گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، براساس گزارش مرکز آمار ایران، آمار مجردین در ایران رو به افزایش است تجرد قطعی تا قبل از سال ۱۳۷۵ دارای نوسان بوده ولی بعد از این سال روند افزایشی پیدا کرده است. در همین شرایط که شاهد گزارش هایی مبنی بر افزایش آمار طلاق و کاهش جمعیت هستیم، افرادی در جایگاه مسئولان جمهوری اسلامی ایران دنبال ممنوعیت قانونی ازدواج زیر 18 سال نیز هستند.
امیرحسین بانکی پور کارشناس مسائل خانواده، علاوه بر مدرک حوزوی دارای مدرک کارشناسی ارشد الهیات ـ فلسفه اسلامی در سال 1376 از دانشگاه تربیت مدرس تهران و همچنین مدرک دکترای فلسفه غرب است و مولف آثاری مانند «مطلع مهر»، «سر دلبران» و «اخلاق خانواده» به چاپ رسیده است. وی موسس و هیأت علمی دانشکده اهل بیت علیهم السلام دانشگاه اصفهان نیز هست.
بانکی پور در گفتگوی تفصیلی با خبرگزاری دانشجو مسائلی مربوط به لزوم کاهش سن ازدواج و اقدام در سطح کلان کشور را تببین کرد. بخش اول این گفتگو به شرح ذیل است:
میلیونها جوان مجردی که هیچ نهادی متولی آنها نیست
از چه زمانی متوجه خطر تجرد در ایران شدید؟
از تحقیقاتی که از سال 80 شروع کردیم و با بررسیهای دقیقتری که روی آمار سرشماری سال 85 انجام دادیم متوجه شدیم که در آن زمان متاسفانه 11 میلیون جوان مجرد وجود دارد که در آستانه ازدواج بودند اما بیش از یک میلیون آنها از سن ازدواج عبور کرده و مجرد بودند، همچنین متوجه شدیم برای ازدواج این 11 میلیون مجرد هیچگونه متولی مشخص یا نهاد و وزارتخانهای در کشور نیست.
کشور برای یک میلیون جوانی که آن موقع میخواستند کنکور بدهند دو وزارتخانه متولی، دانشگاه دولتی، آزاد، علمی کاربردی و پیام نور را داشت اما برای 11 میلیون جوان مجرد متولی نداشت و متاسفانه هنوز هم همانطور است.
خلاء ازدواج جوانان حربهای است در دست دشمن
چرا نسبت به موضوع تجرد نسل جوان واکنش نشان دادید؟
خلاء اصلی که دشمن از طریق آن به جامعه ما ضربه میزند نبود ازدواج به موقع با به انحراف کشیدن مسائل جنسی است و تنها راهکاری که ما داریم که جلوی هجمههای غیر اخلاقی و غیرشرعی را بگیریم همین بحث ازدواج نسل جوان است.
جامعه ما جامعه جوانی بود به طوری که جزو دو تا سه کشور اول جهان از نظر جمعیت جوان بودیم و این فرصت جمعیت جوان وقتی که با حربه جنسی به دست تهاجم دشمنان افتاد به یک تهدید برای ما تبدیل شد و ما تنها راه مبارزه با این قضیه را رواج و مطالعه دقیق و عمیق روی مسئله ازدواج میدانیم.
همین دو مسئله باعث شد که کار زیادی را شروع کنیم این کار در عرصههای گوناگون شروع کردیم از صدا و سیما و مجلس گرفته تا دولت و مردم.
طبق تحقیقاتی که تا کنون داشتهایم برای حل مسئله ازدواج نیاز به یکسری سری مصوبات قانونی و تسهیلات دولتی داریم، هم چنین برخی مسائل فرهنگی مردم باید تغییر کند و یکسری آموزشها هم باید به مردم داده شود.
یک سری هشدارسازیهایی باید خطاب به مسئولان، خواص جامعه و مردم داده شود چون بعضی از این بحرانها تا در جامعه محسوس و ملموس شوند زمان زیادی نیاز دارد و در سال 80 متوجه شدیم که در عرصه ازدواج جوانان بحرانی پیش رو دارم.
کاهش آمار ازدواج در 5 سال اخیر بسیار ناگوار است
کدام یک از آمار طی ماهها و سالهای گذشته ناگوارتر به نظر میرسد؟
علیرغم اینکه که حرکتهای خودجوش بسیاری در زمینه ازدواج در حال انجام است اما میزان هجمههایی هم که دارد به خانواده وارد میشود، بسیار بسیار بیشتر است برای همین متاسفانه روز به روز آمار طلاق رو به گسترش است، با این که شتاب جمعیت رو به رشد است اما در 5 سال اخیر تعداد ازدواجهایمان هر سال کمتر از سال قبل بوده یعنی در این 5 سال اخیر اتفاق خیلی ناگواری در حال رخ دادن است.
آمار طلاق سیر قهقرایی را طی میکند
با این روند آمار طلاق وضعیت آن را در آینده چگونه پیش بینی می کنید؟
در رصدی که ما از سال 70 انجام دادیم متوجه شدیم از سال 72 معادل هر 16 ازدواج یک طلاق در کشور رخ میداده اما الان معادل هر سه ازدواج یک طلاق رخ میدهد این خیلی آمار نگران کنندهای است که البته این به معنای این نیست که از هر سه ازدواج یکی حتما طلاق است بلکه به این معنا است که فردی هم که پس از 30 سال زندگی مشترک طلاق گرفته جزء آمار طلاق محسوب میشود.
لذا مقایسهها از سال 72 تا کنون نشان میدهد که چقدر سیر قهقرایی پیش میرود، مطابق این سیر در سال 1404 دیگر تعداد ازدواجهای هر سال به تعداد طلاقها فوقالعاده نزدیک میشود واین خیلی خطرناک است و این آمار قابل چشمپوشی نیست.
جمعیت زیادی از افراد طلاق گرفته، مجردند
بعد از طلاق افراد باز هم مجرد میمانند؟
البته این به این معنا نیست که وقتی افراد طلاق گرفتند کلا از ازدواج محروم میشوند بخش زیادی از اینها دوباره ازدواج میکنند ولی جمعیت زیادیشان مجرد ماندهاند ضربههای روحی، اقتصادی، عاطفی و اخلاقی که در طلاق هست اصلا قابل مقایسه با واقعه دیگری نیست یعنی هیچ حادثهای حتی مرگ عزیزان به اندازه طلاق دردناک نیست.
ناراحتی و رنج یک نفری که در فامیل از دنیا میرود، نهایتا چندماه است ولی وقتی یک طلاق بخواهد رخ بدهد از قبل و بعد آن آسیب و آبروریزی و مشکلات فکری، روحی، اخلاقی، عاطفی و.. زیادی رقم میخورد که من هیچ حادثه دیگری را به این اندازه دردناک نمیدانم و الان طلاق در کشور ما به وفور رخ میدهد و سالی 5 درصد نسبت به سال قبل افزایش مییابد.
ممنوعیت ازدواج زیر 18 سال درست نیست
با این روند طلاق ها صحیح میدانید که ازدواج زیر 18 سال ممنوع شود؟
درست است که طلاق علل مختلفی دارد اما بخش زیادی از طلاقها به این برمیگردد که شیوه انتخاب در ازدواج تغییر کرده است. فرهنگ انتخاب بیشتر از اینکه در دل فرهنگ سنتی رخ بدهد به انتخابهایی که قبلش دوستیهایی، ارتباطاتی و احساساتی بوده تبدیل شده که این شیوه بیاعتمادیهایی در ذات خودش دارد و بخشی از آن هم برمیگردد به بالا رفتن سن ازدواج. وقتی که سن بالا رفت ممکن است جوان نیازهای جنسیاش را از طریق دیگری بخواهد پاسخ بدهد و این اثرش را در ازدواج او نشان خواهد داد.
بخشی دچار خودارضایی میشوند که لطمه جدی بعد ازدواج به رابطه همسری میزند بخشی دچار ارتباط با همجنس میشوند و بعضیهایشان هم وارد ارتباط با جنس مخالف بدون ازدواج میشوند. لذا اینکه گفته شود ازدواج زیر 18 سال باید ممنوع شود حرف درستی نیست.
لازم است که بجای بالا بردن سن و افزودن به مشکلات ازدواج، دستگاههای مربوط به آموزش عالی و آموزش و پرورش و همین طور سیستم رسانه ای به دنبال افزایش آگاهی و آمادگی فرد برای ورود به زندگی مشترک باشند و سعی شود سن بلوغ عاطفی و عقلی و حتی اقتصادی به سن بلوغ جسمی و جنسی کاهش یابد تا سلامت فرد، خانواده و جامعه تامین شود و شاهد آمار طلاق و یا کاهش جمعیت نباشیم.