
یادداشت دانشجویی |
پیامدهای سوء فرهنگی شیوع ویروس کرونا در ایران
توجه بسیاری از مردم به رسانههای ضدانقلاب و کانالها و شبکههای فضای مجازی و پیام رسانها به جای صداوسیما اولین پیامد سوء فرهنگی شیوع کرونا در ایران است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- مهدی ناصری؛* اگر بخواهیم پیامدهای سوء فرهنگی شیوع ویروس کرونا در کشورمان را بررسی کنیم، اولین مورد توجه بسیاری از مردم به رسانههای ضدانقلاب و خارج از کشور و کانالها و شبکههای فضای مجازی و پیام رسانها به جای صدا و سیما مطرح میشود. سردرگمی مرجعیت رسانهای و عدم نظارت و کنترل کافی بر فضای مجازی کشور و در نتیجه انتقال اخبار کذب و تأثیر عملیات روانی دشمن در جامعه و ایجاد اخلال در امنیت روانی جامعه و روند مبارزه با ویروس کرونا نیز در این دسته قرار میگیرد.
تقریباً همه مردم و به خصوص در روزهای اول درگیر این موضوع بوده و هستند و اظهار نظرهای مختلفی در جامعه درباره بیماری و میزان مبتلایان و تلفات آن و نحوه درگیر کردن انسان وجود دارد و آمارهای ارائه شده در صدا و سیما مورد شک مردم قرار میگیرد. ریشه این مسأله به سابقه سانسورهای رسانه ملی به دلایل مختلف فرهنگی و سیاسی و البته ضعف سواد رسانهای مردم برگردد. تا جایی که وقتی برخی از برنامههای سیما نظیر سریالها و سایر برنامهها در رسانه ملی سانسور میشوند، برخی از کانالهای انقلابی در فضای مجازی اقدام به پخش بدون سانسور آن برنامهها میکنند، اینگونه حتی قشر انقلابی جامعه هم ناخودآگاه به صدا و سیما به چشم رسانهای مینگرند که همه حقایق را نشان نمیدهد.
نادیده گرفتن بعضی از معضلات جامعه از سوی صدا و سیما و نبود فرصت کافی برای نقد آنها و ارائه راه حلها هم میتواند مزید بر علت باشد. اشاعه اخبار رسمی ضد و نقیض از مسئولان مختلف دولتی درباره کرونا هم نقش مهمی در سردرگمی رسانهای مردم داشت. در خصوص نظارت و کنترل فضای مجازی کشور هم بایستی تدابیر لازم در وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی کشور اتخاذ شود تا بار دیگر شاهد نمود چنین معضلی در مواجهه با بحرانها نباشیم. البته به نظر میرسد ایجاد شبکه ملی اطلاعات میتواند نقش عمدهای در پیشگیری از رخداد چنین اوضاعی در آینده داشته باشد. نهادهای فرهنگی هم باید برای بالا بردن سطح سواد رسانهای جامعه تلاش کنند. نهادهای امنیتی و پلیس فتا هم به وظایف خود عمل میکنند که این کار هوشیاری بیشتری را میطلبد.
تردید و تشکیک در اعتقادات مردم به حقانیت اسلام و مذهب تشیع
وقتی نماز جماعت و جمعه تعطیل شد و درب عتبات عالیات و مشاهد مشرفه و حرم ائمه اطهار (ع) به روی مردم بسته شد، بار دیگر دشمن به میدان آمد و با سوء استفاده از ضعف اعتقادات، شانس خود برای ضربه به پیکره دین و مذهب تشیع را آزمایش کرد. ضعف در تبیین شخصیت حقیقی ائمه معصومین (ع) و قوانین عالم هستی و سنتهای الهی برای مردم و وجود روحانیت با نگاه قشری و سطحی به دین و اصل ولایت و امامت و دور شدن از عقلانیت در جلسات عزاداری برخی محفلهای عمدتاً وابسته به جریان فکری شیرازیها به بهانه سیاست زدایی از جلسات اهل بیت (ع) میتواند دلیلی برای گسترش تفکر سطحی نسبت به اصل امامت در تشیع باشد. این تردید بیشتر در میان افراد با سطح سواد آکادمیک پایین مشاهده میشود و قطعاً حوزه علمیه اولین و مهمترین نهادی است که باید به صورت جدی در امر آموزش اعتقادات وارد شود تا شاهد بروز چنین مواردی در آینده نباشیم.
بروز افسردگی در میان اقشار مختلف مردم و به خصوص زنان و جوانان
ایجاد ترس بالا در مردم از طریق رسانهها و به خصوص شبکههای مجازی و جنگ روانی دشمن برای از پا درآوردن روحی مردم و شکست مقاومت آنان، سبب ایجاد افسردگی و تشدید این بیماری روحی در برخی از اقشار جامعه شده است. تداخل روزهای شیوع این بیماری با ایام تعطیلات و دید و بازدید نوروز که یکی از بزرگترین دلخوشیهای مردم و به خصوص زنان جامعه ایرانی است و اجبار به در خانه ماندن سبب تشدید ابتلا به افسردگی زنان که نسبت به مردان دلخوشی بیشتری به دید و بازدید و خرید عید و پذیرایی از مهمانان دارند، شده است. مصرف بالای الکل در میان جوانان هم میتواند مؤید وقوع یا تشدید افسردگی در قشر نوجوان و جوان جامعه باشد که این روزها در میزان بالای مسمومیتهای ناشی از مصرف الکل صنعتی نمود پیدا کرده است. بر خلاف آنچه رسانه ملی در تشریح دلیل مسمومیتهای الکلی میگوید، باید دلیل این موضوع را در ناامیدی و افسردگی جوانان جستجو کرد و به نظر نمیرسد افراد صرفاً برای در امان ماندن از شر کرونا اقدام به نوشیدن الکل کرده باشند و خوشبینانه، ایمنی از کرونا تنها میتواند به عنوان یکی از دلایل جزئی در کنار دلایل اصلی دیگر برای روی آوردن جوانان به مصرف الکل باشد. واقعیت این است که بیکاری و شرایط سخت اقتصادی برای تشکیل خانواده و معضلات فرهنگی سبب سرخوردگی بخشی از جوانان شده و برای رهایی از استرس و افسردگی و رسیدن به شادیهای کاذب و دوری از افکار آزار دهنده به مستی حاصل از مشروبات الکلی پناه میبرند. افرادی که اعتیاد به مشروبات الکلی داشته اند، برای تهیه مشروب برنامه معین دارند و میدانند که مشروب مرغوب را از کجا تهیه کنند، بنابراین، میتوان مسمومیتهای چند روز اخیر را بیشتر به افراد ناشی که برای رهایی از استرس و افسردگی حاصل ترس از کرونا برای اولین بار به الکل روی آورده اند، منسوب کرد. به نظر میرسد مطرح شدن چالش رقص از سوی سلبریتیها و استقبال بخشی از جامعه از آن هم برای فرار از ترس کرونا و دوری از افسردگی صورت گرفت که البته راهی غلط است و به قول رهبر معظم انقلاب، نشاط به معنای رقاصی نیست. نهادهای فرهنگی و علمای حوزه علمیه و رسانه ملی و صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به صورت جدی در زمینه شناساندن راههای حقیقی ایجاد نشاط در جامعه وارد عمل شوند و وزارت ورزش و جوانان هم الگوهای تئوری به دست آمده از نهادهای فرهنگی را در جامعه اجرا کند تا بتواند نقش واقعی خود در رسیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی را ایفا کند.
هدف قرار گرفتن شهر مقدس قم و حوزههای علمیه و طلاب به عنوان منشأ شیوع ویروس کرونا در ایران و تزریق موج نفرت از حوزههای علمیه در جامعه به عنوان مقصر
وقتی شهر قم به عنوان منشأ انتشار ویروس و منبع صفر ابتلا به این ویروس از سوی رسانهها معرفی شد، بالطبع فرضیه صحیح بودن قرنطینه شهر قم مطرح شد و فعالیت بین المللی حوزههای علمیه تحت عنوان مدارس جامعه المصطفی با جذب طلاب غیر ایرانی هم به شدت مورد مذمت رسانهها و بخشی از جامعه قرار گرفت. در شرایطی که بسیاری از مردم تحت فشار اقتصادی هستند، بسیاری از افرادی که قبلاً از نفس وجود این مدارس حتی خبر هم نداشتند، برآشفته شدند و این سؤال در ذهن شان شکل گرفت که چرا باید بودجه کشور برای طلاب خارجی که کرونا را به ایران وارد کرده اند، هزینه شود. از طرفی هم برخی مغرضان و جاهلان اینگونه وانمود میکردند که اگر هر شهری به غیر از قم منشأ ویروس بود، همه مردم شهر را به کمک نیروهای نظامی قرنطینه میکردند، اما این بار نظام میخواهد تا همه مردم کشور را فدای قداست قم و عالمان گردن کلفت آن کند. سابقه نفرت مردم از کشیشان مادرید در سالهای دور اسپانیا به علت شیوع بیماری واگیردار از کلیسا، یک نمونه از چیزی است که دشمن قصد داشت تا در قم تکرار کند. هرچند این اتفاق نیفتاد، اما حتی با انتشار خبر پیدا شدن منبع صفر بیماری در تهران هم هنوز این شایعه از جامعه بیرون نرفته است و همچنان از آن یاد میشود. لازم است تا رسانهها به صورت ویژه به حقیقت این موضوع بپردازند و آگاهی بخشی لازم در این زمینه در جامعه انجام شود.
نزاع طب نوین با طب سنتی و طب اسلامی بر سر درمان کرونا وسرگردانی تشویش اذهان عمومی در این خصوص
لازم است تا نظام سلامت کشور به یک جمع بندی منطقی در این خصوص برسد و یک آشتی ملی میان متخصصان طب سنتی و اسلامی با طب نوین برقرار شود تا کشور از همه ظرفیتهای طب در کشور بهره ببرد و از این طریق یک نقطه قوت مهم برای نظام جمهوری اسلامی در داخل کشور و بعد بین الملل شکل بگیرد. مجلس شورای اسلامی با اعطای مجوز قانونی برای فعالیت طب سنتی با کمک وزارت بهداشت میتواند قدمهای مهمی در این زمینه بردارد.
مهدی ناصری؛ فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.