صمیمانه‌های دانشجویی با آیت‌الله علم‌الهدی/ وقتی امام جمعه از دانشجویان برای نشستن بر روی صحنه دعوت می‌کند

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو از مشهد، ظهر دیروز سالن شهدای گمنام دانشگاه آزاد مشهد میزبان آیت‌الله علم الهدی، امام جمعه مشهد مقدس بود، شاید کسی فکرش را هم نمی‌کرد در مهرماه که معمولا رجال سیاسی در آغاز ترم تحصیلی جدید بیشتر به دانشگاه‌ها سر می‌زنند، حال امام جمعه مشهد برای دومین بار در جمع دانشجویان حاضر شود و به نوعی رکورددار حضور یک مسئول از استان خراسان رضوی در جمع دانشجویان باشد.

برنامه با کمی تاخیر آغاز می‌شود و تقریبا تمام صندلی‌های سالن پر از جمعیت است، تعداد زیادی از دانشجویان هم ایستاده‌اند و منتظر حضور نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی هستند، درب سالن باز می شود و علم الهدی وارد سالن می شود، جمعیت به صورت خودجوش از پا بر می خیزد و شعار «صل علی محمد (ص)، یاور رهبر آمد» را سر می دهد. 

صحبت‌های امام جمعه مشهد آغاز می‌شود، در همین شروع کارعلم الهدی اعلام می‌کند که از ایستادن دانشجویان معذب است و دوست ندارد اینگونه جلسه را ادامه دهد، امام جمعه مشهد از دانشجویان می‌خواهد که بیایند بر روی سن بنشینند، به نظر می‌رسد دانشجویان کمی خجالت می‌کشند و دو دل هستند که بروند یا خیر، اما وقتی که با اصرار نماینده ولی فقیه مواجه می‌شوند خجالت را کنار می‌گذارند و به روی سن می‌روند و می‌نشینند.

صحبت‌های علم الهدی رسما آغاز می‌شود، در بین جمعیت حضور دانشجویان با ظاهر‌های متفاوتی دیده می‌شود، شاید انتظار این بود که دانشجویان صرفا با ظاهرهای حزب اللهی در جمع حاضر باشند اما به نظر می رسد دانشجویان با هر نگاه و ظاهری از سخنرانی یک مسئول در جمع دانشجویان استقبال می کنند، امام جمعه مشهد پیرامون عاشورا و انقلاب اسلامی صحبت می‌کند و معتقد است که عاشورایی شدن به معنای انقلابی شدن است و مشکل اصلی جامعه را افرادی می‌داند که از انقلابی ماندن خسته شده اند؛ اما از فضای مدیریتی کنار نمی‌روند.

سخنرانی امام جمعه مشهد تمام می‌شود، اما انگار تازه همه چیز آغاز شده است، بر خلاف جلسه‌های مرسوم سیاسی مثل اینکه این جلسه کاملا دانشجویی و پر حرارت است، ابتدا اعلام می‌شود که سه تن از دانشجویان می‌توانند سوال بپرسند از بین جمعیت یک نفر دست خود را بالا می‌برد و درخواست می‌کند که سوال خود را مطرح کند، میکروفن را به این دانشجو می‌رسانند؛ اما مثل اینکه میکروفن روشن نمی‌شود!

علم الهدی که این صحنه را می‌بیند و می‌گوید: «در دنیا همه چیز حل شد، جز همین مشکل بلندگو» همین حرف کافی است تا، یخ محفل آب شود.

بالاخره میکروفن روشن می‌شود و این دانشجو صریح سوال خود را مطرح می‌کند و می‌پرسد که چرا وضعیت فحشا در هتل‌های مشهد بسیار زیاد شده و عرب‌ها هرکاری دلشان می‌خواهد انجام می‌دهند؟! شاید برخی انتظار دارند امام جمعه مشهد به این سوال صریح، به تندی پاسخ دهد، اما مثل اینکه علم الهدی قصد دارد که هرجوری شده این دانشجو را قانع کند.

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی در پاسخ می‌گوید که حدود ۳۲ میلیون نفر در سال به مشهد سفر می‌کنند، قطعا در بین این همه کسانی هستند که خطایی انجام دهند؛ اما به هیچ وجه این موضوع به صورت سازمانی و گسترده نیست، علم الهدی به نقشه‌دشمن برای از بین بردن قداست مشهد اشاره می‌کند و می‌گویند آن‌ها نمی‌خواهند مشهد به رشد خود ادامه دهد.

اما این دانشجو که سوال را مطرح کرده است در بین صحبت های امام جمعه مشهد بلند می شود و با صدای بلند حرف علم الهدی را قطع می کند و می گوید ما ایرانی هستیم و غیرت داریم و نمی توانیم این موضوعات را ببینیم و حرف نزنیم، علم الهدی مجدد پاسخ می دهد و میگوید نمی شود اینگونه و بدون آماری دقیق در این موضوع مهم صحبت کرد، نماینده ولی فقیه به آماری رسمی اشاره می کند و در ادامه می گوید، تقریبا ۹۷ درصد زائر‌های عراقی که به مشهد سفر می‌کنند، متاهل هستند و فقط ۳ درصد به صورت مجردی به مشهد سفر می‌کنند، دشمنان مشاهده می‌کنند مشهد مورد توجه بیش از ۳۰۰ میلیون شیعه در دنیا قرار گرفته و به‌ همین خاطر است که می‌خواهند این شهر را از قداست بیاندازند، به نظر می رسد این دانشجو قانع شده و دیگر آن عصبانیت شروع سوال را ندارد و با اشاره ی سر و چشم صحبت های امام جمعه مشهد را تایید می کند.

نوبت به دانشجوی دیگری می رسد، این دانشجو خطاب به امام جمعه مشهد می‌گوید، مردم گرفتار مشکلات شدید مالی و معیشتی هستند بعد شما چرا اینقدر به کنسرت گیر می‌دهید؟! امام جمعه مشهد در پاسخ می‌گوید که بیشترین دغدغه، سخنرانی و پیگیری را در مورد وضعیت مردم دارد و این مسئله را بسیار مهم می‌داند؛ اما مسئله‌ معیشت مردم و ابتذال باهم متفاوت است، وی می‌گوید، نمی‌شود بگوییم، چون مردم مشکل معیشتی دارند پس به ابتذال کاری نداشته باشیم، علم الهدی می‌گوید در کشور به من نشان دهید که کجا کنسرتی برگزار شده و در حاشیه‌اش هیچ ابتذالی رخ نداده است، در تهران هم به این مسئله رسیدند و دنبال راه حل هستند.

نوبت به دانشجوی دیگری برای طرح سوال می‌رسد این دانشجو از امام جمعه مشهد می‌خواهد که وظیفه‌ جنبش دانشجویی را در شرایط حال جامعه تشریح کند، علم الهدی در پاسخ می‌گوید، ما در مدیریت کشور هم به‌ ابتکار نیاز داریم و هم تجربه، اما میدان کار را باید به‌ دست مبتکران داد، بنابراین مسئله مدیریت جوان یک اصل است، در این هنگام علم الهدی با لبخند به خود اشاره می کند و می گوید که پیرمردها هم توان کمک به انقلاب را دارند، گفتن این حرف باز هم دانشجویان را به خنده وا می دارد. 

صمیمیت جلسه تا حدی است که سوالات دانشجویی‌تر و البته شخصی تر هم می‌شود، حالا نوبت به یک دانشجوی دختر رسیده که از امام جمعه مشهد بپرسد که فیش حقوقی شما چقدر است! علم الهدی هم پاسخ می‌دهد که قبلا استاد دانشگاه بوده و حالا بازنشسته شده است و حقوق بازنشستگی بین ۲ تا ۳ میلیون می‌گیرد، همچنین در ادامه می‌گوید: چون عائله‌ای ندارد و همسرش هم فوت شده است همین پول هم زیاد است، همین حرف کافی است که صدای خنده‌ دانشجویان مجدد در سالن شنیده شود، البته از گوشه و کنار سالن شنیده می شود که دانشجویان پیشنهاد ازدواج مجدد هم به امام جمعه مشهد می دهند!

قرار بود که فقط سه سوال مطرح شود، اما مگر دانشجویان بی خیال می‌شوند، یکی پس از دیگری از جای خود بلند می‌شوند و بدون هیچ هماهنگی سوال خود را می‌پرسند و هرکدام هم میکروفن را می‌گیرد، می‌گوید واقعا این سوال آخری است، اما باز هم این روند ادامه دارد و معلوم نیست چه کسی قرار است واقعا سوال آخر را بپرسد.

یکی از دانشجویان دانشکده معماری و هنر دانشگاه آزاد که فرصت را فراهم دیده تا با امام جمعه مشهد درد و دل کند می‌گوید که یکی از اساتید دانشگاه از وی خواسته است که در کلاس‌ها چادرش را از سرش در بیاورد و بدون چادر در کلاس حاضر شود، علم الهدی هم در جواب می‌گوید، اساتید باید حرمت دانشگاه را نگاه دارند، البته چادر واجب نیست، اما نفی چادر یک حرکت فرهنگی ضد حجاب است.

به نظر می‌رسد که جلسه از دست برگزار کنندگان خارج شده است و هر دانشجویی هر سوالی که دلش می‌خواهد می‌پرسد و امام جمعه هم به هیچ سوالی دست رد نمی‌زند و تک به تک سوالات را با حوصله جواب می‌دهد، دو تن از دانشجویان پشت سر من نشسته اند و باهم صحبت می کنند، گوشم را تیز می کنم تا ببینم در مورد جلسه چه می گویند، به هم اشاره می کنند و می گویند کاش تمام جلسات با مسئولین به همین شکل بود و هر سوالی که دوست داشتیم را می توانستیم بپرسیم.

بالاخره بعد از نزدیک به ۲ ساعت جلسه به پایان می رسد، دانشجویان حاضر در جلسه که برخی برای اولین بار امام جمعه مشهد را از نزدیک دیده اند از جلسه کاملا راضی هستند و به نوعی شاید به این موضوع فکر می کنند که چقدر امام جمعه مشهد با آنچه در فضای مجازی دیده اند فرق می کند!