
کد خبر:۸۲۸۱۶۶
در گفتگو تفصیلی با دانشجو مطرح شد؛
زاکانی: اصلاحطلبی و اصولگرایی دیگر کشش ندارد / رد صلاحیتم در ۹۲ و ۹۶ تبانی بود / لاریجانی ظلم بزرگی در حق مجلس و نظام کرد
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفت: باید در دستهبندی سیاسی کشور، اصلاح جدی صورت بگیرد و اصلاحطلب و اصولگرا، دیگر کشش و ظرفیت ندارد و نمیتواند ادامهدهنده نسل آینده باشد؛ باید یک دسته انقلابی و غیرانقلابی ملاک قرار بگیرد.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، امید فعال؛ با نزدیک شدن به آخرین روزهای قانونی برای تبلیغات کاندیدا مجلس، بررسی عملکرد کاندیدا این دوره مجلس و همچنین یافتن نقاط قوت و ضعف برنامههای افراد از اهمیت بالایی برخوردار است که بررسی این موارد را بیش از پیش حائز اهمیت میسازد.
برای مصاحبه راهی قم میشویم، اول قرار بود که در دفتر ملاقات داشته باشیم، ولی در میانه مسیر، خودش تماس میگیرد و میگوید که دچار کسالت شده است و ما را به منزل خود دعوت میکند. به سمت پردیسان حرکت میکنیم.

وارد یکی از بلوکهای مجمع مسکونی شدیم، دکتر جلوی در منتظر حضور ما است، با گرمی خاصی استقبال میکند، البته صدایش گرفته و شواهد نشان میدهد که ظاهرا سرما خورده است. بعد از پذیرایی با سوغاتیهای شهر قم با وی به گفتگو نشستیم.
او بر این عقیده بود که جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی عقبافتاده است و نتوانسته الگوی کاملی برای انقلاب اسلامی باشد و برای این استدلال خود نیز دلایلی مختلفی داشت.
علیرضا زاکانی، سیاستمدار اصولگراست. او نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در دورههای هفتم، هشتم و نهم بوده است.
این نماینده سابق مجلس بر این باور است که باید در دستهبندی سیاسی کشور، اصلاح جدی صورت بگیرد و اصلاحطلب و اصولگرا، دیگر کشش و ظرفیت ندارد.
زاکانی در ادامه سخنانش در مورد اصلاح طلبان گفت: اصلاحات اساساً با هر چیزی که مانع حضورش در قدرت شود، مخالف بوده و ضدیت دارد. این مانع ممکن است، قانون باشد.
با او در مورد عملکرد لاریجانی در کسوت ریاست قوه مقننه سوال کردیم. او بر این عقیده بود که علی لاریجانی ظلم بزرگی در حق مجلس شورای اسلامی و نظام کشور کرده است و باعث شده مجلس از حیض انتفاع بیافتد.
متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:
شما در دوره نهم نماینده حوزه تهران در مجلس بودهاید، چرا این بار از استان قم کاندیدا شدهاید؟ و به چه میزان از این استان شناخت دارید؟
در هشت سال اخیر به یک جمعبندی رسیدهام که کشور نیاز به تحول عمیق و گستردهای دارد و باید تغییری جدی در جهت تحقق دولت اسلامی و شکلگیری جامعه اسلامی شکل گیرد؛ اینکه باید اهداف انقلاب اسلامی محقق شود و جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی عقبافتاده و نتوانسته الگوی کاملی برای انقلاب اسلامی باشد، دلایل مختلفی دارم.

از سال ۹۱ قائل به یک تغییر و تحول جدی در کشور بودم تا انقلاب را به اهداف مختلف خود نزدیک کند. چارچوبی تحت عنوان انقلاب سوم طراحی کردم و با نخبگان و مجموعههای مختلف به اشتراک گذاشتهام و سه سال اخیر به یک جمعبندی رسیدم که تنها راهش ایجاد یک شبکه گسترده نخبگانی است. گام دوم یک هدیهای برای ما بود و یک منشوری برای این کار شد که این اتفاق رقم بخورد و لذا عمده تلاشم معطوف به ساماندهی نخبگانی با یک زمینه تولید فکر و اندیشه است.
بعد از ارزیابیها به این نتیجه رسیدم که میتوان علاوه بر حرکت نخبگانی و شبکهای گسترده، در غالب نامزدی از یک نقطهای که ویژگیهای ممتازی دارد میتوان بهتر به آن اهداف نیل کرد. لذا قم را انتخاب کردم. قم کانون معنویت و انقلاب اسلامی است و اگر مشهد و حرم امام رضا (ع) را بهعنوان خورشید تعبیر کنم، قم بهعنوان یک ماه و قمر به معنای واقعی خودش نورافشانی میکند.

قم با سیر تکاملی انقلاب اسلامی همراه بوده است و این سیر تکاملی در سهنقطه خودش را نشان داده؛ نقطه اول در دولت سازی، نقطه دوم در جامعه سازی و نقطه سوم در تمدن سازی است. اولین نکته دولت سازی است که به بهترین نحوی با تکیه نظام تقنینی کشور به حوزه علمیه و بعد دانشگاهها محقق میشود. نکته دوم این است که اگر نتوانیم در قم با این ظرفیتهای معنوی و انسانی و معارفی و این مجموعه قدمت و پیشتازی جامعه الگو و نمونه را درست کنیم که در آن، نسبت امام و امت و تجلی مردمسالاری دینی و بروز سبک زندگی اسلامی ایرانی شفاف نباشد، ما جای دیگری نمیتوانیم این را به نمایش بگذاریم.
قم جهان شهری از زاویه اسلامی، اما یک استان شهری از بعد جغرافیایی است که ظرفیتهای بینظیری در خود دارد؛ مردم قم پیشتاز انقلاب بودند. جمعیت آن در اول انقلاب ۲۵۰ هزار نفر بوده ولی در حال حاضر به یکمیلیون و ۳۰۰ هزار نفر رسیده است، اما زیرساختهای آن توسعه را پیدا نکرده لذا مردم در اذیت و آزارند.
فضای سیاسی کشور را با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای چگونه ارزیابی میکنید؟ و آیا به دوقطبی اصولگرا و اصلاحطلب اعتقاد دارید؟
باید در دستهبندی سیاسی کشور، اصلاح جدی صورت بگیرد و اصلاحطلب و اصولگرا، دیگر کشش و ظرفیت ندارد
باید در دستهبندی سیاسی کشور، اصلاح جدی صورت بگیرد و اصلاحطلب و اصولگرا، دیگر کشش و ظرفیت ندارد و نمیتواند ادامهدهنده نسل آینده باشد؛ باید یک دسته انقلابی و غیرانقلابی ملاک قرار بگیرد و خارج دایره حاکمیت هم ضدانقلاب است. فعالیتهای سیاسی علیالقاعده میان انقلابیون و غیر انقلابیون است و باهم رقابت میکنند؛ انقلابیون دنبال تحقق اهداف انقلاب هستند که آزادی، استقلال، عدالت، پیشرفت معنوی و مادی از ثمرات آن است.

لیستهای انتخاباتی را در تهران چگونه ارزیابی میکنید؟ و به نظرتان چرا وحدت در جریان اصولگرایی شکل نگرفته است؟
وحدت صددرصدی حاصل نمیشود، چون میان احزاب، اختلاف سلایق وجود دارد؛ اینکه بتوانند بهصورت حداکثری یک ائتلافی را ساماندهی و شایسته گزینی کنند، خیلی مهم است. وقتی فرد شایستهای سرکار بیاید و مسئولیتی را به عهده بگیرد، مردم و کل کشور بهره آن را دریافت خواهند کرد.
اصلاحطلبان با یک همگرایی بیشتری در عرصه سیاسی فعالیت میکنند و این اشکال در سمت جریان انقلابی وجود دارد که بههرحال دعوت دقیقی به ارزشها و محورها صورت نمیگیرد و لذا اجتهاد شخصی را خیلی دخالت میدهند و این آسیبزا است؛ یکی از نکاتی که در مجموعه جریان انقلاب، بهعنوان یک آفت میدانم این است که نگاه صفر و صدی در برخیها مشاهده میشود.
حضرت امام خامنهای میفرمایند که غیر از معصومین کسی را نداریم که اشکالی نداشته باشد. از خیلی از آدمهای خوب هم انتظار کملطفی است لذا با دیدن یک اشکالی، انسان نباید خودش را ببازد بلکه باید آن مشکل را در جریان و فرد اصلاح کند. نباید با اشکال کنار بیاید، اما نباید خودش سقوط کند.

آیا حضور جوانان در انتخابات به بالندگی فضای سیاسی کشور کمک میکند؟ برخی مطرح میکنند که مجلس جای آزمونوخطا برای جوانان نیست، این موضوع را قبول دارید؟
اندیشههای نو خودش یک طراوت و رشدی را به دنبال دارد. در تهران تصمیم گرفته شد حداقل ۵۰ درصد لیست، جوانهای متخصص و متعهد انقلابی باشند که ۴۵ تا ۳۰ سال داشته باشند. در مجلس نهم، بنده جوانترین عضو مجلس بودم، اما امسال در ائتلاف، بیش از ۵۰ درصدشان سنشان زیر ۴۵ سال است و این نشان میدهد که اکثریت عضو شورای ائتلاف در تهران، جوان هستند و این خیلی مهم است.
پارامترهای مختلفی دخیل است؛ ممکن است که کسی سابقه اجرایی داشته باشد و بهتر میفهمد، فرد دیگری علم و دانش داشته باشد و درنتیجه فهمش گستردهتر میشود؛ اگر به این بهانه بخواهند برای جریان فعال و جوان کشور مانعتراشی کنند، نتایج خوبی برای کشور نخواهد داشت. باید میدان باید باز شود و انتقال نسل صورت بگیرد، بسیاری از افراد جوان و هم تجربه خوبی در عرصههای مدیریتی دارند و میتوان از ظرفیتهای آنها بهره گرفت.
آیا به دلایل سیاسی در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ عدم احراز صلاحیت شدهاید؟ شما نیز، انتقاد به نظارت استصوابی دارید؟
به نظرم یک کار هماهنگ در سال ۹۲ و ۹۶ انجام شد و من نیز برخی نکات را برای سال ۹۲ مطرح کردم. سال ۹۶ با چندنفری صحبت کرده بودم و انتظار میرفت که تأییدم قطعی است، اما ساعت دو بعدازظهر، حکم یک سال زندان برای بنده آورده بودند که حکم بدوی بود؛ آقای کدخدایی گفت که برای شما، دو بار رأیگیری شد و برخی آقایان گفتند حکم زندان دارد؛ درحالیکه حکم بدوی بود و هیئت منصفه نیز، نظر بنده را تائید کرده بود. بعداً حکم شکسته شد و بنده تبرئه شدم و اینیک تبانی بود.
دو باری که عدم احراز شدم، نامه زدم و از شورای نگهبان تشکر کردم؛ گفتم وظیفهای داشتم که شما این را برداشتید و اگر کسی نگاه درستی به موضع خدمتگزاری داشته باشد، برای موضع خدمتگزاری آتش به پا نمیکند. اگر کسی که نگاه الهی داشته باشد، میفهمد که موضع خدمت یعنی انسان باید در مسیر خدا خودش را قرار بدهد، اما اگر به هر دلیلی این اتفاق نیفتاد، با یک دستمال، قیصریه را به آتش نکشد. من به شورای نگهبان منتقد هستم و دلیلش این است که شورای نگهبان، حق مصلحت سنجی ندارد و با بیسلامتی و فساد باید برخورد کند.

فردی که میخواهد نماینده مجلس شود، باید چند معیار سلامت در حوزههای مختلف داشته باشد، فردی که دو تابعیتی است و نوع نگاه وی به ضدانقلاب برمیگردد، باید عدم احراز صلاحیت شود. سلامت اعتقادی یعنی فرد به قانون اساسی معتقد باشد، در کجای دنیا کسی که اعتقاد به قانون اساسی ندارد، نماینده مجلس میشود. سلامت سوم سیاسی است، کسی که قانونشکنی میکند، نباید نماینده و رئیسجمهور باشد. سلامت چهارم، سلامت اخلاقی است و بهسلامت مالی و اقتصادی اشاره دارد.
آیا شما حاضرید اموالتان را منتشر کنید؟ و یا این رفتار را یک عمل پوپولیستی برای فریب افکار عمومی میدانید؟
به نظرم خوب است. امروز و فردا توییت میکنم. بعضی مواقع کارهایی برای خدا انجامشده و ازاینجهت شاید اکراه باشد ولی اصل این کار خیلی خوب است.
اصلاحات بهجای پاسخگویی عملکرد خود به مردم درصدد ایجاد حواشی هستند؛ مثلاً میگویند که باید انتخابات را باید تحریم کنیم؛ در خود تهران چهرههای برجستهای دارند که رد صلاحیت هم نشدهاند، این مدل رفتار جبهه اصلاحات با انتخابات را چه طور ارزیابی میکنید؟
جبهه اصلاحات دائماً از موضع طلبکاری با موضوع برخورد میکند و هیچ مسئولیتی را نمیپذیرد. دو دوره از روحانی حمایت کردند و با حمایت اینها روحانی سرکار آمده، تمام سرمایههای مردم را به آتش کشیده شد، ولی باز طلبکارند. این «تکرار» میکنم خاتمی، سبب شد جمعی داخل مجلس شوند و کارنامهای دارند که باید نسبت به آن پاسخ بدهند. اصلاحات به دنبال فرار روبهجلو و احساسی کردن جامعه است و اغواگری میکنند. ازنظر اینها مرگ برای همسایه خوب است.
اصلاحات اساساً با هر چیزی که مخالف با حضورش در قدرت، مخالف باشد ضدیت دارد و ممکن است، قانون باشد
محصول این نگاه، تخلفات بزرگ انتخابات ۹۶ است و بسیاری از استانداران و فرمانداران به دستگاه قضایی احضار شدند. اینها نگاهشان برای مردم، قیم مآبانه است. هاشمی حداقل دو بار بیان داشت که من یک تفاوتی با رهبر انقلاب دارم، من میگویم حداقل مردم شرکت کنند و آنکسی که از صندوق رأی درمیآید آدم ما باشد، ولی آقا میفرمایند همه شرکت کنند هرکسی درآمد، با او کار میکنیم.

با توجه به اظهارات رئیسجمهور علیه شورای نگهبان، آیا بهتر نیست که دولت متولی برگزاری انتخابات نباشد؟ آیا در قانون دچار خلأ هستیم؟
قانون ما مشکلی ندارد، به قانون عمل نمیشود؛ یعنی اگر مجری که اقتضائات و امکانات کشور را در دست دارد و خود ناظری است، خطا کرد باید برخورد شود. اگر همان کسانی که تخطی کردند و اگر با وی برخورد جدی صورت میگرفت، راه برای تخلفات بعدی بسته میشد.
عملکرد علی لاریجانی بهعنوان نماینده مجلس از استان قم و سه دوره ریاست مجلس شورای اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
من در مورد قم اظهارنظری نمیکنم، اما در مورد مجلس، ایشان ظلم بزرگی در حق مجلس شورای اسلامی و نظام کشور کردند و مجلس را از حیض انتفاع انداختند، مجلس را به سمتی بردند که به اراده ایشان تصمیمگیریها صورت بگیرد لذا تعبیری داشتم ناظر به اینکه لاریجانی مجلس یکنفری بود. یک روزی بنا بود که رئیس مجلس شود، خودش را به جریان اصولگرا میچسباند و یک روز لازم بود که برجام تصویب کند، به دوستان روحانی میچسبد؛ ازاینجهت کارنامه بدی دارد.
عقل و دین هم چیزی خوبی هستند. اتکا به یک مطلب حضرت آقا است. جمعی از نمایندگان خدمت حضرت آقا رفتند و از لاریجانی و احمدینژاد شکایت کردند، حضرت آقا در پاسخ به اینها این مطالب فرمودند که خب اشکالاتی که ذکر شد چه به رئیس این قوه و آن قوه این درد دلهایی است که ممکن است بعضی مورد تائید بنده هم باشد و بعضی هم نباشد.

یک مطلب کلی را ما باید همیشه در نظر داشته باشیم و آن این است که توقع کم گذاشتن در کفه حق را از همهکس باید داشت؛ انسان کامل و بیعیب و نقصی که آدم هیچ راهی برای اشکال بر او نداشته باشد، پیدا نمیکنیم؛ بهجز معصومین. باید یک مقداری آماده بود برای آنچه که انسان آن را کوتاهی بنامد، جفا بنامد، بیوفایی بنامد. بالاخره واقعیت عالم این است. حتی در میان نزدیکان به امیرالمؤمنین (ع) همچنین کسانی بودند.
در مورد برخی از بزرگان فرمایش میفرمایند در صدور اسلام و والّا اینجور نبود که انسان خیال کند حالا همه آن اصحابی که از نظر ما اینها ستارههای درخشانی هستند- و واقعاً هم هستند- بیعیب و بینقص بودند؛ نه بالاخره از اینجور اشکالات را باید انتظار و توقع داشت؛ پیش میآید. یک مقداری باید تحمل کرد، یک مقداری بایستی پذیرفت؛ والّا انسان اگر چنانچه با دیدن یک ناهنجاریهای در یک عملکردی، در یک شخصی، آنچنان به هم بریزد که دچار یأس بشود، دچار آشفتگی بشود، دچار افسردگی بشود، در این صورت کار نمیگذرد؛ بنابراین انسان بایستی تحمل کند. بله این اشکال وجود دارد؛ اگر نداشت، بهتر بود. حالا که اشکال وجود دارد، ما چهکار باید بکنیم؟ مبنای عملکرد باید این باشد. آرمانگرایی باید ما را به سمت بالا بکشاند. جوری نباشد که به خاطر دیدن برخی از ناهنجاریها که با آرمانگرایی ما مخالف است، حرکت ما دچار توقف بشود، یا دچار اشتباه و انحراف بشود، یا از آن مسیری که دارد، بهجای دیگری سرش گرم بشود و مشغول بشود. با این دید نگاه کنیم.

در مورد وحدت جریان انقلابی میفرمایند: این مجموعه اصولگرا و انقلابی که امروز در مجلس هستند و بحمدالله در کشور هم اکثریت قاطعی دارند- به دلیل همین انتخابی که انسان میبیند انجامگرفته؛ خوب، این نشانه این است که مردم این جهتگیری و این راه را دوست میدارند- حتیالمقدور نگذارید متشتّت شود. این وحدت مهم است. البته ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم، در این مجموعه معتقد به ارزشها و اصول هم معتقد به وحدتیم؛ این را باید حفظ کرد، ولو با یک اغماضهایی. بعضی از اغماضها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند؛ خوب، بکند؛ ولی آدم باید ببیند حق چیست. یکجاهایی باید برخی اغماضها را برای یک مصلحت بزرگتری انجام داد؛ که حالا در این مورد بحث ما، مصلحت اتحاد و اتفاق و باهم بودن و یک حرف زدن و یکصدا داشتن و اینها است.
آقای لاریجانی از طرف اصولگرایان وارد مجلس شدند و برجام را در ۲۰ دقیقهای تصویب کرد، آیا اصولگرایان نیز نسبت به عملکرد خود پاسخگو هستند؟
ما برعکس اصلاحطلبان نگاه قبیلهای نداریم و اگر هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی عملکرد مناسبی داشته باشد، حمایت میکنیم. من به لاریجانی هیچوقت رأی ندادم، احساس میکردم به درد ریاست مجلس نمیخورد و نقدهایم را نیز به خودش گفتهام. مشکل جریان اصلاحطلب این است که قبیلهای نگاه میکند و در خطای آدمها خودش را شریک میکند لذا رفتارهای لاریجانی را مخالف اصول میدانستیم و مخالفت کردیم.

برخی کارشناسان معتقدند که روحانی با مطرح کردن استعفای خود، به دنبال تحتفشار گذاشتن نظام است، نظر شما چیست؟
بودجه ۱۵۰ میلیارد کسری دارد، از نماینده دولت در کمیسیون تلفیق سؤال شد که چرا این بودجه را بستید که محقق نمیشود، خبرنگاران را بیرون کردند و گفت که تصمیم به این است که اگر با ترامپ مذاکره کنیم و تحریمها را برداشته شود، این بودجه محقق میشود، ولی اگر برنداشت نشود، رئیسجمهور تصمیم دارند که استعفا بدهند و همه مسئولیتها را به گردن بگیرند.
اینها بهشدت به قدرت چسبیدهاند و از این بلوفها زیاد میزنند. هر ثانیه از عملشان در جهت تحتفشار گذاشتن نظام و مردم است
آیا اجرای لایحه FATF به نفع منافع ملی کشور است؟
یکی از ویژگیهای دولتمردان این است که با مردم صادق و امانتدار نیستند لذا به مردم خدمت نمیکنند. مثلاینکه شما بگویید ما با صدام میجنگیم و یک اتوبان ۴ بانده تا تهران در اختیار نیروهای نظامی صدام قرار بدهیم که رفتوآمد کنند. وقتی شما تمام اطلاعات بانکی خود را به دشمن میدهید، از این خیلی بدتر است که شما ده اتوبان چهار بانده در اختیار صدام قرار دهید. آدم باید بتواند از اطلاعات خود صیانت کند و دولت توجهی به آن ندارد؛ آدم خواب را میشود بیدار کرد، ولی فردی که خودش را به خوابزده نمیشود، بیدار کرد.
یکی از ویژگیهای دولتمردان این است که با مردم صادق و امانتدار نیستند لذا به مردم خدمت نمیکنند. مثلاینکه شما بگویید ما با صدام میجنگیم و یک اتوبان ۴ بانده تا تهران در اختیار نیروهای نظامی صدام قرار بدهیم که رفتوآمد کنند. وقتی شما تمام اطلاعات بانکی خود را به دشمن میدهید، از این خیلی بدتر است که شما ده اتوبان چهار بانده در اختیار صدام قرار دهید. آدم باید بتواند از اطلاعات خود صیانت کند و دولت توجهی به آن ندارد؛ آدم خواب را میشود بیدار کرد، ولی فردی که خودش را به خوابزده نمیشود، بیدار کرد.

با توجه به اینکه شورای نگهبان بخشی از نمایندگان فعلی را رد صلاحیت کرده، آیا نباید با این نمایندگان برخورد قضایی شود؟
اگر اسنادی باشد که تخلف کردهاند، حتماً باید برخورد شود. یک کارمند پاک، جلوی خلافکاری را گرفته و نماینده متخلف شروع کرده به فحش دادن و مجلس که باید عصاره فضایل ملت باشد، بعضی مواقع رذایل در او موج میزند، این فیلم در فضای مجازی منتشر شد و من این را فاجعه میدانم، ولی فاجعه بزرگتر وقتی است که در مجلس جلسه میگذارند و برای حمایت از تخلف میگویند فردی که این فیلم را گرفته با او باید برخورد شود.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۴
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.