کد خبر:۷۴۳۱۱۰
فجر ۳۷ زیر ذره‌بین «دانشجو» /‌۷

تر و تمیز؛ عین خودِ آقا تختی

«غلامرضا تختی» حتی با نقد‌هایی که واقعا استحقاقش را دارد، اما به نظر از بهترین‌های سینمای امسال است که باید بر دیدنش اصرار داشت. فیلمی بَرنده و مثل خود تختی؛ بُرنده!

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- محسن قلعه‌سیدی: قهرمان‌سازی و البته نمایش قهرمانی که حتی دم دست باشد، در سینمای ما، زیادی غریب است. غریب در این سینما یعنی اینکه از این دست فیلم‌ها نداشتیم و نداریم.

وقتی هم بعد از سال‌ها قرار است دم از آقا تختیِ ورزش بزنیم، علی القاعده گزینه‌ها برای قصه نوشتن و فیلم ساختن چه بسا باید هم بسیار باشد؛ داستان‌های ریز و درشتی که جان می‌دهد برای فیلم شدن، اما به شرطی که کسی بتواند از پسش برآید.

اما در مورد بهرام توکلی و بعد از آن همه فیلم‌های کرخت و ساکتش، دیدن فیلم‌های او که دم از قصه می‌زند و اتفاقا خوش ساخت است، واقعا حیرت‌آور است. «غلامرضا تختی» را باید در سینما دید و روی پرده بزرگ، بلکه کمی از عظمت تختی بیشتر به چشم مخاطب بنشیند. خبر خوبی است؛ اینکه بالاخره تختی هم روی پرده سینما آمد!

«غلامرضا تختی» هم از قضا فیلم نسبتا خوبی است؛ خوب از این جهت که المان‌هایی دارد که در این برهوت سینمای قهرمان‌پرور حسابی در دل مخاطب جا خوش می‌کند. بهرام توکلی در فیلم پرپروداکشن قبلی و چه این فیلم خسته تختی، دم از تکنیک می‌زند و حرفه‌ای‌گری‌اش را به رخ می‌کشد. کافی است برخی نما‌ها مثل تشک کشتی ملبورن را چندباره ببینی؛ چه اتفاقی می‌افتد؟ جز اینکه حسابی سر ذوقت می‌آورد.

کارگردانی که بتواند از کارکتری که تا به الان جلوی دوربین نرفته و دست و دلش صدالبته می‌لرزد، یکی در حد و اندازه کارکتر تختی بسازد، خودِ فیلمساز است. نه اینکه به قول معروف زیادی هندوانه زیربغل این کارگردان بگذاریم؛ نه! وگرنه می‌شود به فیلم عبوس او گیر داد و به منفعل بودن بیحد کارکترش ایراد جدی گرفت و یا اینکه دست روی سکانس‌هایی گذاشت که در این فیلم فقط ازشان می‌شنویم، اما متاسفانه آن‌ها را نمی‌بینیم، مثلا اینکه میان دانشجویان رفته و علیه حکومت سخنرانی کرده و ....

اما این نوع نقد‌ها سلیقه‌ای است، اما یکی دو سکانسی که از دکتر مصدق و آیت‌الله طالقانی بر پرده می‌رود، رخ کشیدنی دارد که کمی این نقد‌ها را آرام می‌کند و یا گذری بر سکانس‌های کشتی داشته باشید تا متوجه این ادعا بشوید.

نکته جالب این فیلم، تکرار روایتگری از سیاق تختی است؛ تکراری، اما سینما که چیزی جز تکرار قصه‌ها نیست. حتی فینال فیلم که خودکشی یا قتل تختی را به صورت مخاطب پرت می‌کند، دوربرگردانی بر شایعه‌سازی است. هرچند که مدعی است که منِ فیلمساز فعلا کاری به این اتفاق مبهم ندارم و کارم بزرگی اوست.

دوربین‌ها و موسیقی «غلامرضا تختی» مثل کارگردانی بهرام توکلی، را باید به دیده احترام پذیرفت. این فیلم دسترسی عجیبی هم به فیلم‌های واقعی و مستند از دوران تختی دارد، و الصاقش به سینما مایه حیرت است. هرچند این مستند‌ها به دست هرکسی هم نمی‌رسد!

«غلامرضا تختی» حتی با نقد‌هایی که به بازی‌ها و شخصیت‌پردازی زنانه فیلم می‌توان گرفت و یا روایت‌های خرد و کوچکی که گا‌ها ارائه می‌دهد و غیره، اما به نظر از بهترین‌های سینمای امسال است که باید بر دیدنش اصرار داشت. فیلمی کوچک که ادعای بزرگی دارد، اما واقعا بَرنده است و مثل خود تختی، برنده.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار