اواسط هفته گذشته خبر استعفای سید محمد بطحایی از وزارت آموزشوپرورش در فضای مجازی منتشر شد خبری که البته یک بار دیگر مشابه رویه همیشگی این وزارتخانه با تکذیب معاونت اطلاعرسانی مواجه شد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اواسط هفته گذشته خبر استعفای سید محمد بطحایی از وزارت آموزشوپرورش در فضای مجازی منتشر شد خبری که البته یک بار دیگر مشابه رویه همیشگی این وزارتخانه با تکذیب معاونت اطلاعرسانی مواجه شد و آنها خبر پذیرش استعفای بطحایی را رد کردند و درست چند ساعت بعد از این تکذیب، دفتر سخنگوی دولت از پذیرش استعفای بطحایی توسط رئیسجمهور خبر داد.
به دنبال خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش سخنگوی دولت اعلام کرد که سید محمد بطحایی به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده و به همین خاطر حجتالاسلام روحانی، رئیسجمهور نیز پیش از پایان موعد مقرر ثبتنام برای کاندیداتوری مجلس با استعفای وی موافقت کرده است.
علی ربیعی در گفتگو با خبر شبکه یک سیما جزئیات استعفای سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش را اینگونه تشریح کرد: «ابتدای هفته آقای بطحایی نامه استعفایشان را برای رئیسجمهور نوشتند و اعلام کردند که علت استعفا، حضور در مجلس است. روز سهشنبه، ایشان با دفتر آقای واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور تماس گرفتند و درخواست کردند تا پیش از اتمام مدت زمان قانونی، با استعفایشان موافقت شود که رئیسجمهور هم با استعفای ایشان موافقت کردند.»
سخنگوی دولت درباره گمانهزنیها پیرامون استعفای بطحایی هم گفت: «با توجه به شخصیتی که از آقای بطحایی سراغ دارم، فکر میکنم همان چیزی که در نامه استعفا آمده است، در ذهنشان بوده است. البته گمانهزنیهایی را از طیفهای مختلف مشاهده کردم، اما هرآنچه که در ذهن آقای بطحایی بوده در نامه استعفا نوشته شده است.»
استعفا از وزارت برای کاندیداتوری وکالت؟!
بطحایی در متن استعفا نامه خود خطاب به رئیسجمهور نوشته بود: «از آنجائیکه اینجانب قصد کاندیدائی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارم و با توجه به مهلت قانونی مقرر (۱۶/۳/۹۸) بدین وسیله استدعا دارم با درخواست استعفای اینجانب موافقت فرمائید. از اینکه با اعتماد به اینجانب، فرصت همراهی با دولت دوازدهم و خدمت را برایم فراهم آوردید، بسیار سپاسگزارم.»
پس از پیگیری و اصرار بطحائی بر پذیرش استعفا، رئیسجمهور روز سهشنبه چهاردهم خردادماه ۹۸، با درخواست وی موافقت و در هامش نامه استعفای بطحائی نوشت: «با تشکر از زحمات جنابعالی در دوران مسئولیت وزارت آموزش و پرورش و با توجه به تصمیم جنابعالی برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی بهعنوان کاندیدای نمایندگی، با استعفای جنابعالی موافقت میکنم. توفیق روزافزون جنابعالی را از خداوند بزرگ، مسألت مینمایم.»
زوایای پنهان استعفای بطحایی
اما این ماجرا از چند زاویه قابل نقد و بررسی بود؛ نخست اینکه آیا واقعا بطحایی آنگونه که خود میگوید و از سوی دفتر دولت نیز اعلام شده است، برای شرکت در انتخابات مجلس استعفا داد؟! هر چند که درباره صحت این موضوع تردیدهایی وجود دارد به ویژه آنکه استعفا از وزارت برای رفتن به مجلس عجیب جلوه میکند، از سوی دیگر بسیار بعید است که بطحایی پیشبینی نکرده باشد که او شانس چندانی برای رأی آوردن در مجلس نیز ندارد.
واکنشها به این موضوع در دو طیف سیاسی کشور نیز یکسان بود به گونهای که اغلب افراد استعفای بطحایی با هدف شرکت در انتخابات مجلس را فریب افکار عمومی میدانند که پوششی است برای کنار زدن محترمانه بطحایی از پست وزارت آموزش و پرورش.
با بررسی و تحلیل این موضوع به نظر میرسد، بطحایی استعفا دادهاما شرکت در انتخابات مجلس فقط یک بهانه برای رفتن اوست، تجربه گذشته نشان داده، هنگامی که وزرا برای انجام تعهدات خود در وزارتخانه مربوطه با سنگاندازی برخی چهرههای ذی نفوذ در دولت مواجه میشوند، نسخه استعفا برایشان پیچیده میشود.
در سالهای اخیر اعتراضهای به حق معلمان نسبت به وضعیت معیشتی آنها یکی از مهمترین چالشهایی بود که سیدمحمد بطحایی سعی داشت با توجه به نزدیکیاش به محمدباقر نوبخت و سازمان برنامه و بودجه آنها را برطرف کند. اما به نظر میرسد این هماهنگی هم پاسخگوی درخواستهای بطحایی برای بهبود شرایط موجود نبود و در نتیجه چالش بوجود آمده در نهایت این بطحایی بود که مجبور به استعفا شد.
در همین راستا جبار کوچکینژاد عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی دلایل استعفای بطحایی را اینگونه تشریح کرد: دلیل اصلی این استعفا، مشکلاتی بود که در مسیر آموزش و پرورش وجود داشته از جمله طرح رتبهبندی فرهنگیان که باید طبق قانون اجرا میشد و وزیر هرچه تلاش کرد موفق نشد مصوبه برای انجام آن را از دولت بگیرد.
وی افزود: مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان از جمله موارد دیگر است که آموزش و پرورش را دچار چالش کرده است. همچنین بخاطر مسائل و حواشی که اخیرا در مدارس پیش آمد نیاز بود تا معلمان پرورشی جذب کند که مجوز این کار را به وزیر ندادند. دولت باید ۱۶۰۰ میلیارد به آموزش و پرورش میداد تا مطالبات فرهنگیان را پرداخت کند و این کار هم انجام نشد و همکاری دولت با بطحائی در شب عید هم همکاری خوبی نبود.
دولت «تدبیر و امید» یا «دولت نوبخت»؟!
این در حالی است که با انتخاب بطحایی به عنوان وزیر نزدیک به محمد باقر نوبخت در وزارتخانه آموزش و پرورش انتظار میرفت تا با واسطه این نزدیکی مشکلات وزارت آموزش و پرورش تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا کند، اما روند کاری محمد بطحایی و مطالبهگری او از سازمان برنامه و بودجه باعث شد تا به گفته برخی از نمایندگان مجلس حوصله نوبخت از دست او سر برود و احتمالا نسخه استعفای او را بپیچد.
از سوی دیگر پس از قبول استعفای بطحایی توسط رئیسجمهور صحبت از معرفی «مجتبی زینی وند» عضو شورای مرکزی «حزب اعتدال و توسعه» و شخصیت مورد وثوق «محمد باقر نوبخت» به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش مطرح شد، موضوعی که از سوی برخی افراد در دفتر زینیوند تأیید شد، اما تا زمان نگارش این گزارش خبر آن رسماً تایید نشده است.
داستانی تکراری که پیش از این در وزارت بهداشت اتفاق افتاد. ماجرایی که در آن سید حسن قاضی زاده هاشمی بر سر چانه زنی ردیف بودجه سلامت و اختلاف نظرش با رئیسسازمان برنامه بودجه عطای کرسی وزارت را به لقایش بخشید و نوبخت هم بلافاصله سعید نمکی معاون علمی فرهنگی و اجتماعی خود در سازمان برنامه و بودجه و عضو حزب اعتدال و توسعه را به خیابان سیمای ایران فرستاد.
عجیب اینکه پس از کرباسیان، وزیر سابق اقتصاد، دژپسند معاون دیگر نوبخت به وزارت اقتصاد رسید. نمونههای دیگری را نیز میتوان پیدا کرد که از نزدیکان و منتصبان رئیسسازمان برنامه و بودجه و رئیسدفتر رئیسجمهور بودهاند، به پستهای ارشد دولتی رسیدهاند.
رئیسجدید سازمان امور مالیاتی را هم «نوبخت» معرفی کرد!
این در حالی است که نمونههای دیگری را نیز میتوان پیدا کرد از نزدیکان و منتصبان رئیسسازمان برنامه و بودجه بودهاند، به مقامات ارشد دولت رسیدهاند. فرهاد دژپسند دیروز (شنبه) در مراسم تودیع و معارفه رؤسای سابق و جدید سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه عدم تأیید محمد قاسم پناهی - سرپرست اخیر سازمان امور مالیاتی - برای ریاست سازمان امور مالیاتی برای من بهتآور بود تصریح کرد: همین باعث شد از دکتر نوبخت - رئیسسازمان برنامه و بودجه -درخواست کردیم و ایشان آقای پارسا - رئیسمرکز آمار - را معرفی کرد.
جالب اینکه امید علی پارسا مرداد ۹۵ طی حکمی از سوی محمد باقر نوبخت به عنوان رئیسجدید مرکز آمار ایران منصوب شده بود.
اکنون و با توجه به موارد فوق سؤالی که به اذهان متبادر میشود این است که چرا باید اعضای بلند پایه دولت تنها از بین نزدیکان و رابطان یکی دو شخص خاص از همراهان روحانی انتخاب شوند یا به عبارت دیگر چرا با خروج وزرا از دولت، نزدیکان نوبخت وارد هیئت دولت میشوند؟
چندی پیش عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره چرایی افزایش نفوذ و قدرت محمد باقر نوبخت در دولت گفته بود: نوبخت بسیار آدمی حرف شنو است. آقای روحانی هر دستوری بدهد، نوبخت مثل یک مدیر امور مالی عمل میکند. آقای روحانی هم کسی که با تخصیص و جابهجایی پول بتواند نیروی خوبی باشد را از دست نمیدهد.