به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،در روزنامه سازندگی نوشت: اصلاحات روزهای خوبی نمیگذراند و این ایراد هم از حیث ساختاری است هم از حیث جایگاه مردمی. ما چه در شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب و چه در شورای عالی سیاستگذاری، بدون توجه به وزن احزاب برای هر کدامشان یک کرسی در نظر گرفتیم. این یک نقص است و باید احزابمان را رتبهبندی کنیم و با توجه به بحث فراگیری و پوشش و سرمایهگذاری که هر کدام در فضای سیاسی ایران متناسب با جایگاه واقعیشان دارند، تعداد کرسیهایشان افزایش یا کاهش پیدا کند. نکته دوم این است که ما برای انتخاب اشخاص حقیقی هم اگر بناست که اشخاص حقیقی بخشی از شورا باشند- که البته اجباری ندارد و صرفا در دورههای اخیر اجرا شده- و نقشه داشته باشند، باید برایش یک ساز و کار دموکراتیک انتخاب کنیم و تصمیمگیری براساس حل و عقد و ریشسفیدی نتیجه درستی نمیدهد. بنابراین در جبهه اصلاحات بحث اساسی، مدیریت این جریان است. جبهه اصلاحات بخشی از مسئولیتهای رسمی را در مجلس و شورا دارد و به تعبیر روحانی شریک دولت محسوب میشود. طبعا این نهادها که منتخب شورای عالی سیاستگذاری و مردم بودهاند، باید در یک نقطه مدیریت بشوند. تاکنون در ساختارهایی که داشتیم، نه در شورای هماهنگی و نه در شورای عالی، موضوع مدیریت جبهه اصلاحات هیچگاه جایگاه روشنی نداشته است. مهمترین مسئله این است که اکنون که جبهه اصلاحات مسئولیت پذیرفته و باید در مقابل مردم پاسخگوی عملکرد خود در شورا و دولت و مجلس باشد، خلأ مدیریتی میتواند آسیب ایجاد کند.
مشکلی که نزد افکار عمومی داریم نیز بسیار حائز اهمیت است، به دلیل اینکه به دولت و شورا انتقاد وارد است و در واقع توانایی جبهه اصلاحات را درباره تحقق برنامهها و قولهایی که به مردم داده، زیر سوال است.
خیلی از انتقادات وارد است و بخشهایی از جامعه از ما ناراضی هستند. دلیلش این است که آنها از ما کارکرد و نتیجه میخواهند، آنها انتظار داشتند که دولت روحانی مسائل و مشکلات را حل کند و احساس میکنند که دولت نتوانسته فضای اقتصادی کشور را مدیریت کند. فشارهایی متوجه زندگی مردم شده است و آنها کاملا ملموس و واقعی نگاه میکنند. ما ظرف دو سال سه شهردار عوض کردیم و این میتواند در ذهن مردم گویای ناکارآمدی باشد.