایحه از دستور کار مجلس هستند.»
این گزارش به نقل از محمد علی وکیلی، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی از دیدار رئیسمجلس و رئیسجمهور با رهبری درخصوص لایحه FATF در آينده خبر میدهد. این در حالی است که این نماینده مجلس روز یکشنبه در حاشیه جلسه غیرعلنی مجلس و در جمع خبرنگاران مدعی شد که رئیسمجلس با رهبر معظم انقلاب پیرامون FATF دیدار کرده است اما در همان روز وقتی خبرنگاران از لاریجانی در این باره پرسیدند رئیسمجلس گفت که چنین دیداری صورت نگرفته است!
در این بین اقدام وکیلی جای تامل است که چرا این نماینده مجلس که عضو هیئترئیسه نیز هست چنین چیزی را عنوان میکند که حتی اگر چنین دیداری رخ داده بود لازم بود از ناحیه رئیسمجلس و با در نظر گرفتن مصالح فعلی جامعه عنوان شود، حال آنکه چنین دیداری رخ نداده است.
روزنامه زنجیرهای قانون هفته گذشته نیز به اظهارات اخیر علی لاریجانی رئیسمجلس شورای اسلامی که درباره کنوانسیونهای بینالمللی نظر رهبر معظم انقلاب را اخذ خواهیم کرد پرداخته و با سوءاستفاده از آن پرونده FATF را همچنان مفتوح اعلام کرد!
لازم به ذکر است که پیش از اظهارات اخیر رهبر معظم انقلاب، روزنامههای طیف موسوم به اصلا ح طلب در تلاشی هماهنگ به القای این نظر میپرداختند که رهبرانقلاب درباره پیوستن به FATF نگاه مثبت دارند.
همچنین باید به این نکتهاشاره کرد که تلاش بیوقفه برخی روزنامهها برای پیوستن به FATFتاسف بار است. آیا این روزنامهها از محتوای این کنوانسیونها و سازوکار آنها اطلاع دارند و این گونه سنگ آن را به سینه میزنند؟ هفته گذشته روزنامه شرق در مطلبی به FATF پرداخت و به درستی نوشت: «FATFتحریمهای آمریکا را گزندهتر خواهد کرد»
این روزنامهها و افراد تیز کنندگان تیغ تحریم هستند و تاریخ درباره اقدام آنها قضاوت خواهد کرد. در بهترین حالت ایشان سهل اندیشانی هستند که از برجام درس نگرفتهاند و تصور میکنند FATF آمده تا گرههای اقتصادی را باز کند! ملت ایران تا چه زمانی باید تاوان کجاندیشی این جماعت را بپردازد؟!
دلخوشی به برجام؛ رهاکردن مسئولیتها
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«با تحقق برجام موج امید در بین مردم تشدید شد و به همین دلیل انتظار میرفت این امیدواری به شکلی ملموس در زندگی مردم خود را نشان بدهد. با این وجود امروز این اتفاق رخ نداده و...وضعیت معیشتی مردم نیز زیاد رضایتبخش نیست».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:« آقای روحانی بیشتر انرژی خود را برای مسئله برجام قرار دادند. آقای روحانی باید این نکته را در نظر میگرفتند که در شرایطی میتوانند اهداف خود را در عرصه بینالمللی محقق کنند که وضعیت داخلی کشور را ساماندهی میکردند و درون کشور از یک انسجام کافی برخوردار میشد. اعضای کابینه آقای روحانی باید در کنار پرداختن به مسئله برجام در زمینههای تخصصی خود نیز فعالیت میکردند و سیاستهای داخلی را نیز ساماندهی میکردند. این در حالی است که اتاق فکر سیاست داخلی دولت آقای روحانی خاموش بود و به صورت موثر نقشآفرینی نکرد...از سوی دیگر دولت خود را برای نیمه خالی برجام و این مسئله که احتمال کارشکنی از سوی طرف مقابل وجود دارد، آماده نکرده بود».
این روزنامه زنجیرهای تازه بعد از 5 سال به حرف منتقدان رسیده است.
منتقدان برجام در سالهای گذشته بارها اعلام کردند که دولت نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبد برجام گذاشته و وظایف اصلی خود را فراموش کند. اما برخی دولتمردان و روزنامههای زنجیرهای، این نقد دلسوزانه را با فحاشی و «کاسب تحریم» و «بیسواد» و...نامیدن منتقدان پاسخ دادند.
متاسفانه دولت آقای روحانی با رویکرد غلط «امضای توافق به هر قیمت» و سپس استمرار این رویکرد غلط در قالب «اجرای توافق به هر قیمت»، 5 سال ظرفیتهای عظیم داخلی و اقتصاد کشور را معلق نگهداشت و این رویکرد خسارتبار موجب شد تا در نهایت تقریبا و تحقیقا هیچ دستاوردی از برجام عاید ایران نشود.
اعتماد بلاوجه دولت به طرف اروپایی در موضوع برجام و نابسامانی بازار ارز و سکه و مسکن و خودرو و گرانی اقلام غذایی در ماهها و هفتههای اخیر نیز نشانگر این است که متاسفانه دولت ریلگذاری خود را تغییر نداده و همچنان به نقطههای خیالی چشم دوخته است.
مدیری که نمیداند چه کند!
روزنامه اصلاحطلب ابتکار در ادامه سلسله مقالات خود در نقد مدیریت ولیالله سیف بر بانک مرکزی نوشت: «ولیالله سیف همانطور که دکتر بهکیش در جمع بازرگانان گفته است واقعا توانایی حل مشکلات پدیدار شده را ندارد. این حرفی است که رئیسکل بانک مرکزی به بهکیش گفته و تاکید کرده است در شرایط دشوار امروز واقعا نمیداند چه باید کند و کاری از دستش برنمیآید.»
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی که در شمار حامیان دولت تدبیر و امید است در ادامه نوشت: «در صورتی که آقای سیف صادقانه... گفته باشد که نمیداند چه کند بهتر است که در پایان دوره 5 ساله ماموریتش استعفا کرده و جایش را به فرد دیگری بدهد. واقعیت این است که گروه همکاران سیف نیز ممکن است از بیانگیزه بودن او برای ماندن یا نماندن آسیب ببینند و نهادی به اهمیت بانک مرکزی در این روزهای سخت از کارآمدی معمول هم دور بماند.»
این نوشتار میافزاید: «بانک مرکزی در شرایطی که تحریمها هر روز برگ تازهای را رو میکند و نیاز به چابکی و تیزهوشی و استفاده از انگیزه کار و تلاش بیشتر دارد نمیتواند زیرنظر کسی اداره شود که خودش اعتراف میکند کاری از دستش برنمیآید. دقت در نوع سخنان سیف در این روزهای سخت که حرفهای عجیب میزند و تمایلات عجیبتری مثل آرزوی تاسیس بانک مشترک با سوریه دارد و یا اینکه التهاب در بازار ارز و سکه را به عوامل روانی و بیرونی نسبت میدهد نشاندهنده نوعی استیصال است. رئیسجمهوری حسن روحانی در این وضعیت که به همکارانی با انگیزه و با انرژی بالا برای دور کردن سیاستهای پولی و بانکی از مخمصه فعلی دارد بهتر است با رفتن ایشان موافقت کند و خون تازهای از مدیریت جسور و مبتکر و هوشمند و مدرن برای ریاست بر بانک مرکزی استفاده کند.»
در این باره گفتنی است که در سوءمدیریت و ناتوانی رئیس فعلی بانک مرکزی در مدیریت نظام پولی و اعتباری کشور، نظارت بر بانکها و موسسات اعتباری و حفظ ارزش داخلی و خارجی پول ملی کشور شکی نیست اما تلاش برخی حامیان دولت برای مقصر جلوه دادن سیف و نه سیاستهای اقتصادی دولت در بحران بهوجود آمده در اقتصاد کشور نشان میدهد که این جریان به جای آنکه به دنبال حل مشکلات باشند به دنبال یک قربانی هستند تا دولت را از فشاری که زیر آن قرار دارد، خارج کند و چه کسی بهتر از سیف صاحب جمله «دستاورد تقریبا هیچ برجام» که قربانی باشد؟!
به هر حال آنچنانکه این نوشتار آورده گویا خود آقای سیف مشتاق رفتن است و این رئیس محترم جمهور است که با این درخواست موافقت نمیکند! بهراستی عملکرد دولت تدبیر و امید در اظهارات و عملکرد گاهی شگفتآور است! چرا که رئیس دولت در سخنرانی خود از برخی وزیران که خسته و بیانگیزه هستند گلایه میکند حال آنکه رئیسدولت با مشاهده بیانگیزگی و خستگی هر یک از اعضای کابینه باید بهسرعت به فکر تعویض او باشد و این نکتهای است که در این دولت تاکنون دیده نشده است.
مگر منتقدان جز این گفته بودند؟!
روزنامه ایران دیروز تیتر یک خود را از سخنان وزیر امور خارجه در جمع تجار و فعالان بخش خصوصی اینچنین انتخاب کرد: «هدف ایران است نه دولت روحانی» و زیرتیتر زد: «هشدار ظریف درباره سناریوهای آمریکا علیه کشور و تبعات نبود انسجام داخلی».
ارگان دولت در گزارش خود نوشت: «محمد جواد ظریف که میهمان تجار و فعالان بخش خصوصی در اتاق بازرگانی بود خطاب به مخالفان دولت گفت: «ما همه در یک کشتی نشستهایم و فرقی بین اصولگرایان، بیخط، مخالف جمهوری اسلامی و مخالف دولت نیست. نباید نوک پیکان انتقادها به سمت دولت روحانی باشد. خیال نکنید اگر روحانی رفت و اصولگرایان آمدند با این وضعیت، موفق میشوند. مخالفان جمهوری اسلامی ایران، کشور ما را هدف گرفتند و نمیخواهند پیشرفتی داشته باشیم. این ایران است که اکنون برای تحقق برخی اهداف و تمایلات مانع است، میخواهند ایران را نابود کنند. در حال حاضر انسجام داخلی از هر چیز دیگری در کشور مهمتر است. انسجام داخلی در حال حاضر از نان شب و هوا نیز برای ما مهمتر است. بعضیها خیال نکنند که اگر جمهوری اسلامی ایران رفت آنها سر کار میآیند. اکنون ایران یعنی این جغرافیا و موجودیت عظیم پرافتخار تاریخی با این مردم و توانمندیها و امکانات مورد هدف است و انشاءالله ما این هدف را ناکام میکنیم.»
این گزاره که مخالفان جمهوری اسلامی ایران، کشور ما را هدف گرفتهاند نه دولت سخن کاملا درستی است و همچنین اینکه آمریکا ایران را و ماهیت حکومتش را و اراده مردمانش را هدف گرفته و انرژی هستهای، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، مبارزه با تروریسم و... تنها بهانه هستند نیز از همین دست است.
اینها همواره حرف کارشناسان و منتقدان دلسوز دولت بوده و هست. اگر در همان زمان مذاکرات دولتمردان تدبیر و امید این را باور داشتند که موضوع هستهای بهانهای بیش نیست آن گاه به این یقین میرسیدند که حتی اگر در برابر همه زیادهخواهیهای آمریکا سر تسلیم فرود آورده شود بازهم این رژیم سلطهجو موضوع دیگری را بهانه خواهد کرد، چرا که هدف هستهای نبوده که با قبول همه شرایط ظالمانه آنها شرایط به حال عادی بازگردد.
اکنون نیز برخی دولتمردان مانند وزیر محترم خارجه در برآوردهای خود دچار خطا هستند و گمان میکنند که هدف منتقدان تضعیف و تخریب دولت در هر شرایطی است! حال آنکه موضوع عملکرد دولت است که منتقدان را به انتقاد کردن میکشاند. برای نمونه وقتی میبینیم که متاسفانه از برجام درس گرفته نشده و دوباره برخی به وعدههای فریبنده سلطهجویان در باب FATF و رفع موانع مراودات بانکی دلخوش کردهاند، منتقدان نیز با در نظر گرفتن ماهیت این لوایح و شرایط کشور وظیفه شرعی و دینی خویش را در بیان تذکر به دولت میبینند.