برخلاف برخی فضاسازیها، مقامات ژاپن و آلمان برای میانجیگری و حفظ برجام و ارتقای روابط اقتصادی به ایران نمیآیند، بلکه اینها تنها در نقش «پیامرسانهای ترامپ» به ایران سفر میکنند و هدف اصلی صرفا دلالی برای پیادهسازی خواستههای زیادهخواهانه رئیسجمهور آمریکا است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، رسانههای خبری در روزهای گذشته اعلام کردند که «شینزو آبه» نخستوزیر ژاپن ۱۲ تا ۱۴ ژوئن سال جاری (۲۲ تا ۲۴ خرداد ماه) به منظور دیدار با مقامات ایران راهی تهران میشود.
روزنامه «ماینیچی» ژاپن به نقل از مقامات آگاه در دولت ژاپن در این خصوص ادعا کرد که هدف از این سفر کمک به کاهش تنش میان آمریکا و ایران و تشویق تهران به مذاکره با واشنگتن خواهد بود.
همچنین یکی از سخنگویان وزارت خارجه آلمان در روزهای گذشته اعلام کرد که «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان، در هفته جاری به ایران سفر خواهد کرد.
در آستانه سفر نخستوزیر ژاپن و وزیر خارجه آلمان به تهران، رسانههای دولتی و زنجیرهای در داخل، مشغول فضاسازی و بزرگنمایی آن هستند.
آفتاب تابان!
در همین رابطه روزنامه ایران- ارگان دولت- در گزارشی با عنوان «ترافیک سفرهای دیپلماتیک به تهران» با اشاره به سفر مقامات ژاپنی و آلمانی به تهران نوشت: «ایران بار دیگر در کانون مذاکرات دیپلماتیک قرار گرفته است. در شرایطی که کمپین فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران، تأخیر در به جریان افتادن سازوکار مالی اروپاییها و نخستین واکنش تلافیجویانه ایران مبنی بر متوقف کردن بخشی از تعهداتش در چارچوب برجام این توافق بینالمللی را بیش از گذشته در معرض خطر فروپاشی قرار داده است، مقامهای عالیرتبه اروپایی و آسیایی راه چاره را در به جریان انداختن کانال مذاکره مؤثر برای تعدیل فضا جست وجو میکنند.»
ارگان دولت در ادامه نوشت: «بسیاری از ناظران بینالمللی حضور نخستوزیر ژاپن در تهران را فارغ از رابطه دوجانبه، از منظر کاهش تنش دیپلماتیک ایران و آمریکا ارزیابی میکنند. وجه دیگر این سفرها را باید در لزوم یافتن راهکارهای مؤثر جهت تحقق بخشیدن به منافع اقتصادی تهران در چارچوب برجام جستوجو کرد... سفر هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان به تهران را نیز نباید فارغ از تلاش برای حفظ برجام و در عین حال کاستن از جدالهای پیش روی ایران و آمریکا ارزیابی کرد. سفر ماس به تهران در شرایطی که ایران و شرکای اروپایی برجام برای به جریان انداختن سازوکار مالی موسوم به اینستکس میکوشند، حائز اهمیت است.»
روزنامه زنجیرهای آرمان نیز در گزارشی با عنوان «واسطهای از سرزمین آفتاب تابان» نوشت: «هفته پیشرو هفتهای شلوغ و حساس از نظر رفت و آمد دیپلماتیک مقامات دیگر کشورها به تهران برای دستگاه سیاست خارجی کشور خواهد بود، چنانکه تهران در این هفته میزبان هیئتهایی از شرق آسیا و غرب اروپا خواهد بود... تاکنون در مورد سفر نخستوزیر ژاپن به تهران نظرات مختلفی از سوی کارشناسان مطرح شده و همگی بر اهمیت فوقالعاده این سفر تاکید کردهاند... همچنین سفر وزیر خارجه آلمان به تهران در حالی صورت میگیرد که ایران از بیش از یک ماه پیش با کاهش تعهدات برجامی خود به کشورهای عضو برجام فرصت ۶۰ روزهای داد که به تعهدات خود در مقابل ایران که در این توافق بینالمللی منعقد شده، عمل کنند.»
برخی دولتمردان و رسانههای زنجیرهای پیش از این نیز برجام را «آفتاب تابان» نامیده بودند و مدعی بودند که این آفتاب تابان، تمامی تحریمهای ضدایرانی را لغو کرده و مشکل رکود و بیکاری و گرانی را نیز حل میکند. اما پس از تحمیل خسارت محض و فرصتسوزی در بهرهمندی از ظرفیتهای عظیم داخلی، اذعان کردند که دستاورد برجام تقریبا هیچ و نزدیک به صفر است.
اعتدال به سبک ژاپنی!
روزنامه زنجیرهای ابتکار نیز در مطلبی نوشت: «ژاپن، علیرغم نزدیکی به آمریکا همواره در مسائل مربوط به آسیای غربی (خاورمیانه) جانب اعتدال را حفظ کرده است... تنشزدایی میان ایران و آمریکا تاثیر جدی و ملموسی بر ثبات اقتصاد ژاپن دارد و این امر باعث میشود ژاپن در پی یک راهحل پایدار و منصفانه باشد».
روزنامه زنجیرهای اعتماد نیز در مطلبی نوشت: «آخرین سفر یک نخستوزیر ژاپن به تهران، چهل و یک سال پیش و قبل از انقلاب ایران انجام شد. ژاپن بدون مجوز آمریکا وارد این بازی نشده است... خطر از دست رفتن بازارهای نفتی ایران تحت فشار تحریمها جدی است».
روزنامه زنجیرهای هفت صبح نیز در گزارشی با عنوان «تویوتا در ایران، رهاورد سفر آقای آبه؟» نوشت: «بعد از یک شایعه توئیتری، اخباری موثق از عقد قرارداد بزرگترین خودروساز ژاپن با نماینده رسمی این شرکت در ایران به گوش میرسد».
طیف مدعی اصلاحات که دیروز برای بزک توافق با آمریکا، اوباما -رئیسجمهور سابق آمریکا- را فردی مودب! و باهوش! جا زده بود، حالا برای جاده صافکنی مذاکره با ترامپ، واسطهگری ژاپن را مبتنی بر اعتدال و تنش زدایی جا زده است. اوبامای مودب! و باهوش!، نماینده ویژه دولت روحانی در سازمان ملل را تروریست! نامید و تحریم آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران و قانون محدودیت ویزا را تمدید و تصویب کرد.
در حال حاضر نیز نخستوزیر ژاپن تنها در نقش «پیامرسان ترامپ» به ایران سفر میکند و هدف وی صرفا دلالی برای پیادهسازی خواستههای زیادهخواهانه رئیس جمهور آمریکا است و نه سفری با هدف ارتقای روابط دوجانبه.
عذرخواهی تویوتا!
رسانههای زنجیرهای در دوره برجام مدعی بودند که به واسطه توافق هستهای، سرمایه خارجی به کشور سرازیر شده و شرکتهای خارجی برای ورود به ایران صف بستهاند و آنقدر صف شده که در هتلهای تهران جا نیست! پس از آن، اما نهادهای رسمی بینالمللی از کاهش سرمایهگذاری خارجی در ایران در پسابرجام خبر دادند.
حالا این طیف ادعای عقد قرارداد بزرگترین خودروساز ژاپن با ایران را مطرح کرده است. این ادعا در حالی است که شرکت تویوتای ژاپن در رابطه با ایران، سابقه خوبی ندارد.
برای نمونه، در آبان ۹۶، شرکت تویوتا موتورز ژاپن، از رگولاتور بازار اوراق بهادار آمریکا به دلیل فروش یک دستگاه خودروی تویوتا به سفارت ایران در هند توسط شعبه هندی این شرکت عذرخواهی کرد.
وقاحت آلمانی!
رسانههای زنجیرهای در کنار بزرگنمایی سفر مقام ژاپنی، با آب و تاب خبر سفر قریبالوقوع وزیر خارجه آلمان به ایران را پوشش داده و آن را اتفاقی عظیم جلوه میدهند! این اقدام تأملبرانگیز در حالی است که وزارت خارجه آلمان در بیانیهای گستاخانه و وقیحانه که روز شنبه منتشر شد، تاکید کرد: ««هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان بر لزوم تلاشها برای حفظ توافق هستهای و اجرای کامل آن از جانب ایران تاکید کرد و آن را عاملی کلیدی برای ثبات منطقه برشمرد».
مقامات اروپایی بارها اعلام کردهاند که برای حفظ توافق هستهای تلاش میکنند. اما ظاهرا از نظر طرف اروپایی، حفظ برجام یعنی اجرای یکطرفه توافق هستهای از سوی ایران!
اکنون بیش از یکماه از فرصت ۶۰ روزه ایران به اعضای باقیمانده برجام برای اجرای تعهدات مالی و بانکی شان میگذرد و در این مدت تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه، انگلیس) هیچ اقدامی در راستای اجرای تعهدات برجامی خود انجام ندادهاند.
آلمان که سابقه اقدام جنایتآمیز در تجهیز رژیم صدام به سلاحهای شیمیایی در جنگ تحمیلی علیه ایران را در کارنامه خود ثبت کرده است، در سالهای اخیر نیز اقدامات گستاخانهای علیه کشورمان انجام داده است.
در اسفند ۹۶ کشور آلمان در توهینی آشکار و اقدامی گستاخانه از تأمین سوخت هواپیمای حامل محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان امتناع کرد.
در تیر ۹۷، آلمان در اقدامی غیرقانونی و با دلایل واهی، آقای «اسدالله اسدی» دیپلمات ایرانی را که از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بود، بازداشت کرد.
تابستان ۹۷، بعد از خروج آمریکا از برجام، شرکتهای اروپایی از جمله چند شرکت آلمانی بدون توجه به تعهدات خود برای خروج از ایران صف کشیدند.
مهر ۹۷، «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان گفت: با آمریکا اهداف مشترکی را درقبال ایران دنبال میکنیم. ما فقط از نظر مسیرهایی که دنبال میکنیم با یکدیگر اختلاف داریم.
در آذر ۹۷ نیز همزمان با ادعای اروپا مبنی بر گشایش کانال مالی، شرکت مخابرات آلمان در اقدامی گستاخانه خطوط تلفن و اینترنت بانکهای ایرانی مستقر در این کشور را قطع کرد.
کلاه گشاد آمریکا
برخلاف فضاسازی کاذب رسانههای دولتی و زنجیره ای، مقامات ژاپن و آلمان برای میانجیگری و حفظ برجام و ارتقای روابط اقتصادی به ایران نمیآیند، بلکه اینها تنها در نقش «پیامرسانهای ترامپ» به ایران سفر میکنند و هدف اصلی صرفا دلالی برای پیادهسازی خواستههای زیادهخواهانه رئیس جمهور آمریکا است.
نقش این واسطهها این است که به خیال خام خود با دادن وعدههای نسیه، مسیر امتیازگیری یکطرفه آمریکا از ایران را هموار کنند. در حقیقت ژاپن و آلمان میانجی نیستند، بلکه با کلاه گشاد آمریکا میآیند.
پیش از این مقامات اروپایی و آمریکایی صراحتا اعلام کرده بودند که به دنبال توافق تکمیلی با ایران هستند. توافقی که در آن محدودیتهای برجامی ایران دائمی شده و موضوع موشکی و منطقهای نیز به آن اضافه شود. پس هدف اصلی، تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفههای قدرتساز ایران است.
ذوقزدگی رسانههای دولتی و زنجیرهای از مذاکره ایران با واسطهها در حالی است که ما پیش از این با رئیسِ این واسطهها یعنی دولت آمریکا مذاکره کردهایم. مذاکرهای که به برجام ختم شد. به استناد گزارشهای آژانس، ایران به تمامی تعهدات خود عمل کرد ولیکن آمریکا هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ، به صورت فاحش برجام را نقض کرد.
اگر هدف پیامرسانها، کاهش تنش و حفظ برجام است، مخاطب اصلی این پیام، آمریکاست. ژاپن و آلمان به جای ارائه وعدههای سرِخرمن به ایران، باید از آمریکا بابت عهدشکنی در برجام سؤال کنند و واشنگتن را به اجرای تعهدات برجامیاش توصیه کنند.
شرطیسازی مردم!
متاسفانه برخی دولتمردان در کنار رسانههای دولتی و زنجیرهای همچنان در پی شرطیسازی مردم هستند. یک روز با گرهزدن معیشت مردم به برجام، روز دیگر با معطل کردن اقتصاد کشور به بسته اروپایی و دیگر روز با گرهزدن اقتصاد کشور به وعدههای نسیه پیامرسانهای ترامپ.
متاسفانه کمتوجهی دولت به اجرای اقتصاد مقاومتی و دلخوشی به بهبود اقتصاد کشور از آن سوی مرزها موجب شده است تا ظرفیتهای عظیم داخلی مورد غفلت قرار بگیرد. غفلتی ۶ ساله که در اثر آن، فرصتهای بسیاری از دست رفته است.