به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مرعشی در گفتوگو با کارگزاران گفت: ارزیابی من این است که آقای نجفی با توجه به شرایطی که خودشان از آنها اطلاع داشتند، نباید پست شهرداری را میپذیرفتند. ما در آن زمان بنا نداشتیم در احوالات شخصی ایشان تفحص کنیم. به عقیده من مهمترین اشتباه زندگی ایشان، پذیرش مسئولیت شهرداری تهران بود. در شرایطی که ایشان از نهادهای امنیتی هشدارهای لازم را دریافت کرده بودند.
وی میافزاید: صحبتهایی از حضور زنی در زندگی ایشان بود. خبر اولیه توسط یکی از نهادهای امنیتی مطرح شده بود، ما جلسه تشکیل دادیم و از ایشان سؤال کردیم و ایشان تکذیب کردند. ما هم تکذیبیه ایشان را مبنا قرار دادیم. ببینید! نه من، بلکه همه روی حضور ایشان در منصب قدرت اتفاقنظر داشتند، فقط آقای کرباسچی با شهردار شدن دکتر مخالف بودند.
مرعشی گفت: خیلی زود مشخص شد که آقای نجفی در مخمصه بزرگی افتاده است. مخمصهای دونفره که یک سوی آن خانم میترا استاد بود و سوی دیگر آقای دکتر؛ ازدواجی که از ابتدا به صلاح هیچکدام نبود. هر دو متوجه اشتباهشان شده بودند اما من نمیدانم چرا آقای نجفی از هیچکس کمک نخواستند یا تلاش نکردند که مشکل را به شیوههای بهتری حل کنند.
وی همچنین گفته است: در زمان استعفای نجفی مسائل پشتپرده برای همه روشن شده بود. اختلافنظری بین شورا پیش آمده بود. ما معتقد بودیم باید تمرکز را بر بیماری آقای نجفی بگذاریم و این درحالی بود که برخی دیگر اصرار داشتند باید کمپین نه به استعفا راهاندازی شود و به ماندن ایشان اصرار ورزید.(!)
آنچه در میان اظهارات کسانی چون مرعشی و کرباسچی روشن میشود، این است که نهاد امنیتی، نسبت به گرفتاری نجفی و فقدان صلاحیت وی هشدار داده بود. بر همین اساس نیز وزارت کشور، با شهرداری نجفی مخالفت کرد اما با پافشاری و اصرار آقای روحانی مجبور به تأیید و حکم شهرداری نجفی شد.
این روند، پاسخ به یک دروغ بزرگ است و آن اینکه برخی افراطیون مدعی اصلاحات مدعی شده بودند مقتول، پرستو بوده است. این تعبیر در اینباره عامل بررسیهای امنیتی برای جمعآوری اطلاعات یا تخریب حیثیتی سوژه موردنظر به کار میرود.
اگر واقعاً مقتول «پرستو» ی فلان نهاد امنیتی بود، آیا همان نهاد امنیتی پیشاپیش هشدار میداد و مهره ادعایی را لو میداد و میسوزاند؟!