نحوه توزیع جدید محمصول سازمان اوج نشان داد که میتوان سینما را با شرایط متفاوت از جمله تعطیلات کرونایی وفق داد تا زمانی که تماشاگران نمیتوانند به سینما برود؛ سینما به خانه مخاطبین بیاید.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: سارا عاقلی
بیستمین ساخته حاتمیکیا اثرگذار است، اما نه از جنسِ آثار قبلیاش؛ تاثیرِ جدیدترین ساختهی او که داستانش در سال ۹۷ به شکل گرفت، ساختش در دی ۹۸ پایان گرفت و در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد نه به تولید که به نحوه توزیع مربوط میشود. حالا شرکت تولیدکننده و سرمایهگذار آن یعنی سازمان اوج تصمیم گرفته که فیلم را وارد سامانه نمایش خانگی کند تا در روزهای کرونایی همزمان با تعطیلی سالنهای سینمایی، بساط سینما و محصولات فرهنگی تعطیل نشود. نحوهی توزیع جدیدترین ساختهی حاتمیکیا فیلم او را بر سر زبانها انداخته، اما در این بین باید نیمنگاهی به داستان آن انداخت؛ ابراهیم حاتمیکیا ثابت کرده که فرزند زمانی است که در آن میزییَد و برای زمانهی خویش فیلم میسازد؛ حتی اگر قرار باشد یک برش از زندگی شهید چمران را در دههی ۹۰ به روی پرده ببرد در حفرههای تاریخی سقوط نمیکند از ۴۹ سال زندگی چمران حرف روز را بیرون میکشد یا به قول خودش به مسئلهی روز جامعه یعنی مذاکره میپردازد؛ یا مانند "به وقت شام" مفهومِ دفاع را در امتدادِ سالهای دفاع مقدس در دههی ۶۰ تا دفاع از حرم در دههی ۹۰ روایت میکند.
حاتمی کیا این بار در "خروج" هم با بک گراندی از دفاع مقدس به سراغ مسئله روز جامعهاش رفته، به سراغ یکی از صدها پروندهی اعتراضات مردمی علیه بیعدالتی، یکی از صدها اعتراضی که کارگر و دهقان و دانشجو میکنند و شنیده نمیشود و در آخر بخاطر نبودِ ساختارِ بروزِ اعتراض یا با سرخوردگی بیشتر دوباره به حاشیه رانده میشوند یا به اغتشاش و خروج متهم و به حاشیه کشیده میشوند. "خروج" هر دو "حاشیه" را به تصویر میکشد؛ داستان حاشیه نشینانی که زمانِ دفاع مقدس در متنِ جنگ حضور داشتند و آنقدر شهید تقدیم کردند که به قول خودشان، قبرستانشان آباد شد، اما با پایان جنگ دوباره به حاشیه بازگشتند و حالا سه دهه پس از جنگ، راهی برای پیگیری مطالبات درباره زمینها و محصولات از دست رفتهشان پیدا نمیکنند و جدالشان با مرکز آغاز میشود. خروج، روایت جدال است؛ جدالِ دهقانانی که برای اعتراض از مزرعهشان با تراکتور راهی قلبِ مرکز یعنی پاستور میشوند و در جای جای سفرشان با نمایندگانی از مرکز مواجه میشوند که نمادِ محافظهکاری هستند و قصدِ منصرف کردنِ آنها را دارند؛ از افراد استانداری و فرمانداری گرفته تا نیروهی امنیتی، اما چند قدم مانده به رئیس جمهور، گرفتارِ مشاورِ او میشوند که آیینهی تمام نمای دولتِ لیبرال است؛ فردی که در اصل بر ضد مردم است، اما در رسانهها از خود، تصویری مردمی میسازد؛ یک کاربلدِ رسانهای و جنگ روانی که دورویی و دغلبازیاش برای خیلیها "آشنا" است؛ "آشنا"یی که با چهرهی دین به جنگ عدالت و حقخواهی میرود و کشاورزان را متهم به "خروج" میکند. دهقانانِ معترض هم هر یک نماد یک سبک فکری محسوب میشوند؛ برخی انقلابیاند و روحیات دوران دفاع مقدس را حفظ کردهاند، تا آخر داستان میروند و هزینه میدهند و برخی همزمان با دوران چرخیدهاند و میخواهند همهی مشکلات را با مذاکره حل کنند! سادهدلی و پاک بازی هم ویژگی بعضی و ساده لوحی و زود گول خوردن ویژگی برخی دیگر است. در میان جمع پیرمردانِ دهقان، یک جوان و یک زن هم حضور دارد که هر یک ویژگیهای طبقهی خود را بازتاب میدهند؛ پیرزنِ کشاورز با بازی پانتهآ پناهی برای جا کردن خود در حرکت اعتراضی علاوه بر جدال با مرکز، ملزم به جدال مردان نیز هست؛ چند بار توسط سیطرهی مردانهی گروه طرد میشود، اما در نهایت با سرسختی توام با حس زنانگی و مادرانگی در میان آنها قرار میگیرد و در گیرودار اتفاقات مختلف، نگران سلامتی پیرمردان است و به آنها رسیدگی میکند.
تازهترین اثرِ حاتمیکیا فراموش نمیکند که داستانش را در اواخر دههی ۹۰ و اوج سیطرهی فضای مجازی روایت میکند به همین خاطر در قسمتهایی از داستان، سایهی فضای مجازی و تاثیرش بر اعتراضِ سادهی دهقانان را هم به تصویر میکشد. "خروج"، حاشیهنشینان و مشکلاتشان را به تصویر میکشد، اما حاشیهای که روایت میکند در ضعف، ذلت و نفرت غوطهور نیست بلکه حاشیه دست حاشیه را میگیرد و علی رغم مشکلاتش کمکرسانی را از یاد نمیبرد؛ مثل آنجایی که کشاورزان معترض با یک دهقانِ در راه مانده روبرو میشوند و به او کمک میکنند کاری که وظیفهی مرکز است، اما انجام نمیدهد. اما در "خروج" محتوا بر فرم پیشی میگیرد؛ شخصیت پردازیِ شخصیتهای فرعی و دیالوگهایشان برخی جاها ضعیف و بیش از حد شعارزده است و انتظار مخاطب از حاتمیکیا را برآورده نمیکند؛ حتی در برخی سکانسها مخاطب را میخنداند و او را بین طنز اجتماعی و درام سرگردان میکند؛ البته که صحنههای نابی مانند مزرعهی پنبه و پرواز پنبهها را هم به تصویر میکشد؛ نمرهی بیستمین اثر حاتمیکیا شاید بیست نباشد، اما آنقدر هست که دیدنش را واجب کند! حالا خروج حاتمی کیا از یکشنبه ۲۴ فروردین به صورت آنلاین و پیش از اکران عمومی از سامانههای فیلیمو و نماوا با قیمت ۱۲ هزار تومان اکران خواهد شد و از زمان خرید بلیط تا تماشای آن ۲۴ ساعت زمان وجود دارد.
نحوهی توزیع جدید سازمان اوج نشان داد که میتوان سینما را با شرایط متفاوت از جمله تعطیلات کرونایی وفق داد تا زمانی که تماشاگران نمیتوانند به سینما برود؛ سینما به خانهی مخاطبین بیاید؛ اوج با این کار خود، انتظارِ انعطافِ سینما را برای تماشاگران درباره دیگر آثار سینمایی نیز به وجود میآورد. تماشای داستان جدال حاشیه با مرکز، جامعه با حاکمیت، دهقان با سیاستباز میتواند اتفاقِ مثبت برای روزهای درگیری ما با کرونا باشد و همزمان با مشکلات حاشیهنشینان، دولت و مدیریتِ بیحالش را هم یادآوری کند.