دانشیار دانشگاه علم و صنعت با اشاره به بومی نبودن دانشگاهها در ایران، به عدم رونق تولید در پی ارائه راهکارهای موقت تاکید کرد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان، جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها و مراکز علمی کشور، عصر دیروز چهارشنبه هشتم خردادماه با مقام معظم رهبری دیدار کردند. در این دیدارعلی عبدالعالی، دکترای مهندسی برق و مخابرات و دانشیار دانشگاه علم و صنعت به طرح دغدغهها و راهکارهایی حول مسئله رونق تولید پرداختند.
متن کامل سخنرانی علی عبدالعالی، دکترای مهندسی برق و مخابرات و دانشیار دانشگاه علم و صنعت در دیدار با رهبری به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام دارم خدمت معلم و استادی که معتقدم اگر بخشی از ارشادات ایشان عملی میشد، امروز حال نظام آموزشی کشورمان بهتر بود؛ و سلام عرض میکنم خدمت تمامی همکاران عزیزم عرائضم را با یک پرسش آغاز میکنم:
آیا رونق تولید فقط مربوط به زمان تحریم است و آیا فقط مرتبط با موضوعات اقتصادی است؟ در دوران ارجمندی مصرف و خواری تولید، همهی شئون زندگی ما در معرض یک آسیب بزرگ و تاریخی قرار میگیرد؛ ملت و دولت مصرف کننده، فقط ماشین و لباس و لوازم خانگی را مصرف نمیکنند؛ خودشان، محیط زیست، تاریخ و مذهبشان را هم مصرف میکنند. ملت و دولتی که ساختهی غرب را مصرف میکنند، نمیتوانند فکر غرب را مصرف نکنند؛ پس به جای او فکر هم میکنند، برای آموزش او سند ۲۰۳۰ هم مینویسند «مثل نی خود را ز خود کردی تهی / بر نوای دیگران دل مینهی» او حتی از سند تحول بنیادین خودش هم فقط اسمش را مصرف میکند؛ تا جایی که حضرتعالی پس از چندین سال از ابلاغ آن سند، در سال گذشته پرسشگری فرمودید که چرا کمتر از ۱۰% از آن به مرحلهی اجرا رسیده است؟
ملت و دولت مصرفکننده، گاهی سخن رهبر خود در مورد لزوم "رونق تولید" را هم مصرف میکنند. پس تولید بحثی ورای اقتصاد و تحریم است.
از شما به عنوان مرجع دینی پرسشی دارم؛ آیا خوردنِ مردارِ حیوان در شرع مقدس جایز است؟ پس چگونه است که ما سالهاست مشغول مصرف از مردار دایناسورها هستیم؟
آیا ترامپ میداند که با حذف نفت از اقتصاد ایران، چه خدمتی به تاریخ و فرهنگ و اقتصاد ما میکند؟ ترامپ امروز کاری را میکند که ۶۶ سال پیش در ۲۸ مرداد ۳۲ سیاستمدارانِ باهوشتر از او، با یک کودتا برعکسش را انجام دادند و پول نفت را به اقتصاد ما برگرداندند تا ما به خوردن مردار دایناسورها، که از قضا در بین حیوانات کوچکترین مغز را دارند، عادت کنیم.
جامعهای که تولید نمیکند، هیچ چیز در آن واقعی نیست و همه چیز در آن فانتزی است و معنای همه چیز در آن با پسوندِ زدگی مشخص میشود.
جلال آل احمد ۵۸ سال پیش چنین گفت: «ما ملل درحال رشد، سازندهی ماشین نیستیم، اما به جبر اقتصاد و سیاست باید مصرفکنندگان نجیب و سربهراهی باشیم برای ساختههای غرب...»
امروز به برکت انقلاب اسلامی، آن جبر سیاسی نیست؛ اما ما همچنان مصرفکنندهی ساختههای غربیم. انقلاب اسلامی که طلیعهی ظهورِ اندیشه و فکری نوین در زمانهی تسلط مادی غرب بود، برای رونق تولیدِ فکر و اندیشهی جایگزین، ناگزیر از رونقِ تولید است.
حالا باید پرسید که نقش مدرسه و دانشگاه در رونق تولید چه میتواند باشد؟ پیش از پاسخ به این سؤال، باید پرسید که آیا دانشگاه و مدرسه یک ارگانیسم جدا از جامعهاند؟ آیا عملکرد مغز، جدا از قلب و دست و پا و دستگاه گوارش است؟ آیا در جامعهی مصرفکننده میتوان توقع دانشگاه تولیدکننده داشت؟ یا باید منتظر شیوع بیماری دانشگاهگرایی، آن هم دانشگاهی مدرکزده و مقالهزده و اپلایزده بود، که تازه ورودیهایش هم به دشواری از سد مافیای کنکور چند ۱۰ هزار میلیاردی عبور کردهاند؟
شاید عبارت آکواریوم دانشگاهی تعبیر بدی نباشد؛ سیستمی عاریهای که ۹۰ سال قبل در دوران طاغوت، آن هم بهطور ناقص، وارد کردیم و جایگزین نظام آموزشیای کردیم که استادش شیخ بهایی بود و شاگردش ملاصدرا و شاگرد شاگردش ملا محسن فیض کاشانی...
دانشگاه عاریهای امروز ما و چه بسا آکواریوم دانشگاهی ما مخصوص بوم ما طراحی نشده است و برخی روشها اگرچه مسکنی موقت، و راه حلهایی مثل دفتر ارتباط با صنعت، اگرچه مُسکنی موقت ولیکن در بلندمدت یک وصلههای ناجورند که منجر به رونق تولید واقعی نخواهد شد و آن چشماندازی که حضرتعالی فرمودید: «شما پنجاه سال دیگر، چهل سال دیگر، این آینده را تصویر کنید که در دنیا هر کسی بخواهد به یافتههای تازهی علمی دست پیدا کند، مجبور بشود زبان فارسی یاد بگیرد...» آیا با این رویکردها و روشها و سرعت کنونی، حاصل میشود؟
تجربههای شیرین و موفق ما کجا بوده است؟ عرصههایی که ما با چالش و نیاز واقعی و بومی، بدون امید به شرق و غرب، مواجه بودیم؛ مثل صنایع نانو، بیو، موشکی، هستهای و سلولهای بنیادی... که امروز به نقطهی قوّت ما مبدل شدهاند. پس دانشگاه نه تنها باید مسائل واقعی را حل کند، بلکه اساساً باید زادهی مسائل و نیازهای واقعی کشور باشد.
به عنوان مثال بیاید تصور کنیم که قرار است در منطقهی مَکران، مدرسه و دانشگاهی تأسیس کنیم، با این فرض که اولاً قصد نداریم از سیستمهای آموزشی بیگانه کپیبرداری کنیم، و ثانیاً مجبور نباشیم گرفتار قوانین دستوپاگیر و کنکور و مقاله و امثال اینها بشویم؛ آنگاه اسم مدرسهی آنجا چه میشود؟ مدرسهی تولید، و دانشگاهش دانشگاه تولید. همهی هدفش میشود حل مسائل واقعی کشور در آن جغرافیا در حوزههایی همچون شیلات و حمل و نقل دریایی و امثال ذلک.
ما معتقدیم که سرآغاز رونق تولید، آموزش تولید به مفهوم جامع آن است. شبکهای از اساتید جهادی، متعهد و متخصص در سالهای اخیر در جلسات رسمی و غیررسمی، با یک معماری خودجوش و با تشکیل هستههای نخبگانی، با هدف توسعه و پیشرفت ایران اسلامی، مقدمات طراحی استراتژی توسعهی اقتصادی و علمی کشور را فراهم آوردهاند، که بنده به نمایندگی، پیشنهاد اولیهی ایشان را تقدیم حضورتان مینمایم. ساختاری که اگر بخواهد سرعت منطقی داشته باشد، باید از بروکراسیهای متداول دور بوده و بخشی از وظایفش، راهاندازی مدارس تولید و دانشگاههای تولید در رشتههای بومی و موردنیاز کشور خواهد بود، بر اساس ۱۲۰۰۰ شغلی که یکبار حضرتعالی به آن اشاره فرمودید؛ و همچنین راهاندازی زیستبومهای تولید خلاق در دانشگاهها و مراکز علمی و طبیعتاً تعریف رشته و دوره و تولید محتوا و طرح درس برای آنها؛ و در نهایت واگذاری مأموریت به مراکز دانشگاهی و صنعتی و تولیدی و سازمانهای مرتبط و هماهنگی و مدیریت آنهاست.
رونقِ عملیاتی تولید، آن هم به صورت علمی، بزرگانی میخواهد در قوارهی حاج قاسم سلیمانی، آن چنان که شهید حسن طهرانی مقدمها و دکتر شهریاریها بودند... و ما قلباً باور داریم که بدون شک دانشمندانی این چنین، در این جمع و بیرون از این جمع، به صورت بالقوه حضور دارند و هدف این طرح در شبکهی جهادِ تولید، ساماندهی و همافزایی دانشِ گرانبها و همتهای ناب و کوششهای جهادگونهی بزرگانی است که چه بسا امروز دست و پایشان در غُل و زنجیرهای ساختارهای کهنه و فرسودهی نظام آموزشی ما (به تعبیر حضرتعالی) اسیر شده است و در عمل کدام مسؤول است که به قدر حضرتعالی در عمل معتقد به جوانگرایی باشد و این هم اثباتی است به اصل بقای مدیریت که خانم دکتر فرمودند...
امید روشن و قطعی ماست که در گام دوم انقلاب، به دعای خیر حضرت صاحب الأمر (جان عالمی به فدایش) و حضرتعالی و ملت شریف و علمدوست ایران، به کوری چشم دشمنانمان، و با رمز عملیات یا علی، فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم...
ای ز کار عصر حاضر بیخبر چربدستیهای یورُپ را نگر قالی از ابریشم تو ساختند باز او را پیش تو انداختند آنچه از خاک تو رُستای مرد حُر آن فروش و آن بپوش و آن بخور آن نکوبینان که خود را دیدهاند خود گلیم خویش را بافیدهاند وای آن دریا که موجش کم تپید گوهر خود را ز. غواصان خرید