گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان؛ در پرونده ویژه «دیپلماسی اقتصادی» بخش اولِ ارمنستان هرویک یاریجانیان رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ارمنستان در مورد اهمیت و جایگاه استراتژیک کشور ارمنستان به لحاظ اقتصادی توضیح داد و از سیاست های غلط تعرفعه ای، بی ثباتی اقتصاد و نرخ ارز، ممنوع کردن ناگهانی صادرات کالا و عملکرد ضعیف دولت و بویژه وزارت امور خارجه در استفاده از ظرفیت بازار کشورهای همسایه ابراز تاسف کرد.
یاریجانیان معتقد است کالا و خدمات ایرانی کیفیت لازم برای رقابت در بازار کشورهای منطقه را دارد و تنها باید برای بهره برداری از آن رویکرد دولت تغیر کند و با فعال کردن دیپلماسی اقتصادی از پتانسیل های موجود در تجارت با همسایگان به ویژه همسایه ی شمالی و ارمنی برای توسعه صادرات و تقویت تولید و تقابل با تحریم ها بهره برداری کند.
از پرونده ویژه " دیپلماسی اقتصادی " بیشتر بخوانید:
رمزگشایی از حلقهای مفقود در زنجیره تولید و توسعه کشور
انصاری: برای «سوریها» شهرک میسازیم؛ پولش را هم میگیریم
جزئیات راه ارتباط بخش خصوصی با معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه
بازاری که با بستهبودن مرز هم قبضه شد!
در ادامه بخش دوم گفتگو با یاریجانیان؛ رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ارمنستان تقدیم می شود.
معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه با شما به عنوان رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ارمنستان در بخش خصوصی ارتباط خوبی دارد؟
اتاق های مشترک در کمیسیون مشترک هر دو کشور حتما باید دعوت بشوند یا نظر مشورتی شان را مرتب بگیرند و نکات آن ها را در تجارت با طر مقابل بدانند اما متاسفانه اینطور نیست! بنده به عنوان ئیس اتاق مشترک تا به حال به کمیسیون مشترک دعوت نشده ام!
وضعیت ایران در تجارت با ارمنستان به لحاظ آماری چگونه است؟
صادرات ایران به ارمنستان کمتر از 300 میلیون دلار است و همین مقدار اندک هم البته عرض کنم متاسفانه مربوط به انرژی یعنی نفت و گاز و برق است. در واقع ما به طرف ارمنستانی انرژی می دهیم میعانات گازی می دهیم آنها هم به ازای آن به ما برق می دهند. یعنی تبادل تجاری در سطح انرژی است و تبادل کالا و خدمات نیست.
بخش خصوصی ما در تجارت با ارمنستان هیچ کاره است. تبادلات گاها یکی دو ماشین کاشی سرامیک یا سنگ آهک یا سیمان است. نام این مبادله تجارت نیست، تجارت این است که ارمنستان بگوید که 50 درصد کالای تجاری کشورم را باید از ایران بگیرم چون ما دیوار به دیوار و استراتژیک هستیم.
ایران بزرگترین پتروشیمی های خاورمیانه را دارد بعد ارمنی می رود از ترکمنستان مواد پلاستیک تامین می کند! با اینکه ایران یکی از بزرگترین تولید کنندگان مصنوعات پلاستیک در دنیا است اما ارمنستان اکثر محصولات پلاستیکی را از ترکیه و لهستان وارد می کند.
از طرف دیگر سیستم کشور ما بیشتر علاقه دارد که تهاجم کالایی داشته باشد یعنی دوست داریم به همه دنیا جنس بفروشیم و در عوض هم چیزی نخریم! طرف ارمنستانی ده کانتینر مربا به روسیه می دهد و مابه ازای آن کالا می گیرد.
با یک تاجر ترکیه ای خیلی راحت تر می توان کار کرد تا با یک تاجر ایرانی! چرا؟ چون انجا تثبیت قیمت وجود دارد ما تثبیت قیمت هم نداریم و وقتی ثبات قیمت نباشد معامله برای خریدار با ترس و لرز است.
چه کالاهایی از ارمنستان می توانیم وارد کنیم و چه چیزهایی داریم که می توانیم به آنجا صادر کنیم؟
هر چیزی که تولید می کنیم می توانیم صادر کنیم و به ازای آن می توانیم کالاهای واسطه ای یا مصرفی مورد نیاز بیاوریم.
اگر آن روزی که هنوز تحریم نشده بودیم می رفتیم در ارمنستان سرمایه گذاری می کردیم مثلا 200 تا کارخانه آنجا احداث می کردیم طرف اروپایی و امریکایی زورش نمی رسید که تحریم کند چون به فرض بیست هزار نفر ارمنی آنجا کار می کردند.
ما باید همه این چیزها را پیش بینی می کردیم. وقتی که پیش بینی نکنیم به مانند مریضی است که تا سکته نکند به بیمارستان نمی رود نباید سکته کند وقتی سکته کرد دوا و درمان فرایند سابق را ندارد.
عمده ترین محصولات صادراتی و وارداتی ایران به ارمنستان چیست؟
اگر تبادل انرژی را کنار بگذاریم جوجه یک روزه، جوجه شترمرغ، تخم مرغ، گوجه فرنگی، پیاز، سیفی جات و سبزیجات، آهن آلات، لوله یوپی وی سی، پی وی سی مواد و مصنوعات پلاستیک، تانکرهای پلاستیکی و فلزی به ارمنستان صادر می شود و در مقابل می توانیم محصولاتی که در تولید آن مزیت نسبی نداریم از ارمنستان وارد کنیم.
مثلا با توجه به خشکسالی از نظر تولید گوشت یا محصولات کشاورزی آببر در مضیقه هستیم و می توانیم از آنها گوشت گوسفند تازه بیاوریم گوشت گوساله بیاوریم
مزیت های تجاری بین ایران و ارمنستان در زمینه خدمات چگونه است؟
مزیت های فراوانی وجود دارد. یکی از شرکت های ایرانی که عضو اتاق ما هم هست مناقصه پروژه ساخت بزرگترین پل میان گرجستان و ارمنستان را در رقابت با غول های آسیایی و اروپایی برنده شد ولی این شرکت هنوز که هنوز است به دلیل مشکلات بانکی و تحریم نتوانسته پیش پرداختش را در داخل ایران دریافت کند و در حال حاضر در آستانه از دست دادن پروژه است!
آیا نمی توان به صورت پیمان دوجانبه پولی مبادلات را انجام داد؟
صددرصد ، راحت ترین راهش این بود که یک موسسه مالی در ارمنستان در منطقه آزاد اقتصادی تاسیس می کردیم و به جای اینکه با ارزهای بین المللی و دلار مبادله کنیم با درام ارمنستان و ریال ایران کار می کردیم و کشورهایی هم که درگیر تجارت با ایران بودند در حوزه اوراسیا و سی ای اس مثل روسیه و قزاقستان همه حساب ها می امد در این حساب متمرکز می شد و ما با این روش و به این ترتیب می توانستیم به یک بازار 300 میلیونی دسترسی پیدا کنیم اما وقتی که ما در زمینه تاسیس این موسسه مالی که به نفع خودمان است اقدامی نمی کنیم چه می شود کرد!
الان ما با چین کونلونبانک را داریم که فقط در زمینه تجارت ایران و چین کار می کند ما می توانستیم همین مدل را ارمنستان اجرا کنیم و کل کشورهای اوراسیا را پوشش دهیم.
این پیشنهادات را به دولت ارائه دادید؟
ما در قالب پیشنهادات شفاهی، ارسال نامه و مصاحبه چندین و چند بار عرض کردیم ولی متاسفانه تا به حال بازخورد و پاسخی ندیدیم!
اگر اختیار با شما باشد برای تجارت با کشورهای حوزه اوراسیا با همین بازار عظیمی که گفتید از کانال ارمنستان می تواند به دست بیاید چه می کردید؟
اولین نقطه ی هر تجارتی ترانسفر پول است. تا ساز و کار مالی حل نشود عملا امکان پذیر نیست که بتوانید با هر کشوری کار کنید. بعد از حل و فصل کردن ساز و کار مالی باید تعرفه ترجیحی بگذاریم یعنی بیاییم ارمنستان را متقاعد و مشتاق کنیم از خدمات و کالای ما استفاده کند
زمستان سال گذشته هیئتی از ارمنستان وارد ایران شد و به دیدن یک شرکت در قزوین که بالن گاز تولید می کرد رفت.
ارمنی ها از دیدن امکانات و تولیدات و محصولات این کارخانه شگفت زده شده بودند و می گفتند ما تا به حال از چین خرید می کردیم ولی الان به این نتیجه رسیدم قیمت، کیفیت و شرایط فروش این شرکت بسیار مناسب تر است. بنابراین کالای ایرانی در هر کشوری حضور داشته باشد می تواند رقابت کند اما متاسفانه ما را به عنوان بنجل فروش می شناسند!
ما کارخانه هایی داریم آبروی این مملکت هستند پرچم صنعت هستند ولی برای همسایگان ناشناخته مانده اند! در زمینه تولید خدمات ما حرف برای گفتن داریم اما دادمان به جایی نمی رسد!
در اینجا سهم بخش خصوصی و دولتی چه قدر است؟
تعارف نداریم ما بخش خصوصی مان کاملا تابعی از بخش دولتی است ما بخش خصوصی مستقلی نداریم که بیاییم بگوییم بخش خصوصی، بخش خصوصی ما توانشان این است در سال دو سه نمایشگاه شرکت کنند. این دولت است که باید به داد تجارت برسد وقتی دولت اختیارات و امکانات را گرفته است. اولین کاری که دولت باید انجام دهد کالاهای استراتژیکی که توان رقابت در بازارهای خارجی را دارند باید شناسایی کند تشکیل بولتن تخصصی بدهد و در نمایشگاه های منطقه پاویون بگیرد.
باز ماندن از رقبای تجاری در منطقه ما را فشل و ضعیف می کند و این ضعف افسردگی میاورد. امروز کارخانجات ما با تمام ظرفیت کار نمی کنند و تاجر و بازرگان و تولید کننده ما شاداب نیست طوری شده که بسیاری به فکر فروش دارایی و ملک و گرفتن سود بی دردسر از بانک افتاده اند.
بسیاری از کارشناسان و دولتمردان معتقد بودند با جهش ارز و پایین آمدن ارزش پول ملی کالا و خدمات ما در خارج از کشور ارزان تر می شود و صادرات جان می گیرد اما عملا این اتفاق در التهاب اخیر ارزی رخ نداد، نظر شما چیست؟
بهترین جواب را آمارها می دهند، به جای اینکه بیاییم تفسیر کنیم شاید آمار بهترین جواب را بدهد! صادراتمان نه تنها زیاد نشد بسیار کم شد و گاها متوقف شد چرا که تجارت و صادرات نیاز به ثبات دارد. قیمت ارز اگر قرار است صد هزار تومان بشود یک بار برای ده سال بشود!
زمانی که دلار 1000 تومان بود خیلی بیشتر صادرات داشتیم تا 3500 تومان و یا الان که 12000 تومان شده است. این جواب قانع کننده ای برای بازرگان نیست که قیمت ارز بالا می رود صادرات را زیاد کن! یک صادر کننده موفق قیمت ارز هر چه باشد با آن ارز کارش را انجام می دهد و مسئله مهم و اثرگذار ثبات است.
در کشور آلمان حدود 20 سال است قیمت ارز تقریبا ثابت است ولی بیشترین صادرات را به دنیا بعد از چین و ژاپن دارد. این باعث نمی شود که یک صادر کننده آلمانی بگوید شما قیمت ارز را ثابت نگه داشته اید!
این شوک تاثیر تخریبش به مراتب چندین و چند برابر بیشتر از این است که بخواهد برای کار ما را رونق بدهد یا بخواهد ساز و کار صادرات ما را ترغیب کند.
بسیاری از تولید کننده ها برای خریدن مواد اولیه یا حتی ماشین آلات صنعتی با شرکت های خارجی به صورت اعتباری کار می کنند یا به عبارت دیگر از آن ها قسطی جنس می گیرند و زمانی که دلار 3 برابر می شود در ایفای تعهد و بازپرداخت اقساط مشکل ایجاد می شود و اعتبار ازبین می رود! نظر شما چیست؟
این مطلب واقعا طلایی است. به مثابه کشاورزی می ماند که چندین و چند سال زحمت کشیده به یک باره تگرگ می زند و محصولش را از بین می برد. متاسفانه ما همیشه وارد کننده ها را به چشم آدم های نالایق می بینیم درحالی که اگر واردات نباشد چرخ بسیاری از صنایع به گردش در نمی آید.
این اعتباری که دوستان ما از کشورهای مختلف می گرفتند و به داخل کشور منتقل می کردند در قالب کالا و خدمات در جهت تورم زدایی و رکودزدایی مفید بود. به گونه ای می شد گفت تولید کننده ما صنعتگر ما از تورم عبور می کرد و این فشار مالی که بانک ها به او تحمیل می کردند از این هم عبور می کرد و با یک ساز و کار بسیار درست کار خودش را انجام می داد اما جهش دلار در سال 96 کمر صنعت و تولید و خدمات را شکست.