آقای روحانی زمانطلایی یک ماهه برای مهار هر چه سریعتر ویروس کرونا را از دست داد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه وطن امروز با طرح این موضوع نوشت: بیش از ۴۵ روز از شناسایی اولین فرد مبتلا به ویروس کرونا در کشور میگذرد و هنوز این ویروس در کشور ما در حال پیشروی است؛ ویروسی که اگر در روزهای ابتدایی با مدیریت مقتدرانه با آن برخورد میشد، به احتمال زیاد تعداد تلفات آن تا امروز به این حد نمیرسید. واکاوی این مسأله، اما محدود به شیوع کرونا در کشور نیست، بلکه در چند سال اخیر میتوان در موارد بسیاری از بحرانهای اجتماعی- اقتصادی یا تصمیمات استراتژیک و کلان، انفعال تصمیمگیری در رأس مدیریت قوه مجریه و نتایج آن در بدنه و جامعه را به خوبی مشاهده کرد.
پس از مشاهده اولین بیمار کرونا در روز پایانی بهمنماه سال گذشته قرنطینه کامل شاید با توجه به وضعیت کشور امکانپذیر نبود، اما اعمال محدودیتهای حداکثری، کف مطالبات علمی برای مهار و مدیریت کرونا بود، ضرورتی که متاسفانه دولت زمان طلایی اجرای آن را از دست داد. اعمال محدودیتهای فراگیر و سراسری در آن یک هفته اول میتوانست از شیوع گسترده ویروس جلوگیری کند.
بعد از اعتراضات فراوان و تصمیم و تاکید جدی وزیر بهداشت بر سختگیری نسبت به رفت و آمدها و کنترل کشور برای جلوگیری از شیوع کرونا، اما باز انفعال در تصمیمگیری و صحبتهای اشتباه رئیسجمهور بود که جامعه را از مواجهه درست با واقعیت کرونا دور کرد، همچنان که در پایان همان هفته اول ایشان با اشاره به «عادی شدن همه چیز از شنبه» در اولین جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا آب سردی بر همه تلاشها برای جدی گرفتن کرونا ریخت و جامعه را به سمت تساهل نسبت به این ویروس وحشتناک برد.
وطن امروز با اشاره به مخالفت روحانی با پیشنهاد رئیس ستاد کل نیروهای مسلح برای خلوت کردن خیابانها مینویسد: سیاست روحانی این بود که با توجه به اینکه تعداد زیادی از مردم به ویروس کرونا مبتلا خواهند شد، بگذاریم این روند پیش برود! وی این نگاه را در همان جلسات ستاد مبارزه با کرونا خطاب به وزیر بهداشت گفت: «همانطوری که معاون وزیر بهداشت گفتند ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم کرونا خواهند گرفت، چه ما بخواهیم چه نخواهیم! منتها باید بتدریج بگیرند، یکباره نشود. این چیزی است که آلمان رسما اعلام میکند، انگلیس اعلام میکند و همه میگویند ۷۰ درصد مردم خواهند گرفت، اشاره روحانی به ابتلای ۷۰ درصدی مردم و تاکید بر کشورهایی مثل آلمان و انگلیس در حالی بود که سیاستهای کشورهای دیگر در مواجهه با کرونا- حتی با همین پیشفرض ابتلای گسترده به کرونا- متفاوت بوده است.
نگاهی به سیاستگذاریها و مواجهه کشورهای مختلف درگیر با کرونا شاید این انفعال در تصمیمگیری را بهتر نشان دهد. درباره همین دو مثالی که آقای روحانی در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا بیان کردند میشود شروع کرد.
آلمان که چند هفته پس از ایران با اولین مورد کرونای خود مواجه شد، در همان روزهای نخست مواجهه جدی با این ویروس را آغاز کرد. صدراعظم این کشور خطاب به جامعه اعلام کرد حدود ۷۰ درصد مردم این ویروس را خواهند گرفت، اما همان جا بر محدودیتهای اعمالی بر اجتماع هم تاکید کرد. محدودیت تردد از روزهای نخست در آلمان اعمال شد و پس از آن نیز قانونی اعلام شد که بر اساس آن تجمعهای بیش از ۲ نفر در خارج از خانه ممنوع است.
انگلیس، اما کشوری بود که استیصال در تصمیمگیریاش اعتراض مردم و کارشناسان این کشور را نیز برانگیخت. انگلیس در روزهای نخست بر خلاف عمده کشورهای اروپایی که به سمت قرنطینه یا اعمال محدودیتهای فراگیر رفتند، بحث «مصونیت گلهای» را مطرح کرد؛ این مسیر بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس که روحانی نیز با استناد به آن، سیاست برخورد قاطع را جدی نمیگرفت، کمتر از ۱۰ روز دوام داشت. پس از آن جانسون با تغییر موضع خود درباره خطرات کرونا به مردم کشورش نامه نوشت و هشدار داد «دولت برای جلوگیری از شیوع این ویروس، محدودیتهای بیشتری را وضع خواهد کرد». تفاوت مواجهه دولت در بازه شیوع کرونا از ابتدا تا هفته دوم فروردین را که سیاستهای جدی و سختگیرانه در قالب طرح فاصلهگذاری اجتماعی برای جلوگیری از سفر، بازگشت سفرکردهها و خانهنشینی جدی گرفته شد، در متوقف شدن مسیر رشد بیماری میتوان مشاهده کرد.