تحقیقات جدید نشان داده است میزان انرژی مصرفی کودکان طی ۲۰ سال گذشته، تغییر چندانی نداشته است و دلیل افزایش چاقی کودکان، تحرک کمتر آنهاست.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، افزایش آمار چاقی در کودکان یکی از مشکلات بهداشتی دنیا شناخته شده است؛ از سال ۱۹۸۶ تاکنون، آمار کودکان چاق دو برابر افزایش را نشان میدهد.
بیشتر کودکانی که درسنین کم، خصوصا زیر ۷ سال مبتلا به چاقی میشوند، در نوجوانی و بزرگسالی افرادی چاق خواهند بود. دلیل افزایش چشمگیر چاقی کودکان، غذا خوردن بیشتر نیست. تحقیقات نشان داده است، میزان انرژی مصرفی کودکان طی ۲۰ سال گذشته، تغییر چندانی نداشته است و دلیل افزایش چاقی کودکان، تحرک کمتر آنهاست. عوامل مختلفی در چاقی کودکان دخیل است. همچنین چاقی با عواقب بسیار زیادی همراه است که میتواند موجب ناراحتی کودک شود.
پدر و مادر از عوامل اصلی چاق شدن کودکان هستند. وقتی پدر و مادر چاق باشند، زمینه اصلی چاقی کودکان را فراهم میکنند و باید حتما به این مساله توجه کنند که عوامل محیطی در قبال فرزند شان تاثیرگذارتر است. عوامل محیطی که باید تعدیل یا حذف شود، عبارت است از عادات غذایی، الگوی زندگی و عدم تحرک که نقش مهمی در پیدایش چاقی دارند.
شناسایی چاقی به عنوان بیماری مزمن و چند عاملی توجه به این حقیقت را میطلبد که تلاش برای پیشگیری و مداخلات جامع بیشتر در دوران کودکی مورد نیاز است. والدین با فراهم کردن محیط پیرامون کودک و تاثیری که روی عادات و رفتارهای بهداشتی کودکان میگذارند، در پیشگیری از چاقی دوران کودکی موثر هستند. دنیای کودک باید سرشار از نشاط و سرزندگی باشد، اما محیط دلهره آوری که برخی از مادران برای کودکان خود فراهم میکنند، از همان ابتدای کودکی آنها را دچار تشویش و نگرانی میکند؛ این نگرانی، کارکرد و خلاقیت کودک را تحت الشعاع قرار میدهد.
عادات نامناسب: مهمترین عامل چاقی عادات نامناسب در تهیه و مصرف مواد غذایی که دارای انرژی متراکم با ارزش غذایی ناچیزترند، انواع شیرینی ها، چیپس و شکلات، بستنی خامهای و فست فود، گرایش به مصرف بی رویه غذاهای چرب و شیرین که از ذائقه والدین به فرزندان منتقل میشود، مصرف زیاد میان وعدههای غذایی و پرکالری، جایگزین کردن سرگرمیهای دیگر بدون تحرک بدنی با بازیهای کامپیوتری و نشستن طولانی مدت در جلوی تلویزیون (که به ازای هر ساعت نشستن در مقابل تلویزیون احتمال افزایش وزن کودک به نحو چشم گیری بالا میرود) و دادن هله هولههایی (که حین بازی و نشستن به کودک داده میشود)، از عوامل ایجاد کننده چاقی به حساب میآیند.
از همه بدتر عادت به خوردن تنقلات در حین تماشای تلویزیون و بازیهای رایج رایانهای است که بیشتر والدین، کودکان را با این وسایل سرگرم میکنند؛ کودکانی که در طول روز سه ساعت بیشتر در مقابل بازی رایانه و تلویزیونی مینشینند تا سه برابر بیشتر در معرض عوارض ناشی از چاقی قرار دارند.
نقش عوامل روحی در پر خوری
عوامل روحی روانی در همه سنین سبب پرخوری میشود. در دوران کودکی هم این عوامل روی خوردن تاثیرگذار است. حتی حالت روحی روانی والدین در این رابطه تاثیر به سزایی دارد. والدینی که به کودک خود کم توجهی کرده و کمتر به او رسیدگی میکنند، این کم توجهی خود را با تهیه غذاهای ناسالم جبران میکنند، از سوی دیگر با دادن مواد ناسالم مشکل را دامن زده و دادن این مواد غذایی ناسالم را به عنوان پاداش و جایزه قرار میدهند و با حذف مواد دلخواه کودک او را تنبیه میکنند، این روش یکی از عوامل ایجاد چاقی در کودک است.
والدینی که اصرار به مصرف حجیم غذا به کودک دارند، به این ترتیب تشخیص آستانه سیری را از آنها سلب میکنند و احساس گرسنگی را که در کودک به صورت غریزی وجود دارد، تبدیل به ولع بیشتر میکنند و طبعا مساله چاقی را پیامد این موضوع میکنند یا ابراز محبت و عطوفت خود را به نحوه غذای فرزند ربط میدهند. هر چه کودک بیشتر غذا بخورد محبت بیشتری به او میکنند و با این اشتباه بزرگ، برای اینکه کودک خود را در کانون توجه قرار دهند، حتی اگر میل نداشته باشد شروع به غذا خوردن میکند تا مورد تحسین قرار گیرد.
کودکانی که احساس دلتنگی، دل شوره یا عدم امنیت یا به عللی دچار افسردگی میشوند رو به خوردن غذای بیشتر میآورند، پس برای دادن غذای بیشتر به کودک باید علل پرخوری را ریشه یابی کرده و آن را درمان کرد و اضطراب و استرس را از آنها دور کرد. کاهش کالری دریافتی از طریق حذف تنقلات بی ارزش و پرانرژی، افزایش فعالیت روزانه، رفتار درمانی و بهبود افزایش اعتماد به نفس آنها میتواند در روند تدریجی کاهش وزن بیمار موثر باشد.
ژنها چه از شاخه پدری یا از مادری به کودک انتقال مییابند. گاهی جهشهایی مانند جهش در هورمون لپتین یا هورمون انسولین میتواند چاقی را به وجود آورد، اما مسالهای که سبب تبدیل ژنوتیپها به فنوتیپ و تجلی ژنها از حالت ژنی به تظاهرات خارجی میشود، تعامل عوامل محیطی با ژنی، از جمله نوع و کیفیت و کمیت غذای هر فرد استچرا که میتواند ژنهای چاق کننده را به فعالیت وا دارد.
نتایج نشان میدهد که مناطقی از مغز احساسات و واکنشهای استرس را کنترل میکند به همراه میل و رغبت و توان انرژی میتوانند در کنار یکدیگر بر خطر چاقی، تاثیر بگذارند. همچنین بازداری رفتاری کودک نوعی نارسایی ناآشکار، ولی اساسی به حساب میآید که تاثیر قابل ملاحظهای بر حفظ و توجه کودک میگذارد.
چاقی یک بیماری روانی و جسمی است
کودکان مبتلا به چاقی وقتی به سن نوجوانی وجوانی میرسند بیش از آنچه انتظار میرود دچار مشکلات پزشکی و بهداشتی میشوند. چاقی در دوران کودکی در دراز مدت بر سلامت و رفاه افراد تاثیر میگذارد که میتوان به دیابت نوع۲، کلسترول و فشار خون بالا اشاره کرد. همچنین هیچگاه به ذهن تان خطور نمیکند که کودکان هم میتوانند دچار آتروز شوند، اما امروزه وقتی کودکان به خوردن غذاهای پر چرب و پر کالری رو میآورند در اثر افزایش وزن، فشار در مفاصل اضافه شده و این بیماری در کودکان نیز رواج مییابد. چاقی یک بیماری روانی و جسمی است.
کودکان چاق اعتماد به نفس کمتری دارند، از ظاهر خود خجالت میکشند. نگاه منفی به اندام، افسردگی کودک را بدنبال دارد و عدم پیشرفت عقلی مناسب حاصل این افسردگی خواهد بود. یافتههای جدید نشان میدهد چاقی کودکان قبل از ورود به مدرسه با افزایش خطر نزدیک بینی (که یکی از شایعترین اختلالات چشم در جهان است)، در سالهای بعد مرتبط است.
گفتنی است، این پژوهش توسط وحیده عظیمی، دانش آموخته دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی با عنوان «پیش بینی چاقی کودکان بر پایه بازداری، اضطراب کودک و رابطه مادر-کودک» با راهنمایی دکتر فاطمه گلشنی و مشاوره دکتر مهناز استکی انجام شده است.