عبدالعزیز آل سعود مؤسس پادشاهی سعودی، قبل از مرگ فرزندانش را جمع کرد و به آنها گفت: قدرت عربستان سعودی در گرو تضعیف همیشگی یمن و عراق است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، روزنامه لبنانی البناء در یادداشتی به قلم وفیق ابراهیم و با عنوان «عبدالعزیز آل سعود در جنگ یمن شکست خورد» نوشت: این یک نتیجهگیری خیالی نیست، بلکه بر اساس واقعیتهایی روشن در میدان جنگ تمام عیاری است که از چهار سال و اندی پیش، بی وقفه علیه یمن ادامه دارد.
به نوشته البناء این یمن همان کشوری است که محمد بن سلمان در سال ۲۰۱۴ ادعا کرد فقط دو هفته برای ائتلاف نظامی عربستان سعودی و امارات که مورد حمایت آمریکا، کشورهای عربی و اسرائیل قرار دارد کافی است تا انصارالله و کل یمن را نابود کند.
امروز، چهار ماه پس از ورود جنگ یمن به پنجمین سال خود صحنه بسیار هیجان انگیز است. امارات عربی متحده از میدانهای جنگ فرار میکند و تلاش میکند جنگجویان خود را با مزدورانی از سراسر جهان جایگزین کند. عربستان سعودی هم از کشوری به کشور دیگر میرود تا ارتشهایی را به نیابت از ارتش خود برای مبارزه در یمن و در ازای پول خریداری کند.
عربستان از سوی دیگر با تقویت روابط خود با دشمن اسرائیلی، شهرهای پیغمبران و ائمه را به روی آنها گشوده و وعده فیصله دادن مسئله فلسطین و مناقشه اعراب و اسرائیل را به آن داده است. قرار هم هست یک خط ریلی سرزمین اشغالی را به جزیرة العرب متصل کند و همچنین یک ائتلاف عربی-اسرائیلی در برابر ایران تشکیل شود.
کافی است اشاره کنیم که یمنیها از مرحله دفاع از شهرها و روستاهایشان به مرحله نفوذ به مرزهای عربستان سعودی توسط رزمندگان یمنی رسیده که تا عمق خاک سعودی پیشروی کردهاند و همچنین شهرها و پالایشگاههای جازان، نجران و ابها را با پهپاد و موشک هدف میگیرند؛ و حتی تا شهر ینبع در کرانه دریای سرخ و شرق عربستان جایی که چاههای نفت و خطوط آن هستند رسیدهاند.
چهار سال گذشته برای محمد بن سلمان و مزدورانش کافی نبود تا بر کشوری که توسط دهها کشور غربی و عربی تحریم است، پیروز شوند، به گونهای که مردمانش از هر گونه سلاح، آذوقه و سوخت و همچنین همه بدیهیات حیات و مقاومت محروم شدهاند.
این کشورها در کنار عربستان و امارات تلاش کردند با فتنه انگیزی بین شمال و جنوب یمن، قدرت را از یمنیها بگیرند. امروز پس از گذشت پنج سال، جنوب یمن به دوره «قیام» بازگشته و خواهان خروج استعمارگران سعودی، اماراتی و آمریکایی شده که نقشههای آنها دیگر برای یمنیها لو رفته است.
عربستان به دنبال گرفتن بخشهایی از حضرموت، شبوه و المهره و ایجاد کانتونهایی در دیگر مناطق است. امارات هم جزایر یمن و سواحل آن را میخواهد تا در آنجا پایگاه بسازد؛ اما آمریکاییها به خلیج عدن اهمیت میدهند که از سمت غرب به بابالمندب و دریای سرخ و از سمت شرق با اقیانوس هند مرتبط است و جزئی از این اقیانوس بشمار میآید.
امارات عربی متحده تحت تاثیر زیانهای پروژه ائتلاف سعودی اعلام کرد که نیروهایش را خارج میکند تا باز استقرار داشته باشد و بدین ترتیب افکار عمومی دنیا این گونه القا کند که درصدد جستجوی صلح راهبردی است.
عربستان سعودی از جنگ استعماری خود علیه یمن برای خرید اعضای کامل شورای امنیت سازمان ملل، سازمان ملل متحد در سطح رهبری آن، اتحادیه کشورهای عربی و رسانههای جهانی استفاده کرد. از همین رو موفق شد از جنگ عربستان در یمن به عنوان یک جنگ برای آزادسازی آن از جنبش انصارالله تصویر بسازد و ادعا کند که او مجری خواسته شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب و دولت ساختگی یمن به رهبری عبد ربه منصور هادی با نیروهای جعلی آن بوده است که بیانیههایشان را سعودیها صادر میکنند در حالی که دولت منصور هادی آخرین نفری است که از آن اطلاع پیدا میکند و به گوشش میرسد.
سعودیها ادعا میکنند که یمن جنوبی با آنهاست و از جنگ آنها حمایت میکند؛ اما مردم جنوب امروز شدیدترین مخالفتها را با آنچه استعمار سعودی و اماراتی خواندند نشان داده و تهدید کردند که طی مبارزه مردمی آنها را از یمن بیرون میکنند.
عربستان ادعاهای دیگری هم مطرح کردند به محضی که یمنیها پهپادها و موشکهای خود را به سمت اهداف نظامی، اقتصادی و نفتی در داخل عربستان و امارات فرستادند رسانههایشان همپیمان با رسانههای غربی شروع کردند ایران را به قاچاق سلاح به یمن متهم کنند. این حرفها را دو سال یا بیشتر است که مطرح میکنند. رسانههای غربی هم در ادعاهایشان پشتیبانشان بود، چون توجیهی برای شکستهای پیاپی آنها نیافتند غیر اینکه خارجیها را طبق عادت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به دخالت متهم کنند.
اما نمایشگاه تسلیحات صنعا قدرت یمن در ساخت سلاح را برملا کرد، چون قاچاق معمولا شامل دهها قطعه سلاح غیر قابل ارتقاست در حالی که این نمایشگاه دهها نمونه پهپاد و موشکهای پیشرفته را نشان داد که قاچاق آن در سایه تحریمهای همه جانبه زمینی، دریایی و هوایی علیه یمن محال است.
آنها خود را مسخره دست شهروندانشان کردهاند که از قدرت یمنی که در محاصره است برای تولید سلاح متعجبند در حالی که کشورهایشان حتی از ساخت یک سوزن هم عاجزند کما اینکه خروج فوری آنها از یمن میتواند پیامدهایی بر ثبات حکومتهای سیاسی آنها و تاج و تختشان داشته باشد از آنجایی که مقاومت یمن تاثیر زیادی در کاهش نفوذ عربستان و امارات داشته است. این کشور پس از پایان جنگ نقشهایی در شبه جزیره و منطقه خواهد داشت و در ثبات تنگهها و عبور نفتکشها شریک خواهد بود.
اما رابطه عبد العزیز آل سعود، نخستین پادشاه و بنیانگذار حکومت آل سعود با جنگ یمن در حالی که او مربوط به هفت دهه پیش است چیست؟ عبدالعزیز از قرن گذشته تلاش داشت سیاست حملات دائمی علیه یمن را ترتیب دهد که شامل حمله به دولت، یمنیهای غیرنظامی حجاج زنان بود تا بخشی از خاک یمن را بگیرد.
عبدالعزیز قبل از مرگش فرزندانش را جمع کرد و به آنها گفت: قدرت عربستان در گرو تضعیف همیشگی یمن و عراق است. وی از آنها خواست هر وقت فرصتی دست داد به این دو کشور ضربه بزنند. از آن تاریخ یمن یا تحت سیطره مطلق سعودیها بوده یا در معرض جنگها و توطئههایشان بوده است.
اما این بار یمن آنها را شکست داد و غافلگیرشان کرد این پیامی به عبدالعزیز است وکه شکست خورده واقعی خود عبدالعزیز و و نقشههای وی است.