به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمدبنسلمان وزیر خارجه خود را نیز برکنار کرد. این اقدام ولیعهد سعودی در حالی رخ میدهد که با توجه به موج نخست تغییرات در این کشور پس از قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی، عملاً فشارهای بینالمللی بر ریاض کاهش نیافته بود و حتی نگرانیهای بینالمللی از ابعاد گسترده جنگ یمن وارد مرحله جدیدی شده بود. بنسلمان عملاً با این تغییرات که موج دوم تغییرات او بعد از رسوایی قتل خاشقجی به شمار میرود تلاش میکند به جامعه جهانی نشان دهد تغییراتی در این کشور رخ داده است.
نباید از نظر دور داشت که این تغییرات پس از سلاخی جمال خاشقجی در اکتبر ۲۰۱۸ گذشته در گام نخست در دستگاه امنیتی عربستان رخ داد؛ دستگاهی که نزدیکترین ارتباط را با بنسلمان داشت و اعضای آن نخستین قربانیان قتل جمال خاشقجی در دستگاه حاکمه سعودی بودند، آن هم برای آنکه بنسلمان بتواند وجهه خود را ترمیم کند و اکنون که به این خواسته خود به دلیل حجم وسیع آبروریزی جهانی نرسیده است، عادل الجبیر را به قربانگاه فرستاد.
موج نخست تغییرات در عربستان سعودی بسیار محدود بود اما افراد خاصی چون سرلشکر «احمد العسیری» نایبرئیس استخبارات و «سعود القحطانی» مشاور پیشین کاخ پادشاهی را شامل شد. العسیری از آن جهت اهمیت ویژهای دارد که پیشتر سخنگوی جنگ یمن بود و مناسباتش با بنسلمان ابعاد گستردهای داشت.
رسانههای منطقه و جهان درباره این تغییرات تحلیلهای متنوعی دارند اما جملگی بر این موضوع توافق دارند که بنسلمان با این رفتارها خود را به قدرت غیرقابل رقابت در ساختار سعودی مبدل کرده است و مراحل رسیدن به تخت تاج و تخت در سرزمین حجاز را در افق اقدامات خود میبیند.
باید تاکید کرد بنسلمان طی سالهای گذشته تمام سیاستهای منطقهای که پیش گرفته، با شکست مواجه شده است. عملاً سرمایهگذاری او در سوریه و یمن با شکست سنگینی همراه بوده و سناریویی که برای قطر در پیش گرفت، نه تنها به انزوای دوحه منجر نشد، بلکه ساختار شورای همکاری خلیجفارس را به چالش کشید.
اما چرا بنسلمان، جبیر را که از سال ۲۰۱۵ به عنوان وزیر خارجه عربستان مشغول به کار بود برکنار کرده است، این سوالی است که تحلیلگران برای پاسخ به آن اتفاق نظر دارند؛ از یک سو جبیر آنطور که یک وزیر خارجه مورد اعتماد باید همواره کنار ولیعهد باشد در جلسات خصوصی بنسلمان شرکت داده نمیشد و از سوی دیگر نتوانست آنچه را پس از قتل خاشقجی در کنسولگری عربستان در استنابول شکل گرفت، آنطور که بنسلمان انتظار داشت مدیریت کند.
تنبیه جبیر، برکناری و پایین آوردن سطحش بود، زیرا نتوانسته بود نظر بنسلمان را تأمین کند. اما جانشین عادلالجبیر کیست؟ از نکات جالب دیپلماسی عمومی بنسلمان انتخاب وزیر خارجه جدید این کشور است که از زندانیان سال گذشته خودش است که حالا قرار است سیاست خارجی سعودی را هدایت کند.
«ابراهیم العس ا ف» که فارغالتحصیل اقتصاد از آمریکاست، پیشتر به عنوان وزیر اقتصاد رژیم سعودی فعالیت میکرده است. اما این تغییر به معنی تغییر شگرف در سیاست خارجی سعودی نیست و روال مانند گذشته در این کشور طی خواهد شد. میتوان تغییرات بنسلمان را نمادین تفسیر کرد، چرا که در واقع عربستانسعودی سعی دارد به جهان نشان دهد تغییراتی در این کشور رخ داده است.
تغییرات فوق بار دیگر قدرتطلبی بنسلمان را آشکار میکند، چرا که افرادی که با او در جبهه مخالف سیاسی هستند، بار دیگر به انزوا رفتهاند. برای نمونه میتوان به «متعب بنعبدالله» فرزند «ملک عبدالله» پادشاه سابق اشاره کرد.
به هر حال تغییرات سیاسی، ظاهری و فاقد ارزش است اما تغییرات امنیتی بویژه تغییرات در گارد ملی که به موازات ارتش است و از ناحیه آن احساس خطر میشود و از حیث نظری به مثابه بازوی کوبنده معارضان و شاخه فرزندان ملک عبدالله، پادشاه سابق و متحدانشان توصیف میشود، از اهمیت بالایی برخوردار است. به نظر میرسد انتصاب مشاور امنیت ملی جدید و بازنگری در ساختار دستگاه اطلاعاتی از سوی کمیته تحت رهبری ولیعهد سعودی با هدف سلطه قویتر بنسلمان و بستن هر روزنه خطرناک برای حکومت وی یا بلندپروازیهایش است.
در ظاهر مهمترین تغییر برکناری عادل الجبیر است اما برکناری «ترکی آلالشیخ» شخصیت جنجالی از ریاست سازمان ورزش و انتقال وی به سازمان رفاه، از جمله مسائلی است که نباید آن را از نظر دور داشت. البته تغییرات مهمتر در مناصب امنیتی اتفاق افتاد و بهطور خاص تعیین «شاهزاده عبدالله بنبندر بنعبدالعزیز» به عنوان وزیر گارد ملی اهمیت ویژهای دارد؛ نباید از نظر دور داشت که گارد ملی به منزله ارتش موازی در عربستان به شمار میرود.
همچنین مساعد «بنمحمد العبیان» به عنوان مشاور امنیت ملی و «خالد بنقرار الحربی» به عنوان مدیر امنیت ملی منصوب شدند و شاهزاده «محمد بننواف بنعبدالعزیز» از مقام خود به عنوان سفیر عربستان در لندن برکنار شد و به عنوان مشاور در دفتر پادشاه منصوب شد. تمام این مسائل در حالی است بنسلمان چهره خود را به عنوان سلاخ خاشقجی نتوانست آنطور که باید طی اکتبر گذشته تاکنون ترمیم کند و حالا مجبور شده دست به این سلسله تغییرات نمادین بزند.