به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یکی از امضاکنندگان «بیانیه جمعی از اندیشمندان، صاحبنظران و دانشگاهیان پیرامون مسائل جاری کشور»، نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی و عضو هیأت امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. به همین منظور حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یادداشتی را خطاب به نجفقلی حبیبی به رشته تحریر درآورده است که متن آن در ادامه میآید:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب آقای دکتر نجفقلی حبیبی
سلام علیکم
نوشتهای که اخیراً به عنوان «بیانیه جمعی از اندیشمندان، صاحبنظران و دانشگاهیان پیرامون مسائل جاری کشور به پیشگاه ملت بزرگوار ایران، مقام معظم رهبری و سران محترم قوا» منتشر شد، حاوی نکات مهم و در خور تأملی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. از آنجا که نام جنابعالی هم در زمره امضاءکنندگان این بیانیه است، برخی از مهمترین این نکات را به اختصار مطرح میکنم و آمادگی خود را برای گفتوگویی منصفانه با امضاءکنندگان محترم در یک فضای علمی درباره مفاد این بیانیه اعلام میدارم.
لازم است قبل از بیان برخی نقدها به این بیانیه، نقاط مثبت و مورد قبول را یادآور شوم:
نفس احساس مسئولیت نخبگان و اندیشمندان نسبت به مسائل جامعه و تحلیل، اظهار نظر، نقد و پیشنهاد به مسئولان، امر مثبتی است که باید آن را ارج نهاد. چرا که بیتفاوتی و انفعال به ویژه در یک جامعه اسلامی و در بین نخبگان و اندیشمندان آفتی است که باید با آن مقابله کرد.
بر خلاف برخی اظهارنظرها و مطالباتی که به خصوص این روزها تنها رهبر معظم انقلاب را مخاطب قرار میدهد، این بیانیه «ملت بزرگوار ایران» و «مسئولان محترم قوا» را نیز مورد خطاب قرارداده و به درستی مسئولیت پیشرفت جامعه و رفع کاستیها را متوجه کل جامعه و مسئولان دانسته است.
البته چه خوب بود که نقش ویژه نخبگان و اندیشمندان حوزه و دانشگاه و اصحاب رسانه و نیز مدیران و مسئولان و کارشناسان میانی ـ. که نقش مهمی در یک نظام مردمسالار ایفا میکنند ـ. نیز مطرح میشد.
در این بیانیه به درستی ریشههای نابسامانی تولید و مشکلات معیشتی مردم، تنها به سالهای اخیر یا دولت قبلی ارجاع نشده و به برنامهها و اقدامات دولتها در «چند دهه گذشته» مرتبط دانسته شده است. هر چند به ریشههای عمیق برخی کاستیهای نهادی ناشی از وابستگی مطلق رژیم فاسد و استبدادی پهلوی به نظام استکباری و استعماری غرب که از قبل از انقلاب بجا مانده است، اشارهای نشده است و در حالی که از پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته نیز غفلت شده است.
«یکی از خطاهای امروز ایرانیان این است که روزا روز با انتشار اخبار درست یا نادرست به کم و کیف مشکلات و بحرانها، بهویژه در شبکههای اجتماعی دامن زده و روانِ جمعی جامعه را پریشان، نگران و نا آرام میکنند»، و این واقعیتی است که در این بیانیه آمده است.
اما مهمترین نقطه قوت و مثبت این بیانیه، تأکید بر اعتبار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و دعوت همگان به پایبندی به آن برای رفع مشکلات و نقاط ضعف و کاستیهای ساختاری و رفتاری موجود در مجموعه حاکمیت است که وفاداری عالمانه و صادقانه به همین مبنا میتواند تحکیمکننده انسجام ملی و رفع فاصله و ـ. به تعبیر بیانیه ـ. شکافهای موجود باشد.
در کنار این نقاط مثبت، نقاط ضعف و مورد نقد این بیانیه عبارتند از::
«جمع مسائل متعدد و موضوعات ناهم سنخ در مسأله واحد» که زمینه خلط مبحث، مغالطه، تناقض و ابهام در طرح مسائل و راه حلها را فراهم میآورد. اگر در تحلیل مسائل اجتماعی معلوم نشود که علل و زمینههای یک کاستی و اشکال، چیست و به طور واضح مسئول یا مسئولان رفع آن و راهکارهای حل مسأله ذکر نگردد، کمکی به رفع اشکالات نخواهد شد، بلکه مبهمگویی و درهمنگری مسائل، فهم مشکل را دشوار خواهد ساخت.
وضعیت کنونی جامعه ما که دچار یک جنگ اقتصادی تحمیل شده از سوی رژیم سلطهگر آمریکا است در این بیانیه نادیده گرفته شده و تنها با تعبیر نارسا و مبهم «زیادهخواهی قدرتهای بزرگ» از کنار آن عبور شده است. حال آنکه امروز بحمدالله به برکت اقتدار و تدابیر نظام، اولاً چندین قدرت بزرگ در کنار جمهوری اسلامی قرار دارند و ثانیاً تنها رژیم آمریکا است که خود را کدخدای جهان میداند و با خباثت تمام سردمدار ستیز و دشمنی با ملت و کشور ما است.
این بیانیه از تصریح به این حقیقت واضح غفلت نموده و از کنار این واقعیت عینی به راحتی عبور کرده است. البته تکیهگاه اصلی این کشور و نظام، همواره قدرت لایزال الهی و همراهی و ایستادگی ملت شریف و انقلابی بوده و هست که متأسفانه در تحلیلهای سیاسی رایج، غالباً از آن غفلت میشود.
آنچه به عنوان «ویژگیهای بنیادین در پیریزی گفتمان اصلاحی و ملی» مطرح شده، بعضاً اقدامات کلانی است که به نظر نویسندگان محترم بیانیه باید تحقق پذیرد، اما در این اقدامات کلان، آن قدر عبارات مجمل و متناقض وجود دارد که خواننده متوجه مقصود نویسندگان نمیشود. علاوه بر اینکه بین چالشهای ذکر شده و اقدامات کلان، تناسب و همگونی دیده نمیشود.
«اقدامات عاجلِ» پیشنهادی، فاقد ترتیب منطقی و بعضاً نامرتبط به چالشهای ذکر شده است! «رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی»، «حذف نظارت استصوابی»، «عفو عمومی» و یا «حذف محدودیتهای ورود ایرانیان خارج از کشور» ـ. که مستلزم نقض فرایندهای قانونی است ـ. آیا متناقض با تأکید بیانیه بر اجرای قانون نمیباشد؟!
و مهمترین نقد به این بیانیه اینکه بر خلاف تأکید آن بر «التزام به قانون اساسی» و «بازگشت همه به اجرای دقیق آن»، نهایتاً در پایان آن، در خواستی از رهبر معظم انقلاب بیان شده که به صورت مبهم و تلویحی، مستلزم کنار نهادن فرایندها و چارچوبهای قانونی و «ورود تمام عیار برای شکلدهی یک تحول دوران ساز» است!
جناب آقای دکتر حبیبی! واقعاً جنابعالی و نویسندگان این بیانیه، چه تصور روشنی از این «تحول دوران ساز» دارید؟ آیا بر روی آن تأمل و بررسی دقیقی صورت پذیرفته است؟ آیا بین خود امضاءکنندگان، اجماعی حاصل شده است؟ اگر چارچوبهای قانونی ملاک عمل و اقدام نباشد، چه نقطه اتکایی برای مشروعیت نظام باقی خواهد ماند؟
اجرای قانون اساسی و «التزام به مسیرهای قانونی»، هرگز مشکلی ایجاد نکرده است که خروج از این مسیرها مشکل را حل کند! از قضا بخش عمدهای از مشکلات داخلی، ناشی از عدم تمکین به قانون و استفاده از رانتهای سیاسی و اقتصادی است! اگر در انتخابات سال ۸۸ رعایت قانون و پذیرش رأی مردم مورد توجه قرار میگرفت، فتنهای آنچنانی ـ. که زیانهای جبران ناپذیری را به کشور و مردم تحمیل ساخت ـ. شکل نمیگرفت؛ و امروز هم اجرای پیشنهاد تلویحی ـ. بلکه صریح ـ. این بیانیه به رهبر معظم انقلاب، خواسته یا ناخواسته زمینه فتنه بزرگتر از فتنه سال ۸۸ را فراهم خواهد ساخت. توضیح و استدلال این مطلب، نشست حضوریای را میطلبد که میتوان در جمع دوستان امضاء کننده بیانیه به گفتگو پیرامون آن پرداخت.
خلاصه کلام اینکه بخشهایی از این بیانیه حقیقتاً نشانگر سطحینگری و نوعی سادهانگاری و سادهلوحی روشنفکرانه در بخشی از نخبگان است که به جای تأمل و ریشهیابی مسائل جامعه و ارائه راهکارهای منطقی و روشن، بر اساس مبانی وچارچوبهای محکم نظام و انقلاب و کمک به تثبیت گفتمان انقلاب اسلامی و پایههای قانونمداری و تقویت اقتدار کشور و نظام، تحت تأثیر فضاسازیهای رایج و القائات هدایت شده توسط دشمنان قرار میگیرند و با تحلیلهای نادرست و گمراه کننده، آگاهانه یا ناخودآگاه آب به آسیاب دشمن میریزند.
البته با هوشیاری و ژرفنگری امام و امت و مسئولان و نخبگان متعهد و انقلابی، نقشه راهی که حضرت امام خمینی (ره) ترسیم کردهاند و امروز رهبر معظم انقلاب با «تصمیم، عزم و ورود تمام عیار»، همان را پیگرفتهاند، تحقق خواهد یافت و اقتدار و پیروزی و عزّت ملت بزرگ مارا، همین مسیر تضمین خواهد کرد.
در پایان بازهم از جنابعالی در خواست دارم برای نقد و بررسی مفاد این بیانیه، زمینه گفتوگویی صمیمی را با دوستان در فضایی علمی و آزاداندیشانه فراهم نمایید.
با احترام
علی ذوعلم
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی