گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، هر دزدی در کنار چگونگی سرقت، به نحوه پنهان کردن دزدی از چشم دیگران فکر میکند. به همین خاطر شب را برای دزدی انتخاب میکند. اما در دزدیهای نوین دیگر نیاز به سرقت در شب یا ماسک زدن و پوشاندن چهره برای پنهان کاری نیست. افراد در عین انجام سرقتها و فسادهای اقتصادی چند هزارمیلیاردی بهراحتی از چشمان قانون پنهان میشوند.
حسابهای نیابتی شاهکلید فرار از دست قانون
برای درک بهتر ماجرا میتوان به پرونده مفسدین اقتصادی اخیر مراجعه کرد تا با روش این افراد برای پنهان شدن از چشمان قانون بیشتر آشنا شد. برای مثال میتوان به پرونده سلاطین اقتصادی مختلف همچون سلطان سکه و سلطان قیر اشاره کرد.
سلطان سکه، یعنی وحید مظلومین برای پنهان کردن چندین هزار میلیارد تراکنش مالی خود از حساب افراد دیگر استفاده کرده است. مظلومین با حساب خاله 70 ساله خود 3500 میلیارد تومان تراکنش انجام میدهد. انتقال مبالغ قابلتوجهی از خارج از کشور به این حساب نشان میدهد که از این حساب برای قاچاق سکه و ارز استفاده شده است. البته مظلومین تنها به استفاده از حساب اطرافیان هم اکتفا نکرده و به اجاره حسابهای بانکی روی آورده است. وی با پرداخت 2 میلیارد تومان به ندا بهرامی، با استفاده از 6 حساب وی 1000 میلیارد تومان تراکنش انجام داده است.
سخنگوی کمیسیون اقتصادی : قصور سازمان مالیات و دستگاههای اجرایی عامل تشکیل نشدن بانک اطلاعاتی شفاف
رئیس دستگاه قضا: تصورم این است که ۱۰۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی داریم!
مورد دوم، سلطان قیر یا همان حمید باقری درمنی است. وی 322 میلیون لیتر قیر به ارزش 100 میلیارد تومان از شرکت نفت جی کلاهبرداری کرد. درمنی از 6 شرکت مختلف استفاده میکرد که مدیریت حساب مدیرعاملان آنها را با استفاده از روشهایی همچون چکهای سفید امضا در اختیار گرفته بود. با توجه به اظهارات همدستان او، قیر توسط شرکتهای ششگانه خریداری شده اما مبلغ حاصل از فروش آن بهحساب درمنی منتقل شده است. درواقع درمنی کلاهبرداری را با هویت افراد دیگر انجام میداد؛ اما در انتها منافع حاصل از فروش قیر نصیب درمنی میشد.
دو فساد مطرحشده فقط گوشهای از مفاسد چند سال اخیر بوده است که با استفاده از حسابهای نیابتی پنهان مانده بود. در حال حاضر تقریباً هر هفته خبرهایی از یک سرقت جدید که به این روش جریان مالی خود را از حاکمیت پنهان کرده منتشر میشود. برای مثال می توان به خالی کردن حساب بانکی افراد و انتقال آن به چندین حساب دیگر اشاره کرد که با استفاده از به دست آوردن اطلاعات حساب آنها در سایتهای غیر معتبر صورت میگیرد. همچنین بنگاههای شرطبندی که برای شناسایی نشدن جریان مالی خود از چندین حساب بانکی استفاده میکردند.
آیا به کار بردن لغت سرکشی برای ساماندهی حسابها منطقیست؟
رخ دادن فسادهای بزرگ با استفاده از روش حسابهای اجارهای نشاندهنده اهمیت برخورد با این پدیده است. برای جلوگیری از سوءاستفاده مفسدین اقتصادی و سارقین لازم است نظارت بیشتری بر حسابهای مشکوک صورت گیرد. همچون کشورهای توسعهیافته جهان، مثل ایالاتمتحده و کانادا که قواعد خاصی را برای شناسایی حسابهای مشکوک در نظر دارند. بهعنوانمثال در این دو کشور برای مقدار تراکنش یک حساب در طول 24 ساعت سقف در نظر گرفته میشود.
شناسایی چند هزار میلیارد فرارمالیاتی در مناطق آزاد؛ نتایج اجرای بخشی از قانون!
فرار مالیاتی در اقتصاد ایران بسیار بیشتر از ۴۰ هزار میلیارد است
لیست مدیرانی که در برابر شفافیت و قانون مقاومت میکنند
قانونی که در شفافیت و عدالت اقتصادی انقلاب بهپا میکند
خراج به پای مردم، باج به دست سودجویان
باوجود تجربه نظارت قاعدهمند کشورهای توسعهیافته بر حسابهای بانکی برای جلوگیری از پولشویی، اما هنوز عدهای در کشور با واژه سرکشی در حسابهای مردم، درصدد مقابله با این نظارت برآمدهاند. سؤال اینجاست که این افراد چه نفعی از اجرا نشدن چنین قوانین میبرند؟ چرا نباید قواعدی را که در توسعهیافتهترین کشورهای جهان باعث کاهش فساد به کمترین میزان است در داخل کشور اجرا کرد؟ آیا قشر نخبگانی و مسئولین این کشورها نیز ساماندهی حسابهای بانکی برای مبارزه با فساد را سرکشی به حسابهای مردم میدانند؟ پاسخ به این سؤالات میتواند به درک تفاوت بین سرکشی در حسابهای بانکی و ساماندهی آنها کمک کند و نشان دهد چه کسانی و با چه اهداف و منافعی از شفافیت اقتصادی هراس دارند!؟
هرکی مخالف شفافیت باشه حتما خودش مشکل داره