این روزها که روزهای نخستین دهه ماه محرم را سپری میکنیم ۱۳۰ جهادگر مشهدی پیراهن خدمت را در کمک به محرومان به خاک آغشته کرده و شال عزای حسینی را با اشک چشم هایشان متبرک میکنند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مریم ذوالفقاری؛ ۱۴۰۰ سال از قیام حسینی میگذرد و فرهنگ حسینی هنوز جان دارد و تا قیام قیامت هم ادامه دارد. در این میان، ما رهگذران این عمر باید ببینیم که در قافله حسینی هستیم و همراه اوییم یا بی تفاوت به این قیام، یا بدتر از آن در جبهه مقابل حسینیم.
جوانان عصر ما، اما راه خود را به خوبی یافته اند. آنان نه تنها راه حسین (ع) را به عزاداری، سینه زنی و زنجیرزنی در هیئتها محدود نکرده اند، بلکه لباس خدمت به خلق را پوشیده و در کنار اشک برای حسین (ع)، باری از دوش ضعیفان برمی دارند.
این روزها که اولین دهه ماه محرم را سپری میکنیم، ۱۳۰ دانشجو جهادگر مشهدی پیراهن خاکی خدمت به تن و شال عزا بر سر و گردن انداخته و راهی منطقهای محروم در استان شان شده اند.
آنها صبح تا غروب آفتاب را برای خلق خدا عرق میریزند و شبها را به یاد مظلومیت اربابشان حسین بن علی (ع) اشک ماتم میریزند.
سجاد درخشنده، جانشین قرارگاه جهادگران رضوی در این رابطه به ما میگوید: امسال تمامی گروههای جهادی دانشگاهی در استان خراسان رضوی برای خدمت به مردم محروم و سیل زده روداب سبزوار بسیج شدند و تا پایان تابستان میخواهند ۴۳ منزل را برای آنها بسازند.
درخشنده ادامه میدهد: هفته گذشته تمامی دانشجویان پسر مشهدی برای حضور در بزرگترین اردوی جهادی دانشجویان مشهد در منطقه روداب فراخوان شدند و ۱۳۰ دانشجو دعوت ما را لبیک گفتند.
وی میگوید: این جهادگران در قالب ۷ گروه جهادی از دانشگاههای مشهد هستند و در روستاهای «ذوالفرخ» و «چاه ستاره» مشغول خدمت هستند.
درخشنده به حضور این جهادگران از ۸ شهریور در منطقه اشاره میکند و میافزاید: این اردو تا ۱۶ شهریور ادامه دارد و با ایام دهه اول ماه محرم همزمان شده است.
جانشین قرارگاه جهادگران رضوی خاطرنشان میکند: این همزمانی باعث شده تا جهادگران علاوه بر امور محوله به آنها در ساخت منازل روستایی، شبها با گرد هم آمدن در حسینیه روستا نیز چراغ عزای سرور و سالار شهیدان را روشن نگه دارند.
وی میگوید: این دانشجویان خالصانه در سیاه پوش کردن حسینیه به اهالی روستا کمک کردند و شبها نیز در کنار مردم محل عزاداری میکنند و فرج امام زمان (عج) و عزت نظام را از صاحب این ماه درخواست میکنند.
سجاد رحیمی نیز از آن دسته دانشجویانی است که از اوقات فراغت خود برای خدمت به محرومان گذشته است. او را در حالی که آماده رفتن به حسینیه می شود می بینم و درباره این اردو و مراسم عزاداری که در روستای ذوالفرخ هر شب برگزار می شود، می پرسم که می گوید: بعضی روزها آنقدر خسته کار هستیم که توان عوض کردن لباس های خاکی مان را هم نداریم و با همین لباس ها به مجلس عزای امام حسین(ع) می رویم.
او خدا را شکر می کند که رزقش در چنین راهی قرار داده شده و می گوید: هر چه ثانیه ها و دقیقه ها به وقت مغرب نزدیک می شود دل بچه جهادی ها بیشتر دلتنگ کربلا می شود و دعا و خواسته مان زیارت حضرت در اربعینش می شود.
عزای حسینی که خستگی از تن می زداید
سیدعلی حسینی یکی از دانشجویان حاضر در این اردوست که تلاش میکند تا هر چه سریعتر سیمانها را آماده کند. با جدیت بیل میزند و سیمانهای خیس نشده را با آب قاطی میکند. دستمالی به پیشانی بسته تا حکم عرق گیر را برایش ایفا کند، اما با این وجود باز هم قطرههای عرق از کنار صورتش به پایین متمایل میشوند.
با او وارد گفتگو میشوم و از حال و هوای این اردو میپرسم و میگوید: هفته گذشته که فراخوان شرکت در این اردو به دستم رسید از یک بابت خوشحال و از یک بابت ناراحت شدم. خوشحال از اینکه تا پیش از شروع ترم جدید میتوانم در اردوی جهادی شرکت کنم و ناراحت از اینکه همزمانی این اردو با دهه اول محرم، مرا از عزاداریها و هیئتها باز میدارد.
حسینی ادامه میدهد: تصور نمیکردم که اینجا چنین مراسم پرشوری برای امام حسین (ع) برگزار کنند. باید خودتان در این مراسم حضور داشته باشید تا این شور را درک کنید.
او میگوید: در طول روز آنقدر از کار خسته میشویم که شاید یک استراحت طولانی آن را جبران کند. اما حضور در عزای امام شهیدان و اتصال دل هایمان به ایشان نه تنها خستگی را از تنمان میزداید که انرژی مضاعفی نیز به ما میدهد و روز بعد بدون ذرهای خستگی کارها را ادامه میدهیم.