آخرین اخبار:
کد خبر:۶۹۷۱۲۷
یادداشت/ محمد علی عبدو

بازی با نقاب!/ شرحی از روی نامرئی سکه سیاست، در روابط بین الملل

آنچه که سیاست را از هزار و یک حرفه‌ای که قاعده و قانون می‌شناسند جدا می‌کند، چیزی جز نامرئی بودنش نیست؛ هر تصمیم که گرفته می‌شود، از هزارتویی طویل می‌گذرد که هر بار مسیری جدید و چالشی جدید رونمایی می‌کند.
بازی با نقاب!/ شرحی از روی نامرئی سکه سیاست، در روابط بین الملل
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - محمدعلی عبدو، آنچه که سیاست را از هزار و یک حرفه‌ای که الفبایی دارند و قاعده و قانون می‌شناسند جدا می‌کند، چیزی جز نامرئی بودنش نیست؛ هر تصمیم که گرفته و گامی که برداشته می‌شود، از هزارتویی طویل می‌گذرد که هر بار مسیری جدید و چالشی جدید رونمایی می‌کند. دالان‌ها مدام میمیرند و مدام زنده می‌شوند و تقلید و مقایسه را باید با دایره‌ای قرمز در حصار کشید و اصلا انتظار چنین گزاره‌ای را نداشت.
یک امضا، یک اسم و شاید یک مهر پای برگه‌ای باشد؛ پای لایحه، نامه، توافق و یا هر کدام از این ابزار داد و ستد تصمیم. آنچه پشت همین یک امضا مخفی شده، شاید لشکریانی از انسان‌ها و تفکرات متفاوتی باشد که چه بسا از بیخ و بن هم به سیاست ارتباطی نداشته باشند، اما یک امضا آفریده اند! با دستی که به جیب کرده اند یا قول و وعده‌ای که داده اند و یا هزاران راهی که حکایتش همان هزارتوی عجیب و غریب خط‌های آغاز است!
لابی یا به زبان اتوکشیده خودمان رایزنی، همه ماجرای ماست؛ کارگاهی را فرض کنید با چکش‌هایی که بالا و پائین می‌رود و هزار آلت و ابزار دیگر و کارگرانی که مشغولند؛ نهایتا همان امضایی که شرحش رفت، مثل کالایی نهایی شده در بسته بندی لوکس و زیبا خارج می‌شود و رو به روی من و شما یا به عبارت دقیق تر، در ویترین رسانه‌ها جا خوش میکند تا خریداری شود.
این تمثیل، هم رویکردی مثبت دارد و هم صد البته رویه‌ای منفی؛ چه بسیار تلاش‌هایی که انجام نمی‌شود یا به ادبیات همان مثال خودمان، چه چکش‌هایی که زده نمی‌شود تا یک امضا روی کاغذ ننشیند و تصمیمی گرفته نشود. هر اقدام پشت پرده و غیررسمی (عمدتا در بازی با مهره‌های سیاسی) که برای ثبت شدن یا نشدن یک اتفاق سیاسی انجام می‌شود، زیرمجموعه رایزنی یا لابی خواهد بود.
لابی، عموما دو بخش دارد؛ داخلی و خارجی
بخش داخلی لابی ها، در غالب موارد مصرف‌های انتخاباتی دارد و خصوصا در ایران، در برهه‌های انتخابات فعال می‌شود؛ مذاکره برای جلب حمایت افراد و جریان‌های مطرح سیاسی، جمع آوری حمایت‌های مالی برای برقراری کمپین، حرکت در جهت حذف حامیان جبهه رقیب و نهایتا پرونده سازی‌ها و هدایت افکار عمومی در جهت مطلوب، از جمله ترفند‌هایی است که در این مرحله به کار گرفته می‌شود. در ایران البته این ترفند‌ها به تازگی قدری اهمیت پیدا کرده که آن هم بنا بر خصلت فردمحور سیاست کشور، به شدت غیررسمی و پشت پرده دنبال می‌شود و
زمینه‌ای مذهبی دارد. در مورد مجلس شورای اسلامی هم بعضا روابط و زد و بند‌هایی تعیین کنندگی دارند، اما از محدوده قطب‌های اقتصادی کشور، فراتر نمی‌رود. لابی کشور‌های غربی، در حالت فراگیر و البته حرفه ای، از سمت شرکت‌های رسمی و در قالب مشاوره‌های سیاسی پیگیری می‌شود. رواج این مشاوره‌های به حدی است که حتی ارقام خرج شده برای یک کمپین یا هر زد و بند دیگر، به راحتی منتشر می‌شود. این نمایش آشکار و گسترده، به مرور زمان در روحیات و مزاج سیاسی کشور‌های دیگر اثر گذاشت. نفت و تنش‌های اجتماعی بی امان.
دروازه‌های خاورمیانه را روی این مهمان ناخوانده غربی باز گذاشت و رفته رفته (پس از خروج بریتانیا و حذف اقتدار انگلیسی از خلیج فارس) دولت‌ها را در نقش لابی گران غول پیکر، چه میان خودشان و چه با مغرب زمین، وارد بازی کرد.
این، دومین گونه از پدیده لابی خواهد بود؛ لابی خارجی. این دسته از رایزنی‌ها برخلاف گروه قبلی اولا محدود به شرایط زمانی ویژه‌ای نیستند و همواره در جریانند و ثانیا چنان وسعتی در عمق و گستره دارند که در همه زمینه‌ها از سیاسی و اقتصادی و نظامی گرفته تا موضوعات مذهبی میان کشور‌ها انجام می‌شود.
دست‌ها برای خلق حیله و راهکار خلاقانه، در مسیر لابی گری بسته نخواهد بود؛ برخلاف تصور عمومی که لابی را حساب و کتاب‌های پولی و خرید رای و نظر دیگران می‌دانند، دنیای گسترده‌ای از بازی‌ها وجود دارد که به ذکاوت سیاسی بستگی دارند. در سپتامبر ۲۰۱۴، نیویورک تایمز گزارشی از شرایط جالب لابی گری در آمریکا منتشر کرد. طبق این گزارش، دولت‌های خارجی، به بیش از ده اندیشکده آمریکایی، میلیون‌ها دلار پول پرداخت کرده اند تا با آمارسازی و دست بردن در پروژه‌های تحقیقاتی، دولتمردان آمریکا را به سمت تصمیمات خاصی ترغیب کنند (متناسب با منفعتی که در کار بود) این آمار عجیب نشان می‌داد که لابی می‌تواند غیرمستقیم باشد؛ در این جریان و اتفاقات مشابه، سیاستمدار حتی خبر از زد و بندی که شکل گرفته ندارد، اما بازی اجرا می‌شود؛ به کار بستن ترفند‌های غیرمستقیم، عمدتا به مدل سیستم حکومتی دولت هدف و همچنین خودرای بودن یا نبودن سیاستمداران بستگی دارد.
مثال جالب و البته تازه‌تر لابی خارجی، پیرامون توافق هسته‌ای ایران و ۵+۱ رخ داد. کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک) (AIPAC) ستون اصلی لابی گری علیه توافق بود. موسسه‌ای که آشکارا مامور حفظ منافع اسراییل در آمریکا از هر کانال و روش ممکن است. کار تا جایی پیش رفته بود که رئیس وقت آیپک، مایکل کاسن، در مصاحبه‌ای اعلام کرد که از کنگره آمریکا برای تقویت تحریم‌ها علیه ایران، به شکل همه جانبه‌ای حمایت میکند و تلاشش را برای جلوگیری از این توافق، متوقف نخواهد. این درست در شرایطی بود که باراک اوباما، رسما گفته بود تحریم‌های بیشتر برای ایران در این برهه نتیجه معکوس خواهد داشت. این تجربه نزدیک، دوئل رئیس جمهور یک کشور با لابی گران خارجی بود. هیجانی که به خرید رای شماری از نمایندگان کنگره از طریق آیپک و از آن طرف به تهدید اوباما به استفاده از وتو مقابل کنگره کشید. سندی برای نمایش عمق نفوذ بی سر وصدای لابی ها، حتی در اتاق‌های کاخ سفید!
نکته دیگر اینکه، با گذشت زمان و اثبات کارآمدی تاثیرگذاری‌های پنهان، کشور‌ها در حالتی از رقابت با یکدیگر قرار گرفتند؛ رقابت بر سر امکان نفوذ و توانایی رایزنی پشت پرده.
تقریبا دو سال گذشته مقامات رسمی کشور پاکستان اعلام کردند که قصد تجدید رایزنی با آمریکا را دارند. ترس از عقب ماندگی نسبت به هندوستان (خصوصا در حوزه مراودات نظامی با آمریکا) و حتی معضلات اقتصادی، بی شک کشش‌ها را به سمت لابی با مقامات واشنگتن بیشتر کرده. از زمان ریاست پرویز مشرف، لابی گری‌های پاکستان به دستور او با آمریکا قطع شده بود، اما آنچنان که گذشت، کشور‌ها در شرایط فراگیری عظیم لابی گری، به نوعی ناچار از برقراری اینگونه روابط خصوصا با هدف سبقت از رقبای منطقه‌ای شده اند که اقتضای جدید این پدیده سیاسی است. مختصاتی که امروز لابی و روابط پشت پرده در دنیا دارند، در نقطه عطف جدیدی ایستاده. در گذشته ایالات متحده بزرگترین قطب رایزنی دنیا به حساب می‌آمد، اما پس از انفجار عظیم اقتصادی در چین و زایش قطب قدرتمند جدید در معادلات بین المللی، لابی گری در شرق جوانه زد و مقصد بزرگ تازه‌ای برای لابی‌ها و بازی‌های نامرئی اقتصادی و سیاسی متولد شد.
این، اگر نوید آغاز پراکندگی لابی‌ها (خروج از انحصار غرب) در عرصه جهانی باشد، موعد ساخت و ساز بنایی جدید از سیاست خارجی جمهوری اسلامی خواهد بود.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار