محققان معتقدند برای توسعه هوش مصنوعی باید شرایط برای شناخت هر چه بیشتر علوم شناختی فراهم شود که در این صورت امکان انتقال دانش آن به ربات نیز مهیا خواهد شد.
گروه فناوری خبرگزاری دانشجو؛ حمیده آقاجانی – مصریان باستان و پزشکان مخصوص فرعون شاید اولین گروهی از محققان بودند که سعی میکردند به صورت علمی مغز انسان را بیشتر شناخته و امکان خواندن ذهن را فراهم کنند، اما در آن زمان تنها راه حل مورد نظر شکافتن سر و مطالعه فیزیک مغزی بود، کاری عبث و بیهوده که نتیجهای در بر نداشت، زیرا یک مغز مرده عملکرد قابل مشاهدی را به محققان نمیداد. کمی بعدتر محققان تلاش کردند تا به جای فیزیک مغز سراغ تفکر انسان رفته و با کنار هم قرار دادن اجزای مختلف به عمق ذهن انسان پی ببرند که البته این نظریهها نیز پس از چند سال منسوخ و جهت فکری پژوهشگران را به سمت نظریاتی برد که بر اساس آنها، منشأ ادراکات مختلف، کم یا زیاد شدن شدت اتصالات خاصی در مغز شناخته میشود.
پژوهش علمی دربارهٔ ذهن و مغز که به آن علوم شناختی نیز گفته میشود یک علم میان رشتهای بوده و از رشتههای مختلفی مانند روانشناسی، فلسفه ذهن، عصبشناسی، زبانشناسی، انسانشناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی تشکیل شده است. دانشمندان با مطالعه این علم به دنبال زمینه بینایی، تفکر و استدلال کردن، حافظه، توجه، یادگیری، و مباحثی مربوط به زبان در انسانها هستند.
از میانه قرن بیستم تب و تاب مطالعه بر روی این علم شدت بیشتری گرفت و محققان در تلاش بودند تا راهی برای تبدیل تفکر انسان به ریاضی پیدا کنند، زیرا تجزیه و تحلیل ریاضی کار سادهتری به نظر میآمد به همین منظور هم محققان تلاش میکنند تا مکانیسمهای عصبی نورونی که به کمک دانشمندان علوم اعصاب شناسایی شده به زبان ریاضی درآورند. ترجمه اطلاعات به دست آمده این امکان را به محققان میدهد تا در شرایط غیرزیستی مثل رباتها اطلاعات را پیاده کرده و عملکرد ماشین را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند که به طور قطع در این میان حضور متخصصان سایر رشتهها الزامی خواهد بود.
هوش مصنوعی به عنوان بخش بزرگی از پروژههای تحقیقاتی در جهان مورد توجه دانشمندان، محققان و شرکتهای بزرگ قرار دارد، زیرا معتقدند این علم میتواند در آینده جهان را متحول نموده و پایه اصلی آن مطالعه بر روی علوم شناختی است. انتقال علوم شناختی به وسیله هوش مصنوعی به صنعت میتواند بر بخشهای مختلف اقتصادی، نظامی، بهداشت و مواردی از این دست موثر بوده و توسعه آن را به دنبال داشته باشد.
پژوهشگاه دانشهای بنیادی ایران یکی از کشورهایی است که علیرغم تمام محدودیتها تلاش میکند در حوزه علم خصوصا علوم نوین که در جهان به آن پرداخته میشود ورود کرده و تا حد امکان همگام با کشورهای توسعه یافته علوم جدید گام بردارد. با همین رویکرد توسعه علوم اعصاب شناختی از همان ابتدای انقلاب در دستور کار وزارت علومف تحقیقات و فناوری قرار گرفت. هر چند در آن ایام به طوری کلی به این مبحث پرداخته شده بود، اما راهاندازی پژوهشگاه دانشهای بنیادی در سال ۱۳۶۸ با عنوان «مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات» نقطه عطفی برای پیشبرد اهدافی علمی کشور در حوزه ریاضیات به حساب میآمد. کمتر از ۱۰ سال بعد یعنی در سال ۱۳۷۶ این پژوهشگاه به «پژوهشگاه دانشهای بنیادی» تغییر نام داده و با جذب پژوهشگرانی از سایر رشتههای علمی رنگ و بوی تازهای به خود گرفت به نحوی که علوم بنیادی با برخورداری از زیرساختها و آزمایشگاه لازم بتوانند در حوزههای مختلف فعالیت کنند. حالا که بیش از ۳۰ سال از عمر این پژوهشگاه میگذرد و دو مرکز پژوهشی به ۸ پژوهشکده ارتقا یافته که در حوزههای ذرات و شتابگرها، ریاضیات، علوم زیستی، علوم شناختی، علوم کامپیوتر، علوم نانو، فلسفة تحلیلی، فیزیک و نجوم فعالیت میکند.
از سوی دیگر با حمایتهای صورت گرفته از معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری شرکتهای دانش بنیان و استارتآپهای بسیاری به سمت این علم آمده و تلاش میکنند تا به توسعه علوم شناختی و به طور خاص هوش مصنوعی بپردازند. ایران حالا در این روزهای تحریم و فشار حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز آزمایشگاه ملّی نقشه برداری مغز نیز یکی از مراکز علمی در حوزه علوم شناختی است که تلاش کرده با ایجاد زیرساخت تصویربرداری و تحریک مغزی برای تحقیقات شناختی و ارائه خدمات دانش بنیان و روزآمد در حوزه علوم و فناوریهای شناختی به توسعه این علم کمک کند.
در این آزمایشگاه دستگاههای تصویربرداری تشدید مغناطیسی ۳ تسلا، تحریک غیرتهاجمی مغزی (TMS و TCS سازگار با MRI)، الکتروانسفالوگرافی (شامل سیستم سازگار با MRI) و طیف نگاری کارکردی مادون قرمز نزدیک (FNIRS) وجود دارد و دانشجویان و اساتید میتوانند با استفاده از امکانات پیشرفته پردازش داده، تصاویر و سیگنال و همچنین ارزیابی شناختی به راحتی به تحقیق و پژوهش بپردازند.