به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «جوانگرایی» کلیدواژه اصلی تاکیدات رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم بود و به نظر میرسد از امیدهای اساسی ایشان برای ادامه مسیر انقلاب اسلامی باشد.
جریان انقلابی نیز طبعا زمانی در حرکت خود، تامین کننده آرمان های انقلاب خواهد بود که به منویات و دغدغههای رهبر این مسیر گوش فراداده و برای نمونه دغدغه جوانگرایی ایشان را مرتفع نماید.
مهدی وکیلپور دبیرکل جوان حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی و دانشآموخته دانشگاه امام صادق(ع)، به بررسی جایگاه مفهوم جوانگرایی در احزاب و کارآمدی آنها پرداخت.
وکیلپور که در انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی جزو لیست 30نفره اصولگرایان تهران بود، از دلایل عدم توفیق ان لیست میگوید و از آنجا که دستی بر آتش شورای ائتلاف اصولگرایان دارد، از مرتفع نمودن آن ضعف ها در دوره یازدهم خبر میدهد.
همچنین برنامه اصلاح طلبان برای انتخابات و تلاش آنها برای دامن زدن به برخی دوقطبیها محورهایی است که در گفتوگو با این فعال سیاسی جوان به آن پرداخته میشود. متن کامل این گفتوگو به شرح ذیل است:
رهبر انقلاب انتهای سال گذشته بیانیهای به عنوان گام دوم دادند که یکی از کلید واژه های اصلی آن مفهوم جوانگرایی بود. جوانگرایی در جریانات سیاسی کشور در حال حاضر چقدر به معنای واقعی ارج نهاده می شود؟
وکیل پور: بیانیه گام دوم که در انتهای سال گذشته به عموم مردم از سوی رهبر انقلاب صادر شد، یکی از محورهای اصلی اش تکیه بر نسل جوان و ظرفیت هایی است که جوانان در کشور داشته اند. سوال شما که مربوط به فعالیتهای سیاسی است را از این مدخل وارد بحث میشوم که در دیداری که دانشجویان در دیدار با رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان داشتند، ایشان چندین فعالیت را به عنوان فعالیت هایی مطرح کردند که جوانها و نسل سوم و چهارم انقلاب بتواند با تکیه بر آن به عنوان کادر آینده انقلاب مسئولیت ها را بر عهده بگیرد و خود را درگیر فضای اداره کشور بکند. چون یکی از نقاط مبهم این است که چطور میشود این بیانیه گام دوم را عملیاتی کرد و این ظرفیت عظیم جوانان کشور را چگونه میشود در اداره کشور به کار برد.
ایشان در آن صحبت و سخنرانی به آن اشاره کردند و از اهل فن خواستند که این مباحث را تبیین کنند که برنامه عملی و عملیاتی برای چگونگی درگیر کردن نسل جوان با اداره کشور را ارائه دهند.
* باید فعالیت حزبی در کشور را آسیبشناسی کنیم
ایشان در آن جلسه به اجمال به چند محور اشاره کردند که یکی از آن محورها فعالیت سیاسی بود. یعنی فعالیتهایی مثل فعالیت فرهنگی و اجتماعی و علمی را مورد تاکید قرار دادند به عنوان راهکارهایی که میتوان بر تمرکز و تکیه بر آن، ظرفیت جوانان در اداره کشور نقش آفرینی کنند.
می خواهم از این جای بحث وارد شوم که گروه های سیاسی و احزاب در گام دوم چگونه می توانند نقش آفرینی کنند تا ظرفیت نسل جوان مورد بهره برداری قرار گیرد. اما این فعالیت سیاسی بایدها و نبایدهایی دارد و باید ابتدا یک آسیبشناسی از موضوع بکنیم و نقاط ضعف آن را دریابیم. بنابراین باید آسیبشناسی کنیم و بدانیم که در این چهل سال چه نقاطی به عنوان ضعف و آسیب بوده تا آنها را در گام دوم انقلاب نداشته باشیم و بعد این راهبرد و مدل به عنوان فعالیت سیاسی، چیست که با تمرکز بر آن بتوانیم این نسل جوان را وارد عرصه بکنیم. کار سیاسی و حزبی در تراز انقلاب چه ویژگیهایی می تواند داشته باشد که ما با تمرکز بر آن کار را جلو ببریم.
*پیامد فعالیت حزبی موجب نوعی دلزدگی جامعه شده است
به نگاه حزبی اشاره کردید. به نظر می رسد که رهبر انقلاب بیشتر بر نگاه تشکلی به مفهوم حزب تاکید دارند. این نگاه در جریانات سیاسی و خاص جریان انقلابی را چقدر موثر می دانید برای اینکه به اهدافی چون وحدت حداکثری دست یافته شود.
وکیلپور: در گام دوم باید ببینیم که چه اشکالاتی در زاویه نگاهمان به حزب در قبل وجود داشته و یک آسیب شناسی از فعالیت حزبی داشته باشیم که الان پیامد فعالیت حزبی در جامعه ما چه شده است. پیامد فعالیتهای حزبی در گذشته نوعی دلزدگی و رویگردانی جامعه از فعالیت حزبی را موجب شده است چون احزاب موسمی عمل میکردند و فقط در فصل انتخابات ها می آمدند و از یک فرد یا گروه در انتخابات حمایت میکردند و پس از آن هیچ پاسخگویی به مردم نداشتند. در آخر کار حتی نسبت به آن گزینه های خودشان رویگردان می شدند و بیشتر بر مبنای وعده و وعید عمل می کردند و به دنبال کسب قدرت صرف بودند. این همان تعبیر مذمومی است که شما در صحبتهایتان اشاره کردید.
* بزرگترین مدل حزبی حزب جمهوری اسلامی است
ما در ادبیات انقلاب اسلامی وقتی به مفهوم حزب در دیدگاه بزرگان می رسیم، می بینیم که بزرگترین مدل حزبی که در کشور وجود داشته همان حزب جمهوری اسلامی است که بهترین مدل برای احزاب بوده است. این نشان می دهد که جمهوری اسلامی و نظام اسلامی قائل به فعالیت حزبی هست ولی این فعالیت حزبی چه ویژگی و شاخصهایی دارد، باید در موردش بحث کنیم. آن قدر مهم است که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر به عنوان یک راهبرد به جوانان تاکید می کند و می گوید اگر نسل جوان انقلابی می خواهد وارد عرصه مسئولیتهای کشور شود، یکی از این راهبردها تامل روی بحث فعالیت سیاسی است. حالا کدام فعالیت سیاسی مذموم و کدام مورد تایید است, بنابراین فعالیت حزبی که به معنای گروه بازی و جناح بازی و باند بازی و استفاده از منافع و قدرت برای گروه خاصی باشد مورد پسند نیست. کما اینکه شما می بینید مردم با این نگاه مشکل دارند و یکی از دلایل اصلی که نقطه ضعف احزاب است که می بینیم اکنون احزاب آن پایگاه مردمی لازم را ندارند، همین است.
*وظیفه اول حزب، کانالکشی افکار عمومی است
بحث اول در حزب، تعریف کار سیاسی و حزب است و آن را من تبیین یا هدایت فکری جامعه قلمداد میکنم که در تعبیر رهبر انقلاب «کانالکشی افکار عمومی» عنوان شده است. مقصود این است که بینش و بصیرت و آگاهی مردم را بالا ببریم. این دقیقاً مبتنی بر آموزه های دینی است و این یعنی وقتی سطح آگاهی مردم را بالا ببریم ناخودآگاه باعث میشود که افراد تصمیم درستی بگیرند و مردم عمل درستی انجام دهند. مهمترین وظیفه و کارکرد که احزاب در فعالیت سیاسی تراز، همین روشنگری، تبیین و هدایت افکار عمومی جامعه به عنوان رکن اساسی در فعالیت سیاسی است که مثلا کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه ها از مصادیق این مهم است.
جریانشناسی و مطالعه، همگی در مسیر هدایت افکار عمومی هستند و اگر خیلی بالاتر در این زمینه ببینیم در مدل امام و امت وقتی امام می خواهد جامعه را هدایت کند، این فعالیت سیاسی میتواند افکار عمومی جامعه را در مسیر آن موضوعاتی که امام جامعه مدنظرش است، کاملاً کانالکشی کند.
بنابراین وقتی حزب هدایت افکار عمومی را هدف خود قرار می دهد، می تواند جامعه را یک پله بالاتر بیاورد و آگاهی بدهد. این آگاهی دادن ها و کنار زدن نقاط ابهام از ذهن جامعه وقتی سر ریزش وارد جامعه می شود، آن انسجام و همراهی را به وجود میآورد.
نکته دوم که در عموم احزاب اتفاق نمی افتد و در فعالیت سیاسی تراز انقلاب بسیار میتواند مورد تاکید قرار گیرد، مطالبهگری است. یعنی احزاب وقتی میخواهند پایگاه مردمی خود را حفظ کنند و نقش نظارتی خود را در جامعه از دست ندهند، فارغ از اینکه حزبشان در قدرت باشد و کاندیدشان رای آورده باشد یا نیاورده باشد، نقش مطالبهگری و نظارتیشان را نباید فراموش کنند.
این نقش مطالبهگری یعنی اینکه احزاب بعد از انتخابات یکی از کارهای اساسی شان باید این باشد که وعده و شعارهای مطرح شده را از جریان پیروز مطالبه کنند. این دقیقا همان آموزه دینی امر به معروف و نهی از منکر است. وقتی می خواهیم در حوزه اجتماعی و به دور از فضاهای سیاسی این کار را انجام دهیم احزاب باید مطالبه گری و نظارت داشته باشند. وقتی مردم میبینند که احزاب حرف آنها را میزنند و در مسیر مردم هستند، احزاب می توانند از این طریق شبکه و پایگاه مردمی خود را توسعه دهند.
عامل دوم در این مدل بحث مطالبه گری و نظارت است. اما بحث سوم که در مورد احزاب و فعالیت های سیاسی باید مورد توجه قرار گیرد، داشتن برنامه برای اداره کشور است. متاسفانه الان احزاب در آستانه انتخابات تمام تمرکزشان روی این است که با افشاگری و تهمت زدن و ساختن دوگانه های جعلی پیروز انتخابات شوند. اگر واقعاً ملاک این باشد که احزاب و گروههای سیاسی از قبل در قالب اندیشکدهها و پژوهشکدهها برای اداره کشور برنامهای از پایین به بالا داشته باشند، حتماً در همه احزاب و گروههای سیاسی افرادی را داریم که در حوزه های اجرایی و تقنینی و دانشگاهی بوده اند. تلفیق اینها ظرفیت بالایی است که احزاب میتوانند با داشتن اتاقهای فکر و اندیشکدهها برای اداره کشور برنامه ارائه کنند. آن وقت رقابت در انتخاباتها سالم و رقابت برنامهها خواهد بود.
وقتی برای رقابت سیاسی برنامه ارائه میشود، هم مردم و هم احزاب بعد از انتخابات می توانند آن برنامه را رصد کنند. برنامه ابزاری برای مردم می شود که نظارت داشته باشند و ارزیابی کنند که شما چقدر در رسیدن به وعدهها پیشرفت داشتهاید. این هم عامل سوم در این مدل است.
اما بحث چهارم که بحث مهمتری است موضوع کادرسازی است. احزاب و تشکل های سیاسی در فعالیت سیاسی شان می توانند کادرسازی کنند. گروههای سیاسی به دلیل موسمی بودن وقتی در یک رقابت سیاسی هم پیروز میشوند، عملاً نه تنها برنامهای برای اداره آن فضا ندارند، بلکه هیچ کادر آماده که بتواند آن برنامه را اجرا کند نیز ندارند. بنابراین باید تمرکز این احزاب بر کادرسازی باشد. نمیخواهم عبارت دولت سایه را برای آنها به کار ببرم اما میتوانند در فضای آموزش و انتقال تجربه و میدان دادن به جوانان در برخی فعالیتهای سیاسی، در حوزه کادرسازی هم مقداری عمیق شوند.
بنابراین اگر بخواهیم یک جمع بندی داشته باشیم، ما این فعالیت سیاسی تراز را میتوانیم با این چهار مولفه به عنوان یک فعالیت سیاسی و حزبی مورد تایید و قبول جمهوری اسلامی قلمداد کنیم. اگر نسل جوان امروز ما در این مدل فعالیت سیاسی کار کند، خروجی این می شود که میتواند در اداره کشور حضور پیدا کند و پخته شود و به مرزی از آمادگی برسد و مسئولیتهایی را قبول کند.
* تشتّت در مرزبندیها جامعه را دچار سردرگمی میکند
ما از ابتدای انقلاب دو جناح چپ و راست را داشتیم که از سال ۷۶ با عنوان اصولگرا و اصلاح طلب شناخته شدند ولی اخیرا رهبر انقلاب دوگانه انقلابی و غیر انقلابی را مطرح کردن و هم الان در فضای سیاسی کشور جریان اصولگرای سابق همان جریان انقلابی قلمداد میشود. الزامات اینکه جبهه انقلاب استانداردهای لازم مد نظر رهبر انقلاب برای جریان انقلابی را داشته باشد تا بتواند پایگاه اجتماعی ارزشی و انقلابی را همراه خود بکند چیست؟
وکیلپور: جامعه ما یک جامعه ارزشی و انقلابی است و همه به دنبال این هستند که از یک جریان انقلابی حمایت کنند. بنابراین اگر تشتّت در ارائه و مرزبندی ها باشد، جامعه را دچار سردرگمی میکند. اما اینکه چرا در این سالها و ۴۰ سال بعد از انقلاب در ادبیات سیاسی، مرزبندیهایمان دائما در حال تغییر است و جناح راست و چپ بعدها تبدیل به اصولگرا و اصلاح طلب شد و امروز مرز انقلابی و اندکی غیر انقلابی ایجاد می شود، این است که در گام دوم انقلاب باید در مسیری قدم برداریم که برای رسیدن با آرمانهای که تعریف کردهایم، باید این تقسیم بندیها را نداشته باشیم.
میبینیم که در موضوعاتی خاص، صف بندیها و گروه بندی ها دیگر این طور نیست که بگویند اصولگرا یک موضع میگیرد و یا اصلاح طلبی یک موضوعی را اتخاذ می کند. در برخی مسائل که موضوعات خاص کشور ماست، همه اتفاق نظر دارند و این همان جایی است که دقیقاً آن جریان انقلابی متبلور میشود و فراگیری در مفهوم انقلابی را در مصداقها کاملا میبینید. در بعضی مسائل سلایق بیشتر میشود و شاید در همین جریان انقلابی هم مقداری تنوع آرا و نظریات را شاهد باشیم. کما اینکه در انتخاباتها شاید این اتفاقات بیفتد. اما در موضوعات ملی این جبهه فراگیر این خیلی بیشتر میشود و حتی در گروههای دیگر که در تقسیم بندیهای قبلی بودند، در دامنه همین جبهه نیروهای انقلاب قلمداد می شوند.
*در گام دوم انقلاب صفبندیها رنگ میبازد
در گام دوم انقلاب به سمت نزدیک شدن به آرمانهای انقلاب اسلامی حرکت میکنیم و به خاطر همین هم هست که آن صف بندی ها کم کم رنگ خود را از دست میدهد. ضمن اینکه ما حضور نسلهای بعدی را شاهد هستیم. نسل اول و دوم در این چهل سال تقسیمبندی گروه های سیاسی خاصی داشت ولی نسل جوان در گام دوم انقلاب تقسیمبندی و آرایش جدیدی را دنبال میکند که شاید تعبیرش همان نیروهای انقلاب باشد. این نسل، نسلی کاملاً آماده و آموزش دیده و مهیا برای کار کردن در جهت انقلاب است.
*50درصد شورای ائتلاف اصولگرایان جوان هستند
به جوانگرایی که موضوع بحث اولمان بود بپردازیم. اصولگرایان تا حدودی ساز و کاری برای انتخابات امسال مشخص کردهاند که با عنوان شورای ائتلاف مطرح است و از سوی دیگر جامعه روحانیت مبارز نیز برای افزایش وحدت تلاش میکند. تاکنون در این ساز و کارها بحث جوانگرایی چقدر مورد نظر اصولگرایان برای انتخابات یازدهمین دوره مجلس بوده است؟
وکیل پور: همانطور که اشاره کردید و ساز وکارهایی که برای انسجام نیروهای انقلابی برای مجلس دوره یازدهم شکل گرفته و شورای عالی وحدت یا شورای ائتلاف اصولگرایان که چتر وسیعی را شکل داده است. متناسب با بیانیه گام دوم انقلاب، بدنه اجرایی که می خواهد فعالیت سیاسی خود را در این کشور به پیش ببرد، باید یک بدنه جوان باشد. اقشار مختلف در استانها و مرکز تاکیدشان بر این است که حداقل ۵۰ درصد توان اجرایی از نیروهای جوان انقلابی باشد تا هم تجربه ای در فعالیتهای سیاسی کسب کنند و هم فعالیتشان را با جامعه نزدیکتر جلو ببرند. به خاطر همین ما شاهد هستیم که شورای ائتلاف از بخشهای مختلفی مثل دانشجویی و دانشگاهی و مردمی تشکیل شده که تراز سنی ۲۵ تا ۴۰ سال ۵۰ درصد آن را در شوراها و کمیته ها تشکیل می دهند و عموما جوان و نسل سوم و چهارم انقلاب هستند.
*شورای ائتلاف باید متناسب با نیازها و اولویتهای جامعه برنامه ارائه کند
شما در انتخابات مجلس دهم جزو سی کاندیدای اصولگرایان بودید. اگر بخواهیم آسیب شناسی انتخابات دهم برای بهتر شدن وضعیت در انتخابات یازدهم انجام دهیم به نظر شما اولویت هایی که باید در مجلس یازدهم در نظر گرفته شود که در مجلس دهم در نظر گرفته نشد چیست؟ آیا این مشکلات و ضعف در شورای ائتلاف احصا میشود؟
وکیلپور: شورای ائتلاف اصولگرایان اگر میخواهد در انتخابات مجلس موفق باشد، باید متناسب با نیازها و اولویتها و مطالبات مردم برنامه و موضوع ارائه کند. شورای ائتلاف ماهها و سالهاست که پس از انتخابات مجلس دهم به دقت متناسب با هر حوزه انتخابیه، همین موضوع را دنبال و مشکلات را احصا میکند تا ببیند اولویتهای اصلی روی چه موضوعاتی است که بتوانیم روی همان مسائل برنامه ریزی کنیم. نکته دیگر این است که ما در انتخابات مجلس دهم، اولویتها و نیازهای اصلی مردم را درست شناسایی کردیم و بحث معیشت و امنیت و رفاه جزو مولفهها و خواسته های مردم بود.
*عوامل عدم توفیق اصولگرایان در مجلس دهم
اما چرا مردم علیرغم اینکه جریان انقلابی همین شعارها و مطالبات را مطرح میکرد، به آن رای ندادند؟ چند عامل اصلی وجود داشت و عامل اول این بود که جریان مقابل موفق شده بود یک دو قطبی ایجاد کند و در آن دو قطبی تمام مطالبات را به حاشیه ببرد و نیازهای جعلی و ساختگی را در جامعه به صورت تقلبی به صورت محدودی برجسته کند. جریان انقلابی اولویت مطالبات و نیاز مردم را دقیق تشخیص داده بود اما در انتخابات، جریان مقابل یک نیاز جعلی و ساختگی را روی صحنه می آورد که این نیاز جعلی و ساختگی خیلی هم دوام ندارد. گرد و خاکی ایجاد میکند و میتواند آن موفقیت لازم را حاصل کند.
بحث دوم هم اینکه چون انسجام نیروهای انقلابی دیر اتفاق افتاد، نتوانستیم اولویتها برنامههای اجراییمان را برای مردم تبیین کنیم. یعنی ما مثلاً اگر میگفتیم که میخواهیم برای معیشت کار کنیم، مدل اجرای برنامه ما چه بود و از طریق چه کارهایی می توانستیم معیشت را محقق کنیم؟ ما باید یک برنامه اجرایی را که برای مردم ملموس باشد ارائه میکردیم.
*شورای ائتلاف در دو حوزه اقتصادی واجتماعی برنامه میدهد
شورای ائتلاف از آن تجربه استفاده میکند و متمرکز بر نیازهای مردم، یعنی همان مسئله اقتصاد در حال برنامهریزی است. نکته بعدی هم مسائل اجتماعی است و ما باید در این فضا هم ورود کنیم. الان در هر دو حوزه توسط شورای ائتلاف برنامه تدوین می شود و ساز و کارهای وحدت و این که به اجماع برسیم، به عنوان یک اصل مسلم و پذیرفته شده بین همه نیروهای انقلاب هست.
الان قرار نیست که انرژی و وقت را بر انسجام و وحدت بگذاریم و باید روی فضای ارائه برنامه و جامعه متمرکز شویم و در جامعه جا بیاندازیم که برنامه عملیاتیمان این موارد است و کاملاً شاخصها و برنامه ها و عواملش برای مردم کاملاً قابل درک باشد تا بتوانند رای بدهند.
برای این موضوع سند برنامههای متنوعی اعم از جلسات سخنرانی و بحث های طبیعی و ترویجی پیش بینی شده که امیدوارم با این زمان و فاصله ای که تا انتخابات داریم، بتوانیم مدل های عملیاتی برای رفع مشکلات را در حوزه اقتصادی و اجتماعی ارائه کنیم تا مردم قضاوت کنند و ببینند که اگر واقعاً به این مدلها اعتماد کنند، قطعا فضا برایشان بهتر میشود.
*دو کلید واژه اصلی «ایستادگی» و «پیشرفت» موضوعات اصلی جریان انقلابی برای انتخابات مجلس
مسئله معیشت و اقتصاد و امنیت محورهایی بود که به عنوان گفتمان و شعار توسط اصولگرایان در انتخابات مجلس دهم بر آن تاکید شده بود و شما هم به آن اشاره کرده بودید. برای انتخابات یازدهم آیا گفتمان و شعار خاصی در نظر گرفته شده است؟
وکیلپور: هنوز قطعی نیست. موضوعات کلی اجتماعی و اقتصادی مشخص است ولی اینکه روی چه موضوعی تمرکز بیشتری خواهد بود، تصمیم گیری قطعی نشده است. با این حال به نظرم دو کلید واژه اصلی «ایستادگی» و «پیشرفت» موضوعات اصلی ماست که هم در انتخابات مجلس و هم در انتخابات ۱۴۰۰ برای نقطه عزیمت در گام دوم انقلاب میتواند مدنظر نیروهای انقلاب باشد. ایستادگی از مفهوم مقاومت گرفته شده که میتوان بر آن تاکید کرد و مقوله پیشرفت که مفهوم و مطالبه مورد انتظار و عمومی بین مردم است. پیشرفت همچنین مفهومی است که از زاویه دیگر مورد تایید نظام است و سمت دیگر این است که ظرفیتها و امکاناتش را هم در کشور دریم و تلفیق دو شعار ایستادگی و پیشرفت میتواند به عنوان کلیدواژه اصلی ما در انتخابات آینده انتخاب شود.
* مردم به اجماع رسیده اند تا به جنگهای ساختگی پایان دهند
ورای نگاه جریانی، نگاه ملی به انتخابات هم داشته باشیم. مشکلات اقتصادی و معیشتی که مردم با آن دست به گریبان هستند آیا شرایط برای برگزاری انتخاباتی پرشور آنچنان که مد نظر نظام جمهوری اسلامی هست فراهم است؟
وکیلپور: الان از نظر اقتصادی مردم دچار مشکلات و سختیهای زیادی در بحث معیشت و تامین حداقل مورد نیازها برای زندگیشان هستند. همیشه در این ۴۰ سالی که از انقلاب گذشته، مردم نشان دادهاند که نه تنها در انتخاباتها بلکه در صحنههایی مثل راهپیماییها و مناسبتهای مختلف، چنین مسائلی خیلی نتوانسته حضور آنها را تحتالشعاع قرار دهد. انتخابات هم از همان مقولههای ملی مرتبط با کل انقلاب است و مردم برای حمایت از کلیت انقلاب همیشه به وظیفه و تکلیف خود عمل کردهاند و این مسئولین هستند که همواره بدهکار و شرمنده این مردم در هر دوره بوده اند.
نکته مورد توجه در دوره جدید این است که نیازهای ساختگی و جعلی و دوگانههایی توسط جریان حاکم در دستگاه اجرایی ما در کشور ایجاد میکرد و مردم برای اینکه به این موضوع پایان دهند، به یک اجماع کلی رسیدهاند تا به این جنگهای ساختگی و تشویش های خودساخته پایان دهند.
* انتخابات مجلس یازدهم پرشورتر از انتخاباتهای قبلی میشود
یک اجماع کلی برای پایان این معضلات در جامعه وجود دارد و به نظرم قطعاً این انتخابات پرشور تر از انتخابات قبلی میشود چون مردم عزمی جزم کردهاند که بیایند و پایانی به این اتفاقات بدهند. الان ماحصل اتفاقاتی که ما می بینیم کارنامه و بازده این جریانات و این گروه ها بوده است.
همان طور که اشاره کردید تولید دوقطبی و استفاده از آن یکی از ابزارهای جریان دولت و اصلاح طلبان برای پیروزی در انتخابات بوده است. آیا در انتخابات یازدهم امکان تولید دوقطبی در عرصه های اجتماعی و سیاسی دارد؟
وکیلپور: جریان اصلاحات و حاکم بر دولت مدام دوقطبی و دوگانه های جعلی در جامعه میسازند و حتی در جاهایی شاید طرف مقابلی برایشان نباشد ولی خودشان سوژههایی میتراشند و موانعی را پیش پای خودشان قرار میدهند و سپس به آن موانع فرضی حمله میکنند و در این فضا دنبال یارگیری و یارکشی هستند تا در جامعه التهاب ایجاد کنند و سعی میکنند با این التهابات مردم را از مشکلات اصلی خود غافل کنند.
در انتخابات آینده جریان اصلاحات و دولت چند موضوع اصلی را دنبال می کند. دوگانه تکراری که همیشه روی آن دست گذاشتهاند، جنگ و صلح است. این جریان همیشه جامعه را از مسئله جنگ نگران کرده و همه این مشکلات و گرفتاری ها نتیجه ترس از آن دوگانه جنگ و صلح است.
الان برجام تمام شد و پس از مهلت ۶۰ روزه هم هیچ اتفاقی نیفتاد و وعده اروپاییها در حوزه اینستکس تو خالی از آب درآمد و آمریکا تهدیدات و تحریمهایش را بیشتر کرد. با این وجود همچنان جمهوری اسلامی کارش را پیش میبرد در شرایطی که ما یکسری افراد منفعل درحوزههای اجرایی کشور داریم که هیچ برنامهای برای خروج از این فضا ندارند. در موضوعات و مسائل اجتماعی هم دنبال دوگانههایی در فضاهایی چون آزادیهای اجتماعی هستند که این هم تبدیل به یک موضوع تکراری شده و بعید میدانم که بتوانند کار خودشان را پیش ببرند.
یعنی افکار عمومی گرفتار دوگانگی ها نمی شود؟
وکیل پور: افکار عمومی قطعاً با حرکتی که نیروهای انقلابی انجام میدهند و با تبیین و هدایت عمومی جامعه و ارائه الگوی جایگزین، به مسیر خوبی خواهد رفت. اگر بتوانیم به جامعه الگویی جایگزین ارائه دهیم و مردم بتوانند جایگزین این «نه»ای که میگوییم را پیدا کنند می توانیم در این زمینه موفق باشیم.
* اصلاحطلبان نتوانند مستمسکهای خود را پررنگ کنند شکست خواهند خورد
به انتخابات پرشور اشاره کردید. تاکید اصلاح طلبان بر این است که مسائلی چون تحریم و مشکل معیشت باعث خواهد شد انتخابات کم رونقی را شاهد باشیم. دلیل این پمپاژ ناامیدی از سوی جریان اصلاحات چه میتواند باشد؟
وکیل پور: فضای کم رمق و کم رونقی که اصلاحات می خواهد ارائه دهد پالسی به جریان طرفدارش در جریان رسانه است. میخواهند مثل دورههای قبل، این را به رسانهها القا کنند که اگر موضوعاتی مثل برجام و اینستکس را ادامه دهید، قطعاً موفقیتهایی کسب خواهید کرد. در انتخاباتهای گذشته مسائلی مثل برجام و تصویب و مذاکره آن و یا شدت تحریمها در شورای امنیت در آستانه چند ماه مانده به انتخابات بسیار پررنگ می شد و فراگیری پیدا میکرد و پس از انتخابات کمرنگتر میشد. این یک پالس جدی است که اصلاحطلبان به جریان رسانهای و بیرون انتقال میدهند که ما به خاطر وضعیت معیشت و موضوعات اقتصادی انتخابات کم رونقی را داریم. یعنی ما هیچ دوگانهای را برای دو قطبیسازی نداریم و هوشیار باشید و یک عملیات رسانهای و فریب دوباره انجام دهید تا بهانه ای داشته باشیم که در این فضا کار را جلو ببریم.
اگر نتوانند مستمسکهای خود را دوباره پررنگ کنند در انتخابات شکست خواهند خورد. به خاطر همین است که مدام میگویند انتخاباتی کم رونق و بی رمق می خواهیم داشت. اصلاح طلبان احساس می کنند اجماعی در جامعه برای پایان دادن به کارشان وجود دارد.
مسئله دیگری که اصلاحطلبان بر آن اشاره می کنند بحث بررسی صلاحیت ها و نظارت استصوابی است. برنامه جریان اصلاحات برای انتخابات از نظر شما از این منظر چه هست؟
وکیل پور: این هم راهبرد کهنه و قدیمی است که همیشه در انتخاباتهای گذشته مقوله نظارت و تایید صلاحیت را به موضوع انتخابات گره میزدند. هر زمانی که جریان اصلاح طلب احساس میکند که در انتخابات از پیش باخته و نتیجه نخواهد گرفت، فرمان جریان رسانهای خود را به این سمت می برد که موضوعاتی چون تایید صلاحیت و شورای نگهبان را پیش بکشد. ما باید مراقب این باشیم و خیلی به این راهبرد اصلاحطلبان دامن نزنیم. باید فضا را تبیین کنیم و به سوابق و تجربیات گذشته اشاره کنیم.
*هروقت اصلاحات احساس کند رای نمیآورد، مظلومنمایی میکند
تقریبا ۴۰ دوره انتخابات داشتیم و اگر سابقه این رفتار سیاسی اصلاحطلبان را با تاریخ و زمانش ارائه دهیم، کاملا مشخص است که این جریان هر وقت احساس کرد که در انتخابات نتیجه نخواهد گرفت و مردم به برنامه اش رای نخواهند داد، به سراغ مظلومنماییها و بحث نظارت استصوابی و چنین مسائل رفت در انتخابات پیش رو هم می بینیم که زمزمه هایی شنیده می شود و در فضای رسانه دوباره پیششرطهایی را برای شورای نگهبان و مجموعه حاکمیت مطرح و نگرانیهای خود را در جامعه از بحث تایید صلاحیت ها نشان ابراز می کنند. این یک راهبرد است چون می دانند که شکست خواهند خورد و در این انتخابات اقبالی از سوی مردم به آنها نخواهد شد.