گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-فائزه علی حسینی؛ انقلاب شکوهمند اسلامی با همه فراز و نشیب ها اکنون رخت چهل سالگی را بر تن کرده و بیش از هر زمان دیگری به پختگی و کمال رسیده است. نهال انقلاب که با فرمان معمار کبیر خود و لبیک مردم بصیر ایران پا گرفت و علی رغم همه توطئه ها و کارشکنی ها امروز به درخت تنومندی تبدیل شده که هیچ دشنه و دسیسه ای قادر به ساقط کردن آن نیست و بزرگترین کارشکنی ها، کوچکترین تهدیدی برای آن محسوب نمی شود.
از سری گفتگوهای تفصیلی خبرگزاری دانشجو با شخصیت های برجسته سیاسی پیرامون دستاوردهای چهل سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی با فاطمه آلیا که ردای نمایندگی دوره های هفتم، هشتم و نهم را به تن داشته است به گفتگو نشستیم.
اولین بخش این گفتگوی مفصل که به دستاوردهای چهل سالگی انقلاب در حوزه زنان اختصاص دارد را در ادامه می خوانید:
ابتدا از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید از شما سپاسگزارم و چهل سالگی انقلاب اسلامی را خدمتتان تبریک عرض می کنم.قطعا طی سال های گذشته انقلاب اسلامی دستاوردها و خدمات شایانی داشته است، حال که در طلیعه چهل سالگی این انقلاب شکوهمند قرار داریم به نظرتان اهم دستاوردهای انقلاب اسلامی در طول چهل سال گذشته در حوزه زنان چه بوده است؟
آلیا: من هم از شما تشکر می کنم و چهل سالگی انقلاب را متقابلا تبریک عرض می کنم.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی بعد از 40 سال شفاف و زلال شده. شاید شنیده باشید که حضرت حافظ می گوید:
«سحرگه رهروی درسرزمینی همی گفت این معما با قرینی که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی»
انقلاب ما 40 سال در ظرف اسلام مانده و فراز و فرودها و ریزش ها و رویش های فراوانی دیده است. حالا که به 40 سالگی رسیده ایم می بینیم علیرغم فراز و فرودها و موانع داخلی و خارجی حرکت تکاملی قابل قبولی را در همه عرصه ها طی کرده است.
علی رغم برخی دیدگاه ها که گاهی مانع حرکت بوده دستاوردهای بسیار خوبی در زمینه های مختلف مرتبط با حوزه زنان به دست آورده ایم. هرجاکه به سمت نقطه آرمانی که حضرت امام ترسیم کرده اند حرکت کردیم، پیشرفت حاصل شده و هرگاه با این هدف زاویه داشته ایم چیزی که عایدمان نشده، ضرر هم کرده ایم.
پیش از انقلاب اکثر بیمارستان ها پزشکان پاکستانی و هندی داشتند/ امروز بیمارستان های تخصصی زنان داریم
دوره دانشجویی ام با اوایل انقلاب همزمان بود و آن زمان شاهد بودیم که اکثر بیمارستان ها و درمانگاهها پزشکان پاکستانی یا هندی دارند اما امروز بیمارستان های تخصصی زنان داریم. شاخصی که معمولا در کشورها به آن توجه می کنند بحث مرگ و میر مادران باردار است که ممکن است هنگام زایمان از دنیا بروند که شاهد هستیم الحمدالله از این نظر پیشرفت های پزشکی خوبی در سال های بعد از انقلاب داشته ایم حتی بعضا از سوی برخی سازمان های بین المللی مورد تشویق قرار گرفته ایم.
آمار پزشکان عمومی زن نسبت به سال قبل از انقلاب و یا زمان پیروزی انقلاب 16برابر شده است. آن زمان 3 هزار و 500 پزشک عمومی خانم داشتیم و در حال حاضر 60 هزار پزشک عمومی داریم.
پزشکان متخصصمان هم 50 برابر شده، در آن زمان 590 پزشک متخصص زن داشتیم و اکنون 30 هزار پزشک متخصص زن داریم. اول انقلاب اصلا پزشک فوق تخصص نداشتیم اما در حال حاضر 5 هزار و 300 نفر پزشک فوق تخصص خانم داریم. همه این پیشرفت ها باعث شده که سن امید به زندگی از 54 سال ابتدای انقلاب به 78 سال برسد این یعنی میانگین عمر خانم های ایرانی در حال حاضر 78 سال است در حالی که در اواخر دوره طاغوت 54 سال بود و تمامی اینها علیرغم اتهاماتی است که درباره زنان به نظام جمهوری اسلامی می زنند.
علیرغم اینکه در دوره طاغوت سعی می کردند با نگاه ابزاری که به خانم ها داشتند القا کنند که کارهای زیادی برای بانوان انجام داده اند اما در یک مقایسه ساده میزان سطح سواد آن دوره با دوران بعد از انقلاب درمیابیم درصد باسوادی کشور در زمان طاغوت یک سوم جمعیت یعنی 35 درصد بود اما امروز میزان باسوادی زنان کشور 90 درصد است و حتی درصد باسوادی کشور نسبت به میانگین جهانی چند درصد بالاتر است که همه اینها دستاوردهای بعد از پیروزی انقلاب است.
اساتید خانم در دانشگاه ها ابتدای انقلاب حدود یک تا یک و نیم درصد بود این در حالی است که در حال حاضر حدود 20 درصد اساتید دانشگاهها خانم هستند. یعنی حدود 7 هزار استاد زن در دانشگاهها و 2 هزار و 700 استاد حوزه علمیه داریم.
شاید در اوایل انقلاب 10-12 نفر طلاب خانوم داشتیم که آنها هم به واسطه دسترسی به روحانیت توانستند علوم حوزوی را فرابگیرند اما امروز 80 هزار طلبه خانم و 40 هزار دانش آموخته و فارغ التحصیل داریم که این موضوع بیانگر فراهم بودن شرایط و پی بردن به ارزش احکام مترقی اسلام است.
اوایل انقلاب حدود 2 میلیون دانش آموز دختر داشتیم که در حال حاضر این جمعیت به 6 میلیون نفر رسیده است که این مسئله بیانگر افزایش اعتماد خانواده ها به نظام و سلامت آموزشی است.
در اوایل انقلاب دانش آموخته خانم مقطع کارشناسی به بالا 6 درصد بود که در حال حاضر طبق آمارها 44 درصد دانش آموختگان این مقطع خانم ها هستند. در زمان پیروزی انقلاب شاغلین خانم آموزش و پرورش 125 هزار نفر بودند که در حال حاضر 600 هزار خانم شاغل در بخش های مختلف آموزش و پرورش داریم.
در زمان پیروزی انقلاب تعداد زیادی از دبیران مقطع دبیرستان های دخترانه را آقایان تشکیل می دادند یعنی دبیر خانم هم در رشته های مختلف به خصوص ریاضی و فنی به حد کفایت نبود. این در حالی است که امروز بیش از 60 درصد ورودی دانشگاهها بانوان هستند و با افتخار می توانیم بگوییم بانوان نقش فعالی در هیات های اندیشه ورز دستگاههای مختلف دارند.
در زمینه ورزشی هم پس از انقلاب نگاه ویژه ای به بانوان شد. پس از نهادینه شدن ورزش همگانی و قهرمانی، عنوان شد که ورزش برای سلامت و نشاط خانم ها یک امر واجب است و امکانات ورزشی برای تشویق خانم ها به منظور فعالیت های ورزشی فراهم شد.
شاید در زمان پیروزی انقلاب بیش از 6-7 رشته ورزشی در حوزه زنان وجود نداشت اما امروز حدود 38 رشته ورزشی بانوان داریم و خانم ها در بیشتر رشته ها فعالیت دارند. در ابتدای انقلاب یا ورزشگاه اختصاصی بانوان نداشتیم یا تعداد آن انگشت شمار بود اما امروز تعداد ورزشگاه اختصاصی بانوان 30 برابر اوایل انقلاب است.
از سوی دیگر پیشرفت ورزشی خانم ها ابتدای انقلاب بسیار انگشت شمار بود. شاید آن زمان خانم ها بیشتر از 4-5 مدال نتوانستند بیاورند اما امروز در بیش از 160 رشته مدال آوری داریم و آنچنان این حوزه پیشرفت داشته که شاهد مدال آوری بانوان معلول ورزشکار در مسابقات پاراالمپیک هستیم.
در زمینه اجتماعی پیشرفت های زیادی صورت گرفته است که نمونه آن ایجاد تشکل بزرگ مردمی است که در دنیا منحصر به فرد است. در بسیج 9 میلیون خانم در سراسر کشور عضو هستند و حدود 16 هزار پایگاه بسیج داریم که بانوان در آن فعالیت می کنند. سازمان های مردم نهاد دیگری نیز وجود دارند که شاید اول انقلاب 7-8 مورد بیشتر نبود اما در حال حاضر حدود 2 هزار مورد از آنها را سراغ داریم.
وابستگی به درباری یا عضویت در فرقه ضاله بهائیت در زمان طاغوت تنها شرط حضور زنان در مجلس بود
در حوزه سیاسی هم شاید حضور بانوان در مجلس انگشت شمار بود. مثلا فرد باید فرزند یا همسر یک درباری یا عضو فرقه ضاله بهائیت یا فراماسونر بود. یعنی به واسطه ای می توانستند به مجلس راه پیدا کنند. اما انقلاب اسلامی شرایطی به وجود آورد که خانم ها بدون وابستگی به کانون های ثروت و قدرت و صرفا با تکیه بر توانمندی های خود توانستند در مجلس، دولت و سایر نهادها فعالیت کنند.
این آمارها باعث غرور می شود اما آیا جایگاهی که در حال حاضر بانوان ایرانی دارند را جایگاه ایده آلی برای یک بانوی ایرانی و انقلابی می دانید؟
آلیا: تعریفی که از جایگاه ایده آل برای خانم های انقلابی می توانیم داشته باشیم زن تراز اسلام است که نقطه هدف و آرمانی ماست.
منظورم همان هدفی است از ابتدای انقلاب برای یک زن ایرانی انقلابی در سطح اسلام در نظر داشتیم؟
آلیا: با توصیفاتی که از دوره طاغوت داریم و شرایطی که زنان در آن دوران داشتند می توانم بگویم علی رغم پیشرفت زیادی که داشته ایم همچنان تا رسیدن به نقطه ایده آل فاصله داریم.
نمی توانیم در خصوص این جایگاه قضاوت کلی داشته باشیم بلکه می توانیم به صورت نسبی بگوییم هنوز تا رسیدن به این جایگاه آرمانی فاصله داریم گرچه برخی از بانوان کشورمان به آن نقطه هدف که بتوانند در نقش های چندگانه موفق عمل کنند رسیده اند. جمله ارزشمندی از حضرت آقا داریم که می فرمایند مفتخر هستیم امروز زنان فرهیخته ما از متدینین هستند این جمله معنای عمیقی دارد یعنی خانم ها توانسته اند با حفظ دین، عفت، حجاب و حیا مدارج تخصصی را طی کنند. به طور مثال در میان اساتید دانشگاه هستند کسانی که حافظ قرآن بوده، به موقع ازدواج کرده، به موقع فرزند آورده و فرزندان موفقی را تحویل جامعه داده اند ضمن اینکه روابط خوبی با همسر و خانواده خود دارند بنابراین در کشورمان و سایر کشورهایی که چشم به این انقلاب دوخته اند هستند افرادی که به آن جایگاه الگویی مورد نظر رسیده اند.
البته باید نقطه مقابل این مسیر را هم ببینیم خانم هایی که علی رغم پی بردن به حقانیت اسلام و انقلاب اسلامی تحت تاثیر فرهنگ غرب هستند و گاهی تبرج و خودنمایی دارند و متاسفانه عقبگرد کرده اند.
اما با تمام این تفاسیر بسیاری از بانوان کشور ما در حال ارتقا جایگاه و تقویت توانمندی و اعتماد به نفس خود بوده و هوشیار هستند و می توانیم بگوییم خوشبختانه این مسیر به رو به جلو است.
بدفهمی از جایگاه زن و خانواده عمده چالش بر سر راه زنان ایرانی است
در حال حاضر مهمترین چالش زنان ایرانی را چه می دانید؟
آلیا: اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم ممکن است به یک لیست برسیم اما به نظر می رسد 2 چالش اصلی تمام این مسائل را تحت الشعاع قرار می دهد اولی بد فهمی از جایگاه زن و دیگری بد فهمی از جایگاه خانواده است. در واقع اگر سایر چالش ها را به صورت لیست درآوریم می بینیم که همه آنها معلول این دو مقوله هستند.
آنطور که صاحب نظران می گویند بدفهمی از جایگاه زن ریشه اسلامی ندارد و از غرب آمده است یعنی از100-150 سال قبل از تحولات رنسانس نگاه ابزاری نسبت به زنان به بسیاری از کشورها از جمله کشور ما تسری یافت.
نگاهی که زن را به عنوان یک شی و ابزار برای انتفاع مردان تلقی می کند و زن باید کاری کند که مورد توجه مردان قرار گیرد. لذا می بینیم بسیاری از تبرج ها و خودآرایی ها، بیرون از منزل، در عرصه اجتماع و برای دیگران است. ممکن است فرد بدون قصد و نیت و ناخودآگاه آراستگی اش در منزل به یک شکل و در عرصه اجتماع شکل دیگری باشد. اینها برخاسته از همان دیدگاه است که علی رغم استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات القا می کنند که به دنبال حمایت از حقوق زنان هستند و با استفاده از زن به عنوان نیروی کار ارزان به اهداف خود دست می یابند.
درباره بدفهمی از نظام خانواده هم همین طور است در این زمینه هم یک الگوی شرقی و یک الگوی غربی مطرح است الگویی که زن را متحجر و در حاشیه می بیند و به حقوق زن اعتنایی ندارد و دیدگاه دیگری که زن را به حال خود رها می کند تا از بسیاری از تعهداتش دور بماند هر دوی این دیدگاه ها افراط و تفریط است اما در این میان الگوی سومی است که یکی از دستاوردهای انقلاب در چهل سالگی آن محسوب می شود. جامعه ی زنان ما 7000 شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده اند دیدگاهی که رسیدن زنان به قله ای که در راس آن قله حضرت فاطمه سلام الله علیها قرار دارد را مطرح می کند.
گاهی اوقات می بینیم به دلیل بدفهمی در جایگاه زن و یا جایگاه زن در خانواده بر سر راه پیشرفت های علمی و آموزشی زنان و خدمات اجتماعی که زنان می توانند در آن گام بردارند، مانع تراشی می شود. راهکار این چالش هم به نوع تربیت دختران ما و اصلاح نگرش ها برمی گردد. به نظر می رسد اگر جایگاه زن در خانواده و اجتماع درست تبیین شود بسیاری از این چالش ها برطرف خواهد شد. همین طور لازم است حقوق و تکالیف مردان و زنان به خوبی تبیین شود. منشور حقوق و مسئولیت های زنان که شورای فرهنگی اجتماعی زنان تهیه کردند و ما در مجلس هفتم آن را تحت عنوان قانون حقوق و مسئولیت های زنان در عرصه داخلی و بین المللی به تصویب رساندیم دارای 144 بند و ماده است که به جایگاه دختران در خانواده و اجتماع اشاره دارد.
اساسا انقلاب اسلامی چه قدر باعث شد زنان با حقوق خود آشنا شوند و تا چه اندازه توانستند به جایگاه واقعی خود برسند؟
آلیا: حقیقت این است تا پیش از انقلاب رویه ای که باید در نظام سیاسی به حقوق زنان بها داده شود را شاهد نبودیم البته در خانواده هایی که مسلمان واقعی بودند زنان به حقوق خود آشنا بودند و مردان هم این حقوق را می شناختند. در ایامی که حضرت امام در پاریس بودند و ماه های منتهی به پیروزی انقلاب در مصاحبه هایی که با ایشان صورت می گرفت امام خمینی به تبیین جایگاه زن در اسلام و کرامت زنان می پرداختند و این موضوع به صورت عملیاتی در قانون اساسی ما پیاده شد.
انقلاب اسلامی آمد تا زن جایگاه حقیقی خود را بشناسد/ قبل از پیروزی انقلاب زن در خدمت استثمار بود
اگر مقدمه قانون اساسی را بررسی کنیم متوجه می شوید که زنان هویت و شخصیت خود را در نظام جمهوری اسلامی پیدا می کنند. با اسلامی شدن نظام، بازیابی شخصیت و هویت و جایگاه زنان هم صورت می گیرد از سوی دیگر بحث جایگاه خانواده هم در نظام اسلامی دارای اهمیت بوده و همه به دنبال این بوده اند که شرایطی فراهم شود تا خانواده مورد نظر اسلام شکل گیرد و فرزندان خوبی تربیت شود که هم برای خود و هم برای جامعه و بشریت مفید باشند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی زن در خدمت استثمار و مصرف زدگی قرار داشت بنابراین انقلاب اسلامی آمد تا زن جایگاه حقیقی خود را بشناسد و به آن دست یابد.
جایگاه حقیقی زن همان رسیدن به جایگاه والایی مادری است که ارزش شمرده می شود گرچه در حال حاضر برخی از افرادی که رسوبات تفکر طاغوتی دارند سعی می کنند جایگاه مادری را کم ارزش جلوه دهند در حالی که جایگاه مادری یک جایگاه بسیار مقدس است و این موضوع را هر کسی که مادر باشد می تواند درک کند.
امام فرمودند اگر زنان نبودند این انقلاب به پیروزی نمی رسید
با این رویکرد به نظام بود که زنان ما در انقلاب اسلامی نقش بسیار قابل توجهی داشتند به نظرم در چهل سالگی انقلاب باید به فرمایشات معمار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله علیه بسیار توجه کنیم چرا که زمانی که یک ساختمان تکمیل می شود تنها معمار آن ساختمان می تواند بگوید سهم هر کس در بنای ساختمان چه قدر است همان طور که حضرت امام فرمودند اگر زنان نبودند این انقلاب به پیروزی نمی رسید و در این فرمایش کاملا سهم زنان در انقلاب اسلامی مشخص است.
پیش از انقلاب مردان مبارزی که قصد داشتند با طاغوتمقابله کنند خیلی زود تحت تعقیب قرار می گرفتند و دستگیر می شدند در آن شرایط تربیت فرزند مکتبی بسیار سخت بود حتی اگر فرد در خانه اش نهج البلاغه داشت دستگیر می شد و تا این اندازه رژیم طاغوت از روشنفکری مردان و زنان هراس داشت لذا در آن زمان مسئولیت تربیت فرزندان به دوش مادران بود، همان فرزندانی که سهم قابل توجهی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند.
امام خمینی در سال 41 فرمودند سربازان من در قنداقه ها هستند و زنان ایرانی بودند که این سربازان را به خوبی تربیت کردند در حال حاضر این صحبت ها مطرح می شود که چگونه در زمان پیش از انقلاب شاهد حضور جوانان انقلابی بودیم اما اکنون در برخی شرایط احساس ناامیدی می کنیم و این خلا احساس می شود شاید آن زمان زنان می دیدند که تکلیف شان علاوه بر ادای وظیفه مادری و تربیت دختر و یا پسر مکتبی این است که فرزندان انقلابی تربیت کند اما پس از انقلاب زنان جامعه ما تربیت را به غیر از نهاد خانواده سپردند و سهم خانواده ها در تربیت فرزندان شان بسیار کم رنگ شد. به نحوی که سهم بیشتر تربیت فرزندان متعلق به مهدکودک ها و تلویزیون بود و اخیرا هم فضای مجازی و انواع بازی ها این نقش را ایفا می کند و این یکی از موضوعات قابل تامل است که باید برای آن چاره ای اندیشید.
موضوع دیگر هجمه فرهنگی و تهاجم غربی است که بسیار با برنامه ریزی صورت می گیرد بنابراین این هجمه ها و آن غفلت ها باعث شده که در حال حاضر در بخشی از جامعه نسبت به تربیت جوانان نگرانی وجود داشته باشد.
منظورم از مطرح کردن این بحث این بود که زنان چه نقشی در پیروزی انقلاب داشتند نقش پررنگی که در تربیت فرزندانی داشتند که در برابر مجهزترین تسلیحات رژیم طاغوت و ارتش وابسته به آمریکا سینه سپر کردند تا امام را یاری کنند و در نهایت انقلاب پیروز شد.