علی سعیدی، مسئول دبيرخانه بينش مطهر خراسان شمالی در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، گفت: انقلاب به معنای عامش دو بعد دارد و روی دو ستون استوار است. یکی نارضایتی از وضع موجود و دیگری امید به آینده است.
سعیدی افزود: هر زمان که یکی از این دو ستون دچار لغزش شود و استحکام خود را از دست دهد، انقلاب فرو می ریزد؛ اگر ملتی اهل سازش شدند و واقعیت‌های روز خودشان را پذیرفتند و به فکر اصلاح از درون نبودند، انقلاب دچار خطر می‌شود؛ به عنوان مثال در جامعه‌های معاصر امام حسین (ع) و زمانی که معاویه در شام خلافت می‌کرد، همه‌یافراد جامعه می‌دانستند معاویه فردی زنازاده، مفسد، ظالم و زورگو است.
مسئول دبيرخانه بينش مطهر خراسان شمالی ادامه داد: همه می‌دانستند که این فرد مجری قوانین اسلام نیست و نمی‌تواند اسلام را در جامعه پیاده کند؛ اما در قبال معاویه کاری نمی‌توانستند کنند. زیرا معاویه شرایطی را به وجود آورده بود که مردم شرایط را پذیرفته بودند؛ یعنی مردم به وضع موجود تن داده بودند؛ لذا معاویه ستون انقلاب که امید به تغییر بود را از استحکام انداخته بود. پس شاهد تحول انقلابی نبودیم. اما امام می‌آید و امید را به جامعه تزریق میکند. پس از نهضت عاشوراست که می‌بینیم انقلاب‌های محلی آغاز می‌شود و افراد در جای جای حکومت قیام می‌کنند و اعتراض می‌کنند. پس باید کاری کنیم که انقلاب این دو ستون را حفظ کند. نارضایتی از وضع موجود به همراه امید به آینده برای اصلاح باید زنده بماند.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی متفاوت از انقلاب امام حسین (ع) نیست. منتهی با یک راه و عالم جدید که جهان را از دو بعد خارج کرد. هنری کسینجر که جزو متفکرین غربی است می‌گوید انگار خمینی با یک مدل جدید آمده است و با روشی دیگر سیاست ورزی میکند. این نشان می‌دهد که خود غربی‌ها فهمیده اند انقلاب اسلامی، انقلابی در راستای تداوم دوران مدرن و پست مدرن نیست. با اهمیت به این موضوع اعلام می‌کنیم خود انقلاب اسلامی یک راه جدید برای حیات انسان است.
وی افزود: اما این که بخواهیم خود انقلاب اسلامی را ارزیابی کنیم، آیا می‌شود با معیار‌ها و شاخص‌های موجود دیگر تمدن‌ها ارزیابی کنیم؟ یعنی می‌شود شاخص کارآمدی تمدن غرب را برای انقلاب اسلامی به کار برد؟ پاسخ این سئوال مشخص است. چیزی که در مبنا متفاوت است، طبیعتا شاخص‌های مکاتب دیگر را نمی‌پذیرد. چون علت ایجاد مکتب اسلام و غرب متفاوت است، لذا شاخص‌های آن‌ها نیز متفاوت است. در فلسفه داریم که علت ابقا یک معلول، همان علت ایجاد کننده آن است. همین علت را می‌توانیم به عنوان شاخص در نظر بگیریم.
مسئول دبيرخانه بينش مطهر خراسان شمالی در خصوص جایگاه انقلاب اسلامی در جهان خاطرنشان کرد: اصولا انقلاب اسلامی در سطح بین المللی، خودش یک استراتژی است. یعنی انقلاب اسلامی خودش یک استراتژی برای حیات انسان است. استراتژی از مدل و چگونگی صحبت میکند. چگونگی حیات و زیست انسان و چگونگی راهبرد رسیدن به اهداف در استراتژی بحث می‌شود. استراتژی، مسیر رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب است. در دو قطبی دهه هشتاد میلادی، که دو قطب جهان به لیبرالیسم و مارکسیسم تقسیم می‌شدند، دو مدل برای حیات انسان وجود داشت. اما انقلاب اسلامی راه سومی در دو راهی جهان بود. یک روش و یک عالم جدید را مطرح کرد؛ لذا می‌گوییم خود انقلاب اسلامی بک استراتژی برای حیات انسان است.
وی گفت: شاخص‌های انقلاب اسلامی برای بررسی سیر رشد انقلاب چه است؟ ما سه شاخص اصلی داریم. این سه شاخص استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است. مردم این شعار‌ها را سر دست گرفتند و برای آن تلاش کردند و اینک با آن‌ها بیگانه نیستند.
سعیدی تاکید کرد: در موضوع استقلال ما انواع استقلال یعنی استقلال فکری و مکتبی، استقلال سیاسی، استقلال فرهنگی، استقلال اجتماعی و استقلال اقتصادی داریم. آیا امروز ملت ما خودباور نشده اند؟ مردم ما مستقل فکری شده اند و روحیه ما می‌توانیم در جامعه افزایش پیدا کرده است. ملت ما برای این که بتوانند آینده‌ی خود را بسازند، فهمیده اند که باید روی پای خود بایستند. این همان اسقلال فکری به عنوان اصلی‌ترین نوع استقلال است.
وی گفت: به عنوان مثال دست آورد‌های عظیم علمی نشان از استقلال فکری بود که توانسته ایم به آن دست پیدا کنیم. استقلال سیاسی نیز داریم. به اذعان خود غربی‌ها ما در مردم سالاری سرآمد جهان هستیم. این مشارکت بالا نشان از استقلال سیاسی است. یعنی ملت اجازه نمی‌دهند که بیگانه برای آن‌ها تصمیم بگیرد؛ لذا ما توانسته ایم مردم سالاری دینی و به تعبیر غربی‌ها دموکراسی را کامل پیاده کنیم. در جهان نیز استقلال کامل داریم و زیر پرچم کشوری نیستیم. اما در سه نوع استقلال دیگر باید تلاش بیشتری کرد.
این دانشجوی رشته فلسفه گفت: دستاورد‌هایی در این سه بخش نیز داشته ایم. به عنوان مثال در بخش فرهنگی باید گفت این موضوع انتزاعی است. ما در جنگ فرهنگی پیروز شده ایم. اما از جهت انتزاعی بودن نمی‌شود مردم آن را لمس کنند. به ملت ایران هجمه‌های فراوان وارد می‌شود که امروز هر فرد ایرانی را دارای دو هویت غربی و ایرانی-اسلامی کرده است. این دو فرهنگ هر لحظه در نزاع هستند. نمی‌توان مصداق پیروزی جنگ را مشخص کرد؛ هرچند که پیروز شده ایم. البته مصادیقی مانند شهدای مدافع حرم، هیات دانشجویی، مراسم اعتکاف و سفر اربعین وجود دارد؛ اما این مصادیق به اندازه حوزه استقلال سیاسی زیاد نیست؛ لذا باید تلاش بیشتری کرد. این سه حوزه به هم وابسته است. اما نوید پیروزی کامل را می‌شود داد.
مسئول دبيرخانه بينش مطهر خراسان شمالی تصریح کرد: مسئله جمهوریت دیگر شاخص است. می‌توان مشارکت مردم در انتخابات و بزنگاه‌های سیاسی و مشارکت اجتماعی مردم در وقایع هویت ساز و تاریخی را نمود موفقیت در این شاخص دانست.
وی در توضیح مقوله آزادی افزود: آزادی به تعبیر شهید مطهری نبود مانع برای رشد انسان است. آیا جمهوری اسلامی موانع رشد انسان را برطرف کرده است؟ منزلت، ارزش و اعتبار انسان بودن در انقلاب روز به روز اهمیت پیدا میکند. به عنوان مثال صحبت‌هایی از بیداری انسانی و از شخصیت انسان می‌شود. در غرب و یا رژیم صهیونیستی اسرائیل، زن را به عنوان کالا در فروشگاه‌ها خرید و فروش می‌کنند. سینمای غربی امروز وسیله‌ی کالا سازی انسان است.
وی گفت: مسئله فمنسیم برای بردگی زن تعریف شد. در مقابل این‌ها جمهوری اسلامی هر لحظه در حال رشد منزلت انسانی است؛ لذا در بحث شعار‌های ابتدایی انقلاب موفق بودیم. اما این که آیا انقلاب اسلامی نسبت به اهداف اصیلش که همان تمدن نوین اسلامی است رسیده است یا نه باید بررسی صورت گیرد.
سعیدی ادامه داد: ما دو مرحله رسیدن به تمدن اسلامی از پنج مرحله را پشت سر گذاشته ایم و امروز در دولت سازی قرار داریم. امروز لزوم حکومت اسلام در کشور موضوع اختلاف نیست و مورد تایید همگان است. بحث بر سر چگونگی اجرای احکام است. یعنی در کشور اقتصاد اسلامی چطور پیاده شود؟ هنر اسلامی چطور پیاده شود؟ این چگونگی یعنی مدیریت. نیاز امروز ما مدیریت صحیح است. باید علم مدیریت اسلامی تولید شود. باید در دهه پیش رو نحوه مدیریت را مشخص کنیم تا به اهداف آتی دست پیدا کنیم.
این دانشجو سپس در شماردن تهدیدات انقلاب گفت: آینده انقلاب اسلامی با تهدید‌های انقلاب سنخیت دارند. یعنی وقتی از آینده انقلاب حرف می‌زنیم، طبیعتا از تهدید‌های پیش رویش نیز حرف می‌شود. اصلی‌ترین تهدید سست شدن همان دو ستون است که ذکر شد. اهداف اسلام آنقدر متعالی است که وقتی شما به یک درجه برسید، درجه دیگر نمایان می‌شود. در تمدن اسلامی که مردم از شرایط راضی خواهند بود بزرگ‌ترین انقلاب یعنی ظهور رخ داده است. با این حال می‌شود گفت نهایت تقوا کجاست؟ می‌شود گفت نهایت جامعه اسلامی کجاست؟ نهایت عدالت را می‌توان بررسی کرد؟ لذا این ستون‌ها یعنی نارضایتی از وضع موجود و امید به آینده باید پیوسته وجود داشته باشد.
مسئول دبيرخانه بينش مطهر خراسان شمالی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از تهدید‌ها استعمار فرانو است. اتسعمار فرانو به معنی رسیدن به پاسخ قبل از طرح سئوال است. جامعه غربی در پی نیاز سازی و پس از آن مرجع سازی برای ماست. جامعه دانشگاهی ما متاسفانه به دلیل هجمه‌ها آشنایی با قهرمان فکری خود ندارند؛ لذا با متفکرین غربی دمخور می‌شوند و با آن‌ها رشد فکری خود را رقم می‌زنند و این تهدید جدی است. بدون این که ما نیاز خود را تشخیص دهیم برای ما پاسخ ارائه می‌دهند و فکر را از ما می‌گیرند و این تهدید خطرناکی است. برای حل این موضوع باید جوانان را به قهرمانان فکری مانند ملاصدرا، بوعلی سینا، خواجه نصیر طوسی، ابن حثین، فیض کاشانی، شیخ بهایی و در تاریخ معاصر مانند شهید مطهری رجوع دهیم.
وی افزود: شهید مطهری در باب تداوم انقلاب اسلامی، تداوم مسیر عدالت خواهی، احترام به آزادی‌ها و حفظ استقلال مکتبی را مطرح میکند. اگر هر کدام از این سه به خطر بیفتد، انقلاب به خطر خواهد افتاد. امام روح الله در دیدار‌های دانشجویی خود بیشتر از هرچیز به استقلال فکری تاکید میکند؛ لذا باید جلوی این تهدید را گرفت.
سعیدی در پایان گفت: باید انقلاب اسلامی را از غدیر تا ظهور دانست. انقلاب اسلامی ایران یکی از مصداق‌های انقلاب است. جمهوری اسلامی به واسطه انقلاب اسلامی در ۴۰۰ سال اخیر در مقتدرترین حالت خود به سر می‌برد. در تاریخ به غیر از مواقعی خاص، ما زیر سلطه بوده ایم. دوران پهلوی و قاجار را ببینید که باعث غارت کشور شدند. اما اکنون چطور؟ ما با حفظ استقلال توانستیم اقتدار را حفظ کنیم و اگر استقلال اقتصادی و فرهنگی با تلاش خواص محقق شود، به شرایط ویژه‌ای خواهیم رسید و مرجعی برای جوامع بین المللی خواهیم شد. ما یک مدل حکومتی اسلامی ارائه خواهیم داد و حکومت‌ها وقتی بفهمند عدالت که یک ارزش انسانی است را ما به اجرا درآورده ایم، مبنای خود را زیر سئوال خواهند برد. نزاع غرب با ما، امروز برای وجود است. یعنی غرب برای حفظ خود متوسل به مقابله‌ی با ما شده است. این دست برتر ماست.