به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علیرضا قادری مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در همایش « سخنگو پاسخ میدهد» که در حضور علی ربیعی سخنگوی دولت گفت: آنچه در این جا میگویم نه از سر عقدهگشایی شخصی و نه وابستگیهای جناحی است.
متن کامل به شرح زیر است:
ابتدائا به رسم میزبانی عرض خیر مقدم و خوشامد دارم به تمام دانشجویان، اساتید و مهمانان عزیز خاصه آقای دکتر ربیعی که دعوت ما رو پذیرفتند. امیدوارم این برنامه فتح بابی در جهت گفتگوی مستقیم بین دانشجویان و مسئولین محترم دولت باشد.
آنچه در این جا میگویم نه از سر عقدهگشایی شخصی و نه وابستگیهای جناحی است. نه خوراک رسانهای برای بیگانگان و نه دستاویز فتنه خناسان است.
آنچه میگویم بر اساس وظیفه انقلابی و سنگینی بار مردم، این ولی نعمتان انقلاب است که سینهمان را میسوزاند.
امروز میزبان سخنگوی دولت تدبیر و امید هستیم. دولتی که 6 سال است تدبیر و امید را به گونهی دیگری معنا کرده است. خاطر مردم پر است از وعدهها و خلف وعدهها. گفته شد آنچنان رونق اقتصادری ایجاد کنیم که مردم اصلا به محتاج نباشند اما آنچنان رونقی بوده که امروز مردم با دریافت دو وعده یارانه، سفرهشان را کوچکتر مییابند. گفته شد رشد پایه پولی را مهار میکنیم تا تورم کنترل شود اما پایه پولی بیش از دوبرابر شد وتورم 50 درصدی را هم تجربه کردیم.
با یک خروار ادعای کارشناسی، نرخ ارز را علیرغم اصرار همه کارشناسان اقتصادی در ۴۲۰۰ تومان تثبیت کردیم و میلیاردها دلار رانت وارداتی و خسارت ارزی به کشور وارد کردیم. با بزرگنمایی تحریم و گره زدن رونق اقتصاد به توافق و رفع تحریم، اقتصاد را شرطی کردید. ما طرفدار تحریم نیستیم اما موکول کردن اقتصاد به لغو تحریم ها را کمک به تحریمکننده میدانیم.
قطع وابستگی بودجه از نفت و استقراض از بانک مرکزی و تامین درآمدهای بودجه از محل مالیاتها و مولدسازی دارایی های دولت، توقف رشد نقدینگی به منظور کنترل تورم، کمک به خودکفا شدن در کالاهای اساسی به جای اعطای یارانه چند میلیارد دلاری به معدودی واردکننده، فعال کردن مسکن و پروژه های عمرانی بعنوان پیشران های صنعت و تولید از جمله مسیرهای مقابل دولت در این هجمه سنگین اقتصادی بود.
اما در مواجهه با مسائل کشور، در این سالها بدون توجه به ظرفیت عظیم داخلی، تمام مقدرات مملکت را به مذاکرات گره زدید و حل المسائل کشور را در دستان ۵+۱ جستجو کردید. روزی که منتقدان از سست بودن اساس برجام میگفتند، ضمانت آن را امضای جان کری دانستید و منتقدان را بیشناسنامه خطاب کردید. اکنون و بعد از بدعهدیهای مکرر و عایدی "تقریبا هیچ" برجام، آدرس غلط میدهید و از کمبود اختیارات گلایه میکنید. حال آن که دولت دوازدهم بیشترین بسط ید اقتصادی را در تاریخ جمهوری اسلامی داشتهاست.
در ایام انتخابات گفتید به عقب برنمیگردیم، گفتید بنزین دو نرخی مولد فساد است. گفتید کارت سوخت غیرضروری است. گفتید که به حسابهای بانکی مردم سرک نمیکشیم، حالا چه شده که عقبگرد کردیم؟ چه کسی باید تاوان سیاسیکاری در تصمیمات و هزینه تحمیل شده به ملت را بدهد؟
دو روز قبل از افزایش قیمت بنزین وزیر همیشه نفت دولت هرگونه افزایش قیمت را تکذیب میکند و ساعاتی بعد، ناگهان قیمت ها سه برابر میشود.
واضحا سوال این جاست: مردم چه جایگاهی در دولت تدبیر و امید دارند که مورد فریب واقع میشوند؟ چه شانی دارند که زیر فشار تصمیمات دولت میافتند و ریشخند میشوند:
آقای روحانی!
شما میخندید و مردم گریه میکنند!
شما میخندید و مردم اعتراض میکنند!
شما میخندید و خونها پایمال میشود!
آقای ربیعی
شش سال از عمر دولت تدبیر و امید میگذرد اما آقای رئیس جمهور طوری سخن میگوید که انگار هنوز پشت تریبون انتخابات ریاست جمهوری است.
دولت تدبیر و امید همان دولتی است که سر کوچکترین بهانهها، نظام را ۲ بار در پرتگاه فتنه داخلی قرار داده است. و اکنون پس از نمایش ناکارآمدی خود، دم از برگزاری رفراندم بر سر مسائل چهل ساله میزند.
آقای سخنگو!
اساسا دولتی که در تدبیر چهار روزه، کرامت مردم را وهن میکند، چگونه از رفراندم بر سر مسائل چهل ساله سخن میگوید؟
چرا تمرکز دولت به حاشیهپردازیها رفته و آدرس غلط میدهد؟ چرا با افکار عمومی مردم بازی میکند؟ چرا خود را در موضع پاسخگویی نمیبیند؟ چرا حتی برای یک بار، صادقانه با مردم گفتگو نمیکند؟ آیا مردم که قرار بود صاحبان اصلی انقلاب باشند از منظر دولت به این درجه رسیده اند که حتی از حقایق محروم شوند؟
تا کی باید سرمایه اجتماعی نظام به پای اشتباهات دولت نوشتهشود؟ تا کی باید وجهه امام امت صرف تصمیمات نسنجیده حضرات شود؟ آیا فکر نمیکنید اگر حمایت آن روز رهبر معظم انقلاب نبود، اکنون آقای روحانی به سرنوشت سعد حریری و عبدالمهدی دچار شدهبود؟
آقای دکتر ربیعی
ما در شریف راه و رسم میهماننوازی را خوب میدانیم. خیلی دوست داشتیم امروز از موفقیتهای دولت میگفتیم و به کارنامه دولت منتخب ملت افتخار میکردیم اما چه کنیم که عملکرد دولت ما را به این جا رسانده که با تلخی سخن بگوییم.
اکنون پس از شش سال تجربه ناموفق دولت مستقر، گفتمان حاکم بر کشور در میان نسل جوان انقلاب هیچ پایگاه و اعتباری ندارد. اکنون پس از شش سال تجربه، دولت مستقر به وضوح ناکارآمدی خود را در حل چالش های کشور ثابت کرده است اما مردم و بخصوص ما جوانان این را به این معنا نمیدانیم که مسائل راه حلی ندارند. ما قطعا آینده انقلاب امیدواریم. معتقدیم نسل جوان انقلابی میتواند این چالش ها را حل کند. بزرگترین نشانه آن هم این است دیگر به تفکر پوسیده و تاریخ گذشته این دولت اعتقادی ندارد و به جای اتکا به غرب به خود متکی است. بدنه جوان کشور در همین مسیر سنگلاخی و ناهموار موجود هم در بسیاری از زمینه های علمی و دانش بنیان و فرهنگی، خودجوش مشکلات را حل کرده و بی تدبیری های مسئولین نتوانسته جلو آن ها را بگیرد. بله، هنوز در کشور اشکال مدیریتی هست.
اما نه نیازی به تجدید نظر در آرمان های انقلاب و نه تجدید نظر در قانون اساسی نیست؛ لازم است تا در انتخاب برخی مسئولین تجدید نظر کنیم
مسئولین میروند اما این انقلاب است که بر دوش فرزندان خمینی پیش میرود.