آقای روحانی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با وعدۀ «ایران را عضو سازمان تجارت جهانی می کنم» وارد عرصه رقابت شد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و صاحب نظر تجارت جهانی نسبت به دستور رئیس جمهور جهت پیگیری عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی آنهم در این مقطع زمانی واکنش نشان داد و شرایط حال حاضر اقتصاد ایران را و الزامات عضویت در آن سازمان را طی تحلیلی به شرح زیر به رشته تحریر درآورد و نوشت: پس از گذشت چند سال از تمایل اولیۀ دولت یازدهم به عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و مسکوت ماندن پیگیری الحاق کشورمان به WTO از چهار سال پیش تاکنون، در کمال تعجب دو روز قبل رئیس جمهور به یکباره به وزیر صنعت و معدن و تجارت دستور دادند تا مجدداً عضویت و الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی WTO را پیگیری کند؟! هر چند که طی سالهای گذشته به کررات و بطور تخصصی و موشکافانه به این موضوع پرداخته ایم و پیوستن اقتصاد کشورمان به این سازمانِ جهانی را بعنوان جدیترین مسئلۀ اقتصاد ایران مطرح و مدنظر مسئولین ذیربط و رؤسای جمهور حال و پیشین قرار داده ایم که متأسفانه غالباً به حرف، شعار و پُز دادن عدهای از مسئولین و دولتمردان با عبارت "جهانی شدن" و پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی WTO گذشت؟! پس شاید در دهۀ پس از آغاز سال ۱۴۰۰ دوباره موضوع اول ایران بحث جدی عضویت و الحاق اقتصاد کشورمان به سازمانهای جهانی از جمله سازمان تجارت جهانی WTO باشد البته بشرط رفع مشکلات اقتصادی، تنش زدایی با کشورهای متخاصم، بسترسازی لازم و رفع موانع الحاق. از همین رو در این یادداشت قصد دارم تا بطور اِجمال به سوابق پیگیری مقامات ایرانی جهت عضویت در سازمان تجارت جهانی، الزامات، قوانین و شرایط الحاق و عضویت آن سازمان برای کشورهای خواهان پیوستن به WTO، چگونگی اقتصاد کشورهای خواستار عضویت و وضعیت حال حاضر اقتصاد ایران بپردازم و دست آخر نتیجه گیری را برعهدۀ خوانندگان این یادداشت بگذارم که خود عادلانه قضاوت کنند آیا دستور آقای روحانی در این مقطع از زمان برای عضویت کشورمان در سازمان تجارت جهانی قابلیت اجرا دارد و یا همچون گذشته باز هم وعده و شعاری بیش نمیباشد. امروزه فرآیند جهانی شدن در سطح بینالملل بطور جدی از جانب سازمان ملل و سازمانهای تخصصی وابسته به آن مورد حمایت قرار گرفته و به پیش برده میشود. در بعد جهانی سازی اقتصاد، مشخصاً میتوان مشاهده کرد که سه سازمان بینالمللی (صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی) بعنوان سازمانهای تخصصی در حیطه اقتصاد، سیاستهایی را در پیش گرفتهاند که کاملاً در راستای جهانی کردن اقتصاد قرار دارد و، چون این سازمانها بنوعی نقش هماهنگ کننده اقتصاد جهانی را برعهده دارند لذا با استفاده از ابزارهایی که در اختیارشان میباشد کشورهای مختلف جهان و بویژه کشورهای در حال توسعه را بسمت سیاستهایی که در پیش گرفتهاند سوق میدهند و کشوری که در راستای این سیاستها حرکت نکند را به انحاء مختلف تحت فشار قرار میدهند. به عبارتی ساده تر، عملکرد سازمانهای مذکور برای حضور اقتصادهای ملی در فرآیند اقتصاد جهانی نوعی اجبار را ایجاد میکند که همین اجبار باعث میشود تا هر کشوری که بنابه هر دلیلی آمادگی حضور در این فرآیند را نداشته باشد خود را در مسیر انزوا ببیند. بعنوان مثال اگر کشوری به عضویت سازمان تجارت جهانی که متولی اصلی تجارت آزادانه کالا و خدمات در سطح جهان میباشد درنیاید عملاً در دراز مدت قادر به رقابت صادراتی و حضور موفق در بازارهای جهانی نخواهد بود. از طرف دیگر ممکن است عضویت این کشور در سازمان مذکور منجربه این اتفاق ناخوشایند نیز بشود که در کوتاه مدت، بسیاری از صنایع نوپا در آن کشور از میان رفته و نابود شوند و همین تناقض، کشور مذکور را بشدت تحت فشار قرار میدهد. در حقیقت هرگونه قدرت تعدیل نیز زمان طولانی را از این کشور سلب میکند. در اصل، این سه سازمان بزرگ اقتصادی جهان، بستر ظهور دهکده و کلوپ جهانی اقتصاد را فراهم آورده و زمینه هدایت و عضویت کشورها را در این دهکده بطور هدفمند برعهده دارند. سازمان تجارت جهانی WTO که همان گات GATT سابق میباشد یک سازمان بین المللی اقتصادی است که کار آن سیاستگذاری و وضع قوانین در زمینه تعرفه و تجارت و اِعمال مجازات برعلیه کشورهای عضو خاطی میباشد و هیچگونه خدماتی به بخشهای غیر دولتی نمیدهد. فقط دولتها عضو این سازمان میشوند و مقر اصلی آن در شهر ژنو سوئیس میباشد و در حال حاضر ۱۶۴ عضو ثابت و ۲۳ دولت عضو ناظر این سازمان هستند. ایران عضو رسمی WTO نبوده و فقط از سال ۸۴ عضو ناظر شده است. با توجه باینکه سالهاست که دولتمردان ایران بدون درنظر گرفتن واقعیات، شرایط روز و مشکلات پیش رو، به یاد سازمان تجارت جهانی WTO میافتند و هر از چند گاهی داستان پیوستن و الحاق کشورمان به این سازمان را پیش میکشند، لکن باید توجه داشت که مشکلات ایران جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میشود. بغیر از مشکلات، معضلات و نابسامانیهای فعلی حاکم بر اقتصاد ایران، برخی از قوانین داخلی نیز با مقررات WTO همخوانی ندارند. ازجمله اصل ۴۴ قانون اساسی ومالکیت و انحصار دولت بر صنایع ومعادن بزرگ، بانکداری، رادیو و تلویزیون، کشتیرانی، هواپیمایی و. (یعنی حضور بیش از حد دولت و شبه دولتیها در عرصه اقتصاد و نقش کمرنگ بخش خصوصی در فعالیتهای اقتصادی) همچنین تک نرخی نبودن نرخ ارز و قوانین مربوط به بیمههای خارجی، سرمایه گذاری خارجیان در ایران، تعرفههای بالای واردات و برخی دیگر از قوانین داخلی اصلی و ابدا با مقررات WTO همخوانی نداشته بلکه بشدت مغایرت هم دارند. محض اطلاع، دولتهای آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد موضوع پیوستن ایران به WTO را پیگیری نمودند و فقط در زمان دولت اصلاحات درخواست عضویت ما از جانب آن سازمان پذیرفته شد و نهایتاً ایران عضو ناظر آن سازمان گردید ولیکن از زمان ارائه نظامنامه رژیم تجاری ایران به سازمان تجارت جهانی در دولتهای نهم و دهم، کار قفل شده و هیچ پیشرفتی نداشته است؟! جناب آقای روحانی هم در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با وعدۀ "ایران را عضو سازمان تجارت جهانی میکنم" وارد عرصه رقابت شد و پس از پیروزی، در دولت یازدهم علی الخصوص در زمان "برجام" که دولتمردان ایرانی با "جان کری" ناهار میخوردند و با هم در خیابان قدم میزدند، برای الحاق ایران به WTO تلاش کردند، اما آن زمان نیز توفیقی حاصل نشد و تا به امروز که کمتر از دو سال به پایان دولت دوازدهم مانده، پیگیری عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی حتی یک قدم هم پیشرفت نداشته و همچنان در بن بست گیر کرده است؟! عضویت کشورها در سازمان تجارت جهانی قوانینی دارد و مستلزم پذیرفتن اصول و معاهدات متعددی است که مورد قبول کشورهای عضو قرار گرفته است. این مراحل شامل تقاضای عضویت، پذیرش درخواست (الحاق بعنوان عضو ناظر)، تدوین گزارش سیاستهای تجاری کشور متقاضی، تشکیل کار گروه الحاق و در نهایت مذاکرات دوجانبه و چند جانبهای بمنظور تعیین شرایط عضویت و حصول توافق برای الحاق میباشد. هماکنون سازمان تجارت جهانی ۱۶۴ عضو دائم دارد (تقریباً تمامی ۱۲۳ کشوری که در اجلاس اروگوئه شرکت کردند، امروز در این سازمان عضو دائم شدهاند). اعضا میبایست در طی مراوداتی با دیگر کشورهای عضو تعامل داشته باشند و لزوم عضویت در سازمان این اَمر را تأیید نمیکند که کشورها میتوانند در منطقه اقلیمی خود خودکفا باشند یا به استقلال دیگر کشورها صدمهای وارد نمایند. ضمناً جهت عضویت کشورهای جدید در این سازمان، موافقت و اجماع تمامی اعضاء مورد نیاز میباشد و مخالفت حتی یک کشور عضو دائم با عضویت کشور متقاضی، مانع الحاق خواهد شد، پس باید موافقت تمامی کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی جهت عضویت کشور جدید اخذ شود. در این راستا، کشورهایی از عضویت در سازمان تجارت جهانی بیشترین سود را میبرند که، بخش خصوصی قوی و قدرتمندی داشته باشند، اقتصادشان فی الواقع خصوصی باشد و بدست فعالان بخش خصوصی مدیریت گردد، چرخ تولید و همچنین چرخ کارخانجات آن کشور بخوبی بچرخد، صادرات غیرنفتی آن از نظر کمی و کیفی چشمگیر و قابل توجه باشد، محدویتی برای واردات کالا وجود نداشته باشد، در آن کشور سرمایه گذاری کلان خارجی جذب شده باشد، قوانین شان پایدار بوده و روز به روز و لحظه به لحظه تغییر نکنند، بورکراسی دست و پاگیر اداری نداشته باشند و. دهها مورد دیگر. کشورهایی با این شرایط و با چنین اوضاع اقتصادی، از عضویت در سازمان تجارت جهانی بیشترین بهره را خواهند برد و منافع سرشاری را طریق تجارت با دیگر کشورهای عضو WTO بدست خواهند آورد.
خوب، سوال مهم این است که در حال حاضر واقعیتِ اقتصاد ما چیست و اقتصاد ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟ اقتصاد ایران بنابه دلایل متعددی غرق در مشکلات و نابسامانیهای مختلف میباشد که نه تنها مریضی حادی همچون سرطان، در بدنِ اقتصاد ایران ریشه دوانده بلکه زندگی و معیشت مردم عزیزمان را نیز تحت شعاع قرار داده و روز به روز سفره غالب هموطنانمان را نیز کوچکتر کرده است. اما بجای اینکه دولت محترم تمام هم و غم خویش را معطوف به رفع مشکلات اقتصادی بنماید متأسفانه چشمان خود را بر روی مشکلات اقتصادی ایران بسته و بعضاً آنها را فراموش کرده و فقط با آمارسازی، شعارپردازی و سخنرانی اعلام میکند که اقتصاد کشور فلان درصد رشد کرده و یا تا چند ماه آینده شکوفا و همه چیز نورالانور خواهد شد؟! درصورتیکه (به عمل کار برآید، به سخندانی نیست) و با این روش و سیاستی که دولت محترم در پیش گرفته نه تنها اقتصاد کشورمان رشد نخواهد کرد بلکه روز به روز در سراشیبی سقوط قرار خواهد گرفت. واقعیت این است که روابط پشت پردهای وجود دارد که بخش خصوصی واقعی و کارآمد را نه تنها به بازی نمیگیرد بلکه آن را از صحنه رقابت هم خارج میکند. غالب آمارها نیز نمایشی میباشد و واقعیت، حکایت از نبود رقابت و حذف بخش خصوصی است. ظهور پی در پی ژنهای خوب و برتر نیز روح و روان مردم را آزرده و روز به روز آزار میدهد. رشد اشتغال و کاهش بیکاری نیز تنها در آمارها مشاهده میشود. اما واقعیت جامعه ما حکایت از بیکاری و باز هم بیکاری دارد و بس. واقعیت، تعدیل نیرو و اخراج کارگران است. واقعیت، گسترش بیکاری است و از دست رفتن اشتغال و معوق شدن حقوقها و تحصن کارگران در خیابانها است؟! پس واقعیت امروز اقتصاد ایران بوضوح نشان میدهد که رکود داریم، تورم سنگین، گرانی لحظه به لحظه و بیکاری بالا داریم، رشد سنگین نقدینگی، بدهی کلان مردم و دولت به بانکها را داریم، فساد مالی و اداری، رانت خواری و قاچاق کالا و اختلاس هم که داریم، کاهش ارزش پول ملی، ورشکستگی واحدهای تولید و صنعتی و توقف چرخ تولید، کاهش صادرات و افزایش واردات، خام فروشی، بحران پولی و بانکی نیز داریم. درکل صدها مورد دیگر هم داریم که اصلاً این داشتهها قابل افتخار نیست و برعکس، داراییهای مذکور این واقعیت را به اثبات میرسانند که اقتصاد ایران بیمار است و بیمار و مشکلات اقتصادی بیداد میکند؟! کشوری که درگیر جنگ اقتصادی نابرابر بوده و تحت فشار سنگینترین تحریمهای آمریکایی میباشد. سوال اصلی این است که آیا آمارهای نگران کننده جهانی که درخصوص اقتصاد ایران منتشر میشود و این همه مشکلات، معضلات و بیماری که اقتصاد کشورمان را احاطه کرده در شان جمهوری اسلامی ایران میباشد؟ آیا هفدهمین اقتصاد جهان باید چنین وضعیتی داشته باشد؟ با چنین اوضاعی که در حال حاضر اقتصادمان دارد، واقعاً کجای دنیا و چندمین اقتصاد جهان هستیم؟ حال با این اقتصادِ مریض، آیا میتوان سخن از جهانی شدن و پیوستن به سازمان تجارت جهانی زد؟ آیا با این اوضاع اقتصادی و در این برهه از زمان دستور رئیس جمهور جهت پیگیری عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی منطقی و قابل اجرا میباشد و یا باز هم هوسی بیش نیست؟ مشکلات و موانع خارجی مهمترین سد در برابر الحاق ایران به WTO میباشند. هر چند که پیوستن به سازمان تجارت جهانی مزایای زیادی برای اقتصاد ایران در برخواهد داشت لکن دستیابی به این امر منوط به رفع مشکلات سیاسی ایران با غالب کشورهای جهان علی الخصوص بازیگران اصلی و قدرتمندان عرصه تجارت جهانی و همچنین اعضاء بزرگ و تصمیم گیرنده این سازمان میباشد. همچنانکه در بالا اشاره شد، بطور قطع شرایط پیوستن یا عضویت هر کشوری در WTO در گرو موافقت تمامی کشورهای عضو با الحاق کشور جدید میباشد، لکن چنانچه یکی از اعضاء هم مخالف الحاق باشد بطور قطع عضویت کشور متقاضی، مورد قبول واقع نخواهد شد، یعنی اجماع تمامی اعضاء برای پیوستن کشور جدید ضروری و لازم میباشد. یکی از مهمترین موانع اصلی پیوستن ایران به این سازمان، رأی منفی آمریکا و همپیمانانش میباشد که مطمئناً باعث میشود تا اجماع لازم بنفع کشورمان بوجود نیامده و پذیرش ایران هرگز مورد موافقت قرار نگیرد. در ضمن واقعیت را هم نباید کتمان کرد، زیرا آمریکا از نظر اقتصادی بسیار قدرتمند بوده و بر این اساس غالب اعضاء نیز از آن کشور حرف شنوی دارند. مخالفت این کشور بر تصمیم غالب کشورها تأثیر گذار است البته جدای از آمریکا، حتی اگر یک عضو ضعیف هم با پذیرش ایران مخالفت کند باز هم عضویت ایران در دستور کار WTO قرار نمیگیرد. بطور مثال عضویت کشور بزرگی مثل روسیه سالها در دستان کشور کوچک گرجستان محبوس شده بود که بالاخره با پادرمیانی قدرتهای بزرگی همچون آمریکا پس از ۱۸ سال این گره باز شد و عضویت روسیه مورد موافقت قرار گرفت. حال جدای از آمریکا و همپیمانان اروپایی اش، کشوری همچون اسرائیل یا عربستان و همپیمانان آنها نیز در برابر عضویت ایران قرار دارند که باتوجه به اختلافات ریشهای و اعتقادی ایران با دولتمردان صهیونیست، مطمئناً وجود آن کشورها نیز مانع بزرگی بر سر راه عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی خواهد بود. حال برای رفع این موانع یا باید از اصول اعتقادی انقلاب اسلامی و شعارهای داده شده کوتاه بیائیم و یا فعلاً عطای عضویت ایران در WTO را به لقایش ببخشیم. بالاخره آمریکا و همپیمانانش از این مسئله بعنوان حربهای سیاسی علیه ایران سود خواهند برد. علی الخصوص با زمامداری شخص تندروئی همچون "دونالد ترامپ" بر ایالات متحده آمریکا که ظاهراً ریاست جمهوریش چند سال دیگر نیز بطول خواهد انجامید، قطعاً با خصومت و دشمنی که با کشورمان دارد، موانع عضویت بر سر راه ایران در WTO را روز به روز افزایش خواهد داد. از همین رو تا زمانیکه اختلافات سیاسی ایران با کشورهای معاند حل و فصل نشود و همچنین مشکلات اقتصادی کشورمان نیز مرتفع نگردد قطعاً پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی اَمری محال و غیر ممکن است، ضمناً لازم به ذکر است که "برجام" پرجنجال نیز با کارشکنی "ترامپ" به فرجام نرسید و فعلاً بین زمین و هوا گیر کرده است که اجرا و یا عدم اجرای آن میتواند بر معادلات سیاسی و اقتصادی کشورمان اثرات مثبت و یا منفی داشته باشد. لکن در بحث اجرای "برجام" همه به عینه دیدیم که دولتمردان آمریکا علیرغم تعهدی که داده بودند چگونه مانع تراشی کرده و از "برجام" خارج شدند پس حتماً این مانع تراشیها را بر سر راه عضویت ایران در WTO افزایش خواهند داد. بنظر بنده، درحال حاضر پیوستن کشورمان به سازمان تجارت جهانی یک آرزوی محال و دست نیافتنی است؟! اما کشور ایران نیز از جمله کشورهایی است که همانند سایر اقتصادهای ملی خواسته یا ناخواسته، دیر یا زود بسمت اقتصاد جهانی رانده میشود. منتهی عضویت ایران نزد سازمان تجارت جهانی WTO قبل از هر چیزی نیازمند بکارگیری سیاستهای گسترده آزادسازی تجاری و تولیدی و تغییرات قابل توجهی در قوانین و مقررات اقتصادی و کوتاه شدن دست دولت و شبه دولتیها از فعالیتهای اقتصادی است که این تغییرات میتواند تاثیر گستردهای بر اقتصاد کشور و امنیت اقتصادی داشته باشد. به اعتقاد اینجانب عضویت ایران نزد سازمان تجارت جهانی و ورود به دهکده جهانی اَمری ضروری و اجتناب ناپذیر است پس مجدداً تأکید میکنم که دیر یا زود باید این اتفاق بیافتد، زیرا در آیندهای نه چندان دور، اعضاء WTO فقط با هم تجارت خواهند کرد و با کشورهای غیر عضو، ارتباط اقتصادی نخواهند داشت. البته لازم به ذکر است که عضویت ایران در WTO آنهم با اقتصادی که فعلاً داریم اصلاً امکانپذیر نیست و به فرض اینکه امکان عضویت هم وجود داشته باشد، قطعاً با وضعیتی که در آن بسر میبریم برای اقتصاد ایران از سم نیز مهلکتر و خطرناکتر است؟! اما اگر زیرساختهای اقتصادی را بسازیم و صنایع مادر را احیاء، نوسازی و گسترش دهیم و دست آخر کشور را به یک صادرکننده کالاهای غیرنفتی مبدل نمائیم آنوقت پیوستن به این سازمان برای ما مفید، سودمند و سرشار از رشد و شکوفائی خواهد بود ولیکن بدون انجام این اقدامات، عضویت در WTO فقط موجب خواهد شد تا این چند کارخانۀ فعال در کشور هم سریعاً ورشکست و درب آنها نیز بسته شود. درکل کشور ما از بابت عضویت در WTO بدنبال ورود به دهکده جهانی و خانواده تجارت جهانی است تا بتواند سهم و منافع خود را از فرصتهای اقتصادی بین ۱۶۴ کشور عضو سازمان بدست آورد. در ضمن صنعت وتجارت ایران برای الحاق به سازمان تجارت جهانی نیازمند تغییر و تحولات گستردهای میباشد. زیرا هر کشوری در دنیا، ناچار به ارتباط با سایر کشورهای جهان است و به همین خاطر در سند چشم انداز ایران نیز این رابطه و تعامل با جهان با صفت سازنده و مؤثر بودن و براساس اصول حکمت و عزت و مصلحت مطرح شده است و بطور طبیعی تعاملات اقتصادی کشورمان و در رأس آن صادرات غیرنفتی، باید چنین باشد. اول دولت و دولتمردان ایرانی باید به این باور برسند که حیات و پیشرفت آینده کشورمان در گرو درآمدهای بیش از پیش صادرات غیرنفتی است و بعد از آن از طریق فرهنگ سازی دقیق و ایجاد جذابیتهای گوناگون، میبایست "دید شخصی" را به "دید ملی" و توجه به منافع شخصی را توجه به "منافع ملی" مبدل نمایند. باز هم مجبورم تا برای چندمین بار تکرار کنم که عضویت در سازمان تجارت جهانی WTO زمانی برای ایران مفید و سودمند میباشد که ایران، کشوری کاملاً صادراتی باشد و بر روی صنایع مادر سرمایه گذاری ریشهای و بنیادی کرده باشد نه مثل الان که کشوری کاملاً وارداتی داریم و اعداد و ارقام قاچاق کالاهای خارجی سرسام آور است و اکثر صنایع و کارخانجات نیز بدلیل مشکلات اقتصادی ورشکست شده و یا با حداقل ظرفیت کار میکنند و غالب کارگران کارخانهها هم بدنبال حقوق معوقه خود میباشند. پس تا زمانیکه تنش سیاسی ایران در عرصه جهانی پابرجا است، کشورمان غرق در مشکلات اقتصادی است، اکثر شرکتها و کارخانجات فرسوده و ورشکسته میباشند، ۶۰ الی ۷۰ درصد فعالیتهای اقتصادی کشورمان در اختیار دولت و شبه دولتیها باشد، بخش خصوصی قوی و کارآمدی نداشته باشیم، کشوری کاملاً واردکننده باشیم نه صادرکننده، قاچاق بی رویه کالا ادامه داشته و از ارز تک نرخی نیز خبری نباشد و سایه رکود، تورم و بیکاری بر سر ایران و ایرانی سنگینی کند و درکل با وجود این تیم ضعیف و ناهماهنگ اقتصادی دولت، هیچگاه عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی WTO محقق نخواهد شد که اگر به فرض محال هم چنین اتفاقی در فضای بد اقتصادی امروز رخ دهد و گوش شیطان کر، با تمام این مشکلات، درهای سازمان تجارت جهانی را باز کنند و ایران را با عزت و احترام و فرش قرمز به عضویت WTO درآورند این عضویت همانند شمشیر تیزی، ابتدا صنایع فعال کشورمان را و سپس ایران را قلع و قم خواهد کرد. از همین رو به دولتمردان عزیز توصیه میکنم که بجای خوشبینی کاذب، بهتر است کمی واقع بین باشند و بجای انجام کارهای تبلیغاتی و پوپولیستی، اول مشکلات را مرتفع و اقتصاد ایران را بطور زیربنائی بازسازی کنند تا خود به خود زمینه عضویت ایران در WTO و سایر سازمانهای بین المللی فراهم شود نه اینکه به هر قیمتی شده کارها را اجرا کنیم تا بتوانیم در داخل و خارج جار بزنیم کهای ایها الناس: ببینید که ما چه کارهای مهمی انجام داده ایم و چه قراردادها و تفاهمنامههایی را در دوران صدارت مان به امضاء رسانده ایم: مثلاً "برجام" را ما به نتیجه رساندیم FATF را هم ما اجرا کردیم و همچنین الحاق ایران به WTO را هم ما به سرانجام رساندیم! که همۀ اینها بیش از اینکه اجرایی و مفید باشند بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند. درخاتمه، سخنان خود را جمع بندی کرده و عرض میکنم که اینجانب بیش از بیست و پنج سال است با دلیل و برهان اعلام کرده ام که عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی WTO فعلاً میسر و امکانپذیر نیست، اما هیچ دولتی عرض بنده را نپذیرفته و رؤسای جمهوری و تمامی دولتمردان اقتصادی اسبق و سابق و فعلی قاطعانه اعلام کرده اند که بزودی عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی را دائمی خواهند کرد که با گذشت حدود سه دهه، هنوز "آنروز" موعود و تحقق وعدههای داده شده از راه نرسیده و باز هم میگویند بزودی؟! بقول معروف (حرف مرد یکی است). پس با استناد به مطالب فوق، بنده قاطعانه خدمتتان عرض میکنم با این وضعیتی که اقتصاد کشورمان درگیر آن است پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی WTO حداقل تا ۱۰ سال آینده محقق نخواهد شد و اقتصاد ایران بعنوان یکی از اقتصادهای بزرگ جهان فعلاً باید چند سال دیگری را نیز خارج از WTO باقی بماند. مخلص کلام اینکه آیا جناب آقای روحانی بعنوان ریاست جمهوری ایران، مواردی که بنده در این یادداشت عرض کردم را نمیدانند و از اوضاع نابسامان اقتصاد کشورمان بی اطلاع میباشند که در این مقطع از زمان به یکباره یاد عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی افتاده و دو روز پیش به وزیر صمت دستور پیگیری عضویت و الحاق ایران در WTO را صادر کرده اند؟ قضاوت در این خصوص را به مردم شریف ایران و خوانندگان محترم این یادداشت محول میکنم.