تلاش برای حل و فصل بحران در شورای همکاری خلیجفارس یکی از مهمترین محورهای سفر ولیعهد سعودی به کویت است، زیرا این بحران دلیل چند پاره شدن این شورا شده و نیز مشکلی اساسی برای تلاشهای آمریکا برای ایجاد ناتوی عربی با هدف مقابله با ایران قلمداد میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رایالیوم»، به سفر «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی به کویت، که قرار است امروز با تاخیر یکروزه انجام شود، اشاره کرده و نوشته است: شاهزاده محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی امروز سفری دو روزه به کویت را ترتیب میدهد. این سفر نخستین سفر وی از زمان رسیدن به ولیعهدی است. موضوعی که توجه بسیاری از ناظران را جلب کرده، تحولات حاشیه خلیجفارس و پروندههای اصلی است که احتمال میرود در صدر جدول مذاکرات ولیعهد سعودی با مسئولان کویتی قرار بگیرد.
زمانبندی این سفر نیز قابل تامل است؛ چرا که همزمان با فشارهایی انجام میشود که «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا بر عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیجفارس به منظور افزایش تولید نفت شان وارد میکند به نحوی که به کاهش بهای نفت منجر و از وارد شدن ضرر به اقتصاد آمریکا جلوگیری شود که در دو سال نخست ریاستجمهوری ترامپ شاهد رونق بوده است. همچنین این سفر بنسلمان با تلاشهای آمریکا برای تشکیل ائتلاف «ناتوی عربی» با مشارکت ۶ کشور عربی حوزه خلیجفارس و نیز مصر و اردن همزمان شده است.
چه بسا، این دو پرونده در صدر مذاکرات ولیعهد عربستان سعودی طی سفرش به کویت قرار بگیرند:
نخست: پرونده بحران قطر و چگونگی یافتن راهحلهایی برای آن. تا بدین ترتیب با حل این بحران، امکان تسهیل اقدامات آمریکا برای ایجاد ائتلاف امنیتی، سیاسی، اقتصادی و نظامی ناتوی عربی و یکپارچه کردن مواضع کشورهای حاشیه خلیجفارس برای مواجهه با ایران فراهم شود.
دوم:مذاکره درباره اختلاف نفتی کویت و عربستان سعودی در منطقه مشترک، و از سرگیری تولید نفت از میادین نفتی «الوفره» و «الخفجی» است که از سال ۲۰۱۵ متوقف شده؛ زیرا مذاکرات برای دستیابی به راهحلی رضایتبخش برای هر دو طرف، شکست خورده و کویت داوری بینالمللی را خواستار شده که عربستان آن را رد کرده است.
آقای «عبدالصمد العوضی» کارشناس کویتی در حوزه نفت و امور بینالملل، به این روزنامه گفته است که وی دلیل دوم، یعنی تلاش برای حل و فصل اختلاف نفتی کویت و عربستان، را محتمل میداند؛ زیرا عربستان سعودی نمیتواند همه درخواستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا مبنی بر افزایش تولید نفت یعنی حدود ۲ میلیون بشکه در روز را تامین کند مگر اینکه این کشور اختلافات خود با کویت را حل و فصل کند و تولید مشترک از میادین نفتی الخفجی و الوفره، که نزدیک به ۵۰۰ هزار بشکه در روز است، از سرگرفته شود. (ظرفیت تولید روزانه میدان نفتی الخفجی ۳۰۰ هزار بشکه و الوفره ۲۰۰ هزار بشکه است)
موضوع دیگر این است که عربستان سعودی برای مقابله با کسری بودجهاش و تامین هزینههای هنگفت جنگ یمن، که طبق ارزیابی مرکز پژوهشکده «بروکینگز» آمریکا نزدیک به ۵ میلیارد دلار در ماه است، به پول بیشتری نیاز دارد.
محتمل بودن عامل نفت برای انجام این سفر، از اهمیت پرونده آشتی میان عربستان سعودی و سه همپیمانش (امارات، بحرین و مصر) با قطر نمیکاهد؛ زیرا این بحران مانعی اصلی شده است که شورای همکار خلیجفارس را چند پاره کرده و مشکلی اساسی برای تلاشهای آمریکا برای ایجاد ناتوی عربی با هدف مقابله با ایران قلمداد میشود.
«خالد الجار الله» معاون وزیر خارجه کویت، روز جمعه تصریح کرد که بحران خلیجفارس یکی از پروندههای داغی است که ولیعهد عربستان سعودی درباره آن، با «صباح الاحمد الجابر» امیر کویت گفتگو خواهد کرد. ولی در اینجا این سوال مهم مطرح میشود که آیا شاهزاده بنسلمان برای دادن جانی دوباره به میانجیگری کویت، امتیازدهی و کاهش شروط و درخواستهای تحمیل شده بر قطر را مطرح میکند؟
موضوع قابل توجه این بود که شیخ «حمد بن عبدالرحمن» وزیر خارجه قطر، روز جمعه در نشستی با همتایان خود از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و نیز مصر و اردن شرکت کرد که «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا آن را به منظور بسترسازی جهت نشست سران در واشنگتن در اوایل سال جدید به منظور ایجاد ائتلاف ناتوی عربی برگزار کرد. همچنین رئیس ستاد مشترک ارتش قطر در نشست رؤسای ستاد مشترک ارتشهای شورای همکاری خلیجفارس، که دو هفته پیش در کویت و با حضور ژنرالهای آمریکایی برگزار شد، مشارکت داشت.
جای بسی تاسف است که همه این تحرکات کشورهای عربی حوزه خلیجفارس با درخواست آمریکا و به منظور خدمت به منافع آمریکا و از طریق اخاذی از این کشورهای عربی انجام میشود و هیچگونه آشتی میان این کشورها را نمیتوان جدا از این واقعیت لحاظ کرد، خواه این امر مرتبط با بحران قطر باشد و خواه در ارتباط با اختلاف نفتی میان کویت و عربستان سعودی. این سفر، مهم و حیاتی است که میتواند تاثیراتی اساسی بر پروندههای داغ یاد شده و نیز بر کل منطقه داشته باشد.