آیا امروز امکاناتمان بیشتر است یا ۲۰ سال قبل؟ و آیا امروز که امکاناتمان بیشتر شده، صفا و صمیمیت و دستگیری از دیگران بیشتر شده یا کمتر؟ پس باید مشکل را در جای دیگری جستجو کنیم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، عید نوروز نزدیک است؛ سنتی دیرینه که قدمتش به ماقبل اسلام بازمیگردد، اما از جمله آیینهایی که اسلام هم از آن استقبال کرد و بر «نوروز» مهر تأیید زد. مسلم است که در طول چند قرن گذشته، آداب و رسوم مختلف در ذیل این عید، ظهور پیدا کرده و یا حتی از بین رفته است. حافظه تاریخی مردم نهایتا تا ۱۰۰ سال گذشته را به یاد دارد و نسل به نسل منتقل شده است. شاید کسانی که ۳۰ سال به بالا سن دارند، به یاد دارند که نوروز چه آدابی داشته است. سفره هفتسین سادهای پهن میکردند، صدای رادیو یا تلویزیون را بلند میکردند و منتظر ساعت تحویل سال میشدند، هنگام تحویل سال دعا میخواندند و در ساعات و روزهای بعد هم دید و بازدیدهای عید شروع میشد.
در زمانی که جامعه ما به این سطح از مصرفزدگی نرسیده بود، افراد جامعه در روزهای منتهی به پایان سال یک دست لباس نو میخریدند و به دید و بازدیدهای سال جدید میرفتند. همه چیز ساده بود، اما حس خوب، انرژی مثبت و حس خوشبختی را در فرد ایجاد میکرد.
در سالهایی که تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی نیامده بودند، مردم به جای اکتفا به ارسال یک پیام، حضورا به دیدار یکدیگر میرفتند. اگر رفتن حضوری خیلی سخت بود، با تلفن با یکدیگر صحبت میکردند و عید را به یکدیگر تبریک میگفتند.
زندگی آن روزها، یک زندگی ساده و خوب بود. نقل داستانهای نوستالوژی نیست؛ یادآوری دورانی است که مشکلات خیلی بیشتر از امروز، اما امکانات خیلی کمتر از امروز بود؛ ولی ذهنها راحت بود. با زندگیهایی بسیار سادهتر از امروز، مردم به هم کمک میکردند. نوع افراد، همان متاع ساده خود را تقسیم میکردند.
منصفانه قضاوت کنید که آیا امروز امکاناتمان بیشتر است یا ۲۰ سال قبل؟ و آیا امروز که امکاناتمان بیشتر شده، صفا و صمیمیت و دستگیری از دیگران بیشتر شده یا کمتر؟ پس باید مشکل را در جای دیگری جستجو کنیم. امروز که امکاناتمان از سالهای قبل بیشتر است، محبت فی ما بینمان کمتر شده است.
سالیان قبل منزلی ساده و کوچک و بیآلایش داشتیم، اما از اینکه خانههایمان شلوغ بود، استقبال میکردیم. اما الان هر چند سال یک بار با پرده و مبلهای جدید در خانههایمان تغییر دکوراسیون میدهیم و نگرانیم مبادا مهمان زیاد بیاید و روی مبل هایمان بشیند تا خدای ناکرده مبلها خراب شوند. سرانجام این دکوراسیون تا کجا همراهمان خواهد بود. خدا میداند!
کالایی شدن انسان یعنی همین نکته که به خاطر یک سری وسایل اشرافی و تجملاتی، روابط انسانیمان را کمرنگ کنیم.