رویای سفر در زمان از قدیم و در سراسر دنیا وجود داشته است. اما این کشش انسان برای سفر در زمان از کجا شروع میشود و چرا انقدر برای او جذاب است؟
به گزارش خبرنگار فناوری خبرگزاری دانشجو، مفهوم سفر در زمان ممکن است با درک ما از زمان متفاوت باشد. زبانشناسان دریافتند که ما برای صحبت درباره موضوعات زمانی نیازمند چارچوب فضا نیز هستیم. در واقع در زبان هیچ دو قلمرویی به اندازه زمان و فضا به هم مرتبط نیستنند. حتی اگر متوجه آن نباشیم، همیشه بصورت یکنواخت در حال صحبت کردن از زمان در چارچوب فضا هستیم. شاید به دلیل همین ارتباط میان فضا و زمان است که میتوان زمان را بصورت دیگری تجربه کرد یا در آن سفر کرد.
یکی از اولین مثالهای سفر در زمان، شعر حماسی مهابهاراتاست که حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به زبان سانسکریت نوشته شده است. در این شعر پادشاهی به نام کاکودمی قصد دارد برای دختر زیبایش همسری پیدا کند. در مسیر این جستجو تصمیم میگیرند از خدایان برهمایی خود کمک بگیرند. آنها مدت ۲۰ دقیقه با خدای برهما ملاقات میکنند، اما بعد از بازگشت به زمین متوجه میشوند که چیزی حدود ۱۱۶ میلیون سال گذشته است. خدای برهمای به آنها توضیح میدهد که سرعت گذر زمان در بهشت شبیه به زمین نیست.
افسانه بالا نمونهای از اتساع زمان (بخشی از نظریه نسبیت اینشتین) است که در آن زمان بطور نسبی برای ناظران مختلف، متفاوت است. چنین داستانهایی در جهان زیاد است. براساس یکی از همین داستان ها، یک کارگر کنار یک نهال خرنوب (خرنوب درختی است که میوههای بسیار دیر رس دارد) میخوابد و هنگامی که بیدار میشود، ۷۰ سال گذشته، خرنوب بزرگ شده و حتی میوههای آن قابل برداشت هستند.
داستان دیگر سفر در زمان مربوط به افسانه ژاپنی است. فردی به نام اوراشیما تارو که یک ماهی گیر است برای دریافت پاداش کارهای خیرش به دیدن خدایان خود به اعماق دریا میرود و وقتی باز میگردد ۱۰۰ سال گذشته است.
در نوع دیگری از این داستانها مردم میتوانند به عقب سفر کنند. در سال ۱۸۸۹ مارک تایوان طنزی نوشت که در آن شخصیت اصلی که مهندس است، بر اثر ضربهای که به سرش وارد میشود به دوران سلطنت پادشاهان افسانهای انگلیس برمی گردد. با وجود چنین داستانهایی در سدههای ۱۷۰۰ و ۱۸۰۰ مردم به زمان توجه بیشتری نشان دادند.
هربرت جورج ولز نویسنده انگلیسی یکی از ماندگارترین طرحهای سفردر زمان را با داستان «ماشین زمان» اش در سال ۱۸۹۵ ارائه کرد. این داستان وسیلهای را تصور کرده بود که میتوانست درزمان حرکت کند. «ماشین زمان» در عصر ظهور ماشینهای بخار، قطارها و اولین ماشینها نوشته شد؛ پس جای تعجب نیست که ولز فکر کرد ممکن است بتوانیم با وسایل نقیله در زمان سفر کنیم. چون این داستان برای مردم بسیار قابل لمس و درک بود بسیاری از داستان نویسان بعد از ولز که به موضوع سفر در زمان علاقهمند بودند نیز از ایده ماشین زمان استفاده کردند.
اخیرا در قطعات ادبی نوشته شده از سفر به زمان برای تجربه ارتباط با گذشتگان استفاده شده است. برای مثال اوکتاویا بولتر در رمان «خویشاوند» در سال ۱۹۷۹، زنی را توصیف میکند که اجداد خودش را ملاقات میکند. داستان عجیبی که از ما میخواهد تا درباره ارتباطات سیاه وسفید میان تاریخ بیشتر فکر کنیم.
همچنین وب مدرنی به نام «من را بفرست» وجود دارد که در آن یک روانشناس آمریکایی- آفریقایی میتواند مردم را به قبل از جنگ داخلی آمریکا یا زمان برده داری ببرد. سفر در زمان جای خود را در طیف گستردهای از ژانرها و رسانههایی مانند «روز گراندهاگ»، « ماجراجویی بسیارعالی بیل وتد» یا بازیهایی مانند نینتندو؛ باز کرده است.
این انعطاف پذیری و همه گیربودن درباره سفر در زمان به ما اجازه میدهد تا از چنگ زمان خطی خلاص شویم و چشم انداز جدیدی از تجربیات انسانی بدست آوریم که بسیار هیجان انگیز است.