آخرین اخبار:
کد خبر:۷۹۰۰۸۰
هیئت دانشجویی |

حجت‌الاسلام قاسمیان: حواستان به شایعات و روایتگری‌ها باشد!

هیئت دانشجویی الزهرا (س) دانشگاه شریف نیز یکی از هیئاتی است که این شب‌ها با سخنرانی حجت الاسلام قاسمیان از مهمانان اباعبدالله علیه السلام میزبانی می‌کند.

حواستان به شایعات و روایتگری ها باشد! / چکیده ای از سخنان حجت الاسلام قاسمیان در هیئت الزهرا دانشگاه شریف

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هیئات دانشجویی این روزها، پرکارترین ایام خود را می‌گذارنند. از هماهنگی سخنران و مداح هیئت تا تدارکات همه و همه بر دوش دانشجویانی است که خود متولی این مراسم برای اهل بیت شده اند.

هیئت دانشجویی الزهرا (س) دانشگاه شریف نیز یکی دیگر از این هیئت هاست که این شب‌ها با سخنرانی حجت الاسلام قاسمیان از مهمانان اباعبدالله علیه السلام میزبانی می‌کند.

خبرگزاری دانشجو، مختصری از سخنرانی شب دوم محرم در دانشگاه شریف را به رشته تحریر در آورده است.

آیه وظایف رسول با تاکید بر امر تزکیه " بسم الله الرحمن الرحیم لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ و یُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ " خداوند منت گذاشت و پیامبری از جنس خودتان برایتان فرستاد، تا آیات را برای شما تلاوت کند، و شما را پاک گرداند و تزکیه کند، تعلیم کتاب و حکمت می‌دهد.

به مناسبت "یزکیهم" این شب‌ها این بحث را ادامه دادیم، که پاکی، طهارت، تزکیه، طیب و از آن طرف مفاهیم دیگری مثل خبیث، نجس، رجس وجود دارند.

ارشاد به حکم عقل
نشان دادیم آنچه که محتوای اصلی دین است، آن است که اگر می‌گوید گناه نکنید یعنی اینکه نجس نشوید. نه اینکه فلان فعل را انجام ندهید. به این نوع امر می‌گویند، ارشاد به حکم عقل، مثل اینکه به آدم بگویند، خودت را از اینجا پرت نکن پایین، چون این کار نتیجه اش مردن است. با نجس کار نکن، چون نتیجه اش نجاست است. وگرنه به این معنی نیست که نهی کردن از این فعل، به اعتبار حرف خودمان است که انجام نده، این بحث مقداری تا اینجا توضیح داده شد.

پاکی فرد مهمتر از فعل او
بحث تکمیلی دیگری را عرض می‌کنم، اگر این بحث تمام شد در ادامه به توضیح حکمت می‌پردازیم.

در مفاهیم دینی ما، آن چیزی که خیلی رنگ دارد، این است که خود شما ارزش دارید یا نه، مهم‌تر از فعل شما، این است، که شما ارزش دارید یا ندارید، شما پاک هستید یا نیستید، اصلا اینکه فعل شما پاک هست یا نه، بستگی به این دارد که شما خودتان پاک هستید یا نیستید.

نیت نشان دهنده پاکی درون است
ممکن است فعل، فعل خیلی کوچکی باشد، اما هر کسی که از مفاهیم دینی کمی هم بداند، این را می‌فهمد که مهم پاکی شخص است، مثلا بگویند کسی با نیت ریا و خودنمایی انفاق می‌کند، این از آن مفاهیم نوبر است در دنیا، این برای دنیا مهم نیست، در مفاهیم دینی مهم این است، که نیت چه بوده است. مثلا کسی می‌خواهد به دلیل اینکه معروف بشود کار نیک بکند، در مفاهیم دینی این فایده‌ای ندارد. الان از بچه راهنمایی بپرسید که اگر کسی انفاق کرده، انفاقش هم به درد طرف مقابل خورده، ولی به دلیل خودنمایی بوده، آیا فایده دارد؟ همه می‌گویند نه. این موضوع در مفاهیم دینی وجود دارد، وگرنه در دنیا وجود ندارد.

باید وجود چنین مفاهیمی را در دنیا قدر بدانیم. مثلا شخصی بیمارستانی را انفاق کرده. بپرسند این فایده دارد یا ندارد، می‌گویند بستگی دارد، برای خودنمایی بوده یا برای خدا، لذا پاکی شخص بسیار مهم است.

می‌خواهم عرض کنم این اندازه تاکید روی نیت که در دین ما وجود دارد، بی دلیل نیست. کار هیچ موقع کوچک نیست اگر نیتش بزرگ باشد. مهم این است که تو خریدنی هستی یا نه.

مثال انفاق امیرالمومنین در جنگ تبوک در اهمیت نیت
در جنگ تبوک گفتند به جبهه‌ها کمک کنید، وجود نازنین امیرالمومنین (ع) خودش را اجیر کرد، برای اینکه به جبهه‌ها کمک کند، با این کار که یک دلو آب بکشد به ازای یک عدد خرما، به همین صورت، سه کیلو خرما تهیه کرد، آورد و گفت: این هم کمک من به جبهه ها، مثل اینکه الان بگویند به جبهه‌ها کمک کنید، بعد یک نفر یک تخم مرغ بیاورد، همه مسخره اش کردند، سپس آیه نازل شد. سه کیلو خرمایی که امیرالمومنین بدهد، بابتش آیه نازل می‌شود، آیه می‌فرماید "الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ وَالَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ۙ. سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ" کسانی که الْمُطَّوِّعِینَ را مسخره می‌کنند، خدا آن‌ها را مسخره می‌کند. یعنی این مقدار نیت اثر دارد.

داستان عبید الله بن حر جعفی از اهمیت نیت
حتما داستان عبید الله بن حر جعفی را شنیده اید، وقتی که حضرت داشتند افراد را برای مبارزه دعوت می‌کردند، عبیدالله هم جنگاور بود و هم پولدار بود، هر چه اصرار کردند نیامد، گفت: من اسب می‌دهم، البته اسب چیز کمی نیست، الان در بین ترکمن‌ها قیمت اسب در کمترین حالت چهارصد میلیون است، او گفت: من اسبی را می‌دهم که تا به حال سوارش را زمین نگداشته است، به حضرت گفتند من خانواده دارم، کار دارم، زندگی دارم، امام حسین نزد عبدالله می‌رود و ایشان را بر جنگ علیه یزید و همراهی با سپاه خود دعوت می‌کند و این شخص بهانه می‌آورد و می‌گوید: خودم نمی‌توانم در جنگ حاضر شوم، ولی می‌توانم اسبی را در اختیارتان قرار دهم که تاکنون سوار خود را تنها نگذاشته است.

امام حسین علیه السلام موقع خروج از خیمه عبدالله، به این شخص می‌گویند: که ما از شما اسب نخواستیم و می‌خواستم خودتان در این جنگ حضور داشته باشید؛ و در ادامه قسمتی از آیه ۵۱ سوره کهف را میخوانند: "وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً" ما کسی نیستیم که گمراه را بازوی خودمان انتخاب کنیم. من از شما مال و ثروت نمی‌خواستم حضور خودتان برای من مهم بود.

پاک بودن نیت
پاکی و نیت شخص مهم است. به دنبال پیداکردن پاکی باشیم. مرحوم آقای کوثری (مداح امام خمینی (ر. ه)) در یکی از خاطرات خود می‌گویند: در یکی از شب‌ها که برای مداحی از مجلسی به مجلس دیگر می‌رفتند یک هیئت کوچک که توسط کودکان با چادر مشکی‌های مادرشان این هیئت را راه انداخته بودند به من گفتند که آقا بیا و اینجا هم روضه‌ای بخوان. آقای کوثری ابتدا قبول نکردند، ولی بالاخره به خاطر گریه یک دختر بچه این درخواست را قبول می‌کنند و شروع به خواندن روضه می‌کنند و برای پذیرایی یک لیوان چایی که وضعیت مطلوبی نداشته است را برای آقای کوثری می‌آورند و آقای کوثری به نحوی که بچه‌ها متوجه نشوند تظاهر به خوردن چایی کردند، ولی چایی را نخوردند. شب خواب حضرت زهرا (س) را می‌بینند که به ایشان می‌گویند: (تمام روضه‌هایی که امشب خواندی قبول نیست و فقط روضه‌ای که برای آن بچه‌ها خواندی قبول است فقط از شما ناراحت هستیم که چرا چایی را نخوردید آن چایی را من ریخته بودم.

اگرنیت کنید و این نیت پاک باشد و خلوص داشته باشه آن زمان است که این پاکی و خلوص نیت ارزشمند و قیمتی می‌شود.

اهمیت خلوص نیت در مفاهیم اسلامی
در مفاهیم اسلامی به نیت و خلوص نیت اهمیت زیادی داده شده حتی شرک که نجاست است و در قرآن در سوره توبه آیه ۲۸ "إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ" گفته شده که مشرکان نجس هستند و در سوره توبه ذکر شده که این نجاست، نجاست ظاهری نیست بلکه پلیدی باطنی است. "وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ" {سوره یوسف-آیه ۱۰۶} اکثریت مومنین مشرک هستند. این شرک از کجا می‌آید؟ این شرک به خاطر خوب نبودن نیت و خلل داشتن نیت این افراد است.

"لولا فلان لهلکت" (حدیث امام صادق (ع)) اگر فلانی نبود ما هلاک می‌شدیم. برای دیگران هم اعتبار قائل هستند و و نیت این افراد خوب نیست در نتیجه درجاتی مشرک هستند. پس باید نیت خود را خالص کنیم تا جز مشرکین نباشیم. همانگونه که در آیه ۱۰۶ سوره یوسف ذکر شد.

"وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ" {سوره بقره-آیه۱۵۱} تعریف کوتاه و مختصر برای حکمت: برخی چیز‌هایی در درون خود داریم، ولی آن‌ها را در درون خودمان گم کرده ایم. حکمت فکری است که می‌خواهد به عمل تبدیل بشود و در درون انسان است فقط انسان باید یک غباررویی باطنی انجام بدهد تا متوجه این حکمت بشویم، چون این حکمت در درون ما وجود دارد.

در قسمتی از آیه ۱۵۱سوره بقره "وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ" تعلیم کتاب و حکمت می‌دهد و تعلیم آنچه را نمی‌دانید یعنی انسان کتاب و حکمت را خود انسان می‌داند و این علم را از پیامبر درونی اش می‌داند.

در قسمتی از آیه ۱۱۳سوره نسا "وَ أَنْزَلَ اللَّـهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ" یکسری از اطلاعات هست که ما انسان‌ها از آن اطلاع نداریم و باید به ما آموخته شود، ولی یکسری از اطلاعات را از پیامبر درونی خود داریم، ولی این اطلاعات در درون ما گم شده است و باید آن‌ها را از درون خود بیرون آورده شود و به انسان نشان داده شود؛ که به لبه عمل هم مرتبط است.

شرط اثر داشتن انفاق
آیات ۲۶۷ بقره به بعد را می‌خوانیم:

"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَلَا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِیهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُوا فِیهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ"‌ای مومنین هنگامی که انفاق می‌کنید٬ "مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُم"٬ از بهترین هرچیزی انفاق کنید. پس می‌فرماید: اولا انفاق کنید، چون ‎انسان تا وقتی انفاق نکند و چیزی از خودش نَکَنَد زدن این حرف‌ها فایده‌ای ندارد. ثانیا باید چیزی را از خودت جدا کنی که جدا شدنش در تو باعث رنج شود. این نکته مهمی است.

"وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ"{بقره - ۲۱۹} در پاسخ به اینکه چه چیزی انفاق بکنیم جواب قرآن این است که آنچه زیادی است.

زیادی نه به این معنا که گاهی اوقات ما در سیل‌ها و زلزله‌ها و ... که هم ما و هم شما توفیق حضور داریم الحمدلله٬ گاهی می‌بینید سیلی از لباس‌های کهنه و حتی لباس‌های زیر مستعمل فرستاده شده است. درخواست کمک به این منظور نبوده که آنچه در کمد و انباری تان را می‌خواهید دور بریزید٬ به عنوان کمک بفرستید.

یعنی اگر یک ماشین لباسشویی اضافه هم در انباری دارید آن را ببخشید. منظور این است٬ "قُلِ الْعَفْوَ٬" یعنی زیادی مالت را بده. جالبتر اینکه در این آیه می‌گوید مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ را بده. از بهترینش ببخش.

وقتی غذایی برای امام رضا (ع) می‌آوردند٬ اول بهترین قسمت غذا را برمی داشتند و می‌گفتند این را به کسی بدهید.

انفاق‌های بی فایده
معلوم است که باید انسان در انفاق کردن٬ متحمّل درد شود تا رشدی حاصل شود. گاهی این کمک برای نیازمند مفید است، ولی برای شما ممکن است چندان رشدی نداشته باشد.

مثل این است که به شما بگویند به سیل زده‌ها و زلزله زده‌ها انفاق کنید و هرکسی هزار تومن انفاق کند. این هزار تومن‌ها جمع می‌شود و به درد نیازمندی می‌خورد، ولی این را بدانید که این انفاق به درد شما نمی‌خورد. خودتان را فریب ندهید.

اگر در انفاق اصلا کک آدم هم نگزد مثل این است که رفته باشد باشگاه و اصلا عرق نکرده باشد. خب معلوم است که این تمرین٬ تمرین نیست. مثل کسانی که استخر می‌روند بعد کنار استخر می‌نشینند و با نی آب پرتقال می‌خورند. در واقع اصلا استخر نرفته اند. بعد هم می‌روند و در سونا و ... می‌نشینند. این آدم در ظاهر ورزش رفته است، ولی در واقع ورزش نرفته است. چون این ریاضت نکشیده است. "أَنفِقُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الْأَرْضِ" من دوباره اینجا این نکته را تاکید بکنم و بکنیم که این نیاز به برنامه ریزی دارد.


بهترین مردم از جهت سبک زندگی
در روایت هست که علی بن شعیب نقل کرده است که امام رضاع به من فرمودند که "فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ مَنْ أَحْسَنُ النَّاسِ مَعَاشاً؟ " احسن مردم به جهت معاش و سبک زندگی چه کسانی هستند؟ "قُلْتُ أَنْتَ یَا سَیِّدِی أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی" من گفتم که شما داناترید شما بفرمایید، "فَقَالَ علیه السلام: یَا عَلِیُّ مَنْ حَسَّنَ مَعَاشَ غَیْرِهِ فِی مَعَاشِهِ. " فرمودند: بهترین سبک زندگی٬ سبک زندگی کسی است که چرخ دنده زندگی او به چرخ دنده زندگی دیگری وصل باشد. وقتی که این چرخ دنده می‌چرخد آن یکی چرخ دنده هم به چرخش در می‌آید. این بهترین سبک زندگی است. کسی که زندگی اش به زندگی دیگران گره خورده باشد که وقتی می‌چرخد زندگی دیگران هم بچرخد. حالا بستگی دارد چند تا از دنده‌ها درگیر شده باشد. بعد پرسیدند که "یَا عَلِیُّ مَنْ أَسْوَأُ النَّاسِ مَعَاشاً؟ "‎بدترین مردم به لحاظ معاش و سبک زندگی چه کسی است؟ "قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ" جواب دادم ‎شما بفرمایید که شما داناترید. "قَالَ علیه السلام مَنْ لَمْ یُعِشْ غَیْرَهُ فِی مَعَاشِهِ" گفتند کسی که از معاش او دیگران بهره‌ای نمی‌برند و زندگی نمی‌کنند. مثل اینکه ‎یک چیزی دارد برای خودش می‌چرخد. فقط دارد زندگی خودش را می‌چرخاند. "

حسن جواری با نعمت ها، کمک به دیگران
"یَا عَلِیُّ أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ. " ‎فرمودند: یا علی با نعمت‌ها حسن جوار داشته باش. حسن جوار یعنی چه؟ در این چیزی که حضرت می‌فرمایند یعنی حسن همسایگی داشته باش، نعمت را به دیگران هم باید بدهی. " فَإِنَّهَا وَحْشِیَّةٌ" نعمت وحشی است. نعمت لوس است، قهر می‌کند، فرار می‌کند. "مَا نَأَتْ عَنْ قَوْمٍ فَعَادَتْ إِلَیْهِمْ" خیلی بعید است نعمت برود و دوباره برگردد. حسن جوار آن به چیست؟ به این است که پول داری؟ به بقیه کمک کن. وگرنه نعمت وحشی است و از دست در می‌رود.

کمک نکنی، یعنی شکر نعمت نکردی، از دست در می‌رود. در هم رود، گفتند نعمت وحشی است، نه اینکه اصلا، به سختی برمی گردد. پوست می‌کند تا برگردد. هرچقدر هم آدم لطیف‌تر یک موقعی استاد عزیمان حضرت آیت الله جاودان می‌گفتند ما یک دوست خیی بزرگواری داشتیم، آدم خوبی بود، از او در مورد شخصی سوال کردند، جواب نداد، اما با لب و لوچه ادایی درآورد، دوستمان می‌گفت: دوسال درگیر این بودیم. دوسال درگیر این نکته بودیم، که همچین کاری درمورد کسی کردند. نعمت "مَا نَأَتْ عَنْ قَوْمٍ فَعَادَتْ إِلَیْهِمْ یَا عَلِیُّ إِنَّ شَرَّ اَلنَّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَکَلَ وَحْدَهُ وَ جَلَدَ عَبْدَهُ" بدترین مردم تک خور‌ها هستند. " أَکَلَ وَحْدَهُ" این هم بدانید که اینکه کمک می‌کنید به مردم، لطف نیست. فکر نکنید لطف می‌کنید اگر به کسی کمک می‌کنید، قبول می‌کنید که یتیمی را لااقل به جهت مالی سرپرستی کنید. به جهت مالی می‌شود کسی را سرپرستی کرد؟ می‌شود به فقرا بدهی؟ می‌شود مالت را نگه نداری؟ آیا این چیز‌ها می‌شود؟ اینجاست که تا می‌گویی یک دهم مالت را به قول روایت کنار بگذار، یک پنجم مالت را کنار بگذار، حقوقت را کنار بگذار، غیر از خمس و زکات گفتند، قسمتی از مالت را به بقیه بده، ذیل " فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ" روایت زیاد است؛ که در مال شما، حق سائل و محروم است. مال آن هاست و باید بدهید.

پرسیدند این همان زکات واجب است؟ گفتند خیر. باید هر فرد قرار بگذارد که من این مقدار از حقوقم یا... را می‌دهم. تا این چیز‌ها پیش می‌آید، سروکله شیطان پیدا می‌شود. این آیاتی که می‌خوانم پشت هم است. "الشَّیطانُ یَعِدُکُمُ الفَقرَ" شیطان می‌آید برای شما محاسبه می‌کند.

حقوقت چقدر است؟ دومیلیون و نیم. خب الان هم که هشتت گرو نهت است، خب این آقای دیوانه هم که گفت: ده درصد حقوقت را بده. خب این دومیلیون و نیم منهای دویست و پنجاه هزار تومان می‌شود، دومیلیون و دویست و پنجاه هزارتومان؛ که ما با همان دومیلیون ونیم گیر کرده بودیم، این می‌گوید بکن دو و دویست و پنجاه. حرف عاقلانه است یا نه؟ آدم می‌بیند نه یک چیزی هست. "الشَّیطانُ یَعِدُکُمُ الفَقرَ وَیَأمُرُکُم بِالفَحشاءِ ۖ. وَاللَّهُ یَعِدُکُم مَغفِرَةً مِنهُ وَفَضلًا" مغفرت و فضل. می‌گوید من زیادش می‌کنم. "وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ" خدا واسع است. می‌گوید تو چه کار داری؟ من زیادش می‌کنم. مثل این است که شما درختی را هرس کنی و بگویی برگ هایش کم می‌شود. خب برگ هایش کم می‌شود و میوه هایش زیاد می‌شود.

طوری نیست، من این کار را می‌کنم. کی گفته که هرچه کم شود، کم می‌شود؟ شاید این که کم شود، از مجاری دیگری مال بیاید. این بچه‌ها می‌مکند که سینه مادر شیر دارد. بچه‌ها نمکند اصلا سینه مادر شیر ندارد، سینه مادر کی خشک می‌شود؟ وقتی بچه‌ها نمی‌مکند. امر نمی‌کنند به مادر که سینه ات خشک باشد؛ و این رزق شیر، رزق بچه است یا رزق مادر است؟ رزق بچه است، اما پیش مادر است. رزق آن فقرا پیش اغنیاست. این را که به شما می‌گوید، خب چه ربطی به حکمت داشت؟ تا این بحث را می‌گوید، می‌گوید"یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا ۗ. وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ" حکمت را خدا به کسانی می‌دهد که می‌خواهد. اگر هم به کسی حکمت دهد، خیر کثیر داده است.

"وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ" فقط هم اولوالالباب و صاحبان مغز هستند که متذکر می‌شوند و تکان می‌خورند. این در وجود آدم هست، باید مدام به آدم بگویند، تعلیم حکمت دهند. این‌ها به لبه عمل ارتباط دارد. اگر شخص می‌خواهد حکمت داشته باشد، باید این را به لبه عمل برساند، باید عمل کند. آقا با خدا قرار گذارید از امشب، از این دهه یک کاری کنید، یک برنامه ای، یک روزی، یک یتیمی، یک کاری، خیلی از ما دستمان به دهنمان می‌رسد، همین مقدار که می‌توانیم کمک کنیم، کمک کنیم.

روحیه مقاومت، مهم‌ترین مسئله است 
گفتیم استقامت جمعی مؤمنون (چند جلسه همین را گفتیم)، ولی گفتیم تازه بارگذاری یک افق‌های بلندتر، افق‌های بالا، افق‌های بلند. چون سوال کردند من اینجا این نکته را بگویم، خیلی وقت‌ها هست که یک عده‌ای هستند با سابقه‌های مقاومت و جهاد و شهادت، پایه ترساندن ملت‌ها هستند. آقا مهمترین چیز این روحیه مقاومت است، روحیه نه حتی توان ظاهری مقاومت ما باید دنبال توان ظاهری مقاومت باشیم، باید دنبال توان ظاهری جنگیدن باشیم، اما مهمتر از همه این روحیه است.

حواستان به شایعات و روایتگری‌ها باشد!
بگذارید مثال بزنم. بعد از احد، بعد از شکستی که در احد خوردند، هول و هوش همان جا هنوز داشتند برمی گشتند، شایع‌های درست شد. شایعه که لشکر قریش مجدد دارد حمله میکند، چه حمله ای! این‌ها که تقریبا جنگ را شکست خورده تحویل داده بودند و آمدند، دیگر بریدند. حواستان به این شایعه‌ها باشد. کلا این بازار شایعه و بازار روایتگری از ابتدا بحثی بوده است، روایت‌های مختلف و شایعه‌های مختلف، بزرگنمایی‌ها کوچک نمایی ها. خود خدا هم در قرآن از این کار‌ها می‌کند. شایعه درست نمی‌کند، اما روایتگری‌های خاص می‌کند، چشم بندی‌های خاص می‌کند. حالا این‌ها را بعدا در آیات می‌بینید.

پیغمبر کار جالبی کردند، گفتند زخمی‌ها این طرف بیایند، سالم‌ها اینور. گفتند خب الان می‌خواهند بگویند زخمی‌ها بروند، سالم‌ها به سمت جنگ بروند. حضرت گفتند نه ما با زخمی‌ها می‌رویم. زخمی‌ها روحیه دارند. آیات سوره مبارکه آل عمران را نگاه کنید، میگوید "الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْح" کسانی که جواب خدا و رسول را دادند. اصلا حضرت نگذاشتند سالم‌ها بیایند. لابد در آن جنگ باید هر کسی زخمی می‌شده. معلوم است کسی که زخمی نشده، در رفته است. می‌گویند کسانی که جواب خدا و رسول را دادند، "مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْح " بعد از این که زخم خورده بودند. این‌ها جواب خدا را داده اند.

این‌ها چه کسانی هستند؟ این‌ها کسانی هستند که زمانی که گفته شد " إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیل" ببینید آدم، آدم با روحیه‌ای است. دارد روحیه می‌دهد. وقتی بهشان گفتند که جنگ شد، دیگر جنگ همه جمع شد. قریش، خود را تجهیز کرده، به میدان می‌آورد. این‌ها گفتند اشکال نداره "قَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیل". بعد می‌گوید " فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ" بدون کمترین آسیبی برگشتند. همین زخمی ها. بابا روحیه در طرف مقابل رعب ایجاد می‌کند. اصلا این در تکوین عالم تاثیر می‌گذارد. بعد همان جا خدا می‌گوید "إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ " این شیطان است که رفیق هایش را می‌ترساند. "فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ" اگر مؤمن هستید، از من بترسید.

ماجرای جنگ صفین و شکست خوردن در یک جنگ برده
(در مورد) جنگ صفین، امیرالمونین (ع). می‌دانید جنگ صفین تقریبا کی مغلوبه شد؟ شب قبل از پایان آن مغلوبه شد، ولی چرا؟ مدتی جنگیده بودند. جنگ صفین، چهارماه جنگ بود و بیشتر از تعداد کسانی که از لشکر امیرمومنان رفته باشند از لشکر شام افراد رفته بودند. به نفع این طرف (امیرالمونین (ع)) جنگ در حال تمام شدن بود.

کسی در شب آخر، همان اشعث بن قیس معروف، شروع به یک سخنرانی نمود و گفت: "شما که میدانید من از سابقه دار‌های جهاد و شهادت و جبهه هستم... خدا نکند که این سابقه دار‌ها از راه درست برگردند که انسان‌ها را بیچاره می‌کنند. مثالش اینکه می‌گویند، شما که می‌دانید من وضعیتم اینگونه است که ۸ سال دفاع مقدس در جبهه‌ها بوده ام، این یکی، عمر خود را نیز کرده ام، این هم دلیل دیگر، مشابه همین‌ها را اشعث گفت و این گونه ادامه داد... در مورد دشمنی من با معاویه نیز می‌دانید این هم یکی دیگر از دلایلش، ولی چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد و من نگران زندگی مردم هستم توجه کنید که با جنگ بُرده چنین کرد، با جنگ بُرده! از زندگی مردم گفت. اینکه ما کشته میشویم و عاقبت زنانمان چه می‌شود؟

استفاده از فرصت توسط معاویه برای فریب سپاه امام علی (ع)
جاسوسان به معاویه خبر دادند، همانطور که روایتش در کتاب بحارالانوار هست، که اشعث یک چنین سخنرانی کرده است. معاویه در پاسخ گفت: کار به نفع ما تمام است دیگر. فردا قرآن‌ها را سر نیزه کنید که کار تمام می‌شود.

دشمن در همه عرصه‌ها به جز عرصه نبرد می‌تواند قدرتمند باشد و یا قدرتمند ظاهر شود، ولی نباید از نبرد با او ترسید.
این که انسان دل دیگران را خالی بکند و روحیه مقاومت را از دیگران بگیرد، که جلسات بعدی هم در سوره مبارکه انفال با همدیگر خواهیم دید ان شاءالله، ضعف دشمن تنها در درگیری مشخص می‌شود، این که میگویم صریح جملات قرآن است. دشمن مادامی که با او درگیر نشوی قوی ست؛ و اتفاقا هم قوی است هم قوی نماست. چه زمانی برای دشمن مشکل ایجاد می‌شود؟ زمانی که درگیر شود! در درگیری مشخص می‌شود سپاه خدا و وعده‌های او چگونه عمل می‌کند. خیانت می‌کنند کسانی که چنین تئوری‌هایی می‌دهند که مغایر با این است.

رسیدن به اهداف بالا با راحت طلبی جمع نمی‌شود و اگر کسی غیر از این گفت: احمق یا فریبکار است یا در پارادایم‌های جمهوری اسلامی نیست.

عرضم را با این نکته تمام می‌کنم. اگر ما می‌گوییم، قرآن می‌گوید، ولی جامعه می‌گوید که ما باید به نقاط بلند برسیم، به رشد‌های بلند برسیم. اگر کسی به شما وعده‌های استراحت داد حتما دارد شما را فریب میدهد یا خودش احمق است.

مگر می‌شود انسان، فرد یا جامعه‌ای با توسعه راحت طلبی به یک بلندایی برسد؟ به طور مثال فرض کنید یک رئیس جمهوری بیاید این را بگوید در زمان انتخاباتش که من رفاه را برای شما می‌آورم. این فرد قطعا فریب کار است. بگوید من توسعه رفاه می‌دهم برای شما، این فرد قطعا یا احمق است یا فریبکار یا اصلا در پارادایم‌های انقلاب اسلامی نیست. می‌دانید در عوض باید چه بگوید؟ - این‌هایی که می‌گویم واقعیت‌های داستان است باید بگوید که برنامه ریاضتی من برای این ۴ سال و حتی ۸ سال چیست و البته رشد شما در این زمینه چه خواهد بود.

باید این‌ها را بگوید مگر می‌شود یک نفر به طور مثال یک معلمی بیاید بگوید من می‌خواهم تو را به جایگاهی برسانم که در کنکور رتبه دو رقمی شوی و همه وقتت هم به خوشگذرانی بگذرد، یعنی بگوید از صبح تا شب با همدیگر کار می‌کنیم و تو خور و خواب و تفریح میکنی؟ حتما می‌گویید ایشان دیوانه است یا این فریب و فریبکاری است.

کسانی که اینگونه دارند توصیه به راحتی می‌کنند حتما فریبکارند یا احمق هستند یا در پارادایم‌های انقلاب اسلامی نیستند اصلا و می‌خواهند مملکت را بدهند. مگر میشود انسان یا مملکتی به رشد برسد به حساب این که این جامعه، ما می‌خواهیم توسعه رفاه بدهیم. این یعنی معلوم است نمی‌خواهد به رشد برسد.

بزرگی هدف اسلام که ظهور کردن و غلبه بر سایر ادیان است مثالی از اهداف بلند است که با راحت طلبی جمع نمی‌شود.
اگر هدف {... لِیُظهِرَهُ عَلی الدِینِ کُلِه... } بارگزاری شد، اگر تا این حد بارگزاری شد، حتما یک نفر در انتخابات باید این‌ها را بگوید که برنامه من در ریاضت و فشار عاقلانه به شما چیست. تاکید می‌کنم (فشار عاقلانه به ملت نه اینکه سرمایه‌های مملکت را با یک تصمیمی که همچون من که در بازار هستم بگویم این‌ها حتی یک پیچ در بازار نفروخته اند با این عرضه هایشان در بازار! این‌ها سرمایه‌های مملکت را به باد می‌دهند، توجه کنید من این فشار غیرعاقلانه را نمی‌گویم، کسانی را که امثال ما آخوند‌ها که در بازار بوده اند متوجه می‌شوند که یک پیچ را هم نفروخته اند از معادلات بازار هیچ سر در نمی‌آورند. این را من آخوند که در بازارم می‌فهمم. یعنی انقدر احمق! یعنی واقعا نصاب حماقت را به تنهایی جابه جا می‌کنند، این فشار غیرعاقلانه را نمی‌گویم.

فشار که در ابتدای صحبت گفتیم لازم است فشار عاقلانه است، مثل ورزش عاقلانه. ریاضت عاقلانه مثل ورزش عاقلانه است. این فرد باید بیاید بگوید برنامه ریاضتی من برای ۴ سال و یا ۸ سال آینده چیست و البته به این رشد‌ها هم خواهیم رسید. این‌ها را اگر کسی بگوید آدم درستی است. نتیجه اخلاقی این است که وقتی می‌گویید من این بلندا‌ها را نشانه گرفته ام این‌ها هم به تبعش باید باشند. در جلسات بعد ان شاءالله می‌رویم برای بررسی آیات سوره انفال که بنگریم که آن دعوایی که پیغمبر خدا (ص) در حال اصلاحش بود به چه نتایجی رسید و خود قرآن این نتایج را چگونه گزارش میکند. آن وقایع را بررسی می‌کنیم.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار