دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی گفت: مردم در اعتراض به هاشمی رفسنجانی، خاتمی را به عنوان رئیسجمهور وقت انتخاب کردند اما بعداً معلوم شد که خاتمی ادامه دهنده همان راه موجود بود. علت اصلی پایین آمدن مشارکت مردم فشارهای اقتصادی، بیکاری، رکود، تورم بوده است.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، امید فعال؛ حجت الاسلام بهزاد زارع از جانبازان دفاع مقدس و دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی است. جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را آغاز کرد و گفتنی است که فریدالدین حدادعادل، محمد دهقان، پرویز سروری، حسین مظفر، الیاس نادران، علیرضا زاکانی و زهره الهیان از اعضای این حزب سیاسی اصولگرا هستند.
وی بر این باور است که عملکرد دولت در خصوص مسئله اقتصاد و معیشت لازم به توضیح نیست و هر ایرانی، امروز مشکلات را با تمام وجود خود لمس میکند؛ متأسفانه در هر خانه چند جوان بیکار مشاهده میکنیم و قدرت خرید مردم در یک سال گذشته، به یکسوم کاهش پیداکرده است.
دانشجو: جنابعالی بهعنوان یک فعال سیاسی، عملکرد احزاب اصولگرا و اصلاحطلب را در فرآیند سیاسی کشور و علیالخصوص انتخابات مجلس یازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
ابتدا باید مقدمهای عرض کنم چراکه آرایش سیاسی کشور تغییر کرده و دستهبندی اصولگرا و اصلاحطلب کمرنگ شده است؛ واقعیتها حکایت از یک مرزبندی جدیدی دارد و امروز ما با سه جریان انقلابی، غیرانقلابی و ضدانقلاب مواجه هستیم. نماد جریان انقلابی حاج قاسم سلیمانی است که میگوید: «من به فدای کشور، نظام، مردم» و باید در نظر داشت که قاطبه ملت هم انقلابی هستند و این تفکر را دوست دارند؛ شاهد بودیم که مردم عزیزمان در تشییع آن بزرگوار چه سنگ تمامی گذاشتند.
اما جریان غیرانقلابی معتقد است که نظام و مردم باید فدای آنها شوند و خودشان را ژن برتر میدانند؛ تفاوت جریان انقلابی و غیرانقلابی در همین است که جریان انقلابی جان خود را برای انقلاب نثار میکند، اما جریان غیرانقلابی، انقلاب را سهم خود میداند و جریان ضدانقلاب هم در رؤیای براندازی است. طیفهایی همچون اصلاحطلبان، اعتدالیون، انحرافیون و اصولگراهای عافیتطلب تشکیلدهنده جریان غیرانقلابی هستند و وجه اشتراکشان هم دنیاطلبی است؛ گاهی برخی از آنها مانند اصلاحطلبها، از همین وجه اشتراک به جریان ضدانقلابی هم پا میدهند!
با این مقدمه و دستهبندی جدید، باید در پاسخ سؤال شما عرض کنم که احزاب و گروههایی که شامل جریان غیرانقلابی هستند و علیرغم اینکه خود عامل به وجود آمدن وضع موجود برای کشور و مردم بودهاند، سعی داشتند که خود را پرچمدار اعتراض به وضع موجود نشان دهند؛ بهویژه طیفهای لیبرال جریان غیرانقلابی که در انتخابات دوم خرداد ۷۶ هم طعم شیرین این رندی را چشیده بودند.
مردم در اعتراض به هاشمی، خاتمی را به عنوان رئیسجمهور انتخاب کردند اما بعداً معلوم شد که خاتمی روی دیگر وضع موجود بود.
در سال ۱۳۷۶، مردم در اعتراض به هاشمی رفسنجانی، خاتمی را به عنوان رئیسجمهور وقت انتخاب کردند اما بعداً معلوم شد که خاتمی ادامه دهنده همان وضع موجود بود؛ لذا این جریان سیاسی در انتخابات مجلس نیز، دنبال تکرار چنین تجربهای بودند؛ مثلاً اصلاحطلبان در قضیه گرانی بنزین ۹۸، متهم اصلی هستند اما ۷۷ نفر از سران اصلاحات با فرافکنی و فرار روبهجلو، با صدور بیانیهای طلبکارانه سعی داشتند که نظام را به قصور در بحث بنزین متهم کنند؛ در انتخابات مجلس یازدهم، احزاب و گروههای اصولگرا با رویهای عقلانی باهم ائتلافی را تشکیل دادند که علیرغم تلاش جریان رقیب و ضعفهای موجود در سراسر کشور، توفیقات خوبی را کسب کردند.
دانشجو: آیا آسیبشناسی از سازوکار انتخابات (تائید صلاحیتها و اجرای آن) در کشورمان و علیالخصوص انتخابات مجلس یازدهم مجلس شورای اسلامی داشتهاید؟ و فرآیند وحدت در جبهه اصولگرایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به علت مسائل پیشآمده ازجمله انتشار ویروس منحوس کرونا در کشورمان، هنوز ارزیابی دقیقی از اوضاع نداریم. سازوکار وحدت جریان انقلابی نیز، حتماً نواقص و اشکالاتی داشت، اما با همه این اشکالات توفیق بزرگی حاصل شد؛ این سازوکار هم ازنظر کمی (فراگیری) و کیفی (بهکارگیری ابزارهای علمی) سازوکار بسیار مترقی وبی نظیری بود و، چون فقط املای نانوشته غلط ندارد، میبینیم هرکجا دقیقاً به سازوکار عمل شد نتیجه گرفتیم و زمانی که توجه نشد، نتیجه را به رقیب واگذار کردیم؛ به نظرم تجربه خیلی خوبی بود و حتی در مواردی را هم که نتیجه نگرفتهایم، میتواند مقدمه یک پیروزی باشد!
دانشجو: چرا در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، احزاب نقش کمرنگتری را در شورای ائتلاف بر عهده داشتند؟ و به نظر شما چرا مشارکت مردم در انتخابات کاهش پیداکرده است؟
احزاب یکپایه اصلی شورای ائتلاف بودند و ترکیب اصلی در شورای ائتلاف دوپایه اصلی شخصیتهای حقیقی (بزرگان جریان انقلاب) و شخصیتهای حقوقی (تشکلها) بناشده بود؛ لذا تشکلها نقش محوری در آن شورا داشتند، اما برای بستن لیست، تأکید بر شایسته گزینی بود و به دنبال آن بودیم که سازوکاری تعریف شود که خروجی آن شایستگان باشند نهفقط وابستگی حزبی و گروهی. همین فرآیند لیست تهران، خیلی فرآیند علمی و واقع بینانهای بود، ولی برخی از خودیها همراه با جریان رقیب، با بیانصافی زحمات شورای ائتلاف را به باد تمسخر میگرفتند.
برخی از خودیها همراه با جریان رقیب، با بیانصافی زحمات شورای ائتلاف را به باد تمسخر میگرفتند.
علت اصلی پایین آمدن مشارکت مردم فشارهای اقتصادی، بیکاری، رکود، تورم بوده است و به مردم فشار زیادی وارد میشود؛ بیکفایتی برخی مسئولان، بهویژه مسئولان اجرایی و عملیات روانی که غربیها به بهانه کرونا راه انداختند در مشارکت مردم تأثیر داشت. اگر همه این مؤلفهها را در نظر بگیریم، باید بگوییم که مشارکت مردم ایران بازهم بینظیر بوده است و در مقابل این حجم از ناجوانمردیها، ۴۳٪ مشارکت عمومی درصد قابل قبولی است. در آمریکا و تمام کشورهای اروپایی، مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی عموماً همین حدود ۴۰٪ است.
دانشجو: نظرتان پیرامون طرح جامع انتخاباتی به چه صورتی است؟ و آیا میتواند احزاب را نسبت به عملکرد و حمایتهایشان پاسخگو کند؟
در جمهوری اسلامی، مردمسالاری را در بالاترین سطح پذیرفتهایم و اعمال میکنیم اما زیرساختهای لازم آن را، هنوز ایجاد نکردهایم. اینکه عرض میکنم بالاترین سطح اغراق نیست، ۴۱ سال از عمر نظام میگذرد و ۳۷ انتخابات برگزار کردهایم. هیچ نظام سیاسی در دنیا، اینچنین به آرای مردم مراجعه نکرده است. متأسفانه سازوکار مردمسالاری را نهادینه نکردهایم و در هر نظام سیاسی، احزاب واسطه میان حاکمیت و مردم هستند اما متأسفانه احزاب در ایران نقش چندانی ندارند.
البته حاکمیت نسبتاً سازوکار قانونی آن را فراهم کرده، اما عزم عمومی و ملی برای اجرای آن در میان تودهها به وجود نیامده است؛ لذا درصورتیکه جابجایی قدرت سیاسی – مدیریتی از کانال احزاب و با ارائه برنامههای حزبی صورت گیرد، بازخواست و مطالبه هم ممکن است اما اکنون متأسفانه چنین نیست و احزاب هم معمولاً به کسی پاسخگو نیستند!
دانشجو: با توجه به اينكه رئیسجمهور و نمایندگان مجلس فعلی حاصل حمایتهای جریان اصلاحات هستند، چرا احزاب سیاسی نسبت به حمایتهای خود از افراد و ليستهای انتخاباتی پاسخگو نیستند؟
چون نظام حزبی در ایران جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده و برای مردم فرهنگسازی نشده است؛ مردم هم نقش و کارکرد احزاب را نمیدانند و لذا احزاب بعضاً فقط در انتخابات ظاهر میشوند. احزاب شب انتخاباتی، به دنبال رأی مردم هستند و معمولاً مردم هم بعداً از آنها مطالبهای ندارند؛ مثلاً همین طیف اصلاحطلب، بارها با شعارهایی از مردم رأی گرفتهاند و زمانی هم که باید پاسخگو باشند، فرافکنی میکنند.
فردی بهعنوان حقوقدان از مردم رأی گرفته است، اما امروز میگوید که اختیارات ریاست جمهوری کم است. اولاً باید پرسید که در همان محدودهای که اختیارات داشتهاید، عملکردتان را توضیح دهید و ثانیاً شما که حقوقدان هستید، مگر چند صفحه از قانون اساسی که مربوط به اختیارات قوا است را نخوانده بودید که الآن دم از محدود بودن اختیارات میزنید. به نظر من با حاکم کردن عقلانیت و استقرار نظام حزبی در جامعه، میتوان جلوی این اغواگریها را گرفت.
دانشجو: عملکرد دولت را با در نظر گرفتن طرح اقدام مسکن ملی، گرانی بنزین و مصوبات دیگر در سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاست وادادگی و التماس، دستاوردی برای کشورمان نخواهد داشت.
عملکرد دولت در خصوص مسئله اقتصاد و معیشت لازم به توضیح نیست و هر ایرانی، امروز مشکلات را با تمام وجود خود لمس میکند؛ در کشورمان باوجود اینکه منابع طبیعی، سرمایه و جوانان باهوش داریم، ولی متأسفانه در هر خانه چند جوان بیکار مشاهده میکنیم و قدرت خرید مردم در یک سال گذشته، به یکسوم کاهش پیداکرده است.
مشکل اصلی دولت این است که نگاهش به خارج از مرزها متمرکزشده و به ضرر کشور است؛ تکیه به غرب نمیتواند راهحلی برای رهایی از مشکلات موجود باشد. ما در داخل ظرفیتهای فراوانی داریم که اگر درست مدیریت شود، خیلی از مشکلات ما حل میشود، اما حلقه مفقوده برای بهبود وضعیت فعلی، مدیریت صحیح است. در اطراف ما کشورهای فراوانی قرار دارند که به تولیدات ما نیازمند و علاقهمند هستند و ما باید با دنیا تعامل داشته باشیم اما با حفظ سه اصل عزت، حکمت و مصلحت که میتواند سازنده باشد. سیاست وادادگی و التماس، دستاوردی برای کشورمان نخواهد داشت.
دانشجو: از دیدگاه جنابعالی بهعنوان دبیر کل حزب رهپویان انقلاب اسلامی، اولویتهای مجلس یازدهم شامل چه مواردی هستند؟
اولویت اصلی مجلس یازدهم اقتصاد و معیشت مردم است و نمایندگان مجلس یازدهم باید با دیدن ظرفیتهای داخلی اعم از نیروی انسانی، علم و فنآوری، سرمایههای موجود و منابع داخلی بتوانند دولت را تکان دهند؛ ابتدا با یک برنامه کوتاهمدت، برخی از گرههای فوری رکود اقتصادی را باز و در ادامه با برنامهریزی جامع و ریلگذاری دقیق، دولت را به کار و تلاش بیشتر وادار کنند.
دانشجو: اکثر کرسیهای مجلس یازدهم برای جریان اصولگرا است و با توجه به این موضوع، آیا نمایندگان مجلس یازدهم با دولت فعلی، در سال پایانی ریاست جمهوری دچار تنش میشوند؟
اگر دولت عاقلانه رفتار کند، تنشی به وجود نخواهد آمد، چون مجلس جدید برای دعوا نیامده و شناختی که از ترکیب مجلس جدید داریم، نشان میدهد که مجلس کار و اصلاح است اما اگر عناصری برای اصلاح امور کشور همراهی لازم را نداشته باشند، در آن صورت حتماً نمایندگان انقلابی مجلس با کسانی که مانع رفع مشکلات مردم میشوند، برخورد خواهند کرد.