۶۳ هزار هکتار از مرغوبترین اراضی کشور در دشت مغان در کش و قوس واگذاری به بخش خصوصی است؛ درحالی که مردم اردبیل نسبت به نحوه این واگذاری و بهبود وضعیت شرکت نگران هستند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو_ اعظم ذوالفقاری منظری*؛ واگذاری شرکتهای بزرگ ملی به بخش خصوصی از سال ۸۰ و با تأسیس سازمان خصوصی سازی آغاز شد. سیاستی برای اجرایی کردن اصل ۴۴ قانون اساسی بود؛ قانونی که به دنبال شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی و گسترش مالکیت در سطح عموم مردم به منظور تأمین عدالت اجتماعی بود.
اما روند اجرای این قانون، نفوذ اشخاص به بخشهای مختلف سازمان خصوصی سازی و استفاده از رانتهای دولتی و غیردولتی در واگذاری سهام شرکتها و کارخانههای بزرگ که میراث دار سرمایههای عظیم ملت ایران بودند، باعث شد آنجه امروز به عنوان عملکرد سازمان خصوصی سازی و اجرایی شدن اصل ۴۴ قانون اساسی در سطح جامعه نمایان میشود، واگذاریهای غیرعادلانه و خارج از عرف، حضور افراد بی تخصص در رأس کارخانهای بزرگ تخصصی و در نهایت ورشکستگی این کارخانهها بوده است.
یکی از این شرکتهای ملی که موضوع واگذاری آن به بخش خصوصی مدتی است رسانهای شده، شرکت ملی کشت و صنعت مغان است. این شرکت ۶۳ هزار هکتار اراضی استان اردبیل را در اختیار دارد و شامل باغات میوه، مجتمع بزرگ دامپروری، کارخانه قند، کارخانه لبنیات، کارخانه فرآوری و چند واحد تولیدی دیگر است و این دارایی ها، شرکت را به عنوان یکی از منحصربه فردترین شرکتهای کشور معرفی کرده است.
مرداد امسال بود که خبر واگذاری شرکت به بخش خصوصی و آن هم با تیتر «کشت و صنعت مغان به قیمت پفک واگذار شد» در رسانهها پیچید و واکنشهای مختلفی را برانگیخت. رسانههای اقتصادی و اجتماعی از جزییات واگذاری سخن گفتند و کار به جایی رسید که مخالفان و موافقان جمهوری اسلامی در فضای توییتر نسبت به این واگذاری اعتراض کردند و قیمت هر متر زمین در مغان را با قیمت پفک، پارچه و بستنی یخی مقایسه کردند. همه اینها نشان از قیمت گذاری عجیب برای این شرکت داشت؛ دقیقا اتفاقی که برای کشت و صنعت هفت تپه، کارخانه هپکو اراک، رشت الکتریک و چندین شرکت ملی دیگر رخ داد.
دشت مغان می تواند همه ایران را غذا دهد حسن ایران پاک، مدیر کل اسبق امور تعاونیها و مشارکتهای مردمی سازمان امور عشایر از این اراضی به عنوان مرغوبترین اراضی کشاورزی در ایران نام میبرد و میگوید: اگر کشاورزی ما به خوبی مدیریت میشد و از شیوههای مکانیزه و مدرن در کشاورزی استفاده میکردیم، دشت مغان ظرفیت داشت تا حداقل ۵۰ درصد نیاز کشور را در محصولات کشاورزی تأمین کند.
ایران پاک ادامه میدهد: ۱۸ هزار هکتار کشت مکانیزه در این دشت فعال است و ۳۱ هزار هکتار زیرکشت زیتون است و کارخانجات مفصلی دارد.
مدیرکل اسبق امور تعاونیها و مشارکتهای مردمی سازمان امور عشایر تصریح میکند: این تشکیلات عریض و طویل در دشت مغان میتواند در هر هکتار بین ۱۰ تا ۱۲ تن گندم بدهد.
مدیرعامل شرکت به دانشجویان توضیح دهد اما همچنان نگرانیها درباره واگذاری این اراضی وجود دارد تا آنجا که دانشجویان بسیجی دانشگاه پارس آباد که همسایه این شرکت هستند، طی بیانیه ای، نگرانی خود را درباره وضعیت این اراضی و سرمایههای ملی آن ابراز کردند و از مدیرعامل این شرکت خواستند تا برای شفاف سازی درباره مسائل پیرامون این شرکت در جمع دانشجویان حاضر شود.
ندایی، مسئول علمی ناحیه بسیج دانشجویی استان اردبیل نیز این نگرانیها را تأیید میکند و معتقد است که وضعیت شرکت هفت تپه در حقیقت به مردم اردبیل و همه ایران مربوط است؛ چراکه از بزرگترین سرمایههای کشور دلگرمی مردم منطقه دشت مغان است.
وی با بیان اینکه این شرکت ابنیه، ادوات و ماشین آلات فراوانی صنعتی و کشاورزی و حتی هواپیمای سمپاشی در اختیار دارد، میگوید: ضعف مدیریتی و سیاسی کاریها باندهای مافیایی دلالان باعث شد که این شرکت که بزرگترین بنگاه اقتصادی در خاورمیانه است، به محض قرارگرفتن در لیست مزایده، غارت شود.
مسئول علمی ناحیه بسیج دانشجویی استان اردبیل نحوه واگذاری این شرکت را نوعی چپاول گری آن عنوان میکند و ادامه میدهد: حدود یک سال پیش طرح واگذاری این شرکت مطرح شد که قیمت گذاری آن را میشد با قیمت پفک مقایسه کرد.
وی میگوید: در همان زمان قرارگاه بسیج دانشجویی شهید احمدی روشن دادستانی استان را در جریان این واگذاری قرار داد و از طرف دیگر تلاش کرد تا با روشنگری موضوع واگذاری شرکت را به مطالبه عموم مردم استان تبدیل کند.
ندایی با یبان اینکه وضعیت مالی و اعتباری این شرکت روزبه روز ضعیفتر میشد، ادامه میدهد: خریدار شرکت دشت مغان سابقه ورشکستگی داشته و پشتوانه مالی برای خرید شرکت را نداشت که با مطالبه گری مردم واگذاری شرکت به وقت دیگری موکول شد.
وی با بیان اینکه در حال حاضر واگذاری شرکت موقتا منتفی شده است، افزود: زمینهای این شرکت متعلق به عشایر منطقه است که قبلا به زور از مردم گرفته شده و اکنون اصلیترین معارضان این شرکت، مردم عشایر دشت مغان هستند.
مسئول علمی ناحیه بسیج دانشجویی استان اردبیل نسبت به نحوه مدیریت شرکت نگران است و میگوید: با این نحوه مدیریت در حال حاضر شرکت زیان ده است و اگر این روند ادامه پیدا کند، منطقه در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
نگرانی درباره وضعیت شرکت کشت و صنعت مغان، در حقیقت نگرانی درباره آینده اقتصادی تمام کشور است که فعلا در میانه سیاست و سوءمدیریت سرگردان است. این سرمایه عظیم ملی نیازمند توجه مسئولان استانی و کشوری است.