یک شاهنامه پژوه گفت: فردوسی با ارائه شاهنامه، خواست به ما بفهماند که باید زبان فارسی را گسترش و توسعه دهیم، بنابراین هرچه زبان فارسی بیشتر رشد کند، او بیشتر خوشحال میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پروفسورسیدحسن امین، شاهنامه پژوه، حقوقدان، فیلسوف، تاریخ دان، نویسنده، مترجم، شاعر و ادیب ایرانی است. وی استاد بازنشستهٔ دانشگاه کلدونین گلاسگو در رشتهٔ حقوق بینالملل و مدیرمسئول ماهنامهٔ حافظ نیز است.
به مناسبت سالروز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، انتشار گفتاری متفاوت از پروفسور امین خالی از لطف نخواهد بود، پروفسور امین در تعریف ادبیات جهانی و ادبیات ملی گفت: عدهای بر آنند که ثابت کنند ادبیات مفهومی انسانی است و تبعیض و تقسیم در آن معنایی ندارد؛ بنابراین برخی این تقسیمبندی را قبول دارند و برخی دیگر آن را رد میکنند. به نظر من نیز ادبیات، جهانی و انسانی است چراکه جایزه نوبل ادبیات مختص به یک کشور و مردم آن نیست و هر کسی میتواند برنده آن باشد. اما در کنار این ادبیات جهانی و انسانی، ادبیات دیگری به نام ادبیات ملی نیز وجود دارد که بر اساس داستانها و سرنوشت مردم هر کشور به وجود میآید. وی ادامه داد: اگر معتقد به ادبیات ملی و تأثیرگذاری آن بر روند توسعه ادبیات هستیم باید به این نکته اعتراف کنیم که شاهنامه فردوسی عالیترین نوع ادبیات ملی است. این شاهنامهپژوه در توضیح حافظه تاریخی مردم در شاهنامه اظهار کرد: تجربیات علمی ثابت کرده که حیواناتی مانند موش نیز دارای حافظه تاریخی هستند، بنابراین انسان بهعنوان اشرف مخلوقات هوش و حافظه تاریخی فوقالعادهای دارد. شاهنامه فردوسی به این حافظه تاریخی بسیار کمک کرده است چراکه هر جا سخنی از رستم برده میشود، ذهن ما ناخداآگاه به سمت یک مرد قدرتمند و نیرومند میرود. وی افزود: همچنین پرداختن به سایر شخصیتها شاهنامه نیز به همین روال است و ما را با هویت مان آشنا میکند. در شاهنامه، شخصیتهایی وجود دارد که ما هر کدام از آنها را به صورت جداگانه در حافظه تاریخیمان داریم. امین در تقسیمبندی شاهنامه فردوسی گفت: شاهنامه فردوسی از سه بخش اصلی به نامهای بخش اساطیری، بخش پهلوانی و بخش تاریخی تشکیل شده است. بررسی هر کدام از این بخشها، به ما این نکته را یادآور میشود که خلق پروژهای به وسعت شاهنامه نمیتواند از یک انسان کوچک و بیخرد باشد و بدون شک فردوسی فردی با دانش و دارای خرد و حکمت بوده که تواناییهای خود را شناخته و با استفاده از آنها دست به خلق شاهنامه زده است. وی ادامه داد: فردوسی در دورهای زندگی میکرد که فضای دینی بر کشور حاکم بوده است و نمیتوان نقش تفکرات دینی و مذهبی او را نادیده گرفت. به عقیده بسیاری از کارشناسان فردوسی شیعه بوده، اما اینکه از چه نوعی، هنوز به شکل قطعی مشخص نیست. به نظرم فردوسی دارای تفکراتی بوده که این تفکرات و اعتقادات چندان با سلطان محمود سازگار نیست. به همین دلیل میتوان حدس زد که او یک شیعه ۱۲ امامی بوده است. این استاد بازنشسته دانشگاه گلاسکو در توضیح ساختار شاهنامه گفت: مرحوم بدیعالزمان فروزانفر معتقد بود که شاهنامه فردوسی بر اساس اسلوب قرآن تهیه و نوشته شده است. شاهنامه با سه بخش اصلی خود، الگویی است که طی سالهای گذشته شاعران جوان برای شاهنامهنویسی از آن استفاده کردهاند. عدهای با تأکید بر بخش اساطیری، عدهای تاریخی و عدهای نیز با توجه به بخش پهلوانی شاهنامه، دست به خلق و سرودن شاهنامههای جدید زدند. وی ادامه داد: الگوبرداری با تقلید فرق دارد و شاعران جوان باید این نکته را بدانند که هیچوقت کپی برابر اصل نخواهد شد، بنابراین تقلید از شاهنامه هیچوقت در ذهن ایرانیها ماندگار نیست و اگر به فکر ماندگاری اثرشان هستند باید دست به خلقت بزنند. امین با اشاره به نقش فردوسی در توسعه زبان فارسی اظهار کرد: فردوسی با به نظم درآوردن تاریخ و هویت فارسی، اعتباری دوباره به زبان فارسی داد. او در دورهای که زبان فارسی به انزوا رفته بود، زبان فارسی را به عنوان یک زبان ارزشمند مطرح کرد و به آن جانی دوباره داد. وی افزود: فردوسی با ارائه شاهنامه، خواست به ما بفهماند که باید زبان فارسی را گسترش و توسعه دهیم، بنابراین هرچه زبان فارسی بیشتر رشد کند، او بیشتر خوشحال میشود. این صحبتها بدین معناست که قرار نیست تا سالها اثر فردوسی بهترین باشد و ما نیز باید تلاش کنیم، چراکه امکان دارد در سالهای آینده اثری ارزشمندتر از شاهنامه فردوسی منتشر شود. این شاهنامه پژوه در بخش پایانی صحبتهایش و با اشاره به انتشار شاهنامهاش گفت: «شاهنامه امین» در ۶ مجلد منتشر شده و بیش از ۶ هزار بیت شعر دارد که تاریخ ایران از زمان پیش از آریاییها تا دوران امروز را به نظم درآورده است.