یک سایت اصلاحطلب تصریح کرد این طیف دچار بیسوژگی در برنامهها شده و به همین دلیل به سوژههای کمارزش و غیرواقعی دامن میزنند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، خرداد نیوز نوشت: برخی از رسانهها و روزنامهنگاران سراغ سوژههای قدیمی و خاک خوردهای میروند که تاریخ مصرف آنها گذشته، این عزیزان به قصد سوژهسازی و سوژهبازی از آنها یاد کرده و به طرح و ارائه موضوعاتی میپردازند که به واقع فاقد ارزش خبری هستند، اما برای خالی نبودن عریضه جایی در سبد رسانهای این روزهای کشور مییابند.
به جای آنکه رسانهها به سمت سوژهیابیهای تازه، درک مطالبات تغییر یافته و گفتمانسازی با عنایت به تحولات شتابان جامعه سوق یافته و در بطن و متن فعل و انفعالات باشند، هنوز که هنوز است به سراغ دو قطبیهای قدیمی و تاریخ گذشته رفته و به دنبال احیای آن هستند.
این روزها هر از گاهی نام محمود احمدینژاد دوباره در فضای رسانهای به گوش رسیده و شماری از سایتهای اصلاحطلب یا مدعی اصلاحات! به سراغ این سوژه قدیمی رفته و از خطر دوباره آمدن احمدینژاد میگویند و یا پیرامون برنامههای این جریان در موضوع ریاست مجلس با عنوان یاران احمدینژاد حرف میزنند و تحلیل ارائه میدهند!
صادق زیباکلام در گفتگو با یک رسانه عنوان کرده که احمدینژاد ۱۵ میلیون هوادار دارد و جریان نزدیک به احمدینژاد در مجلس با اعضای پایداری و تندروها به وحدت رسیده و با توجه به این محبوبیتی که ایشان برای احمدینژاد مدعی آن هستند او را برای ریاست جمهوری نامزد خواهند کرد.
البته آقای زیباکلام حرفهای عجیب و غریب کم نمیزند، اما خوبست ایشان که منبع مستند و جامعه آماری موثقی ارائه بدهند؛ و الا آدم فکر میکند که ایشان که به دوگانهسازیهای جنجالی علاقهمند هستند و اساسا محبوبیت و شهرت خود را در برههای با همین مخالفخوانیها با احمدینژاد بدست آورند به دنبال دوقطبیسازیهای کاذب و تازه، اما بر احیای بستر قدیمی و امتحان شده هستند تا خود را مطرح ساخته و چیزی برای عرضه رسانهای داشته باشند.
در دیگر سو جالب اینجاست که آقای زیباکلام از اتحاد پایداری و نزدیکان احمدینژاد در مجلس میگوید و برخی سایتهای دیگر هم با آب و تاب تیتر میزنند که نقشه یاران احمدینژاد برای کرسی ریاست مجلس چیست و ...
اول آنکه جبهه پایداری فارغ از گرایش و منش سیاسی طی چند سال اخیر به وضوح با احمدینژاد و تفکر بهاری او خطبندی و مرزبندی معلوم واضحی داشته و به اذعان یاران خود احمدی نژاد و نیز اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری این دو طیف بیش از همگان با هم خطبندی و مخالفت دارند و حتی دشمن سیاسی هم طی این سالها به شمار میآیند و معلوم نیست چرا آقای زیباکلام در فضای پیشا ۸۸ فریز شده و اینهمه اتفاقات سالهای اخیر را نمیبیند.
دومین نکته جالب هم به این گزاره پرتکرار این روزها بازمیگردد که عدهای مدام سخن از یاران احمدینژاد در مجلس میگویند، این در حالیست که این ادعاها عطف به مدیریت و وزارت برخی از منتخبان این روزهای مجلس در دولت احمدینژاد عنوان میشود در حالیکه نزدیکان احمدینژاد در دوران انتخابات هر گونه حمایت همسویی و همراهی احمدینژاد و جریان بهار با این منتخبان تکذیب کرده و بر آن خط بطلان کشیدند و هم منتخبان انتساب خود به احمدینژاد را مردود دانسته و با نمایه و اتیکت سیاسی متفاوت در انتخابات حضور یافتند.
حال اینکه چرا شماری از اصلاحطلبان مدام در این روزها نام احمدینژاد را به بهانه انتخابات ریاست مجلس و حتی انتخابات ریاست جمهوری به میان میآورند به همان بیسوژگی این روزها، عدم توانایی در سوژهیابی و سوژهسازی و فریز شدن در انتخاباتهای گذشته و دو قطبیهای کاذب قدیمی بازمیگردد و به عدم کارایی و فقدان خلاقیت و توانایی گفتمانسازی در فضای تغییر یافته این روزها بازمیگردد.