کد خبر:۸۲۱۱۶۷
گزارش |

اوج‌گرفتن هواپیمای تهران-کی‌یف در فضای مجازی / گمانه‌زنی‌ها ما را به کجا می‌برد؟

سقوط هواپیمای اوکراینی، بحث بر سر مقصر حادثه، بیانیه ستاد کل، و گمانه‌زنی‌های بی‌پایان. چرا هنوز گمانه‌زنی داریم؟ چون هنوز ابهام و سوال داریم.
محمدکاظم داودی
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محمدکاظم داودی؛ قبل از هر چیز این توئیت‌ها و اظهارنظرها را بخوانید:
 
 
این‌ها بخشی از فرضیاتی است که ذیل سناریوی احتمالی جنگ الکترونیک، این روزها در فضای مجازی بیان می‌شود. حالا یک بار دیگر تمام آن‌چه از بیانیه ستاد کل و سردار حاجی‌زاده می‌دانید را مرور کنید. نظرتان چیست؟ فکر نمی‌کنید سپاه و پدافند خودی بی‌گناه باشد؟ یا مثلاً با گردن‌گرفتن ماجرا دست به فداکاری زده باشد؟ اصلاً اگر قرار بود حقیقت پنهان شود و راستش گفته نشود، چرا بدترین حالت ممکن اعلام شد؟ اصلاً نکند حقیقتی وجود دارد که همه از آن بی‌خبریم؟
 
سقوط هواپیمای تهران-کیف و ابهاماتش
 
چرا هنوز گمانه‌زنی داریم؟ چون هنوز ابهام و سوال داریم، و برای پاسخ‌های متفاوت، انگیزه‌های متفاوت وجود دارد
جامعه ایران و رسانه‌های فارسی‌زبان، دو سه هفته عجیبی را گذرانده‌اند. ابتدا خبر شهادت حاج قاسم آمد، بعد جزئیات و واکنش‌ها، سپس خبر تشییع در شهرهای ایران و عراق، پاسخ موشکی و حمله به عین الأسد، سقوط هواپیمای اوکراینی، بحث بر سر مقصر حادثه، بیانیه ستاد کل، و نهایتاً، گمانه‌زنی‌ها. چرا هنوز گمانه‌زنی داریم؟ چون هنوز ابهام و سوال داریم، و برای پاسخ‌های متفاوت، انگیزه‌های متفاوت وجود دارد. بنابراین با وجود گذشت بیش از ده روز از حادثه، همچنان درموردش اخبار و فرضیه‌های جدید می‌شنویم، و با این‌که باید یاد می‌گرفتیم پیش از رسیدن خبر رسمی و نتایج تحقیقات، سکوت و انتظار به نفع خودمان و فضای رسانه‌ای است، همچنان حدسیاتمان را مطرح می‌کنیم و با هر نشانه و اَماره‌ای، داستان را طور دیگری برای خودمان و مخاطب‌هایمان روایت می‌کنیم.
 
سقوط هواپیمای تهران-کیِف و ابهاماتش / گمانه‌زنی‌ها ما را به کجا می‌برد؟
 
ماجرا تا آن‌جا ادامه پیدا کرد که فقط به فضای مجازی محدود نماند و دو بیانیه پژوهشی از آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران و مؤسسه مصاف منتشر شد که در آن سناریوی جنگ الکترونیک -اگر نگوییم قطعی- بسیار محتمل اعلام شده است. البته پس از انتشار این بیانیه‌ها، دانشگاه تهران بیانیه آزمایشگاه پژوهشی‌اش را «به عنوان یک فرضیه ارائه شده توسط یکی از اعضای هیأت علمی دانشگاه تلقی نمود که هنوز مراحل بررسی و تایید دانشگاه را سپری ننموده است». 

بیشتر بخوانید:

 
با چهار کارشناس رسانه درمورد فضای رسانه‌ای هفته‌های اخیر، مخصوصاً فضای آلوده به حدس و گمان این روزها، گفتگو می‌کنیم.
 

پاسخ به ابهامات و نقش امریکا

سقوط هواپیمای تهران-کیف و ابهاماتشسیدمصطفی خوش‌چشم، کارشناس مسائل بین‌الملل و رسانه، درمورد احتمال جنگ الکترونیک می‎گوید: هنوز سوالات بی‌پاسخ زیادی در جامعه وجود دارد. نیرو‌های مسلح ما این را نیز به‌عنوان یک احتمال قوی دنبال می‌کنند.

او در پاسخ به این سوال که آیا طرف خاصی از این فرضیات منفعت می‌برند بیان می‌کند: آن‌چه که مشخص است این است که آن شخصی که شاسی را فشار داده از سپاه بوده و سپاه هم رسماً عذرخواهی کرده و دانسته‌هایش را با مردم درمیان گذاشته است. اگر طراحی‌های جنگ الکترونیک درمیان باشد باید بررسی بیشتری شود. این‌ها علوم بسیار جدیدی در دنیا هستند که هر روز در حال پیشرفتند. به‌نظر می‌رسد که این شایعات به نفع طرف خاصی نباشد. بخشی از حقیقت برای مردم روشن شده و حتما باید اطلاعات جعبه سیاه دانلود شود تا مشخص شود. جامعه باید به هر ترتیب قانع شود. اگرچه باز بودن این پرونده در رسانه‌ها با این شک و شبهه‌ها باعث می‌شود که این ماجرا در منظر انظار عمومی کشدار شود و مساله هواپیمای اوکراینی در صدر اخبار بماند.

خوش‌چشم درمورد احتمال برنامه‌ریزی‌شده بودن این حدسیات می‌گوید: به نظر نمی‌رسد که این یک عملیات طراحی شده باشد، به این جهت که اگر این گمانه‌ها درست باشد و طراحی جنگ الکترونیک در کار باشد انگشت اتهام به سمت امریکا برمی‌گردد، در صورتی که امریکایی‌ها به شدت به دنبال این هستند که خودشان را از این اتهامات تبرئه کنند و حتی اگر پیروزی در جنگ الکترونیک، که عرصه جدید و در حال اکتشافی است، نشانه قدرت باشد، این محکومیت سنگین به لحاظ قدرت نرم یک ضعف شدید است و به وجهه امریکا خسارت جبران‌ناپذیری را وارد می‌کند. تا آن‌جا که به مسئولیت مربوط می‌شود، نیرو‌های مسلح ما به طور کامل مسئولیت را به عهده گرفته‌اند و بالاتر از سیاهی که رنگی نیست! اما باید به این پرسش‌های مردم پاسخ داده شود تا معلوم شود که نقش امریکا در این بین چه بوده است.

خوش‌چشم ادامه می‌دهد: امریکایی‌ها باید پاسخ دهند که چطور خبر نداشت که موشک‌های ایرانی به سمتش می‌آیند و سیستم‌های هشدارش از کار افتادند، اما در تهران که پدافند چنین کاری کرده است، آن‌ها بلافاصله خبر داشته‌اند؟

امریکایی‌ها به شدت به دنبال این هستند که خودشان را از این اتهامات تبرئه کنند و حتی اگر پیروزی در جنگ الکترونیک نشانه قدرت باشد، این محکومیت سنگین به لحاظ قدرت نرم یک ضعف شدید است
او درمورد مضرات و منافع این گمانه‌ها در فضای رسانه‌ای می‌گوید: مضرات چرخیدن این گمانه‌ها در فضای رسانه‌ای این است که موضوع هواپیمای اوکراینی در صدر اخبار خواهد ماند و همه چیز را تحت الشعاع قرار خواهد داد، از جمله حمله موشکی ما به عین الأسد و شهادت حاج قاسم سلیمانی و انتقام سخت را. از طرف دیگر ایجاد شبهه تا ابد می‌تواند ادامه‌دار باشد، اما ما باید به این شبهات مردمی پاسخ بدهیم، چون بیشترین هزینه را داده‌ایم و اشتباه را کامل پذیرفته‌ایم. حال که هزینه‌هایش را قبول کرده‌ایم نباید اجازه بدهیم داستان باز بماند و به‌سرعت باید به شبهات پاسخ داده شود و اگر طراحی‌ای از طرف امریکا بوده به سرعت هزینه‌ها متوجه او شود.

خوش‌چشم در نهایت اضافه می‌کند: فارغ از مضرات و منافع این شبهات باید به جامعه درمورد تمامی سوالات، مخصوصا شش-هفت سوال اصلی و کلیدی ماجرا، پاسخ علمی، بی‌طرفانه و قانع‌کننده داد.


بازی دادن افکار عمومی برای اعتمادزدایی

سقوط هواپیمای تهران-کیف و ابهاماتشمحمدرضا باقری، فعال فرهنگی و رسانه‌ای، درمورد فضای رسانه‌ای دو هفته اخیر می‌گوید: بیانیه ستاد کل پس از آن سه روز بی‌خبری، آب سردی بر پیکره تمام افرادی بود که در عرصه خبر کار می‌کردند. البته از نظر نظامی، جمع‌بندی و اعلام مقصر در سه روز کار بزرگی بود و در نمونه‌های مشابه تقریباً بی‌نظیر است، اما ما با اطلاعاتی که داشتیم این احتمال را رد می‌کردیم و نتیجتاً بیانیه ستاد کل باعث سلب اعتماد افکار عمومی شد. ما در یک جنگ ترکیبی یا هیبریدی با دشمن هستیم که بخشی از آن نظامی و بخشی هم رسانه‌ای و در افکار عمومی است. ما در عرصه افکار عمومی متاسفانه ضعیف عمل کردیم و این اعتمادزدایی صورت گرفت. هرچند بیانیه شجاعانه و صحبت‌های فداکارانه سردار حاجی‌زاده کمی از این را جبران کرد، اما همچنان این بحث باقی است.
 
باقری ادامه می‌دهد: هرچقدر جلوتر می‌رویم ابهاماتی مطرح می‌شوند که کسی رسماً و شفاف پاسخ نمی‌دهد. البته جسته گریخته پاسخ‌هایی داده شده، اما مرجع رسمی در این ماجرا ستاد کل نیرو‌های مسلح است که آن‌ها هم -تا الان- به جز بیانیه شماره یک اقدام دیگری انجام ندادند.

او درمورد احتمال صحت فرضیه‌های دیگر می‌گوید: تا به‌حال تنها نظریه قطعی که داریم همان خطای انسانی است که اعلام شده و بقیه فرضیه‌ها قابل رد یا تایید نیستند. باید صبر کرد و دید چه اتفاقی می‌افتد. البته این بررسی هم بررسی بلندمدتی است، اما باید برای افکار عمومی توضیح داده شود که چرا این فرایند طول می‌کشد. اینجا دیگر کار رسانه است که جامعه را به صبوری و آرامش دعوت کند.

محمدرضا باقری در ادامه می‌گوید: بی‌پروا مطرح کردن فرضیه‌ها می‌تواند افکار عمومی را دچار التهاب کند. حالا که سپاه پذیرفته که خطای انسانی بوده، باید تاکید کرد که همین درست است و درمورد بقیه فرضیه‌ها نباید با هیچ قطعیتی صحبت کرد. درمورد حادثه‌ای که باید کارشناسان مختلف نظر بدهند، این‌که مثلاً نیویورک تایمر گفته است که سی ثانیه سیگنال نمی‌فرستاده یا مثلاً گاردین گفته که ممکن است جنگ الکترونیک باشد، به این‌ها نمی‌شود چندان اطمینان کرد و باید بررسی‌های فنی انجام شود. به‌نظر می‌رسد که پرداختن به گمانه‌ها این خطر را دارد که دوباره در افکار عمومی یک جریان غیرمنطقی ایجاد شود و توقع‌ها را تغییر دهد. مانند همان اتفاقی که در ابتدا افتاد و ما متوقع بودیم که نقص فنی باشد، و ناگهان اعلام شد که پدافند خودی بوده.

اگر فرضیه جنگال مطرح شود، سوالات و ابهامات هم عوض می‌شود و ضرورتی ندارد که افکار عمومی خسته و ملتهب این روز‌ها با آن‌ها درگیر شوند
اگر فرضیه جنگال به‌طور جدی مطرح شود، سوالات و ابهامات هم عوض می‌شود و شاید ضرورتی نداشته باشد که افکار عمومی خسته و ملتهب این روز‌ها با آن‌ها درگیر شوند. پس به‌نظر می‌آید پرداختن به چنین فرضیه‌هایی مجموعاً چندان به نفع ما نیست و این بازی دادن افکار عمومی و ایجاد وحشت و رعب مهم‌ترین چیزی است که دشمن در این مرحله از جنگ ترکیبی می‌خواهد و نباید در آن زمین بازی کرد و بسیار محتمل است که با یک خط عملیات روانی برنامه‌ریزی شده مواجه باشیم.


 

سرپوش گذاشتن روی شکست‌های سخت و نرم

سقوط هواپیمای تهران-کیف و ابهاماتش
حسن عابدینی، کارشناس روابط بین‌الملل و رسانه، در توضیح اتفاقات هفته‌های گذشته می‌گوید: با شهادت حاج قاسم سلیمانی موج حمایت از مقاومت اسلامی در تشییع پیکر و مراسم بزرگداشت او، نظام سلطه را دچار یک سرگیجه کرد و جمهوری اسلامی با قدرت نرم توانست امریکا را دچار یک شوک جدی کند. در حوزه جنگ سخت نیز جمهوری اسلامی با موشک‌های بالستیک توانست اقدامی بی‌سابقه در ۷۵ سال گذشته را انجام دهد و نشان دهد هم توان مقابله سخت با امریکا را دارد و هم اراده‌اش را. بسیاری از کارشناسان نظامی و راهبردی معتقدند ابهت امریکا را می‌توان به قبل از ۲۰۲۰/۱/۸ و بعد از این تاریخ تقسیم کرد. امریکا هم خلاف آن‌چه گفته بود که واکنش نشان می‌دهد، پاسخی نداد تا وانمود کند که اتفاق خاصی نیفتاده، در صورتی‌که حالا و به صورت قطره‌چکانی اطلاعاتی می‌آید که نشان می‌دهد حمله کوچکی نبوده است. این بین اتفاق دیگری نیز افتاد و متأسفانه  یک هواپیمای مسافری با خطای انسانی هدف قرار گرفت. دشمن برای سرپوش گذاشتن روی آن دو شکست در حوزه قدرت نرم و سخت، این مسأله را برجسته کرد. نیرو‌های مسلح ایران قبل از بازشدن جعبه سیاه به صراحت اعلام کردند که این حادثه ناشی از خطای انسانی است و مسئولیتش را پذیرفتند؛ بنابراین باید اجازه داد تا در یک فضای منطقی بقیه موارد بررسی شود و جعبه سیاه خوانده شود و یا گفته‌های قبلی تایید شود یا ابهامات جدیدی در موارد دیگر مطرح می‌شود. پس در این فضا گمانه‌زنی‌ها نمی‌تواند خیلی رهگشا باشد و باید منتظر بمانیم.

او درمورد گمانه‌زنی‌های رسانه‌ها می‌گوید: اگر نیرو‌های مسلح مسئولیت را نپذیرفته بودند این گمانه‌زنی‌ها می‌توانست جایگاهی داشته باشد، اما حالا که پذیرفته اند، دیگر مساله‌ای وجود ندارد. استمرار این گمانه‌زنی‌ها نوعی آلودگی اطلاعاتی ایجاد می‌کند. به‌نظر می‌رسد به‌لحاظ عملیات روانی دشمن می‌خواهد که گمانه‌زنی در این موضوع را داغ نگه دارد تا امنیت فکری و اجتماعی را دچار خدشه کند یا شاید تلاش می‌کند تا موضوعات قبلی، یعنی تشییع پیکر و موشک‌باران را تحت الشعاع قرار دهد، وگرنه وقتی کسی مسئولیت را می‌پذیرد دیگر حکم با دادگاه می‌افتد. البته الان تردید‌های جدی نسبت به قطع سیگنال وجود دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد.

استمرار این گمانه‌زنی‌ها نوعی آلودگی اطلاعاتی ایجاد می‌کند. به‌لحاظ عملیات روانی دشمن می‌خواهد گمانه‌زنی در این موضوع را داغ نگه دارد تا امنیت فکری و اجتماعی را دچار خدشه کند
عابدینی در پاسخ به این سوال که به‌نظر می‌رسد رواج چنین شایعه‌هایی اقلاً در ظاهر به نفع ما باشد و انگشت اتهام را تا حدودی به سمت امریکا برگرداند گفت: جنگ نرم یک مدیریت چندلایه است. ظاهر قضیه لزوماً همان باطن آن نیست. به‌نظر می‌رسد که بهترین حالت این است که اوضاع رسانه‌ای آرام بشود تا در یک محیط منطقی بررسی‌ها انجام شود و نتایجش اعلام شود. مشخص است که امریکا برای ایجاد اضطراب و ناآرامی و چنددستگی در افکار عمومی مردم از ابزار‌های عملیات روانی استفاده می‌کنند. در این ماجرا هم تلاش می‌کنند منافعی را که از طریق عملیات نظامی و محاصره اقتصادی نتوانستند به آن‌ها برسند، از طریق قدرت نرم و عملیات روانی کسب کنند.


اشتباه مجدد و سلب اعتماد مجدد

سقوط هواپیمای تهران-کیف و ابهاماتشسینا زعیم‌زاده، جانشین سردبیر روزنامه فرهیختگان درمورد افکار عمومی دو هفته اخیر معتقد است: جامعه ما به لحاظ خبری از جمعه سیزده دی ماه چند فاز مختلف را گذراند. ابتدا یک بهت اولیه پس از ترور حاج قاسم که با اعلام خبر و جزئیاتش، این بهت بیشتر هم شد. اتفاقی که در تشییع‌ها در شهر‌های عراق و ایران افتاد و موج‌های رسانه‌ای پس از آن، محاسبات اولیه امریکایی‌ها را بهم زد. امریکایی‌ها فکر می‌کردند پس از آبان ماه پایگاه مردمی حاکمیت دچار تزتزل شده است. همچنین آن‌ها فکر می‌کردند در بحث نوع واکنش ایران به ترور حاج قاسم می‌توانند یک شکاف دیگر هم در جامعه ایجاد کنند، اما جهت‌گیری عمومی شعار‌های مردمی به سمت انتقام بود. پس جامعه ما از یک بهت به سوگواری رسید و سپس از سوگواری به حماسه؛ تشییع‌های میلیونی و پاسخ محکم ایران در حمله به عین الاسد.
 
او ادامه می‌دهد: جامعه از آن به بعد درگیر خبر سقوط هواپیما شد. روز‌های اول سناریوی اشتباه انسانی کمرنگ بود، تا صبح شنبه که اطلاعیه ستاد کل منتشر شد و جامعه به همان بهت اولیه فرورفت. حالا سوالاتی در جامعه ایجاد شد؛ سوالاتی درمورد خود واقعه و سوالاتی درمورد نحوه اطلاع‌رسانی.

زعیم‌زاده درمورد نقش رسانه‌ها می‌گوید: جامعه و رسانه‌های رسمی دو سه روز اول بی‌خبر بودند، اما پس از این‌که نظام برعهده گرفت، مسیر درست صحبت درمورد همان چیزی است که اعلام شده است. این گام اول بود که توضیح داده شد و عذرخواهی انجام گرفت و به ابهامات اصلی پاسخ داده شد. در گام بعدی سناریو‌های موازی باید در جایگاه تخصصی خودش بررسی شود. این مدل بررسی‌ها هم در دنیا بعضاً خیلی زمان می‌برد. اما در این ماجرا شکاف‌های عاطفی و فکری در جامعه ما ایجاد شده که در گام سوم مسئولین باید این‌ها را ترمیم کنند؛ یعنی رسیدگی جدی به خانواده کشته‌شدگان و جمع‌کردن پرونده با بررسی قضایی قصور و تقصیرها. ما ضمن به رسیمت شناختن این قرائت رسمی باید یک اجماع ملی در زمینه ترمیم شکاف‌ها انجام دهیم، چیزی که به‌طور نسبی در مراسم تشییع سردار سلیمانی انجام گرفت. این نیازمند یک عزم ملی است و جناح‌ها نباید از این واقعه سوءاستفاده سیاسی بکنند. اگر مسیری غیر از این برویم به نفع جامعه ما نیست و در فضای رقابتی شکاف تشدید می‌شود. رسانه‌ها، مخصوصاً رسانه ملی باید مراقبت کنند.

او درمورد گمانه‌زنی‌ها می‌گوید: رسانه نمی‌تواند ساکت باشد و گمانه‌زنی‌ها را انکار کند و بگوید هیچ ابهامی وجود ندارد، اما اولویت و منفعت ما فعلاً این مسائل نیست. رسانه‌ای کردن و ضریب دادن به سناریو‌های دیگر و اضافه کردن به ابهامات کمکی به ترمیم شکاف‌ها نمی‌کند و به صلاح منفعت ملی ما نیست. پس از آن چند روز سکوت تا انتشار بیانیه و اشتباهات رسانه‌های ما، شاید حتی مخدوش کردن آن روایت رسمی ارائه شده دوباره باعث سلب اعتماد شود و به هیچ وجه کمکی به ما نمی‌کند.

رسانه‌ای کردن و ضریب دادن به سناریو‌های دیگر و اضافه کردن به ابهامات، کمکی به ترمیم شکاف‌ها نمی‌کند و به صلاح منفعت ملی ما نیست
زعیم‌زاده اضافه می‌کند: امریکا در عین الاسد تحقیر شد و برای پوشاندن آن دستاویز خوبی پیدا کرده است. جالب است که یک کلونی خبرنگاری این ماجرا را شروع کرد  که همه‌شان در دو سال اخیر با آقای پمپئو دیدار داشته‌اند. در دشمنی دشمن شکی نیست. ما باید در رسانه‌های خودمان دقیق عمل کنیم و بدانیم مساله کانونی‌مان ترمیم شکاف‌های اجتماعی است. رسانه‌ها واسط مردم و حاکمیت هستند و اگر درست نقششان را ایفا نکنند همان جریان‌های رسانه‌ای معاند میدان‌دار می‌شوند.
 
 

اوج‌گرفتن هواپیمای تهران-کی‌یف در فضای مجازی / گمانه‌زنی‌ها ما را به کجا می‌برد؟

معتبر بخوانیم تا مطمئن بمانیم

سحر چهارشنبه بود که ۱۷۶ مسافر پر کشیدند و سه روز هیچ کس مطمئن نبود دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. بیانیه ستاد کل جراحت جدایی را خراب‌تر کرد، اما سوالات اصلی بازماندگان و مردم را پاسخ داد. مقصران اصلی شناخته شدند و عذرخواهی انجام شد و پیگیری‌های بعدی شروع. اما هنوز کفن کشته‌شدگان و اشک‌های خانواده‌هایشان خشک نشده بود که از طرفی بیگانگان و از طرف دیگر بعضی جناح‌های داخلی این حادثه را دستاویز اهداف سیاسی خودشان قرار دادند. رسانه‌ها و کاربران فضای مجازی هم هرکدام، بسته به داستانی که دوست دارند باور کند و درست باشد، فرضیه‌هایی را مطرح می‌کنند و آن‌قدر برایش به‌دنبال سرنخ واقعی و خیالی می‌گردند و به آن شاخ‌وبرگ می‌دهند که هر خواننده‌ای را به اخبار رسمی و واقعی، نامطمئن و مشکوک می‌کنند. در مدت زمانی که تحقیقات فنی در حال پیشرفت است، در هر گوشه‌ از فضای رسانه‌ای هم یک سناریوی موازی دارد جلو می‌رود و در این بازی خونین، بازیچه ایام دل آدمیان است. شاید این بار نوبت مخاطبان رسانه‌ها است که با «کلیک نکردن» و «بازدید نکردن» از اعتبار چنین فرضیه‌ها و حدسیاتی بکاهند و رسانه‌ها را به سمت انتظار برای اخبار رسمی و حفظ سکوت در فضای غبارآلود سوق دهند.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۲
چند سالی هست که بوئینگ های فروخته شده امریکا به چین مالزی اندونزی اوکراین و .. با نقص فنی و سقوط مواجه میشوند برخی هم بطرفشان شلیک شده است آن هم از سوی امریکا بنظر میرسد امریکایی های به فن آوری دست یافته اند و با فروش آن بوئینگ خاص به برخی کشورها با کنترل از راه دور قصد استراق سمع داشته اند همچنین در صورت لزوم قدرت منفجر کردنشان را داشته اند لذا با توجه باینکه بویینگ اوکراینی قبل از ورودبه ایران در اسراییل هم حضور داشته است این بویینگ تحت کنترل امریکا و اسراییل قرار داشته تا در موقع لزوم منفجرش کنند بهمین خاطر بعد از تلافی موشکی ایران با ریموت و کنترل از راه دور از طریق سامانه های راداری و یا هواپیماهایی مثل اف35 بویینگ اوکراین را منفجر کرده اند قبل از آنکه پدافند سپاه شلیک کند و یا اینکه موفق به تغییر جهت بویینگ بطرف پادگان سپاه شده اند و...
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۹ دی ۱۳۹۸ - ۲۳:۳۴
ابهام اعظم، کد ۲۹۰ است که باید رفع شود. باید مردم مطمئن شوند که جنگ داخلی و جاسوس نداریم تا بتوانیم یکپارچه و متحد باشیم
0
1
پربازدیدترین آخرین اخبار