به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «فارین پالیسی» در یادداشتی مینویسد که «برخی از ایرانیها در حال استفاده از برنامه پیامرسان تلگرام هستند تا اخبار جعلی درباره ریال منتشر و خودشان سود کنند».
در ابتدای این گزارش آمده است: «حسن روحانی رئیسجمهور ایران تا حد زیادی پیروزی مجددش در انتخابات را به پیام رسان تلگرام مدیون است. در جریان انتخابات ۲۰۱۷ ریاست جمهوری ایران، ایرانیها به تلگرام به عنوان یک منبع نادر خبری سانسور نشده درباره انتخابات اتکا کردند، انتخاباتی که در آن روحانی نامزد مطلوب بسیاری از تندروها نبود».
از نظر این رسانه آمریکایی، «یک سال بعد (از انتخابات)، تلگرام به ابزاری برای سقوط روحانی بدل شد و این برنامه پیامرسان در مرکز سقوط رو به گسترش ریال قرار دارد. بهطور کلی ریال ایران تا ماه میکه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای ایران خارج شد، در مسیر ثبات قرار داشت. قبل از خروج آمریکا از برجام، ارزش یک دلار آمریکا برابر با حدود ۳۷ هزار ریال بود، اما بلافاصله بعد از خروج آمریکا از برجام، ارزش دلار به حدود ۴۴ هزار ریال افزایش یافت. از آن زمان سقوط ریال ادامه داشته است ارزش یک دلار به ۵۰ هزار و سپس ۸۰ هزار ریال و حتی در جریان سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر به ۱۹۰ هزار ریال رسید. در حال حاضر، دلار ۱۲۰ هزار و ۵۰۰ ریال است».
نویسنده این گزارش معتقد است: «فقط تحریمهای آمریکا و ضعف اساسی اقتصاد ایران نبوده که سبب سقوط آزاد ارز در این کشور شده است بلکه پخش عامدانه شایعهها و اخبار جعلی در تلگرام از سوی معاملهگران ارز و همچنین دلالان ایرانی برای سودجویی هم سبب سقوط آزاد ارز شده است. به محض آنکه مشخص شد آمریکا تحریمها را برمیگرداند، بسیاری از ایرانیهای طبقه ثروتمند و متوسط وسوسه شدند که وارد بازار ارز شوند چرا که به این نتیجه رسیده بودند که ارزش ریال به زودی کاهش مییابد. هدف همه این ایرانیها خرید دلار بود. برخی از آنها حتی خانههایشان را فروختند و در زمینه دلار سرمایهگذاری کردند تا ارزش داراییهایشان را حفظ کنند یا به زبان ساده بگویم که سودشان را تضمین کنند».
به گفته او، «فروش آتشین ریالهای ایرانی سبب تضعیف بیشتر ریال شد و حکومت ایران از طرق مختلف از قبیل: منع رسمی فروش ارز خارجی برای ممانعت از کاهش ارزش ریال تلاش کرد، اما این کار سبب شد که شفافیت در بازار ارز کمتر شده و در نتیجه آن سوءاستفاده در این بازار بیشتر از قبل شود».
در یادداشت فارین پالیسی آمده است: «همیشه بین تاجران خبرهتر بازار ارز با آنهایی که از روی ترس و بدون اطلاع وارد این بازار میشوند، شکاف و اختلافی وجود دارد، اما بازار غیر رسمی سبب تعمیق این موضوع شد و این موضوع به وضوح خود را در میدان فردوسی خود را نشان داد، جایی که هر کسی میتواند ریالهای نقدش را بیاورود و با پای پیاده با اسکناسهای دلار خارج شود. یک مثال برایتان بزنم، به خاطر دارم در میدان فردوسی زنی کهنسال را دیدم که کل درآمد سالیانه خود را آورده بود و آن را با نرخ ۱۷۰هزار ریال به دلار تبدیل کرد، میزانی که در آن وقت پایینتر از نرخ واقعی ریال در برابر دلار بود البته در آن موقع این اجماع وجود داشت که شاید نرخ ۱۷۰ هزار ریال در برابر هر دلار پایین است (ارزش ریال باز هم سقوط خواهد کرد). ریال هنوز به آن میزانی که آن بانوی مسن روی آن قمار و شرطبندی کرده و بتواند برایش سود داشته باشد، نرسیده است».
در این یادداشت میخوانیم: «تاجران و فعالان حرفهای پول در ایران برای افزایش حداکثری سودشان، به طور فزایندهای از تلگرام برای سودجویی از فقدان شفافیت بازار سیاه استفاده میکنند، کاری که سبب ضرر مشتریهای ایرانیشان و دردسر برای حکومت ایران میشود. تلگرام به عنوان یکی از معدود رسانههای شبکه اجتماعی یا برنامههای پیام رسان است که حکومت ایران سانسور نمیکند و به طور خاص کارکرد کانالهای خبری تلگرام این امکان را فراهم میکند که پستها در اختیار هر کسی که به این کانالها بپیوندد، قرار گیرد و این موضوع سبب شده که کانالهای تلگرام به یکی مورد اعتمادترین منابع خبری برای ایرانیها بدل شود و حتی سبب جایگزینی آنها با رسانههای حکومتی و حتی روزنامههای ظاهرا مستقل شده است».
به اعتقاد نویسنده این مطلب در رسانه آمریکایی، «وقتی در سال جاری، ریال وارد مسیر شوم خود شد، تاجران و معاملهگران ارز شروع به ایجاد صدها کانال تلگرامی کردند و به طو مداوم هر گونه تغییر در بهای دلار را اعلام کردند و سبب ایجاد بازاری گستردهتر شده و و به خرید ارز در روزهای آینده توصیه کردند. ایرانیها آنچنان در تعداد بسیار زیاد شروع به عضویت در این کانالهای تلگرامی کردند که خود این کانالها هم به نیروی تاثیرگذار برای تعیین نرخ ارز تبدیل شدند. برخی از این کانالها بیش از دو میلیون عضو داشتند. معاملهگران ارز که مدیریت اطلاعات منتشر شده در این کانالها را در اختیار دارند، به طور فزایندهای از آنها برای انتشار اخبار تحریف شده اقتصادی استفاده میکنند. برای مثال، در همین هفتههای اخیر که ارزش ریال در حال بازگشت بوده، کانالهای تلگرامی در برابر اخبار مثبت مقاومت کردند و برخی در انتشار اخبار بهای ارز تعلل کردند و برخی دیگر حتی اخبار کاملا نادرست منتشر کردند. بسیاری از این کانالها روندهای مثبت را نادیده گرفته و به ترویج تحلیلهای منفی درباره آثار منفی تحریمهای نفتی آمریکا روی ارز ایران پرداختند».
در ادامه یادداشت آمده است: «رسانههای رسمی ایران هم تلاش کردند که با تاکید بر روندهای اخیر مثبت در برابر تلاشهای کانالهای تلگرامی مقابله کنند و بر آینده مثبت ریال تاکید و به طور خاص گزارشهای غلط تلگرام را روشن کنند، اما بسیاری از مردم عادی ایران هنوز مطمئن نیستند که چه واکنشی به این گزارشهای خبری متناقض (تلگرام و رسانههای رسمی ایران) نشان دهند و به جای آنکه دلارهای خریداری شده قبلی خود را فروخته و به ریال تبدیل کنند، ترجیح دادند که دلارهایشان را نگه دارند البته اطلاعات اخیر هم نشان میدهد که آنها باید همین کار را بکنند».
فارین پایسی مینویسد: «اخیرا کانالهای تلگرامی جدیدی سر برآوردند که هدف از طراحی آنها عقب راندن کانالهای تلگرامی ساخته شده توسط معاملهگران ارز است. یکی از این کانالها اسمش "ریال-دلار" است و به نظر میرسد که هدف مشخص آن حمایت از ریال قدرتمند است و همزمان در حال حمله به دلالان به عنوان خائن و ابزار بیگانگان مداخلهگر است. این کانال هم موفق شده که بیش از دو میلیون نفر عضو جذب کند که این موضوع نشان میدهد که شاید جامعه ایران از دستکاری بازیگران سودجو در بازار ارز ایران خشمگین شده باشد (این کانال اخیرا به دلایل نامعلوم مسدود شد و سازندگانش کانالی جدید ساختند و اکنون ۵۵ هزار عضو در کانالشان دارند)».
در ادامه این مطلب آمده است: «حکومت ایران در تلاش برای اتخاذ اقدامات و توسل به همه ابزارهای در دسترس خود به منظور تقویت ارزش دلار است. بنا بر تحلیلهای تعدادی از اقتصاددانان ایرانی بر اساس اصول اقتصادی هر دلار باید حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار ریال تبادل شود. این رقمی است که تقریبا معادل همان در سامانه آنلاین تبادل نرخ ارز موسوم به نیما هم همان میزان را نشان میدهد».
فارین پالیسی یادداشتش خود را اینطور پایان میدهد: «این واقعیت که به طور مرتب ارزش ریال در ایران ارزانتر از آنچیزی که باید باشد است، در نتیجه عوامل محتملی از قبیل: تاثیرات روانی پروپاگاندا است حال چه پروپاگاندای حکومت آمریکا باشد یا (برخی) کانالهای تلگرامی در ایران. مقامهای ایرانی مدتی است که این موضوع را درک کردهاند، اما تا حالا هنوز به طور سیستماتیک اقدام به انتشار اطلاعات مفید به منظور مقابله با اخبار جعلی تولیدیِ دشمنانشان نکردهاند».