به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شب شعر «سردار آسمانی» شب گذشته با حضور جمعی از شاعران کشور و اهالی فرهنگ از جمله یوسفعلی میرشکاک، علی انسانی، سیدعلی موسوی گرمارودی، میلاد عرفانپور، سعید حدادیان، فاضل نظری، حسنا محمدزاده، احمد بابایی، حسین صیامی و ... در حوزه هنری برگزار شد. یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگر، در این مراسم تازهترین سروده خود را که به مقام والای شهید سپهبد قاسم سلیمانی تقدیم کرده بود، برای حاضران خواند. شعر او که با عنوان «سوگوار تو نیستم» منتشر شده، به این شرح است:
نه
سوگوار تو نیستم
بر آسمان میگریم که همچنان واژگون مانده است
بر خورشید میگریم که همچنان بیهوده با ابرها مجادله میکند
بر ماه میگریم که همچنان شب را به دنبال میکشد
اما بر تو نمیگریم
از کدام سیاره آمده بودی
که با زمین کنار نمیآمدی، مگر آنکه با گامهایت همراه باشد؟
به کدام سیاره برگشتهای
که زمین از همیشه تباهتر وبیهودهتر به گرد خود میگردد؟
تقدیر درخت به خاک افتادن است
تقدیر گوسفند قربانی شدن
تقدیر گرگ گلولهخوردن
و تقدیر آدمی جان سپردن
تو اما پشت تقدیر را به خاک رساندی
و ماندی
اما نه بر زمین
و نه در آسمان
بر نطع جاودانگی نام خداوند
در معراجی بیبازگشت
چگونه میتوان تو را در سوگواری به پایان رساند؟
سوگواران ناگزیرانند
و تو ناگزیری را به پایان رساندهای
نه، من باری سوگوار تو نیستم
اما پرسشی با من است
همچون ترکشی کوچک
خلیده در جگرگاه:
چگونه از قطعنامه تحمیلی بیرون ماندی؟
و کربلای خود را به فرجام رساندی؟
قطعنامه یکایک ما را حتی از خاطر خود ما برد
چندان که اربعین ما
پیاده به کربلا رفتن شد
و اربعین تو رستاخیزی است که جهان را سراسیمه میکند
سعید حدادیان شاعر دیگری بود که به جای شعرخوانی در وصف سردار سلیمانی سخنرانی کرد و گفت: این ماجرا دارای حکمتی است که سردار قاسم سلیمانی به دست شقیترین اشقیا و آمریکا به شهادت میرسد، حال آن که پیش از این نیروهای دشمن و پهبادها و بالگردهای زیادی او را محاصره کرده و سوء قصد به جان شریفش داشتهاند.
وی همچنین از برگزاری آیین بزرگداشت سید حسن نصرالله در مراسمی با عنوان «جاء نصر الله» در تاریخ ششم اسفندماه امسال در دانشگاه تهران خبر داد و از حوزه هنری و مرکز موسیقی آن دعوت به تولید آثار هنری درباره این شخصیت مبارز و مجاهد کرد.
بخشی از سرودههای خوانده شده در این مراسم به این شرح است:
سعید بیابانکی
پناهنده شد باور زخمیام
به مثل نسیمی که در چشم توست
رسیدم پس از واهی شک و اشک
به عینالیقینی که در چشم توست
من از سرزمین شبی روشنم
همان سرزمینی که در چشم توست
به انگشتر خلوتم جلوه داد
حضور نگینی که در چشم توست
زلال مبین شبم را شکست
زلال مبینی که در چشم توست
مرا رهنمون شد به شوقی شگرف
غم نازنینی که در چشم توست
در این دوزخ پست دستم گرفت
بهشت برینی که در چشم توست
برایم جهانی نوین آفرید
جهانآفرینی که در چشم توست
حسنا محمدزاده
در دل نامردمیها مرد بودن دیدنی است
با زمین و آسمان همدرد بودن دیدنی اس
سینهای سد میشود تا سیل بند غم شود
میرود چشم امید آدم و عالم شود
میرود تا پرچم ایمان نیفتد بر زمین
برگ برگ زخمی قرآن نیفتد بر زمین
در تبار ما به جنگ باد رفتن تازه نیست
درس تاریخ است، تاریخی که بیشیرازه نیست
فکر کردی مرگ رستم ضربه پایانی است؟
در رگ مردم اینجا شاهنامه خوانی است...
محمدرضا طهماسبی
گرچه شکسته شاخساریم
گرچه ترک خورده اناریم
گرچه ز داغ مهربانان
آتشگرفته لالهزاریم
گرچه شبیه آبشاران
چون هق هق یک ریز باران
گرچه به اندوه نگاران
ما گریه بیانتهاییم
گرچه چون آتش داغداریم
گرچه سراپا سوگواریم
بر سینه گرچه مینگاریم
ما از شهیدان شرمساریم
با یکدگر وقتش رسیده
همداستان همشانه باشیم
پنهان چرا در خانه باشیم؟
ما تیغ تیز آفتابیم
آماده جنگ و قیامیم
از پای تا سر انتقامیم...
حاج علی انسانی نیز در نوبت بعدی به شعرخوانی و نوحه خوانی در وصف سردار شهید جهان اسلام پرداخت و در ادامه نفیسه سادات موسوی شعرخوانی کرد و گروه سرود به اجرای سرودی پرداختند. در این مراسم همچنین از اثر حسن روحالامین که نقشی از سردار قاسم سلیمانی، شهید گرانقدر جبهه مقاومت را به تصویر کشیده است، بازنمایی شد. همچنین غلامرضا صنعتگر در این محفل ادبی به اجرای موسیقی پرداخت.